در اوایل رابطه دوستی همهچیز زیبا و مهیج به نظر میرسد. شما برای دیدن دوست دختر یا دوست پسر خود لحظهشماری میکنید و شگفتزده هستید که بدانید آیا طرف مقابل نیز به شما چنین حسی دارد. این حس شادی و هیجانی که در اوایل رابطه دوستی ایجاد میشود میتواند بر هر احساس منفی غلبه کند.
اما هیچ حسی برای همیشه ثابت نمیماند. هرچه شناخت زوج نسبت به هم بیشتر میشود، طرز فکرها و احساسات نیز تغییر میکند. برخی افراد پس از مدتی نسبت به رابطه دوستی احساس رضایت و آرامش میکنند و یک رابطه عاشقانه و صمیمی با طرف مقابل برقرار میکنند، درحالیکه در برخی رابطه ها زوج بنا به دلایلی بهمرور از هم دلسرد میشوند و تصمیم به پایان رابطه دوستی میگیرند.
دلایل زیادی برای شناسایی علت پایان یک رابطه دوستی وجود دارد. نداشتن تفاهم در رابطه یکی از این دلایل است. ممکن است با گذر زمان متوجه شوید که علایق، نظرات، احساسات و ارزشهای مشترک شما با آنچه فکر میکردید با دوست یا شریک خود سازگار نیست. تغییر نظر یا تغییر احساسات شما نسبت به طرف مقابل هم میتواند یکی از این دلایل پایان رابطه عاشقانه باشد.
شاید شما از بودن با دوست خود دیگر لذت نمیبرید، ممکن است با هم بحث کنید یا چیزی را که او میخواهد شما نخواهید. ممکن است نسبت به فرد دیگری احساس عشق و علاقه کردهاید یا شاید هم متوجه شده اید که دیگر علاقه ای به حفظ تعهد در رابطه ندارید.
اکثر مردم در طول زندگی خود حداقل یکبار اقدام به پایان رابطه عاشقانه خود میکنند. اگر شما این احساس جدایی را تجربه کردهاید مطمئناً متوجه خواهید شد که پایان رابطه و شکست عشقی چهقدر دردناک است، حتی اگر به نظر این جدایی تنها راه ممکن باشد.
چرا پایان یک رابطه عاطفی دشوار است؟
اگر به فکر پایان یک رابطه عاشقانه هستید، ممکن است احساساتی درهمآمیخته داشته باشید. بهعلاوه شما بنا به دلایلی مدتی با یکدیگر بودید، پس این امری طبیعی است که برایتان سؤال باشد «آیا اوضاع بهتر میشود؟»، «آیا من باید شانس دیگری به او بدهم؟» «آیا از تصمیمم خود پشیمان خواهم شد؟». پایان دادن به رابطه تصمیم آسانی نیست و شما برای فکر کردن به آن به زمان بیشتری نیاز دارید.
حتی اگر درباره تصمیم به قطع رابطه عاشقانه خود مطمئن هستید، پایان دادن به رابطه به معنای داشتن یک گفتوگوی دشوار و آزاردهنده است. شخصی که میخواهید با او کات کنید ممکن است آسیب روحی ببیند، ناامید یا ناراحت شود و دچار شکست عشقی شود.
احتمالاً وقتیکه شخص پایان دهنده رابطه شما هستید، میخواهید به محترمانهترین شکل ممکن به آن پایان دهید. شما نمیخواهید به طرف مقابل آسیب روحی رسانید و همچنین نمیخواهید که او را ناراحت کنید.
برای پایان دادن به یک رابطه طفره برویم یا با آن روبرو شویم؟
برخی از افراد همیشه از شروع یک گفتوگوی دشوار طفره میروند. دیگران ممکن است با این نگرش که «فقط به رابطه پایان بده» جلو بروند، حالآنکه هیچکدام از اینها بهترین راه ممکن برای اقدام به پایان رابطه نیست.
