خانه / پرسش و پاسخ روانشناسی کودک / کودک خجالتی را چطور اجتماعی کنیم؟ درمان خجالتی بودن نوجوانان
خجالتی کودکان

کودک خجالتی را چطور اجتماعی کنیم؟ درمان خجالتی بودن نوجوانان

در این مقاله از سایت مشاوره باما به بررسی علت و نشانه های خجالتی بودن کودک و راه های درمان بچه کمرو می پردازیم.

خجالتی بودن (کمرویی)

کمرویی یا خجالتی بودن، یک ویژگی شخصیتی است که هنگام برخورد با افراد غریبه، به‌صورت احساس ناراحتی، نگرانی یا تنش‌های عصبی در فرد بروز می‌یابد. کمرویی، یک بیماری روان‌شناختی محسوب نمی‌شود، اما برای غلبه بر مشکلات ناشی از این خصوصیت، بایستی از یک روان‌درمانگر کمک گرفته شود. خجالتی بودن، با حالات دیگری مانند اضطراب عمومی، اضطراب اجتماعی، انزواطلبی، درون‌گرایی، ترس از مکان‌های شلوغ متفاوت است، اگرچه افرادی که چنین خصوصیاتی دارند ممکن است افرادی خجالتی نیز باشند.

ویژگی‌های کمرویی

کمرویی، دارای علائم و نشانه‌های فیزیکی و روانی است. علایم جسمی کمرویی عبارت‌اند از: ناراحتی معده، قرمز شدن، عرق کردن، لرزش یا تپش قلب. از اثرات روانی و عاطفی کمرویی، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اضطراب
  • کناره‌گیری از تعاملات اجتماعی
  • نگرانی در مورد اینکه دیگران چه نظری راجع به آن‌ها دارند
  • نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس

اگرچه، افراد خجالتی رفتارهای متفاوتی دارند، اما کمرویی در آن‌ها موجب می‌شود تا نتوانند به‌درستی ارتباط چشمی مناسبی با دیگران برقرار کرده یا حتی در یک آسانسور نتوانند صحبت کوتاهی با شخصی داشته باشند. برخی از افراد دچار لکنت زبان می‌شوند و هنگام صحبت‌کردن تن صدایشان لرزان می‌شود؛ این افراد برای غلبه بر اضطراب خود، شروع به تکان دادن یا بازی‌کردن با وسایل اطراف خود می‌کنند، بزاق خود را دائماً قورت می‌دهند و دست‌وپاهایشان را به فرم ضربدری قرار می‌دهند. بااین‌حال، این‌گونه رفتارها همیشه نشان‌دهنده کمرویی نیست.

یکی از مشخصه‌های بارز کمرویی، داشتن حساسیت بیش‌ازحد نسبت به کمرویی است. برای کسی که خجالتی است، درک و آگاهی از اینکه او فرد کمرویی است، به‌اندازه کافی استرس‌آور است. این اتفاق می‌تواند به‌خاطر برخوردی انزواطلبانه در برابر انتظارات اجتماعی باشد که شخصیتی برون‌گراتر و رفتارهای مشتاقانه‌تری را می‌طلبد؛ بنابراین، خجالتی بودن به همان اندازه که احساسی ناخوشایند است، در ارتباطات اجتماعی، باعث به‌وجودآمدن مشغولیت‌های فکری در رابطه با ابراز وجود در فرد می‌شود.

تفاوت‌های بین کمرویی و بیماری‌های روان‌شناختی

خجالتی بودن یکی از ویژگی‌های دوران کودکی است که برخی افراد تا دوران بزرگ‌سالی با آن همچنان درگیر هستند، درحالی‌که سایر افراد سعی می‌کنند که بر مشکلات ناشی از این ویژگی غلبه کرده یا آن را نادیده بگیرند؛ اما خجالتی بودن در طول زندگی و بروز این خصوصیت در دوران بزرگ‌سالی، پدیده غیرمعمولی نیست. مطالعات متعددی در رابطه با این ویژگی شخصیتی انجام‌شده است: برخی معتقدند که خجالتی بودن خصوصیتی بیولوژیکی و ژنتیکی است، درحالی‌که برخی دیگران اذعان می‌کنند درصورتی‌که کودک با محرکات و تعاملات اجتماعی خاص برخورد داشته باشد، این خصوصیت در او تداوم پیدا نخواهد کرد.

