در این مقاله از سایت مشاوره باما به علت عصبانیت مردان، چگونگی رفتار با شوهر عصبی و پرخاشگر می پردازیم:
وقتی زنان و مردان ازدواج میکنند اغلب تصور یک زندگی افسانهای رادارند، شاهزاده زندگی شان را جذاب و دلربا میبینند، مراسم ازدواج زیبایی برگزار میکنند و بعدازآن همهچیز به یک پایان خوش ختم میشود.
البته زندگی واقعی مثل افسانه نیست. ازدواج سخت است حتی برای زوج های موفق . مشکلات زیادی هست که در ازدواج به وجود میآید و این مشکلات زوج را بهجایی میرساند که باید تصمیم بگیرند چهکاری قراراست انجام دهند و چطور قرار است مشکلاتشان را به همسر خود بگویند؟
یکی از مشکلات زنان در ازدواج این است که متوجه میشوند یک شوهر عصبی دارند. یعنی شوهری که نه گاهی اوقات بلکه مکرراً عصبی میشود. اگر حس میکنید که خشم و عصبانیت شوهر شما در حال خراب کردن زندگی مشترک تان است به خواندن این مقاله از سایت مشاوره باما ادامه دهید. اگر حس میکنید خشم شوهر در حال نابودی ازدواج شماست در این مقاله بعضی از مواردی را آوردهایم که شما میتوانید آنها را انجام دهید.
خونسردی خود را حفظ کنید
اگر هنگام عصبانیت شوهر شما هم همین کار را با او انجام دهید و اوضاع را بدتر کنید این کار قطعاً به شکست منجر خواهد شد. اگر شوهر شما نمیتواند خشم خود را کنترل کند، خشم و عصبانیت شما به آرام کردن اوضاع کمکی نمیکند. برعکس، باید خونسردی خود را حفظ کنید و توجهی را که او با این کار سعی در به دست آوردنش دارد را به او نشان ندهید.
مطالب مرتبط: از دعوای پدر و مادرم خسته شدم
علت عصبانی بودن شوهر خود را پیدا کنید
نهایت تلاش خود را بکنید تا دریابید که علت عصبانیت شوهر شما چیست؟ اگر او خیلی واضح برایتان علت رفتارش را توضیح نمیدهد، شما میتوانید از او سؤال کنید تا به درک بهتری برسید. گاهی اوقات، وقت گذاشتن برای اینکه از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید به شما کمک میکند تا ببینید آیا مسائلی که او را شدیداً عصبانی میکند منطقی و معقول هستند یا خیر؟ حتی اگر او دلیل موجهی برای این رفتار خود نداشته باشد، همینکه در تلاش برای درک او هستید، برای آرام کردن اوضاع کافی است.
با شوهر عصبی خود صادق باشید
اگر شما به این نکته پی بردهاید که خشم و عصبانیت شوهر شما در حال نابود کردن زندگی تان است، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که با وی صادق باشید. بااینحال لازم است زمان مناسبی را برای این کار انتخاب کنید. این موضوعی نیست که شما در وسط دعوا یا زمان عصبانیت شوهر به او بگویید. بلکه نباید عجله کنید تا بتوانید در مورد چگونه گفتنش فکر کنید.
بهترین کار، نوشتن یک نامه است که میتواند در مورد نگرانیهای خود با او صحبت کنید تا متوجه شود یک سری تغییرات لازم است که انجام شود.
ولی اگر او حس کند که شما با بیان خواستههای خود میخواهید به او ضربه بزنید، موقعیتی پیش میآید که او اصلاً به حرف شما گوش نخواهد داد. زیرا این کار باعث میشود او را در حالت دفاعی قرار دهید. درحالیکه شما فقط نیاز به کمک او برای بهبود روابط زناشویی دارید.
مردان عصبانی را به کمک گرفتن تشویق کنید
مسائل مختلف و معمولاً پیچیده باعث بروز خشم شوهر میشوند. برای مثال، عصبانیت شوهر میتواند ناشی از موارد زیر باشد:
- احساس ناامنی
- اضطراب
- علائم افسردگی
- بیش فعالی
- اختلال وسواس فکری
- اختلال استرس پس از سانحه
- اختلال شخصیت دو قطبی
اگرچه ممکن است اینطور به نظر برسد که همسرتان از عمد میخواهد عصبانیتش را سر شما خالی کند و کنترل اوضاع را در دست بگیرد ولی او واقعاً چنین قصد و نیتی ندارد.
احتمالش وجود دارد که عصبانیت مرد توسط یک مشکل اساسی ایجادشده است که نیاز به ریشهیابی دارد. بهترین و مؤثرترین راه برای درمان عصبانیت شوهر فهمیدن این نکته است که این رفتار از کجا نشئت گرفته است. بااینحال، این امر شوهرتان را مستلزم این میکند که با یک متخصص سلامت روان مشاوره روانشناسی صحبت کند تا علت ریشهیابی شود.
شما میتوانید او را تشویق کنید که این مراحل را طی کند اما بههیچعنوان نمیتوانید او را به این کار مجبور کنید.
اگر لازم است، مدتی مرد عصبانی را تنها بگذارید
اگر شوهرتان خیلی عصبی است و شما اصلاً نمیتوانید با وی صحبت کنید، لازم است بگذارید تا بداند که شما نیاز دارید از او فاصله بگیرید. از پیشش بروید و از خانه بیرون بروید و یا اتاقتان را تغییر دهید. جایی بروید که بتوانید به آرامش برسید و حالتان بهتر شود. گاهی اوقات، فاصله گرفتن از شوهر باعث میشود او آرامش پیدا کند تا شما دوباره برگردید.
