بهعنوان روانشناس کودک بارها با والدینی کار کرده ام که قادر به کنترل خشم و پرخاشگری کودکان خود نبودهاند. در حقیقت، شاید نتوانم تعداد پدر و مادرانی که گفتهاند” احساس میکنیم در نقش فرزند پروری خود شکست خوردهایم” را برایتان بشمارم.
به نظر من، اینکه چرا برخی اوقات نتوانستهاید بهعنوان والدین در کنترل رفتار کودک خود موفق عمل کنید، اهمیتی ندارد، مهم آن چیزی است که دراینباره انجام میدهید. نخستین گام در تربیت کودک این است که از الگوهایی که در طول سالها ارتباط با فرزند خود شکلگرفته، آگاهی داشته باشید. از خودتان بپرسید، ” رفتاری که من میبینم چیست و چه واکنشی باید نسبت به آن نشان دهم؟”
باید دانست الگوهای رفتاری برای هر شخص، موقعیت و هر کودک منحصربهفرد است. برای مثال، برخی والدین زمانی که دچار خشم میشوند قادر به کنترل خشم خود نیستند و بهمحض بروز هر مسئلهای دچار استرس شده و فرزندان خود را آزردهخاطر میکنند.
این کار تنها اوضاع را وخیمتر میکند، چراکه واکنش پرخاشگران والدین به فرزند میآموزد که شما از خشم بهعنوان راهی برای حل مشکلات خود استفاده می کنید. بنابراین، فرزندان رفتاری متفاوت از رفتار والدین خود نخواهد آموخت و درنتیجه کودک نیز در مقابله با استرس رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهد.
در مقابل، برخی والدین در تربیت کودک خود آرام تر هستند؛ اما از آنجائی که سریعاً تسلیمشده و مستقیماً توجهی به خواسته های کودک خود ندارند، کودک در واکنش به بی توجهی والدین به خواسته های خود، پرخاشگری میکند. اجازه دهید اینگونه برایتان توضیح دهم: ممکن است شما فردی با شخصیت ، متین و والدینی تأثیرگذار باشید. این دو مورد جدای از یکدیگر نیستند. اما همچنان باید در تربیت کودکان خود قاطع باشید و قوانین و محدودیتهای مشخصی برای کودک خود اعمال نمایید.
اگر شما از آن دسته والدینی هستید که گرفتار الگوی رفتاری ناکارآمدی در برخورد با کودک خود شدهاید, باید بدانید که تغییر رفتار کودک طی یکشب رخ نمیدهد، بلکه این امری زمانبر است.
نحوه واکنش شما نسبت به رفتار فرزند خود، شمارا در زمره والدین “خوب” یا “بد” قرار نمیدهد، بلکه میتواند به این معنا باشد که شما قسمتی از مسئله هستید و بنابراین میتوانید قسمتی از راهحل نیز باشید. اگر فرزندتان در دستیابی به خواستههایش رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهد، شما مقصر نیستید، اما باید به کودک یاد دهید چگونه کارها را به شیوه متفاوتی پیش ببرد.
ممکن است فرزند شما ناتوانی خاصی داشته باشد, برای مثال مبتلا به اختلال بیش فعالی- کم توجهی ADHD، اختلال نافرمانی مقابله جویانه یا اختلال شخصیت دو قطبی باشد. اما صرفنظر از اینکه فرزند شما چه چیزی از خود بروز میدهد یا چه برچسبی را به او نسبت دادهاند، هنوز هم میتوانید یاد بگیرید چگونه در تربیت فرزند خود تأثیرگذار باشید.
رفتارهای پرخاشگرانه کودک شما باید تغییر کند و علی رغم مشکلات رفتاری فرزند، والدین کودک نیز باید تغییر رفتار دهند. والدین برای دستیابی به موفقیت در تربیت کودک خود باید قاطع و مقتدر عمل کنند.
بهعنوان یک روانشناس کودک عمیقاً اعتقاددارم ما در هر زمان از زندگی خود میتوانیم تغییر ایجاد کنیم. این موضوع برای والدین و برای کودکان نیز صدق میکند. این مسئله شاید به دلیل خواستههایی که هرروز بر عهده شماست دلهرهآور باشد، اما اگر در مقابل رفتار پرخاشگری کودک خود بی توجه باشید، فقط اوضاع وخیمتر میشود.
شیوهای که برای تربیت کودک پرخاشگر به کار میبرید ممکن است متناسب با مرحله و سن کودک شما تغییر کند. در این مقاله از سایت مشاوره باما به بررسی نکاتی میپردازیم که شمارا در مراحل مختلف زندگی فرزند تان یاری میکند.
