من دو سه سالی میشه با مرد متاهلی که از خودش و همسرش جوون تر هستم وارد رابطه شدم. این آقا هیچ روابط عاطفی و جنسی خوبی با همسرش ندارن و به خیلی چیز های زنش اهمیتی نمیده ولی با من رفتارش و ارتباطش خوبه و هر خواسته ای دارم سریعا برآورده میکنه .حالا من میخاستم بدونم آیا ممکنه عاشق زنش باشه و اینو نخادکه من بدونم با این وجود با من هم خوب باشه یا خیر دیگه تمایلی به زن و زندگی اولش ندارن؟ تمایلش فقط به من هست؟کلا کارهایی که برای من انجام میده برای ایشون انجام نمیده و همیشه بد زنش رو جلو من میگه. از طرفی هم هیچ وقت میگه زنم رو طلاق نمیدم بخاطر بچه هام. کلا میخام بدون واقعا بخاطر بچه هاست یا خود علاقه به زنشه؟ بیشتر میخام راجب چنین شخصیتایی بدونم ممنون میشم بنده رو راهنمایی بفرمایید.
پاسخ مشاور به سوال ” تجربه ارتباط با مرد متاهل “
رابطه با فرد متاهل نه تنها عملی غیراخلاقی محسوب میشه بلکه میتونه برای خود شما و فردی که باهاش در ارتباط هستید هم خطراتی ایجاد کنه. به هرحال هر کس در تصمیماتش مختار هست اما در ادامه نکاتی رو خدمتتون ذکر میکنم که باعث میشه نگاه بازتری به این مسئله پیدا کنید.
این احتمال همیشه وجود داره فردی که به همسر خودش خیانت کرده و با شما وارد رابطه شده به شما هم خیانت کنه. فردی که متعهد باشه حتی اگر رابطه خوبی با همسر خودش نداشته باشه به همسرش خیانت نمیکنه و اگر احساس کنه که نمیتونه به زندگی با همسرش ادامه بده اول از همسرش جدا میشه و بعد رابطه جدیدی رو شروع میکنه.
وقتی با فرد متاهل ارتباط دارید نمیتونید با خیال راحت باهاش در تماس باشید. اکثر اوقات اون هستش که باید به سمت شما بیاد و ممکنه خیلی از اوقات جواب شما رو نده. اون فرد همیشه اولویت اولش همسر و بچههاش خواهد بود و شما در اولویت بعدیش قرار میگیرید حتی اگر رفتار بهتری با شما داشته باشه. در حقیقت شما دارید زمان خودتون رو صرف انتظار کشیدن میکنید تا اینکه فرصتی پیدا بشه.
شما باید در نظر داشته باشید که این فرد حاضر نمیشه بخاطر شما زندگی خودش رو خراب کنه و فقط با شما باشه. چنین افرادی زندگی خودشون رو حفظ میکنند و برای رفع کمبودهایی که از طرف همسرشون دارن به معشوقه خودشون رجوع میکنند. همچنین شما فرمودید که ایشون همیشه بد همسرش رو پیش شما میگه بنابراین شما نمیتونید مطمئن باشید که چنین حرفهایی رو درباره شما به کس دیگهای نزنه.
نکته آخری که باید خدمتتون بگم اینه که ایشون بچه دارند و حتی اگر تصمیم به طلاق بگیرند تا با شما باشند این جدایی آسیب زیادی به فرزندان ایشون میتونه وارد میکنه.
به هر جهت توصیه من به شما تلاش برای تغییر این شرایطه. شما در مسیری قرار دارید که ادامه دادنش موجب آسیب به شما، فردی که باهاش رابطه دارید و خانوادش میشه.
اگر واقعا ایشون احساس میکنه که نمیتونه به زندگی با همسرش ادامه بده و علاقهای به همسرش نداره باید به اون رابطه خاتمه بده و بعد اگر واقعا به شما علاقمند هست و تصمیم به ادامه رابطه با شما به صورت جدی داره با شما ازدواج کنه. شما میتونید با ایشون صحبت کنید و بگید که نمیتونید در این شرایط به رابطه با ایشون ادامه بدید و برای این تصمیم دلایلتون رو ذکر کنید.