طفره رفتن فقط شرایط را بدتر میکند و ممکن است که در پایان به احساسات طرف مقابل آسیب بیشتری بزند. حتی اگر هم بدون فکر قبلی بخواهید گفتوگو و مکالمهی دشواری داشته باشید احتمالاً از چیزهایی که برای پایان دادن به رابطه دوستی به او میگویید پشیمان خواهید شد.
قبل از تصمیم به پایان دادن به رابطه خوب فکر کنید و آمادگی لازم برای یک گفتگوی دشوار را داشته باشید. به همهچیز تمام و کمال فکر کنید تا حداقل با خودتان صادق باشید که چرا تصمیم به پایان رابطه عاشقانه گرفتهاید و سپس اقدام به عمل کنید.
چه کارهایی برای پایان دادن به رابطه عاطفی انجام دهیم
شرایط هر رابطه با رابطه دیگر متفاوت است. چیزی به نام یک راهکار واحد برای پایان رابطه عاشقانه وجود ندارد. برخی اقدامات کلی برای پایان دادن به یک رابطه وجود دارد که میتوانید آنها را در ذهن خود بسپارید.
قبل از پایان دادن به رابطه این کارها را انجام دهید:
- به این فکر کنید به چه علت تصمیم به قطع رابطه گرفتهاید: توجه به احساسات خود و دلیل شما برای گرفتن این تصمیم زمان میبرد. با خودتان روراست باشید. ایرادی ندارد چیزی که به نفع زندگی شما است را انجام دهید، حتی اگر طرف مقابل با تصمیم شما مخالف است و دچار شکست عاطفی شده یا احساس دلتنگی می کند. شما فقط باید این تصمیم را به شکلی عاقلانه و منطقی انجام دهید.
- به این فکر کنید که چه خواهید گفت و واکنش طرف مقابل چگونه خواهد بود: آیا شریک شما پس از شنیدن تصمیم شما برای پایان دادن به رابطه غافلگیر خواهد شد؟ ناراحت میشود؟ صدمه میبیند؟ و یا حتی خوشحال میشود؟ فکر کردن به شیوه تفکر و احساسات طرف مقابل میتواند به شما در دستیابی به آمادگی گفتگو کمک کند. آیا شخصی که قصد پایان دادن به رابطه با او را دارید گریه میکند؟ آیا عصبانی میشود؟ با اینگونه واکنشهای احساسی چطور کنار خواهید آمد؟
- قصد و نیت خوبی داشته باشید: اجازه دهید طرف مقابل بداند که برای او مهم هستید. به شیوه بیان احساسات خود در مقابل او فکر کنید، مثل مانند صداقت، مهربانی، احترام و توجه به او.
- صادق باشید، اما نه به شکلی بیرحمانه: به جذابیت های او در اوایل رابطه دوستی و چیزهایی که راجع به او دوست دشتید صحبت کنید. سپس دلیل خود را برای تصمیم به پایان دادن رابطه بگویید. «صداقت» به معنای «تند و خشن» بودن نیست. با عیب و ایراد گرفتن از خصوصیات و ویژگیهای طرف مقابل بهعنوان راهی برای توجیه دلیل پایان دادن به رابطه استفاده نکنید. از روشهایی استفاده کنید که مهربانانه و مؤدبانه باشد، صداقت خود را نیز حفظ کنید.
- پایان رابطه را بهصورت خصوصی به او اعلام کنید: شما چیزهای زیادی را در طول دوران نامزدی یا دوران دوستی با هم به اشتراک گذاشتهاید. با پایان دادن به رابطه بهصورت خصوصی و شخصی به روزهای خوبی که درگذشته با هم داشتید احترام بگذارید. اگر از همدیگر فاصله زیادی دارید با تماس تصویری و یا صوتی میتوانید این کار را انجام دهید. پایان دادن به رابطه با استفاده از پیام دادن و یا چت کردن ممکن است آسان به نظر برسد، اما به این هم فکر کنید که اگر دوست دختر یا دوست پسر شما چنین کاری میکرد چه حسی پیدا میکردید؟
- اگر نیاز به کمک دارید با کسی که مورد اعتماد شماست موضوع را در میان بگذارید: این موضوع میتواند به شما کمک کند تا درباره احساساتتان با یک دوست مورد اعتماد صحبت کنید، اما مطمئن شوید شخصی که به او اعتماد میکنید بتواند آن را تا زمانی که با دوست خود گفتوگو نداشتید، موضوع را بهصورت محرمانه نگه دارد. مطمئن شوید که شریک عاطفی شما در ابتدا آن را فقط و فقط از شما بشنود، نه از شخص دیگری. به همین دلیل حرف زدن با بزرگترها٬ مانند خانواده، خواهر و یا برادر یا هر شخص بزرگسال میتواند بهشدت به شما کمک کند، آنها قرار نیست فضولی کنند و یا اجازه دهند ناگهانی همهچیز خراب شود.