رفتار با پرخاشگری کودکان پیش دبستانی
- در رفتار با پرخاشگری کودکان مقتدر باشید: راهحل برای تربیت کودکان پیش دبستانی اقتدار است. شما نمیتوانید یک روز رفتار پرخاشگرانه کودک خود را نادیده بگیرید و روز دیگر با جیغ زدن بر سر فرزند خود به پرخاشگری کودک واکنش تندی نشان دهید. اینکه کجا هستید و چه میکنید مهم نیست، سعی کنید در تربیت کودک مقتدر و باثبات باشید. اگر فرزندتان در رفتار با خواهر و برادرش مشکل دارد، با گفتن جملهای شبیه به ” زدن کار درستی نیست” واکنش نشان دهید. بهعنوان والدین همیشه سعی کنید نسبت به رفتار پرخاشگرانه کودکان به یک شکل واحد واکنش نشان دهید.
- فرزند خود را از موقعیتهای احساسی دور کنید: گاهی لازم است فرزندتان را از یک موقعیت خارج کنید تا کودک بتواند کنترل احساسات خود را دوباره در دست بگیرد. به عنوان مثال، اگر در یک فروشگاه مواد غذایی کودک بدخلقی میکند و به سبد خرید پا میکوبد (چون شما صبحانه موردعلاقهاش را برایش نمیخرید)، میتوانید چیزی شبیه به این بگویید: ” خیلی سروصدا میکنی”. اگر بازهم فرزندتان آرام نشد، کارتان را تمام کنید و او را از فروشگاه بیرون ببرید.
- پیش از آنکه در موقعیتی دشوار قرار بگیرید یک گفتوگوی انگیزشی داشته باشید: اگر میدانید موقعیتهایی وجود دارد که برای فرزندتان دشوار است، قبل از آنکه در آن موقعیت قرار بگیرد، گفتوگوئی انگیزشی با او داشته باشید. به عنوان مثال، اگر فرزندتان همیشه هنگام رفتن به خانه اقوام و دوستان مشکل دارد، مثلاً دردسر درست کرده و شروع به زدن پسرعمو یا پسرخالههایش میکند، چنانچه بتوانید پیش از رفتن به خانه آنها، طی گفتوگوئی کوتاه به فرزندتان بگوئید چه انتظاری از او دارید، کار بسیار باارزشی انجام دادهاید. بهعنوانمثال به کودک بگویید: ” باید مؤدبانه بازی کنی. اگر شروع به زدن پسرعمو و پسرخالهها کنی، فوراً آنجا را ترک میکنیم. متوجه شدی؟”
• از روش تربیتی وقفه کوتاه استفاده کنید: در هنگام پرخاشگری کودک برای مدت محدودی او را از بازی منع کنید، یا اینکه اجازه دهید گاهی اوقات، تنها، درجایی آرام بماند. میتوانید بگوئید،” میخواهم ساکت و آرام باشی. اجازه نداری زمانی که عصبانی هستی برادرت را بزنی. هر وقت توانستی دو دقیقه آرام باشی می توانی برگردی و با برادرت بازی کنی.” گفتوگوی بسیار کوتاهی داشته باشید و در روش تربیتی که در پیشگرفتهاید کاملاً قاطعانه رفتار کنید.
• با سایر افرادی که از کودک شما مراقبت میکنند هماهنگ باشید: به خاطر داشتن این مسئله بسیار مهم است که رفتاریهای نامناسبی چون دعوا و پرخاشگری کودکان در مهد و پیش دبستانی نیز صورت میگیرد. این بخشی از مسیری است که طی آن کودکان میآموزند چگونه با دیگران رابطه دوستانه ای برقرار کنند. اما چنانچه کودک پرخاشگری میکند باید سریعاً به این مسئله رسیدگی کنید. همچنین لازم است مداخله و روش تربیتی کودک خود را با مراقب و مربی کودک هماهنگ سازید و از این طریق هر دو در مقابله با پرخاشگری کودک به یکشکل واحد عمل کنید. همچنین بهطور منظم با مربی کودک در تماس باشید تا جایی که اطمینان حاصل کنید رفتار کودک شما رو به بهبود است.
برخورد با پرخاشگری کودکان دبستانی
اگر فرزندی دارید که در مقطع دبستان تحصیل میکند و میدانید که مدام رفتار پرخاشگرانه ای از خود بروز میدهد، باید با مدرسه فرزند خود ارتباط منظمی داشته باشید (حتی شاید بهصورت روزانه) تا بتوانید بر رفتار فرزندتان نظارت بیشتری داشته باشید. از پیامدهای حاصل از بد رفتاری و پرخاشگری کودک خود اطلاع داشته باشید و مطمئن شوید که آن پیامدها به دلیل بدرفتاریهای موجود در مدرسه است. شاید لازم باشد معلم فرزند خود را تشویق کنید تا نسبت به انتظارات رفتاری و پیامدهای رفتار پرخاشگرانه او همیشه به یکشکل ثابت برخورد کند.
بد رفتاری هایی چون آدامس جویدن، یا دویدن در سالن باید توسط مدرسه کنترل شود. این وظیفه آنهاست که رفتارهای معمول کودکان را کنترل نمایند و شما بهعنوان والدین کودک نیازی نیست به خاطر چنین رفتارهایی او را در خانه تربیت کنید. اما چنانچه فرزندتان رفتارهایی از خود بروز میدهد که یا به لحاظ فیزیکی پرخاشگرانه است یا به لحاظ کلامی آزاردهنده است و خود او نیز قادر به حل آن نیست، باید در خانه با کودک نسبت به پیامدهای حاصل از چنین رفتارهایی گفتگو کنید.