این احتمال همیشه وجود داره فردی که به همسر خودش خیانت کرده و با شما وارد رابطه شده به شما هم خیانت کنه. فردی که متعهد باشه حتی اگر رابطه خوبی با همسر خودش نداشته باشه به همسرش خیانت نمیکنه و اگر احساس کنه که نمیتونه به زندگی با همسرش ادامه بده اول از همسرش جدا میشه و بعد رابطه جدیدی رو شروع میکنه.
وقتی با فرد متاهل ارتباط دارید نمیتونید با خیال راحت باهاش در تماس باشید. اکثر اوقات اون هستش که باید به سمت شما بیاد و ممکنه خیلی از اوقات جواب شما رو نده. اون فرد همیشه اولویت اولش همسر و بچههاش خواهد بود و شما در اولویت بعدیش قرار میگیرید حتی اگر رفتار بهتری با شما داشته باشه. در حقیقت شما دارید زمان خودتون رو صرف انتظار کشیدن میکنید تا اینکه فرصتی پیدا بشه.
شما باید در نظر داشته باشید که این فرد حاضر نمیشه بخاطر شما زندگی خودش رو خراب کنه و فقط با شما باشه. چنین افرادی زندگی خودشون رو حفظ میکنند و برای رفع کمبودهایی که از طرف همسرشون دارن به معشوقه خودشون رجوع میکنند. همچنین شما فرمودید که ایشون همیشه بد همسرش رو پیش شما میگه بنابراین شما نمیتونید مطمئن باشید که چنین حرفهایی رو درباره شما به کس دیگهای نزنه.
نکته آخری که باید خدمتتون بگم اینه که ایشون بچه دارند و حتی اگر تصمیم به طلاق بگیرند تا با شما باشند این جدایی آسیب زیادی به فرزندان ایشون میتونه وارد میکنه.
به هر جهت توصیه من به شما تلاش برای تغییر این شرایطه. شما در مسیری قرار دارید که ادامه دادنش موجب آسیب به شما، فردی که باهاش رابطه دارید و خانوادش میشه.
اگر واقعا ایشون احساس میکنه که نمیتونه به زندگی با همسرش ادامه بده و علاقهای به همسرش نداره باید به اون رابطه خاتمه بده و بعد اگر واقعا به شما علاقمند هست و تصمیم به ادامه رابطه با شما به صورت جدی داره با شما ازدواج کنه. شما میتونید با ایشون صحبت کنید و بگید که نمیتونید در این شرایط به رابطه با ایشون ادامه بدید و برای این تصمیم دلایلتون رو ذکر کنید.
ایشون ممکنه اصرار کنه اما شما نباید خطرات و آسیبهایی که این رابطه داره رو فراموش کنید. همچنین از ایشون میتونید بخواید که برای تصمیم گرفتن در مورد زندگیش به مشاور مراجعه کنه. در این موارد که زندگی در شرایط حساسی قرار داره استفاده از مشاوره میتونه کمک بزرگی بکنه. در حقیقت ایشون باید در مورد زندگیش تصمیم بگیره به طوری که ادامه دادن یا پایان دادن به رابطشون براساس خواست خودشون باشه نه صرفا بخاطر شما چرا که پای همسر و فرزندان ایشون هم در میونه.