به دلیل اینکه خجالتی بودن با حالاتی همچون ترس از جمعیت و اضطراب اجتماعی در ارتباط است، ممکن است دیگران کمرویی را با این حالات مشابه بدانند. افراد خجالتی، لزوماً از دیگران و برقراری تعاملات اجتماعی متنفر نیستند، اما به‌راحتی نمی‌توانند ارتباطات فردی برقرار کنند. یک فرد خجالتی ممکن است اجتماعی بوده یا ترس از حضور در جمع باشد و درعین‌حال یک فرد غیر خجالتی می‌تواند اجتماعی بوده یا اجتماع‌گریز باشد. اما اگر یک فرد انزواطلب، ترس از گرفتار شدن داشته باشد، این خصوصیت ارتباطی به کمرویی نخواهد داشت.

گاهی اوقات، کمرویی با درون‌گرایی اشتباه گرفته می‌شود. فرد درون‌گرا حساسیت بالایی نسبت به محرکات محیطی دارد نه اینکه در ارتباط برقرار کردن با دیگران احساس ناراحتی کند.

درحالی‌که انزواطلبی و اضطراب اجتماعی می‌تواند باعث ناتوانی برخی از افراد شود، احتمال اینکه کمرویی به طور چشمگیری روی زندگی فرد تأثیر بگذارد، بسیار کم است. امروزه، محققان و روان‌درمانگرهای بسیاری معتقدند که کمرویی یکی از جنبه‌های شخصیتی افراد است و به‌تنهایی دلیل موجهی برای برچسب زدن، تشخیص یا تغییر رفتار آن‌ها محسوب نمی‌شود.

روان‌درمانگرها چگونه به غلبه بر شخصیت خجالتی کمک می‌کنند؟

برخی از افراد از اینکه خجالتی باشند احساس شرمساری کرده و از اینکه کمرو بودنشان یک خصوصیت منفی تلقی می‌شود، ابراز نگرانی می‌کنند. برخی عمیقاً تمایل دارند که این مشکل را برطرف کرده و بر تنش‌ها و ناراحتی‌هایی که هنگام ارتباط برقرار کردن با دیگران متحمل می‌شوند، غلبه کنند. بهتر است به‌خاطر داشته باشید که خجالتی بودن تنها یکی از جنبه‌های شخصیتی شماست و دیگر خصوصیات شما می‌تواند در شناساندن شما به دیگران کمک کنند. برخی از افراد احساس می‌کنند که خجالتی بودن، زندگی روزمره آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده طور یکه نمی‌توانند به‌راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده و دائماً از موقعیت‌های پیش‌آمده کناره‌گیری می‌کنند. کمرویی باعث می‌شود فرد نتواند به طور کامل از تفریحات خود لذت برده، در محل کار مثمر ثمر باشد یا زندگی اجتماعی مفیدی داشته باشد؛ بنابراین، افراد خجالتی نیاز دارند که از یک روان‌درمانگر کمک گرفته تا با یادگیری مهارت‌هایی بتوانند بر مشکلات ناشی از کمرویی غلبه کنند.

روش درمانی شناختی رفتاری و به‌طورکلی گفتاردرمانی به برخی از افراد کمک کرده است تا بتوانند با کمرویی خود مبارزه کنند؛ خصوصاً زمانی که این خصوصیت در عادات آن‌ها (تکان دادن چیزی یا عدم برقراری ارتباط چشمی) تظاهر کند که البته هریک از آن‌ها به طور جداگانه قابل‌درمان هستند.

سایر محققان اذعان کرده‌اند، بهترین روش درمان برای رفع مشکل ارتباط برقرار کردن با افراد غریبه و گروه‌ها، استفاده از روش گروه‌درمانی است. در این شرایط، افرادی که می‌خواهند برای خجالتی بودن خود تسلط پیدا کنند، می‌توانند از تعاملاتی که برای آن‌ها ناراحت‌کننده و ناخوشایند است، تقلید کنند. گروه‌درمانی محیط امنی ایجاد می‌کند تا بتوان به جنبه‌های عمیق این خصوصیت مانند کمبود عزت‌نفس و نگرانی در ابراز وجود، پرداخت.