به شوهر پرخاشگر کمک کنید تا احساسات خود را کنترل کند
ازآنجاییکه شما نمیتوانید بر روی همه کارهایی که شوهرتان انجام میدهد کنترل داشته باشید، اما این فرصت را دارید که او را تشویق کنید خود مراقبتی را در زندگی یاد بگیرد. به دنبال راههایی باشید که او را تشویق کنید شبها خوب استراحت کند، ورزش کند و یک برنامه غذایی سالم داشته باشد. مراقبت نکردن و توجه نکردن به خود میتواند نقش بزرگی در بروز احساسات و هیجانات منفی در فرد داشته باشد. هر چه شما بهتر بتوانید مراقب سلامت جسمی خود باشید، بهتر میتوانید مشکلات مربوط به سلامت روان خود را رفع کنید.
سعی نکنید برای شوهر عصبانی یک مادر باشید
بدترین چیزی که شوهر شما از همسرش میخواهد این است که دستبهکار شوید و سعی کنید با او مادرانه رفتار کنید.
هرگز شوهر خود را سرزنش نکنید. مخصوصاً در مقابل جمع. این فقط باعث میشود که اوضاع از اینی که هست بدتر شود. به یاد داشته باشید اگرچه ممکن است او مثل یک کودک رفتار کند ولی او یک مرد بالغ است. کودکانه رفتار کردن با شوهر فقط باعث میشود که کار شما نتیجه عکس دهد و رابطه تان خراب شود.
شوهر عصبی برای هر چیزی مرا سرزنش میکند
یکی از پیامدهای خشم و عصبانیت شوهر مقصر دانستن زن است. اگر شما در حال زندگی مشترک با یک شوهر عصبی هستید، این موضوع میتواند خیلی ناامیدکننده باشد. شما خود را در موقعیتی میبینید که برای هر چیزی مقصر شناخته میشوید. اما مهم است به یاد داشته باشید، عصبانیت شوهر راهی برای مقابله با احساسات خود است؛ این تقصیر شما نیست.
بهمحض اینکه شما مسئولیت کارهایی که شما را به خاطرش سرزنش میکند را قبول کنید، اوضاع فقط بدتر خواهد شد. شما ممکن است از این روش بهعنوان راهی برای آرام کردن اوضاع استفاده کنید، اما اینطور نخواهد شد. او از اینکه شما همه تقصیرها را میپذیرید، تشویق به ادامه رفتار پرخاشگرانه خود خواهد شد.
برای خود حدومرزی در رابطه با مرد عصبانی تعیین کنید
وقتی شما با یک شوهر عصبانی ازدواج میکنید، مهم است یاد بگیرید چگونه مرزهای خود را برایش مشخص کنید. لازم است کاری کنید که او بداند شما چه چیزهایی را قبول میکنید و در چه مواردی تسلیم نمیشوید.
بعدازاینکه حدومرز خود را مشخص کردید نباید از آن عقبنشینی کنید. اما اگر نشان دهید که او میتواند بدون هیچ عواقبی از حدومرز شما بگذرد، بنابراین باز هم به این رفتار پرخاشگرانه ادامه خواهد داد.
نیازی نیست چون شوهر شما عصبی است، مطیعش شوید
به او بفهمانید شما هرگز در مورد بدرفتاری و عدم احترام به همسر کوتاه نمیآیید. اگر در زندگی در این موقعیت قرار دارید، یکی از بهترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که با یک مشاور خانواده صحبت کنید. زمانی که شما در ازدواج با چنین شرایطی روبرو هستید، تشخیص مرز بین موقعیتهایی که شما مقصرش هستید و موقعیتهایی که شما مقصر نیستید سخت است. صحبت با مشاور کمککننده است، زیرا شما میتوانید از نظریات شخصی باتجربه که از اعضای خانواده یا دوستان شما نیست آگاه شوید، بدون اینکه از یکی از شما دو نفر طرفداری کند. زیرا چیزی که شما میخواهید یک قضاوت بیطرفانه و یک نصیحت مؤثر است.
اگر شوهرتان بخواهد نزد مشاوره ازدواج برود خیلی عالی است اما اگر نخواهد، در این صورت بهتر است شما باز هم به تنهایی به مرکز مشاوره بروید. شما همچنین میتوانید از روش مشاوره آنلاین یا مشاوره تلفنی بهره ببرید که خیلی راحت در دسترس شما است و میتوانید در همان لحظهای که نیاز دارید از خدمات مشاوره بهره بگیرید.
در شرایط سوءاستفاده مرد پرخاشگر هرگز سازش نکنید
بین شوهر عصبی و شوهر سوءاستفاده گر تفاوت زیادی وجود دارد. اگر شوهرتان به شما خشونت فیزیکی اعمال میکند، مهمترین عمل این است که خود را به یک مکان امن برسانید. این بدین معنی نیست که شما مجبورید شوهر خود را برای همیشه ترک کنید بلکه لازم است خودتان را بهجایی امن برسانید تا بتوانید مشخص کنید چهکاری باید انجام دهید.
