Home / پرسش و پاسخ مشاوره ازدواج / نشانه های مردی که قصد ازدواج دارد | پسری که دختری را برای ازدواج بخواهد
مردی که قصد ازدواج دارد

نشانه های مردی که قصد ازدواج دارد | پسری که دختری را برای ازدواج بخواهد

هرکس انتظاری از رابطه و ملاقات‌های عاشقانه دارد. برخی می‌خواهند ببینند رابطه آنها تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؛ درحالی‌که برخی دیگر فقط با قصد ازدواج وارد رابطه می‌شوند. بعضی‌ها هم در رابطه اصلاً به ازدواج فکر نمی‌کنند.

جزء هرکدام از این دسته‌ها که باشید، باید با صراحت و صداقت قصد رابطه خود را بیان کنید، به‌خصوص اگر طرف مقابل با رفتار خود نشان می‌دهد که تمایل دارد با شما ازدواج کند ولی شما مایل به حفظ رابطه پایدار نیستید.

باید در ملاقات‌هایی که با یکدیگر دارید تمام زوایای شخصیت او را ارزیابی کنید. یکی از چیزهایی که باید به آن توجه داشته باشید این است، آیا این فرد قصد ازدواج دارد. برای کسانی که قصد ازدواج یا تعهد طولانی ‌مدت ندارند، این خواسته به منزله قطع رابطه است. اما کسانی که دنبال یک شریک دائمی هستند، اشتیاق به ازدواج آن‌ها را به ادامه رابطه تشویق می‌کند.

قصد شما از رابطه هر چه باشد، نباید برای ازدواج عجله به خرج دهید. وقتی می‌بینید طرف مقابل بدون این‌که آمادگی داشته باشید شما را به ازدواج با خود ترغیب می‌کند، محتاطانه عمل نمایید.

مطالب مرتبط: نکات مهم قرار عاشقانه

دوست پسرم حرفی از ازدواج نمیزنه

علامت‌هایی که معمولاً نشان می‌دهند پسری قصد ازدواج دارد:

گاهی کاملاً مشخص است که مرد قصد ازدواج دارد. صادقانه و بی‌پرده درباره آینده خودش و شما به‌عنوان یک زوج صحبت می‌کند. مهلتی برای رابطه تعیین می‌نماید و انتظارهایش را صراحتاً بیان می‌کند. اما گاهی این اشتیاق چندان مشخص نیست. اگر شما نتوانید علامت‌ها را تشخیص دهید ممکن است هر دو دچار زخم های عاطفی شوید. این علامت‌ها نشان می‌دهند کسی که با او رابطه دارید به فکر ازدواج با شماست:

وقتی پسری دختری را برای ازدواج بخواهد درباره رابطه پایدار و خوشبختی والدینش صحبت می‌کند

وقتی پسری درباره ازدواج موفق والدینش صحبت می‌کند و این‌که ازدواج آنها تا این سن دوام داشته، احتمالاً اشتیاق زیادی به ازدواج دارد، یا حداقل از این‌که هنوز ازدواج نکرده نگران است.

اشکالی ندارد که کسی مشتاق ازدواج باشد یا بخواهد از زندگی والدینش تقلید کند، اما نباید از این طریق شما را بدون آن که آمادگی داشته باشید برای ازدواج تحت‌فشار قرار دهد. وقتی کسی می‌خواهد هر چه سریع‌تر اقدام به ازدواج نماید، مدام درباره ازدواج‌های موفقی که می‌شناسد صحبت می‌کند و این‌که خودش هم چنین ازدواجی می‌خواهد. اگر با چنین مسئله‌ای مواجه شدید، رک و صریح درباره برنامه‌هایی که برای ازدواج دارید با او صحبت کنید.