دلیل اینکه رفتار پرخاشگرانه کودک در این حال ( در مدرسه ) باید در خانه کنترل شود این است که در خانه زمان کافی برای تربیت فرزند و آموزش راههای جایگزین به او وجود دارد. اگر برای اولین بار است که چیزی پیشآمده، با یک گفتوگوی ساده به فرزند خود کمک کنید متوجه شود چه مواقعی کنترل بر رفتار خود را ازدستداده و کودک را در به دست آوردن دوباره آن یاری کنید. از او بپرسید، ” قرار است دفعه بعد چه رفتار متفاوتی داشته باشید؟ ” از طرفی دیگر، اگر پیشازاین نیز بد رفتاری از او سر زده است، باید دراینباره که او چه زمانی توانایی خود را ازدستداده گفتگو کنید تا بتوانید او را نسبت به مسئولیتپذیری در مقابل رفتارش آگاه سازید.
چنین نتیجهای میتواند شامل هر کاری باشد که به نظر شما او را در شناخت و درک بهتر موقعیت یاری میکند. پس، اینکه بخواهید برای شش ساعت به او آموزشهای ابتدائی بدهید فایدهای نخواهد داشت، اما اینکه از او بخواهید فهرستی از ده کاری تهیه کند که قرار است دفعه بعد آنها را به شیوهای متفاوت انجام دهد مفید خواهد بود.
بههرحال، اگر رفتارهای پرخاشگری کودکان فقط در محیط مدرسه رخ میدهد ( و نه در هیچ جای دیگری از زندگی کودک)، لازم است علت را پیدا کنید. این کار به کمی فراست نیاز دارد، زیرا اگر بخواهید از فرزندتان در مقابل مدرسه دفاع کنید یقیناً فایدهای نخواهد داشت. اما اگر پرخاشگری کودک در موقعیتهای دیگری ( بهغیراز مدرسه) نیز قابلمشاهده نیست, باید علت را پیدا کنید.
به حرف هایی که فرزندتان درباره همکلاسیها یا سایر بچهها میگوید بهدقت گوش دهید. همچنانکه فرزندتان را مسئول هرگونه رفتار پرخاشگرانه میدانید, با معلمش نیز صحبت کنید. مطمئناً، اگر در خانه رفتار مشابهی را میبینید، روش تربیت ثابتی را در نظر بگیرید و مدرسه را نیز در جریان بگذارید تا هر دو به یکشکل واحد عمل کنید.
لازم است در خانه، برای رفتار پرخاشگرانه کودکان محدودیتهایی اعمال کنید. در خصوص انتظاراتی که از رفتار فرزندتان دارید و نیز عواقب این رفتارها صریح و شفاف باشید. یا میتوانید قوانین را بهطور واضح برای کودک بیان کنید و یا آنها را بهصورت مکتوب بنویسید. این کار اغلب برای کودکانی که درک سادهای از رفتار خوب و بد دارند نتیجهبخش خواهد بود. فرزند خود را با گفتن چنین جملاتی آماده کنید، ” این همان چیزی است که من از تو انتظار دارم، اگر نتوانی آن را انجام دهی، یا اگر رفتار پرخاشگرانه ای از خود بروز دهی یا باعث ایجاد ترس و اضطراب در دیگران شوی، عواقب آن را خواهی دید”.
راههای درمان پرخاشگری در کودکان
هیچ عذر و بهانهای برای پرخاشگری کودک ، چه بهصورت فیزیکی و چه بهصورت های دیگر, وجود ندارد. این قانون باید با یک ماژیک جادویی سیاه روی یک کارت مشخص نوشتهشده و روی یخچال نصب شود. پیام کارت این است، ” هیچ عذر و بهانهای برای پرخاشگری تو وجود ندارد. نمیخواهم دلیلی برای آن بشنوم. و هیچ توجیهی وجود نخواهد داشت. هیچکس را نمیتوانی سرزنش کنی. این توئی که مسئول رفتار خود هستی و خودت باید عواقب رفتار و اعمال خود را متوجه شوی. منظور من از ” مسئول” این است که هیچکس دیگری مقصر نیست، و وقتی میگویم ” عواقب” یعنی حتماً نتیجه بد رفتاری خود را میبینی”.
زمانی که فرزندتان کسی را اذیت کرده و یا پرخاشگری میکند، قوانین را به او یادآوری کنید. بگوئید ” حق نداری دیگران را اذیت کنی. برو به اتاق خودت.” آماده باشید تا او طرف مقابل را مقصر چنین رفتار پرخاشگرانه ای کند، زیرا این همان کاری است که کودکان پرخاشگر انجام میدهند. این یک راه فرار آسان برای کودک است. کودکان پرخاشگر همیشه میگویند” من تو را اذیت نمیکنم اما تو …” و جای خالی را پر میکنند.