خشونت در یک رابطه فقط فیزیکی نیست، بلکه اگر کلامی و روانی هم باشد میتواند به شکست در ازدواج بیانجامد. بعضی از مردم هنوز نمیدانند این نوع خشونت بهاندازه خشونت فیزیکی ( هرچند از طریقی متفاوت ) میتواند آسیبزننده باشد. اجازه ندهید در موقعیتی قرار بگیرید که سلامت روان شما آسیب ببیند.
اطلاعاتی که در این مقاله آمده است بیشتر برای افرادی است که شوهر عصبی دارند اما به زن آسیبی نمیرسانند. دوباره تأکید میکنم اگر شما در موقعیتی هستید که با شما با خشونت رفتار میشود مستقیماً باید از آن موقعیت(مکان) دور شوید. سپس شما میتوانید با یک مشاور یا دیگران صحبت کنید تا ببینید در مرحله بعدی چه باید کرد.
صبر و احساس همدردی با مردان عصبی را از یاد نبرید
اگر شوهرتان با کنترل خشم خود مشکل دارد، کمی صبر و شفقت میتواند خوب باشد. به یاد داشته باشید که خشم شوهر معمولاً عامل بیرونی دارد و احتمالاً عصبانیت خود را به دیگران ازجمله زن خود خالی میکند.
وقتی کسی رفتار اشتباهی انجام میدهد، قضاوت کردنش کار راحتی است، ولی بهعنوان همسر شما به دنبال راههایی باشید که عشق، صبر و دلسوزی را به او نشان دهید. حمایت شما از او باعث میشود که در مواقع لزوم از شما درخواست کمک کند. اگر شما او را به مشاوره فرستادید بگذارید بداند که شما او را در راه بهبودی روابط زناشویی تان همراهی می کنید.
سلام وخسته نباشید من حدود دوساله ک ازدواج کردم یه پسر ۱ساله و چهار ماهه دارم شوهرم خیلی خیلی عصبیه تحمل بچه و زن زندگی هیچی نداره از خرجی و پولم ک هیچ گونه خبری نیست دست بزنم هم داره هر هر شبم با رفیقاش بیرون ساعت ۳ یا ۴ میاد خونه از فحش ناموسی هر چیزی ک بخواین توخونه بیان میکنه .میخواستم منو راهنمایی کنین بچه ام خیلی به پدرش وابسته است آیا برا طلاق اقدام کنم پسرم میخونه دوریتو تحمل کنه از اینورم میخوام بسپارم به پدرش ک اصلا عدم صلاحیت عصاب و روان نداره توروخدا منو راهنمایی کنین ؟؟؟
سلام همسر من بسیار تندخو عصبی پرخاشگرو بددهن هستن و سر هر مسأله کوچکی جنگ و دعوا به پا می کنه و قهر می کنه با اینکه من موقع عصبانیت او ساکت میشم هر بار هم تا خودم نرفتم و صحبت نکردم با هزار زحمت تا راضی به آشتی بشه الان ۳۵ روز قهر کرده سر یک موضوع بی اهمیت ۲۳ سال ازدواج کردیم دوتادختر بزرگ دارم دختر بزرگم ۲۲ ساله دانشجو و دومی ۱۵ ساله اول دوره متوسطه هست مشکل این بار سر جریان انتخابات بود من ناراحت بودم و میگن تو چرا ناراحت بودی من چون طرفدار نظام و مذهبی هستم طرفدار رییسی بودم طرفدار جلیلی بودم اون مخالف میکنه میخواد هرچی اون گفت بگم درسته ..البته موضعش هیچ وقت مشخص نیس مرحله اول خودش گفت بریم رای بدیم ولی بار دوم گفت نمیام من بدون اینکه بهش بگم رفتم رای دادم با دخترم بعد که عصبی شد می گفت باید درو قفل می کردم که نری رای بدی ..خوب نمی دونستم اینقدر عصبانی میشه …آدمهای اطراف مغازه ش آدمهای درستی نیستن یا مصرف مواد دارن یا اهل رابطه با زنها و …البته خودش چند سال سیگار ترک کرده نماز هم میخونه روزه میگیره زیارت میره اماموقع عصبانیت خدارو بنده نیست ..منم جایی ندارم برم خانواده درستی ندارم اونم میدونه و بدتر بهم ظلم میکنه بعد ۳۵ روز اینقدر عصبی رفتارش هروز که میاد زیر لبی نمیدونم نفرین می کنه فحش میده و میره غذا هم نمیخوره میره بیرون حالا من موندم چکنم باهاش حتی میاد خونه استرس می گیرم چطوری باهاش حرف بزنم که آشتی کنه …ممنون میشم راهنمایی کنید
من سال 95باهمسرم از طریق ازدواج سنتی آشنا شدیم و حدود 5ماه بعدش باهم ازدواج کردیم من خواستگارای زیادی داشتم و ایشون بهترین خواستگار من از لحاظ شغلی و ظاهر و تحصیلات بودن ایشونم خیلی خواستگاری رفته بودن که قسمتشون اینطور بود ما سال بعدش باهم عروسی کردیم از ابتدا یکسری مشکلات کوچیک باهم داشتیم که ایشون اصلا بین خودمون حلش نمیکرد و به خانواده ها میکشوند که به طبع یکسری دخالتها اتفاق می افتاد، ایشون توی نامزدی و عقد خیلی گرم و صمیمی بودن اما بعد از عروسی کم کم عصبانیتشون اینکه زود عصبانی میشن و فحاشی میکنن و اصلا مردسالارن و به قول معروف به زن محبت نمیکنن که پرو نشه من اینارو خیلی مشکل اساسی نمیدونستم چون ایشون کارمند بانک هستن، خونه و ماشین و دست و دلبارن، وفادار و خانواده دوستن، اهل رفیق و گوشی اصلا نیستن ما الان یه دختر 3سالو نیمه هم داریم که ایشون خیلی بهش محبت میکنه اما وقت کافی برای تفریح ما نمیذاره، حوصلش نمیاد باهامون بره بیرون همش میگه خودت ببرش پارک خودت ببر کلاس هرروز میره خونه مادرش اینا،با خانوادم همش قهر میکنه، توی عصبانیت به خودمو خانوادم بی احترامی میکنه، فکرمیکنه بره 10کیلو گوشت و مرغ بخره من دیگه باید راضی ترین زن روی زمین باشم اما من دلم محبت و عشقشو میخواد ، رابطه جنسی هم هفته یا دوهفته ای یکبار، من 31سالمه ایشون 37 دلم برای دخترم میسوزه که پدرش انقدر به مادرش بی احترامی میکنه دست بزن نداره اما سرکوفت میزنه تحقیر میکنه، دیگه خسته شدم اومدم خونه ی پدرم و دلم نمیخواد برگردم به اون خونه، اصلا نمیاد پیش مشاور و ما همه جا باید با دعوا و ناراحتی بریم