برای اکثر بزرگسالان خجالت بخشی از زندگی است. این خجالتی ها ناراحت‌کننده و اجتناب‌ناپذیرند ولی چندان مسئله مهمی نیست؛ اما در بیشتر کودکان، تجربه‌های خجالتی می‌تواند ناراحت‌کننده باشد و گاهی در موارد حاد باعث اضطراب کودک و کناره‌گیری او از جمع شود.

ما نمی‌توانیم مانع خجالتی کودکان شویم، اما می‌توانیم کمک کنیم برای مقابله با آن به روشی سالم کودکان اعتماد به نفس و انعطاف‌پذیری از خود نشان دهند.

الگوی رفتاری والدین برای درمان کودک خجالتی

کودکان به والدین خود نگاه می‌کنند تا با احساسات ناخوشایندی مانند خجالتی مقابله کنند. ریچل باسمن، دکتر روانشناس بالینی در مؤسسه ذهن کودک می‌گوید: “ما به‌عنوان والدین، رفتار کودکان را شکل می‌دهیم. پس اگر می‌خواهیم بچه ها عادت‌های احساسی سالم پیدا کنند، در گام نخست باید خودمان را در نظر بگیریم که در موقعیت‌های مشابه  چطور برخورد می‌کنیم.”

به‌دقت در شیوه برخورد خود با شرایط خجالت بار در خانه، شما الگوی رفتاری مناسبی برای فرزندان خود برای مقابله با خجالت خود خواهید شد.

  • برای درمان خجالتی کودک وسواس به خرج ندهید : اگر دائم در فکر اشتباهات خود باشید (“باور نمی‌کنم این کار را انجام داده‌ام” “باید از خجالت بمیرم”)، به‌احتمال‌زیاد فرزند شما نیز همین رفتار را نشان می‌دهد.
  • برای درمان کودک خجالتی خونسرد باشید: اگر شما در شرایط خجالت آور خونسردی خود را از دست دهید، یا با خشم و ناراحتی با این شرایط واکنش دهید، شما به فرزند خود این پیام را منتقل می‌کنید که این یک موضوع مهمی است.
  • در برخورد با کودک خجالتی کنایه نزنید: گاهی کودکان ناخواسته حرف خنده‌داری می‌زنند یا کار خنده‌داری انجام می‌دهند، اما نباید برای این قبیل اشتباهات آن‌ها را مسخره کنید یا اگر از کار خود خجالت زده شدند، سربه‌سر آن‌ها بگذارید. اگر خجالت زدگی کودک با تمسخر دیگران مواجه شود، کم‌کم حتی کوچک‌ترین اشتباه و کار خطا در او حس شرم و تحقیر ایجاد می‌کند. کنایه زدن (حتی اگر خیلی جزئی باشد) برای کودکان بسیار ناراحت‌کننده است، مخصوصاً وقتی‌که از قبل نسبت به این موضوع حساس شده باشند.

نشانه های کودکان خجالتی

معیاری برای خجالت کشیدن کودک وجود ندارد. گاهی چیزی که برای شما چندان مهم نیست – مثلاً سر کلاس سؤالی را غلط جواب دهید – ممکن است برای فرزند احساس خیلی بدی باشد.

اگر فرزند شما دچار خجالتی شده است نباید احساساتش را نادیده بگیرید، حتی اگر وضعی که او را به این حال انداخته مهم نباشد.

دکتر باسمن، روانشناس کودک می‌گوید: “ما طبیعتاً می‌خواهیم با گفتن چیزهایی مانند “آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید مهم نیست” خجالتی کودک را بی‌اهمیت جلوه دهیم، اما وقتی کودک دستخوش چنان هیجانات و احساسات ناراحت‌کننده‌ای است، با این حرف‌ها حس می‌کند به او کم‌محلی می‌کنیم.”