چه کارهایی برای پایان دادن به رابطه عاشقانه انجام ندهیم؟
- از کمک و مشاوره گرفتن از افراد دلسوز و دانا دریغ نکنید: کش دادن این موضوع آن را در بلندمدت برای هر دو طرف سخت میکند. وقتی مردم چنین چیزهایی را به تعویق میاندازند، اطلاعات و اخبار ممکن است به هر شکلی فاش شود. شما بههیچوجه نباید اجازه دهید کسی که میخواهید با او قطع رابطه کنید این خبر را از شخص دیگری جز شما بشنود.
- با عجله و بدون فکر وارد گفتوگو نشوید زیرا ممکن است از چیزهایی که میگویید بعدها احساس پشیمانی کنید.
- بیاحترامی نکنید: با احترام راجع به دوست دختر یا دوست پسر سابق خود صحبت کنید. درباره او شایعهپراکنی و بدگویی نکنید. به این فکر کنید که خودتان چه حسی خواهید داشت، ممکن است شما هم از شریک سابق خود انتظار داشته باشید پس از پایان رابطه از شما خوب بگوید و بدگویی نکند، علاوه بر این ممکن است او روزی دوباره به دوست صمیمی شما تبدیل شود و یا حتی دوباره با او وارد رابطه شوید.
در پایان رابطه چه چیزهایی بگوییم و چگونه آن را بیان کنیم؟
حال که شما تصمیم خود برای پایان دادن به رابطه عاشقانه را گرفتهاید نیاز به موقعیت زمانی مناسب و راهی برای بیان آن به شکلی محترمانه، واضح و مهربانانه به طرف مقابل دارید. پایان دادن به رابطه چیزی فراتر از برنامهریزی برای بیان دلایل قطع رابطه است. شما باید شیوه بیان صحیح پایان رابطه را نیز بهخوبی تمرین کنید. در اینجا به چند نمونه از اقداماتی که شما میتوانید در توضیح دلایل پایان دادن به یک رابطه بگویید عنوان شده است. از این ایدهها استفاده کنید و متناسب با شرایط خود آنها را تغییر دهید:
- به دوست دختر یا دوست پسر خود بگویید که میخواهید راجع به چیز مهمی صحبت کنید.
- با اشاره به چیزی که برای شما یا او ارزش دارد شروع کنید: برای مثال: «ما برای مدت زیادی با هم آشنا بودیم و تو برام مهمی» یا: «من واقعاً دوستت دارم و خوشحالم که همدیگر رو شناختیم»
- دلیل پایان دادن به رابطه را بگویید: مثلاً: «در حال حاضر من آمادگی داشتن دوستپسر رو ندارم» یا: «تو بهم خیانت کردی و من نمیتونم اینو قبول کنم» یا: «بیشتر از اینکه خوش بگذرونیم داریم بحث و جدل میکنیم» یا: «دیگه حس خوبی به این رابطه ندارم» یا: «پای یکی دیگه درمیونه»
- بگویید میخواهید قطع رابطه کنید: مثلاً: «میخوام به هم بزنم» یا: «راستش میخوام از این به بعد دوست باشیم، دوست ساده»
- بگویید از اینکه شنیدن این خبر ممکن است برایش آزاردهنده باشد متأسف هستید: مثلاً: «نمیخوام بهت آسیبی بزنم» یا: «متأسفم که چیزها اون جوری که میخواستی نشد» یا: «اگه ناراحتت میکنه متأسفم» یا: «میدونم شنیدنش برات سخته»
- جملات مثبت و مهربانانه بگویید: مثلاً: «میدونم بزودی روبهراه میشی» یا: «میدونم برای همیشه مراقب هم هستیم» یا: «همیشه لحظات خوشی رو که با هم داشتیم رو یادم میمونه» یا: «از اینکه باهات آشنا شدم خیلی خوشحالم» یا: «میدونم که یه دختر یا پسر دیگهای از شانس داشتن تو خوشحال میشه»
- به حرف او کامل گوش دهید: صبور باشید از اینکه طرف مقابل از شنیدن حرفهای شما عصبانی یا غمگین شد غافلگیر نشوید.