سلام من دوسال بامردی ازدواج کردم که سه تا بچه داره قبلا یه ازدواج ناموفق داشته تواین دوسال هرچی بهش ناراحت میشه بهش برمیخوره میگه همش تقصیر توعه شما بگین من چیکار کنم دیگ خسته شدم ازاین زندگی لعنتی که برای من درست کرده
خدا شوهره بددهن منو لعنت کنه انشالله
من شوهرم خیلی عصبی سرچیزای بیخود دعواراه میندازه وزنگ میزنه به خانواده هامون که من اینونمیخوام بیاید ببریدش دست بزن هم داره اوایل ازدواج هم عصبی بود ولی ن به این شدت الان بدترشده وخیانت های زیادی هم بهم کرده خستم ازدستش ولی بچه دارم نمیدونم چیکارباید بکنم
سلام خوبین من شوهر عصبی دارم درمورد چیزی حرف بزنیم کلا سرم داد میزنه میگه اصلا حرفشو نزن حرفای بد بهم می زنه اعتماد نداره چیکار کنم که درست رفتار کنه باهام
من همسرم تمامی رفتارهاش عالی حداقل برای من اما بعضی کارهاش واقعا داره عذابم میده زود عصبی میشه به تازگی الان چند روزه قهریم بخاطر چی؟ بخاطر اینکه عروسی دوست صمیمی من بود در قزوین ما خودمون تهرانیم خلاصه تو راه بودیم متوجه شدیم مسیر اشتباه رفتیم ایشون هم از رانندگی در شب متنفره خلاصه رفتیم عروسی اما سالن عروسی زیاد سالن خوب و عالی نبود خلاصه شکل موقع برگشت و حتی اون تایمی که تو راه بودیم هر جی از دهنش در اومد گفت فحش زشت و رکیک به داماد عروس من از بعد اون شب هم باهم حرف نمیزنیم من حتی هیچی در قبال حرفا و فحش ها ندادم فقط صلوات میدادم دیروز تولدم بود ساعت ۱۱شب یه کیک آورده با کلی اخم و عصبانیت منم کلا تو بغض بودم و گریه من شرایط خانوادگی خودم اصلا خوب نیست اما با شناخت کافی ازدواج کردم اما الان موندم چیکار کنم همش میگم خدا کنه بمیرم داغم بمونه به دلش خسته شدم خیلی خستم من خیلی تو زندگی جنگیدم دوران مجردیم بچه بودم مامانم مرد و شروع بدبختی های ماهم شد الان واقعا اعصاب و حوصله این رفتارها و کارها ندارم .نمیدونم باید چیکار کنم الان احساسم اینه بمیرم فقط نه سابقه مراجعه نداشتم یعنی اصلا وقت نشده
باسلام. همسرم خیلی زود عصبی میشه وهمیشه وسایل خونه میشکنه توهین ونفرین میکنه دوتا دختر دارم دختر بزرگم عصبی شده هروقت هیجان داشته باشه سریع میلرزه خودم هم عصبی شدم دیگه نمیدونم چکار کنم
شوهر من سر يه مسائل الكي دعوا را ميندازه بعد ميگه تقصير منه من وقتي سكوت ميكنم و هيچي نميگم ميگه تو دائما قهر ميكني بعد از دعوا عصبي ميشه شروع ميكنه به همه چي فحش دادن به خدا به خانواده ام هرچي بهش ميگم فحش نده اروم باش بدتر ميكنه خونه من نزديك خونه پدر و مادرمه هر دفعه دعوامون ميشه در و باز ميكنه ميگه ميخواد اونارو بكشه وسط ميگم لطفا مشكلات و بزرگ تر نكن اگر مشكلي هست با من حرف بزن چرا ميخواهي اونا رو بكشي وسط ولي با شدت عصبانيت ميره در و باز ميكنه و ميخواد داد و بيداد كنه و من مجبورم برم سمتش كه اين كار و نكنه
سلام ببخشید بنده ۱۹ سالمه و خانه دارم همسرم هم۲۶ سالشه .وقتی بحث یا دعوا داریم خیلی پرخاشگری میکنه به حدی که چند باری خواستم بزارم و برم .واقعا خسته شدم هیچ جا نمیبرتم .همش بیرونه .حتی خونه مامانم میخوام برم هی امروز فردا میکنه یا میگه تنهام یا خستم یا طاقتم نمیاد .خونه خواهرمم که تازه ازدواج کرده نمیزاره برم مگه اینکه شوهرش نباشه .حتی چند بار دعوا کردیم که چرا با شوهرش شوخی کردی
شوهرم عصبی هست سر ی حرف کوچیک منو کتک میزن جلوی برادراش جلوی زن برادراش برادراش هم جاسوسی میکن بهاش هم دست هست اگه منو شوهرم دعوا کنیم دوتا برادراشم میاد دخالت میکن منو خیلی آزار مید من باید چیکار کنم
شوهر من بسیار احساسی هست و من درون گرا ولی بسیار مطابق میل ایشان پیش رفتم و تغییر کردم ،ولی گاهی در اثر خستگی روزانه باز هم از من انتظار سرحال بودن و پر انرژی بودن دارد اگر کمی خستگی در چهرع من دیده بشه به ناراحت بودن من از خودش میزاره وبعد به جای صحبت شروع به گیر دادن و حتی زدو خورد میکنه ولی احترامی میکنه
آیا من حق راحتی و بروز احساسات واقعی خودم را از ترس عصبانیت شوهذم نباید داشته باشم؟!