مطالب مرتبط: چگونه دوست پسر خود را به ازدواج بکشانیم

پسری که قصد ازدواج دارد شما را به فروشگاه های لوازم‌خانگی می‌برد

اگر با کسی که رابطه دارید در یک خانه زندگی نمی‌کنید، اما اغلب اوقات به فروشگاه های مبلمان و لوازم‌خانگی می‌روید، می‌تواند دو دلیل داشته باشد. اول، شاید شریک زندگی شما واقعاً به اثاث و دکوراسیون منزل علاقه دارد و قصدش ازدواج نیست. دوم، رفتن به فروشگاه های وسایل خانگی روش زیرکانه‌ای است که شما را به تشکیل خانه و خانواده با او تشویق کند، به‌خصوص وقتی نظر شما را می‌پرسد که مثلاً چه نوع رختخوابی می‌پسندید یا از کدام سرویس غذاخوری خوشتان می‌آید.

اگر به‌جای آن که تفریحات دیگری با یکدیگر داشته باشید مدام به فروشگاه لوازم‌خانگی می‌روید، بدانید که او می‌خواهد غیرمستقیم شما را به فکر ازدواج بیندازد. به‌جای آن که در این مورد فقط حدس‌هایی بزنید، صراحتاً بپرسید چرا به خرید وسایل خانه علاقه نشان می‌دهد.

مشاوره رایگان

مردی که قصد ازدواج دارد قبلا به خواستگاری رفته

وقتی کسی حداقل یک‌بار قبلاً نامزد کرده اما تا مرحله ازدواج پیش نرفته، ممکن است چند مسئله وجود داشته باشد. اول، ازدواج و نامزدی را دوست دارد اما ترس از تعهد در رابطه دارد. یا، به این نتیجه رسیده نامزدش فرد مناسبی برای ازدواج نیست.

اگر کسی که با او رابطه دارید چند بار نامزد کرده، این یک علامت هشدار است. یا عادت دارد که دیگران را بدون آمادگی برای ازدواج تحت‌فشار قرار می‌دهد یا خودش برای ازدواج آمادگی ندارد. به‌هرحال بهتر است عاقلانه رفتار کنید و از او درباره این‌که چه مشکلی وجود داشت و چرا ازدواج نکرد سؤال‌هایی بپرسید.

پسری که قصد ازدواج دارد اغلب اوقات از آرزوها و برنامه‌هایش درباره ازدواج می‌گوید

اگر طرف مقابل درباره تالار برگزارکننده مراسم عروسی و لباسی که می‌خواهد برای جشن عروسی بپوشد صحبت می‌کند، پس حتماً قصد ازدواج دارد و مدت‌هاست که در فکر آن است.

 همچنین اگر احساس می‌کنید شما فقط مانند ابزاری هستید برای رساندن او به اهدافی که برای ازدواج دارد، باید هوشیار باشید. در این‌گونه موارد، کسی که خودش را مشتاق نشان می‌دهد بیشتر به ازدواج تمایل دارد تا به خود شما.

پسری كه اهل ازدواج است در همان روزهای اول رابطه شما را به همه اعضای خانواده خود معرفی می‌کند

معرفی شدن به خانواده طرف مقابل در همان روزهای اول رابطه اغلب ناخوشایند و آزاردهنده است. اجبار به چنین کاری در شروع رابطه لزومی ندارد. هرچه باشد تازه می‌خواهید یکدیگر را بشناسید و نمی‌دانید رابطه شما به کجا ختم خواهد شد. بازکردن پای خانواده به این رابطه فقط آرامش را از شما سلب می‌کند و مانع از آن می‌شود که قدم‌به‌قدم پیش بروید.

همچنین اگر او از بی‌میلی شما برای آشنا شدن با خانواده‌اش در اوایل رابطه ناراحت شد، این یک علامت هشدار است برای این‌که می‌خواهد هر چه سریع‌تر رابطه را به ازدواج بکشاند. بهتر است نیت و انتظارات خود را صادقانه با او درمیان بگذارید.