- به او زمان و فضا بدهید: دقت کنید که در بیان قطع رابطه از کلامی دوستانه استفاده کنید بهطوریکه بداند به او توجه و اهمیت میدهید.
برقراری رابطه دوستی درس های زیادی به ما آموزد
اینکه روابط دوستی طولانی یا کوتاه باشند، آنها میتوانند معانی و ارزشهای خاصی داشته باشند. هر رابطهای میتواند به ما درسی درباره خودشناسی ، شخصیت شناسی و آنچه از شریک خود در رابطه انتظار داریم یاد دهد. این یک فرصت برای ما است تا یاد بگیریم به دیگری توجه کنیم و احساس مهم بودن را در درون خود نیز تجربه کنیم.
همچنین پایان دادن به یک رابطه عاطفی فرصتی برای یادگیری و کسب تجربه است. این امری آسان نیست اما یک فرصت مناسب برای شماست تا تمام تلاش خود را برای حفظ احترام به احساسات طرف مقابل را به کار گیرید. پایان دادن به یک رابطه می تواند مهارت ما در صادق بودن و برقراری ارتباط صحیح در حین یک گفتگوی دشوار را تقویت کند.
برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناشسی کلیک کنید
برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144246886
من نزدیک دو ماه و دو هفته هستش که از یک رابطه دوستی 4 ساله و 8 ماهه خارج شدم. خیلی هم سخت بود و الانم هنوز از ذهنم بیرون نرفته
به نظرتون برای اینکه کامل خلاص شم و ذهنم آروم بگیره چیکار باید بکنم؟
اینکه همش فکر میکنم بازی خوردم این همه مدت. خاطره هاش یادم نمیره. هر کاری میکنم هرچی میخوام منطقی فکر کنم بازم بعد چند روز دوباره میاد تو ذهنم. حتی درست و حسابی نمیتونم به یه رابطه دوستی جدید فکر کنم.
بهترین کار اینه که بدونی انسان درست نبوده باید به خودت اعتماد کنی فرق بین دوس ت داشتن و نداشتن را بفهمی از خودت سوال کن که دوستت داشت اگر داشت چه اگر نداشت چه آیا رابطه از نگاه اخلاقی خوب است یا بد اصلا من هم تو این منجلاب گرفتارم ولی هر چه بستگی به خودت داره من مطمئن هستم که هیچ کس ارزش جیگر خون شدن خود فرد را نداره Samiullah Shirzad
ممنون از نظر شما
من نزدیک ۱۰ ساله ازدواج کردم و عینن ده سالی که با این خانم هستم مشکل دارم.. . ۱۰ سال پیش من این خانومو دیدم و اشنا شدم و با این خانم توی دوران دوستی عالی بودم خیلی باهم خوب بودیم خیلی بهم اهمیت میدادیم خیلی همدیگه رو دوست داشتیم. غیر ممکن بود من نظر بدم مخالفت کنه من با این خانم اشنا شدم بعد از چند روز به من توی صحبتهاش گفت ک من خوشحالم باهات دوستم اما دوست میشم به شرط ازدواج. منم نمیدونستم چه جوابی بدم واقعا در جوابش گفتم باشه نظرت محترم منتها اجازه بدی یه کم بریم جلوتر شناخت کافی از هم داشته باشیم بعد ببینیم آیا مناسب هم هستیم و بعد بهم دیگه قول ازدواج بدیم.