شوهر من وقتی عصبی میشه متاسفانه داد میزنه وفخاشی وقتیم میاد برای آشتی میگه مقصر تو بودی درکم نکردی. 8 ماهه عروسی کردیم وضعیت همیشه همینه نمیدونم چیکار کنم
من در گذشته روابط زیادی داشتم و ضربه زیادی خوردم بیشتر روابط ک داشتم برای فراموش کردن فرد قبلی بود اما جدیدا با ی فردی آشنا شدم ک قبل از شناخت کامل اجازه دادم معاشقه داشته باشیم و در حد نامزدی، اما جدیدا با ی اخلاقاییش آشنا شدم ک ب شدت آدم عصبیه و تو اون حین اصلاااا حواسش نیس من کیم و داره چی میگه بهم:) پیشیمونم از اینکه اجازه دادم دوم پشیمون از اینکه نشناخته بودمش ..خودش ک میگ ببخشید و من دوست دارم و.. اما میترسم زندگی ایندم ب طلاق منجر بشه
من و همسرم همو خیلی دوست داریم یعنی خیلی دوستش دارم ولی رفتارش عصبی و خشنه،گاهی اوقات پرخاشگری و بی احترامی میکنه ولی بعدش معذرت خواهی میکنه،چیزی توی دلش نیس،ولی خیلی ب ادمهای دور و برش اهمیت میده اونقدری ک از خودشم میزنه حتی،گاهی اوقات بعضی رفتاراش ناراحتم میکنه ولی چون دوستش دارم و نمیخام ازدستش بدم چیزی نمیگم،الانم باهاش ک صحبت کردم خسته بود هرچی پیام دادم جواب نمیداد زنگ زدم رد کرد بعدش باعصبانیت میگه ک کار دارم ک رد میدم حتما،ولی انلاینه و استوری و استوری گذاشته،بهش دوباره زنگ زدم ک بی احترامی کرد بهم،بهش میگم چیکار داری خب میگه ک ب تو چه و قطع میکنه،هروقت عصبی میشه همینکارو میکنه. من دربرابر رفتارش نه صدامو بالا بردم ن بددهنی کردم خیلی اروم و مهربون باهاش حرف زدم،نمیخام ازدستش بدم،خودم میفهمم بعضی رفتارم درست نیست
سلام ببخشید شوهر من آدم بسیار عصبی هست وقتی دعوا میکنه بد جوردعوا میکنه بتر از همه این که میگه ببین چجوری میرم یعنی میگه الان میرم خودم می کشم من هم می ترسم فشارش هم بسیار همیشه پایین که هست خیلی مترسک مجبور میشم به یکی از دوستانش زنگ بزنم تا بره جلوش بگیره
هیچگاه همسر عصبانی خود را کنترل نکرده و در اصطلاح او را در منگنه قرار ندهید زیرا این رفتار میزان تنش را افزایش داده و میتواند موجب حالت تدافعی در او شود. عصبانی شدن در پاسخ به خشم یک همسر عصبی اصلا عاقلانه نیست.بسیاری از افراد پرخاش میکنند زیرا باور دارند که دیده و شنیده نمیشوند و دیگران ارزشی برای آنها قائل نیستند. با توجه، قدردانی، ابراز محبت و شنونده بودن همسر عصبی خود را به سمت آرامش خواهید برد.قاطع عمل کردن یعنی در موقعیت مناسب شرایطی را ایجاد کنید که خواستههایتان را ابراز نموده و در عین حال خواستههای طرف مقابل را نیز بشنوید. وقتی با قاطعیت اما محترمانه و بدون توهین رفتار و صحبت میکنید همسر شما در بهترین وضعیت برای شنوندگی قرار خواهد گرفت و این میتواند برای مدیریت رابطه کمک کننده باشد.در لایههای زیرین خشم یک روح تحقیر شده و آسیب دیده وجود دارد که رنج تنهایی و ترس خود را به شکل عصبانیت و پرخاشگری نشان میدهد در چنین حالتی اگرچه خشم به عنوان یک سپر محافظ عمل میکند اما عمر این محافظ کوتاه بوده و در دراز مدت موجب نابودی روابط عاطفی فرد عصبی میشود.