نسبت به خجالتی بچه ها واکنش تند نشان ندهید

اگر بچه آشفته به خانه آمد، لازم نیست شما هم برآشفته شوید یا از جانب او عصبانی شوید. (مثلاً بگویید “چقدر بد”، “واقعاً که بچه ها باید از خودشان خجالت بکشند که به تو خندیدند”). همچنین، گمان نکنید کودکان انتظار دارند دراین‌باره کاری برایشان انجام دهید. اگر کودک کمرو احساس کند که والدینش با او تند برخورد می کنند یا در مقابله با احساس خجالت کودک اوضاع را وخیم‌تر کنند، احتمالاً او احساساتش را با والدین خود در میان نمی‌گذارد.

دکتر باسمن می‌گوید: “وقتی بچه رنج می‌کشد، ما که والدین او هستیم می‌خواهیم کاری برایش انجام دهیم، اما وقتی کودک احساس خجالت می‌کند، توجه بیش‌ازحد شرایط را نه بهتر بلکه بدتر می‌کند.”

رفتار مثبت کودک کمرو را تشویق کنید

اگر فرزند شما وضعیت خجالت آوری که برایش پیش آمده را با شما در میان گذاشت، احساساتش را بپذیرید، اما نه بیش‌ازحد آن موضوع را بزرگ نکنید و نه راحت از کنارش بگذرید. در عوض، مهارت های مثبت او را در کنار آمدن با موضوع تحسین کنید. مثلاً اگر در مراسمی هنگام نواختن پیانو قطعه‌ای را اشتباه زد، از این‌که با تمرکز کارش را تا آخر حفظ کرد، او را تشویق کنید.

اگر تجربیات منفی را به روشی بهتر توصیف کنیم، آنگاه بچه ها واکنش‌های مناسبی در مقابله با احساس خجالتی بروز می‌دهند و آن را تمرین می‌کنند و مهارت هایی پیدا کنند که ما به آن مهارت های فرا شناختی می‌گوییم. بهتر است بگویید: “از اتفاقی که امروز افتاد خیلی متأسف شدم. می‌دانم که باعث نگرانی تو شد اما خیلی مایه افتخار بودی که از پس آن برآمدی. آدم باید خیلی شجاع باشد که با پیش آمدن چنین وضعی باز هم بتواند به نواختن موسیقی ادامه دهد.

دورنمایی از مسائل در ذهن کودکان خجالتی ایجاد کنید

اگر کودک شما در باشگاه زمین خورد و دیگران به او خندیدند، ممکن است فکر کند همه او را دیدند، همه خندیدند و هیچ‌کس این اتفاق را فراموش نمی‌کند.

شما می‌دانید که این‌طور نیست اما کودکان به زحمت مسائل را فراتر از احساسات خود می‌بینند، همین امر باعث می‌شود موقعیت‌های خجالت آور برای کودکان مانند اخبار صفحه اول روزنامه بزرگ باشد.

دکتر باسمن توضیح می‌دهد: “کودکان معمولاً خودمحور هستند؛ به همین دلیل وقتی کودک به خاطر موضوعی احساس خجالت می‌کند، گمان می‌کند همان‌قدر که موضوع ذهن او را به خود مشغول کرده، دیگران هم درگیر آن هستند. اما درواقع روز بعد بیشتر بچه ها موضوع را فراموش کرده‌اند.”

اگر یاد بگیرید احساسات و تجربیاتش را درزمینهٔ آن اتفاق قرار دهید، برای کودک دورنمایی ترسیم می‌شود و انعطاف‌پذیری در او ایجاد می‌شود.