خصوصیات پسری که قصد ازدواج دارد

اگر در کسی که با او رابطه دارید علامت‌های فوق را دیدید، به‌احتمال زیاد قصد دارد فوراً زمینه ازدواج را فراهم کند. اما نباید در ازدواج عجله به خرج دهید، هرقدر هم که طرف مقال را دوست داشته باشید. هم او و هم شما باید به‌اندازه کافی برای یک تعهد مادام‌العمر آمادگی داشته باشید.

چگونه بفهمیم قصد پسر ازدواج است؟

وقتی با کسی آشنا می‌شوید نیاز به زمان کافی دارید. قرارهای ملاقات بهترین فرصت برای شناخت قبل از ازدواج است. اگر حدس می‌زنید که او به فکر ازدواج است، اهداف خود را صراحتاً برایش توضیح دهید تا از بروز احساسات ناخوشایند و متهم کردن یکدیگر در آینده جلوگیری نمایید. به چند نکته در این باره توجه کنید:

  • سؤال‌هایی درباره برنامه‌های آینده از او بپرسید: بهترین راه برای پی‌بردن به اهداف و نیت‌های کسی که با او رابطه دارید پرسیدن چند سؤال در این باره است. گرچه علامت‌هایی که ذکر شد هدف طرف مقابل را مشخص می‌کند، اما خیال نکنید این علایم برای توضیح رفتارها و انگیزه‌های او قطعی و کافی است. گفتگوی سالم یکی از ارکان یک رابطه موفق می‌باشد. پس قبل از آن که وارد رابطه شوید از او راجع به انتظارها، افکار و اهدافش بپرسید.
  • درباره خواسته‌های خود صادق باشید: وقتی طرف مقابل صحبت می‌کند نه‌تنها باید حرف‌هایش را خوب گوش دهید و درک کنید، بلکه باید صادق و صریح باشید. اگر می‌خواهید رابطه شما فقط در حد ملاقات و تفریح باشد، موضوع را صراحتاً به او بگویید، به‌خصوص اگر می‌دانید به ازدواج فکر می‌کند. منصفانه نیست بدون این‌که قصد ازدواج داشته باشید چنین کسی را وارد رابطه کنید. شما با کسی که هدف از ازدواج مشابهی دارد رضایت بیشتری احساس خواهید کرد.
  • برای رابطه خود محدوده زمانی تعیین کنید: اگر می‌دانید که طرف مقابل می‌خواهد این رابطه به ازدواج ختم شود، اما شما فعلاً فقط دنبال یک رابطه معمولی هستید باید او را در جریان بگذارید. اگر تمایل دارد مدتی برای شما صبر کند، یک محدوده زمانی مشخص نمایید. مثلاً، شش ماه در نظر بگیرید و بعد از تمام شدن این مدت درباره نتیجه رابطه خود صحبت کنید. اگر بعدازاین مدت هنوز از خواسته خود مطمئن نیستید اما او می‌خواهد که وارد مرحله بعدی رابطه شوید، باید با اطمینان تصمیم بگیرید که وقت جدایی است.
  • محدودیت‌های مناسبی تعیین کنید: اگر طرف مقابل نمی‌خواهد فکر ازدواج را از سر بیرون کند یا شما را وادار به کارهایی می‌کند که دوست ندارید، مثل اصرار پسر به رابطه جنسی یا آشنا شدن با همه اعضای خانواده، باید محدودیت‌هایی مشخص کنید. مثلاً از او بخواهید سه یا شش ماه دیگر درباره موضوع ازدواج صحبت کنید. یا به او بگویید نمی‌خواهید رابطه جنسی قبل از ازدواج داشته باشید.

اگر طرف مقابل برخلاف خواسته شما حاضر به قبول این شرط‌ها نشد، باید هوشیار باشید. باید بفهمید برای خواسته‌های شما احترام قائل نیست. اگر او در آغاز رابطه به خواسته‌های شما بی‌احترامی و بی‌توجهی کند، رابطه شما هر چه بیشتر ادامه پیدا کند این رفتار او هم بدتر خواهد شد.