بر همین اساس مهم است که لایههای زیرین خشم همسر پرخاشگر خود را درک نموده و نسبت به شریک زندگیتان دلسوز باشید. او برای درمان به صبر و شفقت شما نیاز دارد
سلام همسرم خیلی بددهن است من دیگه نمیخواهم با او زندگی کنم اما نگران لینده پسرم هستم چکار کنم؟ من یازده سال هست ازدواج کردم یه پسر ده ساله دارم همسرم خیلی زود عصبانی میشود و فحش میده طوری که فحش هر روز تو زندگیمون هست الان باعث شده در برابر اولین فحش همسرم خودم بی نهایت فحشش میدم ولی بازم عصابانیتم کم نمیشه،و پسرم هم از ما فحش یاد گرفته .واسه همین طلاق بهترین راه حله.جالبه به همسرم میگم به خاطر بددهنی نمیخواهم بانو زندگی کنم کلا منکر میشه میگه تو نود درصد فحش میدی،پسرم خیلی احساسی هست اندازه یه بچه سه ساله وابسته هست.نمیدونم چکار کنم ؟
با سلام من بچه دو ماهه دارم، شوهر خشونت داره و فردی عصبی هست، حق طلاقم برابر هست ، تصمیم ب جدایی دارم،اولین اقدام ک بتونم بچه رو پیش خودم داشته باشم چ هست؟همسرم، سر هر مسأله پیش پاافتاده دعوا راه میندازه و تا ساعت ها فحش میده، من سکوت میکنم و اون با ادامه دادن فحاشی و…خودش عصبی تر میشه و بعد میزنه تو سرم، وسواس هست، مثلا رفتم پیاده روی و برگشتم هنوز لباسارو در نیووردم میگه چرا دستت الکل نزدی، بش میگم دست ب جایی نزدم، میگه چرا جواب من و میدی و فحش میزنه تو سرم و میگه ازین ب بعد هیچی نمیگه فقط میزنم …کلا آب قطع میشه دعوا میکنه برق قطع میشه ، ی چیزی ب مزاجش جور نباشه بحث و دعوا
بنده خانم هستم بیست ساله و همسرم سی سالشه.. تصمیم بر جدایی دارم ..ب علت دست بزن همسرم ..زود جوش بودن ایشون و پرخاشگری ..بی محبتی و درک پایین ..و همچنین ب علت محدودیت های زیادی ک هست.. ایشون از لحاظ احساسی درک پایین داره و همچنین خیلی زود عصبی میشه و هر بلایی ممکنه موقع عصبانیت سر خودش یا من بیاره سه ساله ازدواج کردیم من پنج بار کتک خوردم بیشتر مواقع خودش رو میزنه و بسیار حال بد و ترسیده ای دارم ..با این شرایط میتونم طلاق بگیرم
مشکل من در باره اختلاف های که بین من وشوهرم بیشتر اوقات بوجود میاید من 31 سال سن دارم وشوهرم 48 سال سن دارد مدت دوسال میشود که تقریبا از عروسی ما میکذره شوهر من دارای دو قسم اخلاق هست یک اخلاق اش انقدر خوبست که اصلا فکرش نمکینیم که عصبانی شود اما عصبانیت شان هم به سر اندک چیزها شروع میشود وقتی عصبانی میشود هرچیزیکه دلش شد برایم میگویه من نمیفهممم چیکار کنم همییشه مره دروغگو میگویه وامثال ان فقط گپ خودرا میگه از من را هیچ گوش نمکینه من هرجای که میروم به اجازه شان میروم فقط یگبار بدون اجازه شان رفته بودم تا سر کوچه برایش نکفتم چون جای سفری داشت نخواستم مزاهم خوابش شوم وامروز که خبر شد بامن سرصدا را انداخته شوهر م فعلا هم اینجا نیست خارج اس تا که درخانه بود هم همی قسم سر صداهارا میکرد وحالیکه رفته باز م ازین قسم کارها میکنه واقعاگپ های برایم میزنه که تحمل اش خیلی سخت است برایم من نمیفهممم اخر چیکار کنم بابت همکاری تان تشکررر منتظر جواب خود هستم
سلام، همسر من وقتی از چیزی عصبی میشه خیلی زود عکس العمل نشون میده ممکن داد بزنه فحش بده و خودشو زود تخلیه میکنه و دو دقیقه بعد حالش خوبه ،ولی من کاملا انرژی منفی اونو میگیرم وحالم بد میشه و اولین اثرش هم سردرده . بنظرتون مشکل از اون هست یا من؟ راهکار بدید بهم.