بنابراین ممکن است فرزندتان بگوید: “ببخشید که تو رو زدم، ولی تو هم سر من داد کشیدی.” اما منظور واقعی آنها این است: “ببخشید که تو رو زدم، اما بااینحال تقصیر تو بود.” و اگر به عذرخواهی کودکان پرخاشگر توجه کنید، این مطلب را متوجه خواهید شد. ” من معذرت می خوام اما تو هم به من کیک ندادی.” ” ببخشید که به تو ناسزا کردم اما تو هم اجازه ندادی با توپ تو بازی کنم.”
چیزی که کودکان پرخاشگر دائماً میگویند این است: ” من معذرت میخواهم ولی تو مقصر بودی،” و این به این معناست که آنها برای رفتار پرخاشگرانه خود خیلی هم متأسف نیستند. اما درواقع منظور آنها این است: ” من متأسفم ولی مسئولیتی نسبت به آنچه انجام دادهام ندارم.” و زمانی که کودک خود را مسئول چنین رفتاری نداند, دلیلی هم برای تغییر رفتار خود نمیبیند.
در واقع، نوجوان پرخاشگر یاد گرفته چطور با کلمات بازی کند. این عادت رفتاری منجر به پیدایش یک ساختار اجتماعی غلط دیگر در نوجوان میشود که بدون اینکه معنا و فکر و اندیشهای پشت آن باشد از دهانشان بیرون میآید و اگر شما نیز او را باور کنید، درواقع به فرزندتان این اجازه را دادهاید که رفتار پرخاشگرانه و ابراز قدرت خود را توجیه کند و این رفتار را همچنان ادامه دهد.
وقتی فرزندان برای دستیابی به خواسته های خود از رفتارهای پرخاشگرانه یا سوء رفتار استفاده میکنند، آموختن راهی که بهوسیله آن بتوانند این رفتارها را با استفاده از مهارت حل مسئله با رفتاری صحیح و سالمتر جایگزین کنند، اهمیت بسیاری دارد.
اهمیت جایگزینی رفتار پرخاشگری کودکان
البته فقط یادآوری رفتار پرخاشگرانه کودک به او کافی نیست. علاوه بر این، لازم است به کودک کمک کنید تا بد رفتاری خود را با رفتاری مناسب جایگزین کند. این کار موجب میشود تا کودک بدون اینکه به دردسر بیفتند یا به دیگران آسیب بزند, مشکلات رفتاری خود را بهبود بخشد.
مهمترین فاکتور این است: اگر به کودک کمک نکنیم تا پرخاشگری خود را با رفتار مناسبتری جایگزین کند، او نیز هر بار به همان رفتار نامناسب روی میآورد و بهنوعی این عادت رفتاری بد در کودک نهادینه خواهد شد.
به دنبال راههایی باشید تا بتوانید با نوجوانان خود درباره مهارت های حل مسئله گفتوگو کنید. بدین ترتیب دفعه بد که کودک با موقعیتی مشابه مواجه شد میتواند از خود بپرسد این بار برای حل مسئله، بدون پرخاشگری یا تهدید چهکاری میتوانم انجام دهم؟
مثلاً، دفعه بعد اگر پسرتان برای دور کردن خواهر کوچکتر خود از کامپیوتر، از اسامی نامناسب و تهدید فیزیکی استفاده کرد, نهتنها باید رفتار نادرست کودک را اصلاح کنید بلکه پس از آرام شدن اوضاع، باید در مورد رفتار پرخاشگرانه کودک با او صحبت کنید.
گفتوگوی شما باید اینگونه باشد: دفعه بعد هنگام استفاده از کامپیوتر وقتی متوجه شدی که اجازه این کار را نداری، چهکار متفاوتی انجام خواهی داد تا دچار دردسر نشوی و نتیجه بهتری بگیری؟ برای گرفتن پاداش بیشتر چهکاری میتوانی انجام دهی؟”
بهجای اینکه به دنبال آن باشیم که مانع آسیب رساندن کودک پرخاشگر به برادرش شویم, باید تمرکزمان را بروی آن بگذاریم که کودک، خود را به دردسر نیندازد تا نیازی نباشد شاهد عواقب بدرفتاری خود باشد. کودکان پرخاشگر به قربانیان خود اهمیتی نمیدهند. به نظر من نباید به دنبال احساس همدلی و انساندوستی در آنها باشیم. بلکه باید به منفعت شخصی آنها متوسل شویم، چراکه منفعت شخصی کودک ، محرک بسیار قدرتمندی است.
بیایید به موضوع اینگونه نگاه کنیم: اگر کودکان پرخاشگر احساس همدلی و دلسوزی داشتند, پیش از هر چیز این رفتار پرخاشگری را انجام نمیدادند. میخواهم خاطرنشان کنم اگر پرخاش فیزیکی به حدی برسد که شما یا دیگر اعضای خانواده در امان نباشید، حتماً باید از یک روانشناس مشاوره کودک کمک بگیرید. این بدان معنا نیست که شما بهعنوان والدین کودک در کار خود شکستخوردهاید. بلکه متوجه میشوید که به حمایت بیشتری در مورد اصلاح بدرفتاری کودک نیاز دارید.