وقتی دو نفر صریح و بی‌پرده درباره برنامه‌هایی که برای ازدواج دارند صحبت کنند، رابطه آنها با سوءتفاهم و متهم کردن یکدیگر تمام نمی‌شود. حتماً از همان ابتدا درباره این مسائل با هم گفتگو نمایید. در این صورت بدون استرس و با خیال راحت اوقاتتان را در کنار یکدیگر سپری می‌کنید.

نشانه های پسری که شما را برای ازدواج میخواد

با بررسی نشانه هایی از این قبیل می توان صداقت یک پسر را از بیان این موضوع که قصد ازدواج دارد یا خیر، بررسی کرد. هم چنین پسری که قصد ازدواج با شما را دارد، معمولا نشانه هایی دارد، که بررسی این نشانه ها نیز می تواند به اطمینان بیشتر شما کمک کند:

نشانه هایی که یک پسر دختری را دوست دارد

  • او به طور واضح به شما اعلام می کند که از رابطه اش با شما قصد ازدواج دارد. شما خیلی از قصد و نیت او از برقراری رابطه سردرگم نخواهید ماند.
  • در مورد برنامه های آینده ی زندگی اش با شما صحبت و حتی مشورت می کند و با در نظر داشتن این موضوع که مردان در حرف زدن از برنامه های خود برای آینده احساس راحتی نمی کنند، پس مطلع کردن شما از برنامه های زندگی اش و دانستن نظرشما، نشان دهنده ی اهمیت شما برای اوست. هم چنین ممکن است در این برنامه ها شما را نیز در نظر بگیرد، زیرا آینده اش را با شما تصور می کند. در مشکلات نیز با شما درد و دل می کند و شما را مرهم خود می داند.
  • در دوران دوستی قبل از ازدواج و در هنگام رابطه نیز، با شما همانند یک همسر رفتار می کند و نسبت به شما احساس مسئولیت دارد و رابطه تان را فراتر از یک رابطه دوستی معمولی می داند.
  • در هنگام به وجود آمدن مشکلات و موانعی در مسیر رابطه و ازدواج با شما، سریع تسلیم نمی شود و سعی می کند برای به دست آوردن شما با مشکلات بجنگد.
  • در صورت امکان شما را با دوستانش و خانواده اش آشنا می کند، از اینکه با شما دیده شود و شما را به آدم های دیگر زندگی اش معرفی کند، احساس خوبی می کند. علاوه بر این  رفتار چنین پسری با شما در جمع و خارج از جمع، تفاوت چندانی ندارد، در هر دو حالت مرکز توجه او شما هستید. این یعنی او تا حد زیادی انتخابش را کرده است و در مورد انتخاب شما نیز تردیدی ندارد. هم چنین اگر شما هم به پسر دیگری توجه بیشتری داشته باشد، احتمالا حسادت کند، چون دوست دارد خودش نیز مرکز توجه اصلی شما باشد.
  • پسری که شما را واقعا  دوست دارد، زیاد دلتنگ شما می شود اما این دلتنگی فقط کلامی نیست و او هر فرصتی را برای دیدار با شما مغتنم می شمارد، حتی ممکن است برنامه هایش را برای دیدن شما گاهی جابه جا کند اما در عوض پسری که ابراز دلتنگی اش تنها کلامی است و واقعا احساس دلتنگی نمی کند، ممکن است قرارهایش با شما را لغو کند و همیشه مسائل دیگری به جز شما برای او الویت داشته باشد.
  • همچنین اگر از عمیق تر شدن رابطه اجتناب می کند و تماس زیادی با شما برقرار نمی کند، از نشانه های این است که می خواهد رابطه را در سطح دوستی نگه دارد، پسری که قصدی جدی در مورد شما دارد، سعی می کند تماس بیشتری با شما برقرار کند.
  • همچنین دوست دارد علائق شما را بشناسد، تا بداند در چه حالتی خوشحال تر خواهید بود. اما پسری که به علائق شما اهمیت نمی دهد و تنها علائق خودش برایش اهمیت دارند، احتمالا فقط خودش را می بیند و خوشحال بودن و نیازهای خودش برایش الویت دارند.