در همه مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
در همه مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
کارشناس مشاوره باما
سلام، من یک دختر مجردم، مدتیه که یک آقای متاهل که روابط بسیار تیره و تاری با همسرش داره به من ابراز علاقه میکنه و میگه که همسرش قراره فقط مادر پسرش باشه و نه همسرش…راستش من خیلی به این آقا علاقمندم و حاضرم هر گذشتی رو به خاطرش بکنم… اما به لحاظ اخلاقی دلم نمیخواد حضور من به رابطه یک زن و شوهر لطمه بزنه، بخصوص اینکه همسر این آقا داره تلاش میکنه ایشونو به زندگیش برگردونه ولی این آقا میگه دیگه نمیخوام باهاش رابطه جنسی و عاطفی داشته باشم…به نظر شما صلاح این آقا در چیه؟ اینو هم بگم که ایشون در کنار همسرشون بسیار افسرده، و به لحاظ روحی داغون هستند. آیا صلاح ایشون در اینه من با توجه به شرایطی که الان دارند ترکشون کنم یا باشون بمونم؟ بازم بگم به خاطر علاقه به این آقا حاضرم هر گذشتی رو بکنم و تا هر وقت لازم باشه به لحاظ روانی و… ساپورتشون کنم. واقعا وظیفه من به عنوان کسی که عاشق این آقاست چیه؟
من تازه با پسری آشنا شدم قبلا از دواج کرده بوده جدا شده ولی من مجردم به من گفته ماه باید 5ماه صبر کنم تا عدش دربیادو شرایط بعد نامزد کنیم تا اون موقع میگه رابطه ای داشته باشیم که ارضا بشه نمیتونه ببخشید تحمل کنه میتونم قبول کنم؟
سلام من عاشق يك مرد متاهل شدم كه قصد طلاق دادن خانومشو داره البته قبل واردشدن من تو زندكيش هدفش اين بوده .به شدت عاشق اين اقا شدم نميدونم چكاركنم حتي نميخوام من باعث ويراني زندگيشون شم اين اقا درسن كم ازدواج كرده اونم اختيار پدرش بوده هميشه ميگه كاش تورو از قبل ميشناختم ماخيلي شباهت اخلاقي ونقاط مشترك داريم انگار يك روحيم بهم ميگه بيا ازدواج كنيم بيا پيشم خانومم تنها ميمونه بعد يك مدت درخواست طلاق ميده درضمن ايشون خارج ازكشور هستن واقعا نميدونم چكار كنم دلم برا خانومش ميسوزه .خانومش از اون خانوماس كه بهش ميگه منو بذار با بچه هام تو زن بگير يعني براش عادي شوهرش زن دوم بگيره ولي من قبول نكردم ميخوام كات كنم از زندگيش برم بيرون دلم نمياد دلم بحال همه ميسوزه
نمیشه قطعا گفت ولی فکر کنم اینجور مردها متعهد نشن هیچ وقت گلم❤️
من حدود یک سال پیش با مردی آشنا شدم که همکارم بود آشنایی ما از ی صحبت مختصر راجع به کار شروع شد و ایشون به من گفتن که ۲ سال پیش که اومدم بنده تو شرکت منو دیده عاشقم شده و چون روش نمیشده نیومده جلو و بعد حالا اومده و بهم پیشنهاد داده تو اولین قراری که گذاشتیم باهم از شرایط زندگیش گفت و از اینکه تنهاس و مادرش به زور زنش داده و زنشم آبروشو همه جا برده و از اولشم نمیخواستش و مشکلات زیادی داشتن و اینکه الان ی بچه ۲ ساله داره که من گفتم خوب برید روانشناسی و باهممشکلاتتون رو حل کنید رفته رفته خیلی رو مخ من کار کرد و نمیدونم واقعا چی شد ما وارد رابطه جنسی شدیم باهم بعد همپیشنهاد صیغه داد و گفت من میخوام جدا شم چون نمیخوامش ما صیغه کردیم با مهریه ۱۰ میلیونی ولی من راضی نبودم خانوادم نمیدونن این آقا متاهله خیلی واسته هم شدیم شاید ۹۹ درصد اخلاقامون شبیه همه زنش فهمید و منو تهدید کرد من خودمو کشیدم کنار خیلی خیلی باهم زدو خورد پیدا کردیم هر چقدر پسش زدم هر چقد گفتم اگه مبخوای منو باید مجرد باشی بازم منو ول نکرد حتی با زنش میگه که سکس نداره وفقط و به طور دائم با من سکس میکنه که این اطمینانو بده من خیلی باهاش دعوا کردم خیلی خودمو کشیدم کنار و لی ولم نمیکنه اصلا یا حتی تهدیدم میکنه که میکشه منو اگه برم بیرون همشم میگه من بدون تو میمیرم نمیتونم ادامه بدم زنش چند ماهی قهر بود و رفته بود قرار بود پول جور کنه توافقط جدا شن چون زنشم نمیخوادش ولی دوباره برگشت الان من گفتم تمومش کنیم وقتی زنت اومده تا ۲۴ اسفند هم بیشتر موعد صیغم نیست میگه من دارم اون زندگیمو تمومش مبکنم و باید با تو ازدواج کنم خیلی کلافم نمیدونم چیکار کنم راستش ازش بیزارم ی روزایی منو میبره هتل به زور باهام سکس میکنه