اگر نوجوانی دارید که در تمام طول زندگی رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز میدهد, باید دوباره خاطرنشان کنم، حتی اگر این رفتارها در درون او نهادینهشده باشد ،بازهم میتوان آنها را تغییر داد و چنین رفتارهایی هر زمان قابلتغییر هستند.
روش تربیتی مقتدارانه در برخورد با کودک پرخاشگر
وقتی تصمیم میگیرید رفتار خود را نسبت به پرخاشگری کودک مدام تغییر دهید، فرزند شما نیز احتمالاً ناپختهتر عمل خواهد کرد. در اینجا باید آستانه صبر و تحمل خود را در برابر رفتار پرخاشگری کودک بالا ببرید. زمانی که والدین برای آنچه پیشآمده به دنبال مقصر هستند، فرزندان دچار ترس و اضطراب میشوند. فرزند شما به واکنشی عادت دارد که طی سالها آن را از شما دیده است. در بعضی موارد نوعی حس عدم کنترل از سوی آنها دیده میشود. بنابراین، باید کمی قویتر باشید.
من همچنین فکر میکنم که شروع ایجاد ساختارهای متفاوت در خانه موجب میشود که فرزندتان متوجه شود که تغییراتی در حال رخ دادن است. این تغییر نباید الزاماً چیز بزرگی باشد, فقط چیزی که نشان دهد شما دوباره به جایگاه کنترل برگشتهاید.
میتوانید به فرزندتان بگوئید ” ما از تو بهعنوان عضوی از خانواده انتظار داریم، مسئولیت پذیرتر باشی. بنابراین وقتی از مدرسه به خانه میآیی از تو میخواهم ظرفها را بشویی و قبل از اینکه بخواهی از وسایل بازی استفاده کنی باید تکالیفت را انجام دهی. اگر این کارها را انجام ندهی نمیتوانی این وسیله بازی را برداری. بنابراین شما شروع به ایجاد چند محدودیت میکنید. این موضوع حتی زمانی که شما باید به دنبال تغییر بعضی چیزها باشید نیز صدق میکند. آیا ظرفشوئی واقعاً خالیشده است؟ آیا تکالیفت انجامشده است؟
البته ین بدان معنا نیست که رفتار پرخاشگرانه کودک کاملاً از بین میرود؛ ما به دنبال یک تغییر کامل طی 24 ساعت نیستیم. بلکه ما به دنبال قدمهای کوچکی هستیم که نشان میدهد شما در خانه مسئول امور هستید و نه فرزندتان. کودکان میخواهند والدینشان کنترل امور را در دست داشته باشند. این کار به آنها حس امنیت میدهد.
ایجاد تغییر و تبدیلشدن به والدینی تأثیرگذار میتواند یک فرآیند بسیار طولانی باشد. لازم است این دوره را طی کنید و بدانید که شما میتوانید توانایی تأثیرگذار بودن را به دست آورید. راهحل این است که پذیرای ایدهها و روشهای تربیتی جدیدی در کودکان باشید. و مهمتر از همه، میخواهم این را بگویم: دلسرد نشوید. مسائل ممکن است هرلحظه تغییر کند. در تمریناتی که من در مرکز مشاوره با کودکان و خانوادهها داشتهام ، مشاهده اینکه والدین توانمندتر شدهاند مرا به وجد میآورد. آنها به احساس آشکاری از اینکه قبلاً چه کسی بودهاند و حالا چگونه میتوانند بر رفتار پرخاشگرانه کودک خود تأثیرگذارتر باشند دست پیداکردهاند.
درست است که فرزندتان برای اینکه والدین تأثیرگذارتری شدهاید از شما تشکر نخواهد کرد, اما در پایان راه میتوانید آنها را ببینید درحالیکه رفتارهای مثبتی از خود بروز میدهند که به کمک شما به آنها دست پیداکردهاند. این بهترین پاداش برای تمام کاری است که انجام دادهاید.