در نهایت شما با در نظر گرفتن شرایط رابطه ی خود، مدت زمان رابطه، پیشرفت رابطه، موارد ذکر شده را نیز بررسی کنید، تا از قصد فردی که با او در رابطه هستید مطلع شوید، همچنین در صورت تصمیم به ازدواج با مراجعه به روانشناس و گرفتن مشاوره پیش از ازدواج می توانید تصمیم عاقلانه تری را در این مورد اتخاذ کنید.

چگونه بفهمیم قصد پسر ازدواج است یا دوستی؟

سلام خسته نباشید. اول از همه مادرم ۳ ساله بعد از مریضی۱۰ساله فوت شدند و من تک فرزند هستم. اقوام نزدیکم‌ از طرف مادری اروپا و امریکا هستند و مرا ساپورت میکنند. من حس خوبی دارم چون بعد از ۲ سال فوت مادرم بهترم. از دوستیمون لذت میبرم و انرژی میگیرم. قبل از این رابطه، با همکلاسیم که دوسال کوچیکتر بود دوست بودم و حرفهای بچگانه و ناپخته میزد بعد از ۷ ماه کات کردیم و شکست خوردم. در حال حاضر من ۳۱ سالمه و با پسری ۳۲ ساله ۵ ماهه در ارتباطم و از نظر خصوصیات اخلاقی هردو آرام و درس خون و با پشتکار و با محبت هستیم و هردو آدمای سختگیریم. تقریبا، من هم تا طرفمو خوب نشناسم ازدواج زود هنگام دوست ندارم. بعضی اوقات باهم زبان میخونیم، از گروه پارتنر زبان با هم اشنا شدیم و از اول هردو قصد مهاجرت داشتیم و حالا ایشون ۲سال خونه سازی دارند چون عمران خونده. امور کار با اونه و من یکسال دیگه مدرک زبانمو بگیرم میفرستم برا دانشگاه تا اکسپت بتونم بگیرم برای ارشد. البته معدلم ۱۳و درصدش کمه ۵۰-۵۰عه. رشته دوست پسرم ارشد عمران، من لیسانس شیمی محضم. چندباری در مورد ازدواج حرف پیش اومد گفت هنوز زوده و خانوادش دوست دارن ازدواج کنه چون اولین پسره و یه داداش کوچیکتر فقط داره ازدواج کنه. اون الان رو مناسب ندیده و میگه بعد خونه سازی ازدواج کنه، به این جمله گفت فقط چندباری.حالا بعد ۵ ماه صحبتی از ازدواج و باهم بودن جدی نکرده بنظرتون زوده؟باید چه رفتاری نشون بدم جلوتر؟

پاسخ مشاور به پرسش از کجا بفهمم دوست پسرم قصد ازدواج داره

میفهمم که برای یک دختری مثل شما که از خانواده اش هم دور است چقدر اهمیت دارد تا هدف طرف مقابل را بداند و بداند که چقدر این رابطه برای او جدی است.به نظر می آید این رابطه برای شما اهمیت دارد و حالتان در رابطه خوب است و این موضوع برایتان ارزشمند است.اینطور که به نظر می آید شما و پارتنرتان رابطه شفاف و واضحی دارید. نشانه هایی زیادی وجود دارد که میتواند به ما نشان دهد آیا فرد به این رابطه به صورت جدی فکر میکند یا خیر.