سلام. دنبال مقصر نباشید. شما باید مهارت مقابله با احساسات منفی مثل ترسها را در خودتون تقویت کنید. اگر این استرس مزمن بشه ممکنه به سلامت جسم و روان تون آسیب های برگشت ناپذیری وارد کنه
سلام خسته نباشید من ۱۲ ساله که ازدواج کردم همسرم زود جوش است ولی الان که دوسال میشه که برادرش شهید شده و بعداز مرگ برادرش خیلی اخلاقش عوض شده اوایل چند ماه یک بار بامن دعوا میکرد و من رو میزد اما الان یه شب در میون دعوا میکنه و من رو میزنه مثلان دیروز یادم رفته بود بهش بگم چایی میخوری یانه شب سر همون من رو کتک زد خیلی عصبیه واقعن دیگه خسته شدم از زندگی همش میگه تقسیر خودت هست که من کتکت میزنم
من چند وقته همسرم سر کوچکترین مسئله یهو روانی میشه و بهم میریزه و اصلا هیچ جوره آروم نمیشه و فقط کتک میزنه نمیدونم باید چیکار کنم قرص آرامبخش باید بگیرم یا کار دیگه ای انجام بدم
سلام من ۳۸ سالمه ۱۲ سال ازدواج کردم. شوهرم بلد نیست تو جمع چطوری رفتار کنه همیشه جلو کسی بد و بیراه بهم میگه. بعدش معذرت خواهی میکنه که من عصبیم.همه چیزهاش خوبه ولی وقتی هم تنها هستیم همینجوریه زود از کوره در میره وقتی هم کسی هست نمیتونه اونجا هم جلو خودش بگیره. یه وقتهایی یه چیزی از زبونم در میاد یهو بلند میشه برام که کتکم بزنه یا وسیله ها را میشکونه بهم پرت میکنه راستش خیلی خسته شدمه
سلام خسته نباشید من خیلی زود عصبی میشم وهمش با شوهرم دعوا دارم. ۵ساله ازدواج کردیم و یه فرزند دوساله داریم همسرمو دوست دارم نمیدونم چرا جدیدا سر هر چیزی باهاش دعوا میکنم شوهرم همیشه صبور بود ولی دو هفته پیشه از شدت اعصبانیت تو دعوا منو پرت کرد و پشت کمرم درد شدیدی گرفت از فردای اون روز خیلی باهام مهربون شد هر کاری میکنه از دلم در بیاره ولی نمی تونم ببخشمش از طرفی واقعاادلم شکسته و نمیدونم چی کار کنم احساس میکنم داره از علاقه ام بهش کم میشه و میترسم خدایی نکرده کارمون به جاهای دیگه بکشه
سلام دوست عزیز گاهی عصبانیت بیش از حد شما باعث میشه همسرتون هم عصبانی بشه سعی کنید خودتون رو کنترل کنید من به شما حق میدم نگهداری و مراقبت از فرزند ۲ ساله انرژی زیادی از آدم میگیره ولی دلیل نمیشه بخوای ایشون رو ناراحت کنی ببین به عقیده بنده به همسرت بگو توقع همچین رفتاری رو نداشتی ولی قهر نکن قهرها اگه زیاد باشه برای مردان طبیعی میشه
من و شوهرم خیلی دعوا داریم تو زندگیمون به طوریکه کاملا احساس بد و ناخوشی تو زندگیمون داریم من ینی به هیچ عنوان نمیتونم با شوهرم بحث کوچکی بکنم فوری واکنش نشون میده و منجر به دعوای بزرگ میشه هر چن بزرگترها پادر میکنی میکنن شوهرم فقط چن روز اخلاقش خوب میشه بعدش دوباره مثل خودش میشه نمیدونم چیکار کنم راهکار خوب میخوام خیلی عصبیه میگه تصادف کردم آنطوری شدم آخه تقریبا ۱ ماهه شوهرم تصادف کرده و ماشینمون رفت میگه ضرر مادی دیدم در حالیکه شوهرم از اول اخلاقش همین بود الان بیشتر اینطوری عصبی شده. اول که عصبی میشه داد میزنه دست بزن داره بعدش که ساکت میشه بعد چن روز خودش پشیمون میشه معذرت خواهی میکنه واقعا خسته کنندست اصلا نسبت بهش طوری شدم که بهش اعتماد ندارم احساس میکنم هر کاری یا هر چیزی که میگه دروغه چون خودش باعث شده سه ساله باهاش ازدواج کردم حتی به خاطر زندگیم مهریمم بخشیدم چونکه خودش میگفت اگه اینجوری باشی میشم بهترین شوهر دنیا ولی متاسفانه بدتر شد خودش میگه تو سختی هستم آخه منم زندگی میخوام
سلام.خسته نباشیدباشوهری که زودعصبانی میشه بایدچه رفتاری داشت؟سرهرموضوعی که خلاف میلش باشه جبهه میگیره.اصلانمیشه باهاش صحبت کرد.فقط باید سکوت کنم.تادعوانشه.همیشه فکرمیکنه حق با اونه.ومن مقصرم.اگرم بخوام باهاش صحبت کنم زیربارنمیره ودادوبیداد.مجبورم کوتاه بیام وبریزم توخودم.