دلایل پرخاشگری نوجوانان پسر و دختر
من یه دختر ۱۲ ساله دارم که به شدت کمرو و دارای اعتماد بنفس پایین هست به طوری که نمی تونه حتی با ما که پدر و مادرش هستیم ارتباط چشمی برقرار کنه . این مساله باعث شده روی روابط اجتماعیش تاثیر منفی بذاره و نتونه هیچ دوستی توی مدرسه و اجتماع پیدا کنه . بخاطر این موضوع مرتب توی مدرسه از طرف دوستهاش مورد سرزنش و فحاشی قرار میگیره . چند ماهی میشه که بشدت پرخاشگر شده و اصلا نمیشه تحملش کرد و ممکنه یه موضوع رو ساعت ها کش بده تا جایی که عصبانیت ما رو به اوج میرسونه و غیر قابل تحمل میشه . واقعا دیگه خسته شدیم از این شرایط . باید چیکار کنیم?من خودم پدرش هستم . اصلا ارتباط خوبی با من نداره . هر جوری سعی می کنم بهش نزدیک بشم اصلا قبول نمی کنه . با مادرش هم همینطور . وقتی بهش ابراز علاقه می کنیم ما رو پس میزنه . حتی توی خیابون حاضر نیست کنار ما راه بیاد. اگه مثلا توی خیابون بخوایم کنارش راه بریم یا دستاشو بگیریم انگار براش نوعی عذابه. چند مدت پیش یعنی توی تابستون همین امسال براش گوشی و سیم کارت گرفتیم البته اون هم موافق نبودیم اما خیلی پافشاری و بد اخلاقی کرد تا مجبور شدیم براش بگیریم . بهش هم گفتیم مراقب رفتارت توی شبکه های اجتماعی باش . اما متاسفانه تمام زندگی و شب و روزش شده بود شبکه های اجتماعی و چت کردن و فحاشی و استفاده از کلمات رکیک در گفتگوهاش مجبور شدیم سیم کارت رو ازش بگیریم . باز یه مدت از طریق اینترنت وای فای خونه اینترنت در اختیارش قرار دادیم اما باز هم … اینقدر پرخاشگری کرد درمورد سیم کارت که باز ما رو مجبور کرد سیم کارت رو در اختیارش قرار بدیم و ایندفعه وضعیت استفاده از اینترنت و فضای مجازی بدتر از قبل شد . به شدت به ما بدبین شده. ببینید من مشکل دختر خودمو میدونم . مشکلش پایین بودن اعتماد بنفسشه که توی همه جنبه های زندگیش تاثیر گذاشته . از دوست پیدا کردن تا مراودات اجتماعی . توی ماشین حاضر نیست صندلی جلو بشینه . میگه حتما باید برم عقب تا همین یک هفته پیش ماسک میزد توی جمع. یک بار به مادرش گفته بود وقتی که ماسک نمی زنم احساس می کنم لختم .معلمش میگه توی کلاس درس رو با صدای لرزون جواب میده . با کسی حرف نمیزنه . اما از لحاظ درسی میشه گفت زرنگ ترین و بهترین دانش آموز کلاسه. معلمش میگه هر کدوم از بچه ها سعی می کنن بهش نزدیک بشن اون با کم محلی و سردی که نشون میده باعث میشه طرف دیگه سمتش نیاد. همیشه میگه هیچ کی منو دوست نداره . از من بدشون میاد . بهم فحاشی می کنن . بهم میگن آنرمال.
میدونم ما هم با رفتارمون باعث بوجود اومدن عدم اعتماد به نفس در فرزندمون شدیم . دو سه بار توی همین چند ماه اخیر طوری توی خونه اعصاب و روانمون رو بهم ریخته که مجبور شدیم دست روش بلند کنیم و متاسفانه تنبیهش کنیم. ما هر دوتامون معلم هستیم و میدونیم این کار درست نیست ولی بعضی مواقع به مدت چند ساعت بصورت مداوم شروع میکنه به پرخاشگری و فحاشی و از یه جای کوچیک شروع می کنه تا به اوج میرسونه همه چی رو. تمام همسایه ها هر روز از این موضوع شاکی هستن که چرا دخترتون اینقدر سرو صدا می کنه و در ها رو بهم می کوبه. توی آخرین بار همین دو هفته پیش خیلی با مادرش بد اخلاقی کرد . حتی با لگد زده بود توی شکم مادرش. من خیلی خودم رو کنترل کردم. رفتم توی اتاقش باهاش حرف زدم همش سر من داد میزد که کلید اتاقمو بهم بدید. من کلید رو گرفتم از مادرش بهش دادم اومد عمدا در رو چند بار محکم بهم کوبید و شروع کرد به فحاشی که من دیگه کنترلم از دست دادم رفتم توی اتاق هولش دادم کنار افتاد روی زمین یک چند مدت قبل لپتاپ خودمو در اختیارش قرار داده بودم که باز زندگیش شده بود اینترنت و لپ تاپ اون لحظه که تو اتاقش اعصابم بهم ریخته بود بخاطر اینکه به خودش آسیبی نزنم نمیدونم اصلا چی شد حمله کردم سمت لپ تاپ و مناسفانه اونو شکوندم . ما خیلی داریم سعی می کنیم بهش نزدیک شیم . باهاش خوب باشیم اما نمیذاره.