اما نظر من این است که هیچ چیز بهتر از یک گفت و گوی شفاف و واضح نیست؛گفت و گویی مبتنی بر احترام و بیان احساسات و انتظارات خود از رابطه را بیان کنید. شنونده احساسات او باشید. شاید او ترس هایی دارید؛ بگذارید از ترسهایش برای شما بگوید و سعی کنید او را درک کنید.

شما و پارتنرتان اگر بخواهید ازدواج موفق داشته باشید باید با یکدیگر شفاف باشید.اینکه بدون اینکه او خواسته های شما را بداند به دنبال کشف او و خواسته هایش باشید بیشتر شما را سردرگم می کند. لازمه ازدواج موفق این است که علاوه بر نیازهای خودتان به نیازهای طرف مقابل هم توجه داشته باشید و آن را نادیده نگیرید. اما اگر این نیازها باعث می شود اهداف و مسیرتان متفاوت باشد باید برای رابطه تان تصمیم جدی بگیرید و تصور نکنید با گذشت زمان ممکن است اهداف پارتنرتان را می توانید تغییر دهید.

در اینجا میخواهم راه هایی را که  برای مطرح کردن موضوع ازدواج به شما کمک می کند را بیان کنم:

  • زمینه چینی

صحبت در مورد ازدواج با شریک زندگی تان نباید آنها را کاملا غافلگیر کند. قبل از اینکه برای یک گفتگوی بزرگ آماده شوید، نکاتی را برای آزمایش دوست پسر ارائه دهید و ببینید آیا افکارتان درباره ازدواج در یک خط فکری هست یا خیر. زمینه چینی می‌تواند به معنای صحبت درباره زوجی باشد که می‌شناسید که اخیرا نامزد کرده‌اند (حتماً یکی وجود دارد.)، گفتگو درباره حلقه ازدواج، صحبت انتزاعی درباره مکان‌های عروسی، چالش های زن و شوهر بعد از ازدواج باشد. راه‌های زیادی وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا پاسخ پارتنرتان را بسنجید و او را برای گفتگوی جدی‌تر درباره ازدواج آماده کنید.

  • زمان بندی همه چیز است

وقتی تصمیم می‌گیرید چه زمانی در مورد ازدواج با همسرتان صحبت کنید، به یاد داشته باشید که زمان‌بندی همه چیز است! اگر شما و شریک زندگیتان درباره ازدواج افکار مشترک دارید، این می تواند یک مکالمه نسبتاً کوتاه باشد. اما در موارد دیگر، برای انجام این گفتگوی جدی در مورد آینده رابطه خود باید زمانی را اختصاص دهید. زمانی را انتخاب نکنید که هر دو با عجله از در بیرون می آیید یا عجله دارید. در عوض، زمانی را انتخاب کنید که هر دوی شما مدتی استراحت داشته باشید و آماده گفتگو باشید. علاوه بر فکر کردن به زمان بندی، مهم است که به تنظیمات نیز فکر کنید. اگر بخواهید می توانید این گفتگو را به یک مکالمه عاشقانه تبدیل کنید، اما مهم تر این است که یک مکان صمیمی و خنثی را انتخاب کنید که هم شما و هم شریک زندگیتان بتوانید آشکارا درباره ازدواج صحبت کنید.

  • در مورد اهداف شخصی تان صحبت کنید

هنگامی که با پارتنرتان در مورد آینده صحبت می کنید، مهم است که در نظر داشته باشید آیا اهداف شخصی شما سازگار است یا خیر. ممکن است رابطه شما در حال حاضر عالی باشد، اما آیا پنج سال دیگر عالی خواهد شد؟ آیا برنامه ای برای نقل مکان دارید؟ شروع یک حرفه جدید؟ آیا شریک زندگی شما برنامه های بزرگی دارد؟ آیا مایل به حمایت از یکدیگر در چالش هستید؟ درک اهداف شخصی شما و اینکه آیا اهداف شخصی شما سازگار است یا خیر، به شما کمک می کند تا بفهمید که آیا شما و شریک زندگی تان آنچه لازم است برای شریک زندگی دارید یا خیر.