راههای درمان کودک خجالتی

  • موضوع را تشریح کنید: چند سؤال که پاسخ آن فقط بله یا خیر نیست و کودک باید جواب را توضیح دهد مطرح کنید. این کار باعث می‌شود احساساتش را درک کند (روش فراشناختی). مثلاً: تنها کودک شما نیست که در کلاس ژیمناستیک زمین خورده است، پس می‌توانید با این سؤال شروع کنید که وقتی بچه‌های دیگر زمین می‌خورند چه حسی پیدا می‌کنی؟ اگر یاد بگیرید تجربیات خود کودک را در متن اتفاق قرار دهید به او کمک می‌کنید آن موقعیت خجالت آور را از زاویه‌ای بهتر ببیند.
  • تجربیات خود را با کودک در میان بگذارید: تجربه‌های زندگی خود را با کودک در میان بگذارید. با این کار احساس خجالتی کودک را عادی جلوه می‌دهید. “مثلاً بگویید: دیروز در بقالی کیسه از دستم افتاد و چیزهای داخل آن کف مغازه پخش‌وپلا شد. همه خندیدند اما بعد چند نفر کمک کردند چیزها را جمع کردم.”
  • مقایسه نکنید: ایجاد دورنما خوب است اما مراقب باشید تجربه‌های خود را با تجربه‌های فرزندتان مقایسه نکنید. (“فکر می‌کنی خیلی اتفاق بدی افتاده، وقتی برادرت هم‌سن تو بود….”) ممکن است آخرسر بچه فکر کند چیزهایی که برای او پیش آمده است اهمیت ندارد – یا موضوع آن‌قدر جدی نیست که به او حق دهید آشفته باشد – این مسئله باعث می‌شود حال کودک بدتر شود که چرا به‌اندازه کافی محکم و قوی نیست.
  • بگذارید خود کودک قضیه را مدیریت کند: این‌گونه سؤال‌ها مفید هستند، اما بعضی‌اوقات کودک شما نمی‌خواهد درباره آن صحبت کند. دکتر باسمن می‌گوید: “باید بگذارید خود کودک سکان امور را در دست گیرد. اگر می‌گوید نمی‌خواهم حرفی درباره آن بزنم، یا خیلی ناراحت است، مجبورش نکنید.” خجالتی کودک حس آزاردهنده‌ای است و گاهی برای آرام شدن نیاز به زمان دارد.

اگر به کودک کمک کنید بدون کوچک شمردن احساساتش، دورنمایی از آن تجربه شرم‌آور در ذهن خود ایجاد کند، راحت‌تر می‌تواند تجارب منفی را پشت سر بگذارد و این ابزاری مؤثری برای افزایش حس خود آگاهی در کودک است.

درمان کمرویی و خجالت در کودکان

موقعیت‌های خجالت بر انگیز برای همه هرازگاهی پیش می‌آید، اما اگر کودک دائماً برآشفته از مدرسه به خانه می‌آید، یا اخلاق و رفتارش مدام تغییر می‌کند، موضوع بیش‌ازپیش مهم است:

  • قلدری کردن: متأسفانه بچه ها همه زمان‌ها مهربان نیستند. اکثر بچه ها در دوره‌ای از زندگی خود با انجام بعضی کارها تفریح می‌کنند. خجالتی کودک ناخوشایند است اما غیرعادی نیست. اما اگر فرزند شما همیشه از دست هم‌سن‌وسالانش شاکی است که مزاحمش می‌شوند یا او را دست می‌اندازند – بخصوص از دست بچه‌هایی که درشت‌هیکل هستند، چند سال بزرگ‌تر هستند، یا طرفدار دارند – این احتمال وجود دارد که مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرد ( از طرف همسالانش) و زمان آن فرارسیده که مداخله کنید( به‌عنوان والدین)
  • تغییر رفتار کودک : غم و اضطراب بعد از تجربه ماجرای خجالت آور در کودک امری طبیعی است. اما تغییرات رفتاری ماندگار در کودک مانند بی خوابی، کم اشتهایی، اضطراب بیش‌ازحد در کودک طبیعی نیست.
  • واکنش شدید یا وسواسی : اگر کودک شما به یک موقعیت خجالتی برانگیز بیش‌ازحد واکنش نشان می‌دهد یا نمی‌تواند از موضوع بگذرد وقت آن است که مداخله کنید.
  • کناره‌گیری یا گوشه گیری کودک : اکثر کودکانی که دچار تجربه خجالت آوری می‌شوند از جایی که آن مشکل ایجادشده مثلاً مدرسه یا گروه‌های اجتماعی فاصله می‌گیرند؛ اگر این کناره‌گیری دائمی شد باید نگران حال کودک شد. چنین مواردی از نشانه‌های این رفتار است: دائم می‌گوید مریض است و نمی‌تواند به مدرسه برود یا به بهانه درمانگاه رفتن در کلاس خاصی حاضر نمی‌شود، از ملاقات دوستان طفره می‌رود، کلاس را ترک می‌کند، از فوق‌برنامه‌های درسی فرار می‌کند یا اصلاً دیگر حاضر نیست به مدرسه برود.