دوستی ما تا جایی پیش رفت که بهم خیلی وابسته شدیم. نظر هر دومون این شد که باهم ازدواج کنیم. از طرف خانواده خانمم مادرش فهمیده بود رابطه منو دخترشو از تعریف هایی که خانمم برای مادرش کرده بود از من و اعتمادی ک مادر خانمم به دخترش داشت مشکلی با ارتباط دخترش با من نداشت. خانواده منم فهمیدن ارتباط منو با خانمم منتها خانواده من طبق تحقیقی که کرده بودن از ارتباط و ازدواج من راضی نبودن. دلیل نارضایتی خانواده من این بود ک خانواده خانمم مناسب ما نیستند.
خلاصه من به زور ضرب خانواده رو راضی کردم که ازدواج کنم و رفتیم خواستگاری و عقد هم درومدیم . بعد از اینکه عقد کردیم منو خانمم توی نامزدی به مشکل خوردیم خانمم به نظرهای من کمتر توجه میکرد و خیلی حاشیه سازی کرد، خیلی تندی میکرد، اصلا به کل اخلاقش تغییر کرده بود. من گاهی نظری میدادم قبول نمیکرد و با تنش برخورد میکرد و من میرفتم توی فکر میگفتم این زن همونه که توی دوستی با من بود هر چی میگفتم میگفت چشم الان نه تنها نظرمو قبول نمیکنه حتی با خشم و عصبانیت جوابمو میده.
من با این حال ک نامزد بودم میتونستم نظرمو برگردونم جدا شم اما اینکارو نکردم بلکه چشم پوشی کردم. چشم پوشی ها باعث شد که من خیلی ضربه بخورم ولی به خودم گفتم که به مرور خوب میشه. خودمو با این فکر و ایده گول زدم و با رابطه با این خانوم ادامه دادم و ازدواجم کردم. الان توی زندگی هستم هنوز اون رفتار خشک رو داره و بداخلاقی میکنه حتی الان بحثم میشه خیلی کش میده یه بحثو حتی شده چند روز چند روز حرف نمیزنه با من و تا جایی رسیده که اصلا ما رابطه زناشویی هم نداریم.
من به این نتیجه رسیدم ک این زن خیلی لجباز و یه دنده هست و حرف منم قبول نداره و فقط خودش قبول داره قبلا هم به این نتبجه رسیدم منتها چشم پوشی کردم اشتباه من بود . الان من نمیدونم چکار کنم با این شرایط منم خسته شدم به مدت ۵ ماهه الان ما قهریم و اونم با من حرفی نداره خونه رو ترک میکنه میره خونه باباش و باز بعد چند روز میاد خونه باز میره . کارمونم ب داداگاه کشیده سکه هم گذاشته اجرا. واقعا چکار کنم من نه دعوایی هستم نه بحثی خیلی موقع میشد مقصر خودش بود من با خنده پیش گرفتم ک دعوا بحث کم شه اما اون از خنده من سواستفاده کرد و بدتر کرد. حالا میخام از شما نظر بگیرم چکار کنم ؟ بهم بگید ممنون میشم
حتما به یک مشاور خوب مراجعه کنید
سلام من ۱۶سالمه توی فیس بوک با یه پسر خارجی که از کشور دانمارک بود دوست شدم اوایل چت انگلیسی تایپ میکردیم بعد گفت که اصلیتش افغانستانی هست ولی دانمارک زندگی میکنه و به من گفته بود که ۲۱سالشه ولی تازه یه عکس فرستاده میگه عکس قبلی که فرستاده بودم من نیستم توی این عکس سنش به ۳۰ به بالا میخوره الان می خوام تموم کنم ولی نمیدونم چجوری بگم که ناراحت نشه کسی یه راه حلی داره؟