  • در مورد اهداف رابطه خود صحبت کنید

علاوه بر صحبت در مورد اهداف شخصی خود، مهم است که در مورد اهداف رابطه خود نیز صحبت کنید! آیا شما و همسرتان متعهد به یک رابطه تک همسری هستید؟ آیا هر دوی شما تا آخر عمر خود را با یک نفر دیگر می بینید؟ آیا امیدوارید با هم خانواده تشکیل دهید؟ حتی اگر شما و شریک زندگیتان به عنوان یک زوج با هم سازگار باشید، مهم است که صمیمانه در مورد امیدها و رویاهای خود برای آینده صحبت کنید تا اگر تصمیم به ازدواج دارید، هر دو در یک مسیر باشید.

  • ذهن خود را باز نگه دارید

فقط به این دلیل که شما آماده بحث ازدواج هستید، به این معنی نیست که شریک زندگی شما هم همینطور است! بحث در مورد ازدواج با کسی می تواند منجر به پاسخ های غیرمنتظره زیادی شود. مهم است که ذهنی باز داشته باشید و به دیدگاه ها و ترجیحات شریک زندگی خود احترام بگذارید، حتی اگر آنها با شما همسو نباشند. آیا آنها می خواهند تا رسیدن به یک هدف شخصی صبر کنند؟ آیا آنها نمی خواهند متعهد به تک همسری شوند؟ اگر معلوم شود که در مورد ازدواج با یکدیگر موافق نیستید، در مورد دیدگاه های شریک زندگی خود در مورد آینده ذهن باز داشته باشید به رابطه شما کمک می کند.

  • در مورد ارزش ها صحبت کنید

همانطور که قبلاً اشاره کردیم، بسیار مهم است که در نظر بگیرید که چگونه ارزش های شخصی شما در بلندمدت همسو می شوند. آیا شما و شریک زندگی تان در مورد دین همسو هستید؟ اگر نیستید، آیا حاضرید نظر آنها را بپذیرید؟ آیا خانواده های شما نیز تمایل دارند؟ آیا ارزش های مشابهی در رابطه با تسویه حساب دارید؟ کار کردن؟ تشکیل خانواده (اگر این کار را بخواهید انجام دهید)؟ مهم نیست که چقدر شریک زندگی خود را می شناسید، نادیده گرفتن ارزش های خود ممکن است سخت باشد. اما درک اینکه آیا هر دوی شما در یک صفحه هستید می تواند به شما کمک کند تا بفهمید آیا برای ازدواج آماده هستید یا خیر. اگر نمی توانید چنین مکالمات سختی داشته باشید، ممکن است آماده نباشید زندگی خود را به کسی بسپارید! این مکالمه «گام بعدی» را به عنوان تمرینی برای آینده در نظر بگیرید، گفتگوهای سختی که اگر تصمیم بگیرید که ازدواج برای شما مناسب است، ممکن است به وجود بیاید.

  • بدهی مهم است

هر چقدر هم که غیرعاشقانه به نظر برسد، مهم است که با شریک زندگی خود در مورد بدهی ها و الگوهای هزینه صحبت کنید. وقتی با کسی قرار می گذارید، ممکن است از مسائل مالی او ندانید. اما اگر متاهل هستید، امور مالی آن‌ها به امور مالی شما تبدیل می‌شود، بنابراین بسیار مهم است که بدانید آیا آنها کوه‌هایی از بدهی را حمل می‌کنند یا خیر. بدهی به هیچ وجه نباید یک معامله شکن باشد، اما مهم است که شما و شریکتان قبل از گره زدن در مورد بدهی شفاف باشید. این گفتگو باید به عادات مختلف خرج کردن نیز بپردازد. استرس مالی یکی از مهمترین مواردی است که باعث ایجاد مشکلات در روابط می شود. اگر شما و شریک زندگی تان الگوهای خرج کردن، درک ریسک یا ایده های متفاوتی در مورد آنچه ارزش خرج کردن دارد (به پیش پرداخت در مقابل تعطیلات ساحلی فکر کنید)، ناسازگاری مالی شما باید قبل از تصمیم گیری برای ازدواج مورد توجه قرار گیرد.