خجالتی کودک و اضطراب اجتماعی

برای برخی از کودکان ترس از خجالت کشیدن می‌تواند به یک مسئله جدی تبدیل شود. اگر یک بچه به نظر در ترس دائمی مواجه با شرایط خجالت آور قرار دارد – حتی وقتی‌که دلیلی برای نگرانی از این بابت نیست – احتمالاً مبتلا به اضطراب اجتماعی شده است.

معمولاً بچه‌هایی که به سن بلوغ رسیده‌اند دچار اضطراب اجتماعی می‌شوند، اما ممکن است این مسئله زودتر هم اتفاق بیفتد. بچه‌ای که اضطراب اجتماعی دارد از شرکت در فعالیت‌های روزمره هراس دارد چون به‌شدت نگران آن است که دیگران درباره او چطور فکر می‌کنند، همیشه فکرش درگیر این موضوع است که از دید دیگران چطور به نظر می‌رسد، یا می‌ترسد خطایی از او سر بزند.

این ترس ها خیلی باعث تضعیف روحیه کودک می‌شوند. بچه‌هایی که از هر مسئله‌ای زود احساس رنجش یا حقارت می‌کنند، حتی تعامل‌های معمولی نیز برای آن‌ها مثل میدان مین است، از تعامل‌های اجتماعی، تعامل با افراد در مدرسه و تعامل‌های شخصی نیز رنج می‌برند. دوری از موقعیت‌های اضطراب آور در کودک خجالتی عادی است، اما بچه‌هایی که اضطراب اجتماعی دارند وقتی احساس خجالت بر کودک غلبه می‌کند، ممکن است کودک پرخاشگری کنند.

اما جای خوشحالی است که در کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی روش درمان شناختی رفتاری مؤثر است و با کمک دیگران می‌توانند به زندگی عادی برگردند.

درس‌های زندگی

طبیعی است که بخواهید فرزندتان را از تجربه‌های آسیب‌زا یا پریشان کننده حفظ کنید، اما در آخر، بهترین روش برای تقویت مهارت های مقابله با احساسات در کودک، کسب تجربه است – البته با حمایت دیگران.

دکتر باسمن می‌گوید: “خجالت کشیدن جزء لاینفک زندگی است، ما دلمان می‌خواهد بچه ها را از سختی‌ها در امان نگه داریم اما اگر بچه ها یاد بگیرند چگونه در موقعیت‌های واقعی به روشی سالم با آن تجارب برخورد کنند مهارتی به دست می‌آورند که در بزرگسالی نیز آن‌ها را حفظ می‌کنند.”

3 دیدگاه

  1. با سلام.پسر بنده ۶ ساله است.که خیلی زود رنج با هر اتفاق کوچکی شروع به گریه میکند.خجالتی ست.خیلی باهاش صحبت میکنم میگم بابا حرفت رو راحت بزن چرا برای هرچی گریه می‌کنی حرص زیاد میخوری.. گریه کردنش خیلی همه مارو هم اذیت میکنم.هم برای سال بعد که میخواد بره مدرسه هم برای آیندش برای برقراری روابط با اطرافیان.نمیدونم باید چه کار کنم.اگه میشه راهنماییم کنین.

  2. سلام من وقتی میرم در جمع یا مدرسه خجالتی میشم باید چیکارکنم

  3. 15 پسر راستش من خیلی خجالتی و اعتماد بنفسم پایینه یکمم لکنت دارم که نشون نمیشه زیاد چطوری خجالتی بودمو خوب کنم؟ خیلی بهم اسیب میرسونه تو موقعیت های مختلف الکی استرس میگیرم بخاطرش

دیدگاهتان را بنویسید