پاسخ مشاور به علت پرخاشگری نوجوان دختر و پسر
بنابراین بهتره که اول شما به همراه همسرتون به مشاور مراجعه کنید و شرایط موجود رو توضیح بدید. اینکار به این دلیل هستش که قبل از فرزندتون خود شما به عنوان والد باید توانمند بشید که بتونید شرایط رو کنترل کنید و رفتاری از خودتون نشون ندید که شرایط رو بدتر کنه. از طرفی بتونید گام به گام به فرزندتون نزدیک تر بشید و در نهایت اون رو هم قانع کنید که با شما به مشاور مراجعه کنه. در حقیقت وقتی مشکلی در یکی از اعضای خانواده به وجود داره اون مشکل اغلب به بافت خانواده برمیگرده و حتی اگر اون فرد سعی در تغییر خودش کنه سیستم معیوب خانواده مانع از اون تغییر میشه. بنابراین شما به عنوان اعضای بالغ خانواده گام اول رو بردارید و در مرحله بعد دخترتون رو که هدف اصلی هست رو با خودتون همراه کنید.
در رابطه با تقویت اعتماد بنفس ایشون هم راه های زیادی وجود داره که میتونید ازش کمک بگیرید اما این روش ها صرفا کمک کننده ان ولی اصل قضیه نیاز به مداخلات عمیق تر داره که باید با کمک مشاور صورت بگیره. در ادامه چند مورد رو خدمتتون ذکر می کنم:
شما باید به فرزندتون نشون بدید که ارزشمند هست و به عنوان یک انسان با شخصیت مستقل حق انتخاب های زیادی داره. در بعضی از تصمیمات خونه حتما ازش کمک بگیرید و اجازه بدید انتخاب کنه. مثل خرید وسایل خانه یا وسایل تزیینی یا علایق تحصیلی اجازه بدید نظر بده و به نظراتش بها بدید.
ازش تعریف کنید. این تعریف ها باید با تعریف کردن هایی که از یک کودک میکنیم متفاوت باشه و بالغانه تر در حد یک نوجوان باشه. به طوری که این تعاریف رو بتونه بپذیره. تعریف کردن رو محدود به ظاهر نکنید و ویژگی های رفتاری مثبتی که ازش میبیند هم مورد تمجید قرار بدید. سعی نکنید دخترتون رو بخاطر رفتارهای نابهنجارش سرزنش کنید. بسیاری از مشکلاتی که فرزند شما داره تحت اختیار خودش نیست.
شما باید اجازه بدید که دخترتون علایق خودش رو بشناسه و یک مهارت رو در خودش تقویت کنه. قطعا همه افراد استعدادهایی دارند که اگر رشد پیدا کنند در اون استعدادها شخصیتشون هم شکوفا میشه.
به طور کلی شما باید با فرزندتون طوری رفتار کنید که احساس ارزشمند بودن کنه و تصمیماتتون به گونه ای باشه که احساس ارزشمندی رو در اون تقویت کنه. مثل ورزش کردن، نقاشی و هرچیزی که نسبت به اون علاقه داره. از طرفی از کمک های مشاور به هیچ عنوان غافل نشید و حتما برای حل ریشه ای این مشکل به مشاور مراجعه کنید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
سلام خسته نباشید من مادر یه دختر 13 ساله ای هستم که هر روز خدا باهام در جنگ هسیتم اصلا منو درک نمیکنه هرچی دلش بخواد ازم میخاد تا نگیره دست بردار نیس منم دیگه خسته شدم نمی دونم باهاش چکار کنم. دخترم از 5 سالگی پدرشو از دست داده همه میگن به خاطر فوت پدرش با تو اینجوری رفتار میکنه منم تابحال هیچی براش کم نذاشتم ولی رفته رفته اخلاقش خیلی عوض شده یه روز گوشی چند میلیونی میخاد فرداش یه چیز دیگه منم دیگه طاقت ندارم هر روز باهم دعوا میکنیم
سلام پسری ۱۷ ساله دارم خیلی عصبیه چون بازی کالاف انجام میده خیلی پرخاشگره چند وقت قبل دانه دانه سیگار کشیده العان قول داده نکشه چطور بهش اعتماد داشته باشم که این کارانجام نمیده
با سلام خسته نباشید پسر شانزده ساله ای دارم که مدام با اعصاب من بازی می کند که موتور میخواهم من وپدرش باخرید موتور بشدت مخالفیم هر روز وهرشب با من بحث و دعوا می کند تک فرزند هست بشدت احساسی خودم هم بیماری فشار خون وفشار مغز دارم زیر نظر پزشک هستم باید آرامش داشته باشم ولی فکر ودغدغه پسرم که موتور میخواهد بشدت عذابم میدهد پایش را در یک کفش کرده شب و روز می گوید موتور میخواهم لطفا راهنماییم کنید با تشکر
شما وقتی خواسته ای دارید یا عصبانی هستید اول سعی کنید عصبانیت خود را کنترل کنید با تنفس عمیق، آرام سازی عضلانی، خوردن آب سرد و غیره ، پس در یک حالت آرام اول چند مورد از خوبی هاشون بگویید بعد بگویید من ناراحتم به خاطر این رفتار شما، من عصبانی شدم به خاطر این رفتار شما، من این ورزش را دوست دارم، از اون لذت می برم، خواهش می کنم مرا درک کنید و در این راه کمکم کنید. اگر عصبانیت شما خیلی زیاد هست به طوری که هفته ای بیش از سه بار اتفاق می افتد حتما به روانپزشک مراجعه کنید و دارو بگیرید. متاسفانه افراد دیکتاتور نمی توانند درک کنند اما شما باید قوی و قدرتمند باشید اگر تسلیم حرف شوید آنا تاثیر ’’بیشتر زور می گویند. هم چنان با احترام و جراتمندانه رفتار کنید تا تحت تاثیر قرار دهید.