بنده نزدیک ۱۰ روزی هست با یک مردی که داره از زنش طلاق میگیره آشنا شدم. من دنبال کار بودم و ایشون هم بهم پیشنهاد کار داد این موضوع دلیل آشنایی ما شد. بعد از روز دوم کاری کل زندگیشو برام توضیح داد و اول بهم پیشنها دوستی داد اما من رد کردم. بعد گفت نیتم ازدواج هست و خلاصه بهم ابراز علاقه کرد و حتی گفت برای رسیدن به من سخت میجنگه. دیگه از اون روز پیام میداد و هر روز علاقمندتر شد و گفت عاشقت شدم منو به عنوان یار خودت قبول میکنی من هم گیج و سردرگم شدم که مگه میشه توی چند روز یه مرد در این حد عاشق بشه و بارها به زبون بیاره. من چون هنوز شناخت کافی ندارم اجازه هیچ کاری بهش ندادم. اینم بگم که این چند روزی هست درباره مسائل رابطه جنسی صحبت میکنه و دوس داره در این زمینه همراهش بشم و ابراز عشق و علاقه کنم. من واقعا سردرگم شدم که ایشون واقعا عاشق هستن یا نیت سوء استفاده دارن. ممنون میشم راهنمایی کنید تا که به نیت درونی این آقا آگاه بشم
حتما چون دیگه نمیتونه با زنش رابطه داشته باشه و از دسته مرداست که تحمل بی زنی نداره و نیاز شدید داره میخواد از همین الان با یکی ارتباط بگیره و نیازشو رفع کنه و داره خامت میکنه با ابراز علاقه هاش تا بهش سرویس بدی چون متاهل بوده وارده چی بگه به یه زن که باهاش همراه بشه حتی ممکنه از طلاق زنش پشیمون بشه اصلا باهاش رابطه برقرار نکن آسیب میزنه بهت
برای دل کندن از آدم متاهل چکار کنم
من درگیر رابطه 7 ساله ای بودم که الان 3ماهه ازهم جدا شدیم اما هنوز نمیتونم باور کنم و هر لحظه فکر من درگیره و زندگی منو ریخته بهم. ما عاشقانه همو دوست داشتیم. تا اینکه شوهرش متوجه یه چیزایی شد و طرف مقابلم از ترس دیگه ادامه نداد و گفت رابطه تموم شده. اما من هنوز نتونستم کنار بیام با این جدایی. هر لحظه بهش فکر میکنم و تمام خاطرات میاد تو ذهنم تمام خوبی هایی که بهم کرده میاد تو ذهنم و اشک میریزم. راهنماییم کنید چطور میتونم این رابطه رو تو ذهنم تموم کنم و بهش فکر نکنم. دچار افسردگیم کرده و شب و روزمو ازم گرفته و دچار خشم و عصبانیت هم میشم که چرا اینطور شد. از طرف مقابلم خیلی ناراحتم که منو تنها گذاشته.هنوز نمیتونم باور کنم تموم شده و دلم میخاد ادامه داشته باشه. بهش نیاز دارم. چطور کنار بیام با مسایل عشق و عاشقی و کمرنگ بشه و دیگه بهش فکر نکنم و منو بهم نریزه
من تجربه اش كردم. اولاش خوبه بعد مدتى ديدن و نديدن شما براى مرده فرقى نداره. ديكه زنك نميزنه و بيام نميده. الان ٦ ماه بود كه تو رايطه يودم با مرد متاهل و الان حالم خوب نيست ديكه هيج علاقه اى انكار به ديدار من نداره. نه تنها يه زن داشت بلكه اين اواخر فهميدم دو تا زن داره. خيلى سخته. ولى بايد قبولش كرد. نميخوام بكم از من سو استفاده كرد و اينا. بالاخره من هم رضايت داشتم. و تمومش كردم امروز. بياييد براى هم دعا كنيم. خوشبختى و آرامش نسيب هممون💔
حالا جالبيش اينجاست يارو ميكه سكسم با زنان عاليع و …..كلى تعربف. اين فقط انحراف جنسى داشت. ريدم به قبر پدرش. ببخشيد يهو عصبانر شدم
سلام خسته نباشیدمن نزدیک ۳ماه به آقایی آشنا شدم. اولش خیلی بهش گفتم نمیخوام به زندگیت آسیب بخوره نمیخوام با وجود من اخلاقت عوض بشه ولی الان خیلی حساس شدم در حدی که یه ساعت میره خونه من حالم بد میشه باهاش برخورد میک