آی عزیزم گفتی منم درد تو رو دارم با این تفاوت که شوهر من وسیله نمیشکنه احترام و غرور منو میشکنه خوشبحالت کاش شوهر منم وسیله های خونرو میشکست
سلام وقتتون بخیر من ۷ ماهه ازدواج کردم همسرمم دوس دارم اما بعضی رفتاراش واقعا ازارم میده، خیلی سریع عصبی میشه و توهین میکنه ،منو نادیده میگیره ،گاهیی احساس ناکافی بودن بهم دست میده. همیشه منو مقصر جلوه میده. نظر منو نمیپرسه ،کاری که خودش میخاد رو انجام میده ،اگرم من باهاش مخالفت کنم ناراحت میشه و دیگه بهم محل نمیذاره
شوهرم رفتاری ک با من داره رو وقتی بچه بود در خانواده تجربه کرد وقتی عصبانی میشه میزنه میشکنه فحش میده بعد زود پشیمون میشه میگه معذرت میخوام بعد چند روز دوباره همون رفتار داره تو گذشتت پدرش همین رفتار با مادرش داشت هم خودشو کتک میزد هم مادرش و خانوادش بنظرتون این آدم همیشه رفتارش همینطور میمونه نمیشه درست نمیشه
سلام ، در هر مشکلی هر کدوم از طرفین سهم دارن، حالا ممکنه که درصد هر کدوم متفاوت باشه، این که میگید همه خانواده نسبت به شما این رفتارها رو دارن باید بررسی بشه تا مشخص بشه که شما چه عکس العمل های انجام میدید که باعث تقویت این کارها میشید و نکته دوم اینکه هر زمان که بخوایید در مقابل دیگران تغییر کنید بها داره و چون دیگران عادت کردن شما رو اینجوری ببینن به راحتی اجازه تغییر رویه نمیدن، اگر میخوایین به خواستههای خودتون برسید باید مقاومت و ایستادگی در رفتارهای خودتون داشته باشید ، نه اینکه هر روز یه جور رفتار کنید
سلام ، در هر مشکلی هر کدوم از طرفین سهم دارن، حالا ممکنه که درصد هر کدوم متفاوت باشه، این که میگید همه خانواده نسبت به شما این رفتارها رو دارن باید بررسی بشه تا مشخص بشه که شما چه عکس العمل های انجام میدید که باعث تقویت این کارها میشید و نکته دوم اینکه هر زمان که بخوایید در مقابل دیگران تغییر کنید بها داره و چون دیگران عادت کردن شما رو اینجوری ببینن به راحتی اجازه تغییر رویه نمیدن، اگر میخوایین به خواستههای خودتون برسید باید مقاومت و ایستادگی در رفتارهای خودتون داشته باشید ، نه اینکه هر روز یه جور رفتار کنید
باید بره پیش دکتر اعصاب وروان
من از سال ۹۲ از دواج کردم ۱ سال تو عقد بودم شوهرم غریبه است دو تا پسر دارم یکی ۱ دی ۸ ساله میشه یکی دیگه دو ماهه دیگه ۲ ساله میشه
شوهرم عصبی تند دست بزن داره من و می زنه بچه هام رو می زنه اصلا کنترل اعصاب نداره بت هر چی گیرش بیاد آدم رو می زنه من اگر تو این زندگی موندم بخاطره بچه هام موندم اگر بچه هام نبودن عمرا اگر باهاش سر می کر دم و زندگی میکردم
به نظرتون من چیکار کنم این زندگی رو تمام کنم یا ادامه بدم؟
سلام عزیزم وقتت بخیر به نظر من تمومش کن منم دوسال با مردی ازدواج کردم ۳ تا بچه داره قبلا یه ازدواج ناموفق داشته حالا من موندم بااین بچه ها دوس دارم طلاق بگیرم راحت شم ازاین زندگی لعنتی که برام درست کرده ??
من با شوهرم ۱۲ سال اختلاف سنی دارم کلا شوهرم از لحاظ احساسی سرد هستش من دوست دارم عاشقانه بادهم رفتار کنه برام وقت بزاره همش سرش تو گوشی هستش و اخبار گوش میده
احساس میکنماون آرزو های که داخل مجردی تو رویاهام بودن همش نابود شده دارم به سمتی میرم که مجبورم قبول کنم شرایط رو از روی ناچاری
منودوست دارم وقتی با شوهرم حرف میزنم کلا نازم رو بکشه قهر که بکیم پیش قدم بشه اما پشت میکنه بهم میخوابه هس میکنم با یه سنگ دارم زندگی میکنم گاهی هس خوشبختی دارم اما وقتی که عصبی میشه وسایل خونه رو میشکنه دقیق وسایلی رو میشکنه که من دوسشون دارم ولی وقتی اروم میشه کلا عوض میشل اخلاقش خوب میشه ولی من رفتاراش فراموشم نمیشن دلم برا رویاهام تنگ میشه اصلا به هیچ گدوم از رویا های که فکرش رو میکردم نرسیدم به جای رسیدم کهدمیگم دیگه رویا نمیخوام همینطور یه نواخت فقط بخاطر ابروی خانوادم ادامه بدم من شوهرم رو خیلی دوست دارم دلم نمیخواد جدا شم دلم میخواد با خودش خوشبختی رو تجربه کنم اما وقتی وسیله میشکنه عصبی میشه ازش میترسم یه ترسی تمام وجودم رو میگیره جوری که حس میکنم مشکل اعصاب داره
آی عزیزم گفتی منم درد تو رو دارم با این تفاوت که شوهر من وسیله نمیشکنه احترام و غرور منو میشکنه خوشبحالت کاش شوهر منم وسیله های خونرو میشکست
بسيار جامع و كمك كننده بود، من يك همسر عصبي دارم كه مبتلا به اختلال دو قطبي هست .
ممنون از حسن توجه شما. لطفا برای آشنایی به مقاله روشهای درمان اختلال دوقطبی مراجعه نمایید.