سلام من ۱۵ سال سن دارم دخترم و یه داداش کوچیکتر از خودم دارم ۱۲ سالش میشه که خیلی پرشخاشگره و خیلی هم از من تنفر داره (کسی باهاش حرف بزنه هزارتا بد وبیرا و فخش و بی احترمی میکنه حتا به مامان و بابام )حتا ما خوانواده و فامیل یا حتا همسایه کسی رو هم نداریم که این رفتارو داشته باشه که بگیم اونو الگو خودش قرار داده یا حتا مشکل خوانوادگی اینا هم نداریم .
همش میگه به من توجه کنید و این حرفا… خودم رفتم باهاش حرف زدم خوب بودم کاری که میخواست چیزی که میگفت واسش انجام دادم تا یکم رفتارش عوض بشه ولی فقط سو استفاده میکرد و هیچ تاثیری نداشت مامان بابام همین طور توجه و بیشتری بهش کردن ببخالش شدن با پرشخاشگری جوابشو دادن هر راهی باهاش رفتن و بازم فایده ی نداشت
ببخشید من یه دختر ۱۳ ساله دارم که خیلی پرخاشگره و علاقه ی شدید به گروه کی پاپ و بی تی اس داره ودر این باره با من مشاجره داره. کلا احترام به بزرگتر نمیزاره واگر کسی باهاش مخالفت کنه با خشونت باهاش برخورد میکنه. و اصلا به نظم و بهداشت اهمیت نمیده این مسئله باعث این شده که بابام به من میگه تو یادش نمیدی ولی من همه ی تلاشم رو میکنم ولی نتیجه نداره. خیلی باهاش مدارا میکنم ولی خوب یا دائما در حال گفتن اینه که من خیلی بدبختم شما بهم اهمیت نمیدین اگه اهمیت میدادین خواسته هام رو بر آورده میکردین. مادر شوهرم با ما تو یه خونه هست و مادرم اینام طبقه ی بالای ما اون اصلا احترام اونا رو هم نگه نمیداره خیلی وقتا دل به دلش می م حتی همکلاسیا و رفیقاش بهش میگن مامانت خیلی باحاله ولی انگار خودش راضی نیست
سلام.دو تا پسر دارم چهار ساله و 9 ماهه.تمام وقت ازشون مراقبت میکنم و همسرم خیلی کم کمکم حالم هست.پسر بزرگم تا چند ماه پیش خیلی خوب بود آروم بود و عصبی و پرخاشگر نبود ولی الان اصلا به حرفم گوش نمیده و در هر کاری باهام مخالفت میکنه و کتکم میزنه و وسایل خونه رو خراب میکنه.من سعی میکنم باهاش بازی کنم نقاشی بکشم ولی تاثیری نداره و همش میخواد که بیرون باشد.کلافه شدم و خودم مضطرب و نگرانم نمیدونم باید چکار کنم.لطفا راهنمایی کنید
سلام من مامان ۲ تا گل پسر ۵ ساله و یک ساله هستم. پسر بزرگم زود عصبانی میشه زور میگه پرخاشگره خیلی اذیت میده واقعا به مشاوره نیاز دارم ممنون از کمکتون
تازگی من که ناراحت میشم بغل میکنه بوس می کنه خیلی میگه مامان دوست دارم. ولی وقتی عصبانی میشه خیلی اذیت میکنه .ممکنه منو بزنه. کشتی بگیره باهام یا باباش چنگ میزنه. گاز می گیره نیشگون می گیره و همش داد میزنه صداشو بلند می کنه یک دفعه تو رستوران یا فروشگاه های بزرگ داد میزنه با صدای بلند . تو راهرو خونه تا اسانشور بیاد پایین داد میزنه چون تو راهرو صداش می پیچه. ازکنار بچه ها رد بشه ممکنه لباسشون بکشه یا اذیت بریزه بهشون. یا بزنه. من پسرم دوسالو ۸ ماهشه. خیلی پرخاش میکنه مو میکشه .از مهد میپرسم میگن خوبه اذیت کن نیست. وای تو خونه انقدر تلویزیون رو زده به دیوار که خراب شده.
ممنون خیلی آموزنده بود
سلام خسته نباشید من دو تا پسر دارم پسر بزرگم کلاس اول پسر کوچک ۲سال ۴ماش پسر بزرگ خیلی زود عصبانی میشه باید چکار کنم تو مدرسه از همی کاراش ازش رازی هستن فقط فقط میگن زود جوش میاره
من دخترم عجول و پرخاشگری و واقعا عصبی شدم. خودم هم شاغلم و نمیتونم سرکار هم نرم. نمیدونم چیکار کنم