  • در مورد زمان ازدواجتان باهم صحبت کنید

باز هم، تدارکات و به موقع بودن، عاشقانه ترین چیزهایی نیستند که می توانید در زمانی که ایده ازدواج با یک شریک را مطرح می کنید، به آن ها فکر کنید، اما این آنها را بی اهمیت نمی کند! اگر تصمیم دارید که می خواهید ازدواج کنید، مهم است که در نظر داشته باشید که چه زمانی می خواهید ازدواج کنید، اگر دوست دارید عروسی (اغلب یک گفتگوی کاملاً متفاوت دیگر) داشته باشید، چگونه بودجه عروسی را تامین می کنید (اگر تصمیم به برگزاری آن دارید) ، جایی که پس از ازدواج به آنجا نقل مکان خواهید کرد و غیره و غیره.البته، قرار نیست تمام این موارد در یک روز و تحت یک مکالمه باشد اما مهم است که این موارد را برای آینده رابطه تان در نظر داشته باشید.

  • در مورد انتظارات صادق باشید

بحث در مورد ازدواج این پتانسیل را دارد که رابطه شما با همسرتان را تغییر دهد. اگر تصمیم بگیرید تا آخر عمر به یکدیگر متعهد شوید، ممکن است رابطه شما جدی تر به نظر برسد. در اولین مکالمه خود در مورد ازدواج، مهم است که در مورد انتظارات خود از ازدواج و پیشرفت رابطه خود صحبت کنید. بحث‌های ازدواج اغلب افراد را بر آن می‌دارد تا در یک چارچوب زمانی طولانی‌مدت نسبت به قبل فکر کنند، که می‌تواند باعث ایجاد برخی گفتگوهای مهم در مورد انتظارات برای آینده شود.

  • در نظر بگیرید که شاید هرگز دوست نداشته باشد ازدواج کند

اگر تصمیم دارید با شریک زندگی خود گفتگوی زناشویی داشته باشید، مهم است که به یاد داشته باشید که آنها می توانند به ایده ازدواج نه بگویند و مهم است که در نظر داشته باشید که این برای رابطه شما چه معنایی دارد. اگر شریک زندگی‌تان موافق باشد که می‌خواهد زندگی‌اش را با شما بگذراند، اما به نهاد ازدواج بی‌علاقه است، آیا این یک معامله شکنی است؟ اختلاف نظر در مورد ازدواج یا عدم ازدواج شما در نهایت می تواند منجر به نابودی روابط شود، اگر شما و شریک زندگی تان در یک طرف نباشید. این بدان معنی است که قبل از شروع گفتگو با شریک زندگی خود، باید در نظر بگیرید که چگونه این موضوع می تواند به طور بالقوه به رابطه شما پایان دهد. همانطور که درموارد بالا پیشنهاد کردیم، مهم است که ذهن خود را باز نگه دارید و در نظر بگیرید که اگر نگرش شما به ازدواج با یکدیگر متفاوت است یکدیگر را تحت فشار قرار ندهید و برای رابطه تان تصمیم بگیرید و خودتان را با این حرف که ممکن است نظرش عوض شود گول نزنید و در نظر بگیرید که شاید تا آخر عمر همین عقیده را داشته باشد و اکنون با این شرایط تصمیم شما برای این رابطه چیست؟

ممنون از همراهی و توجهتان

امیدوارم روزهای خوشی را سپری کنید

گلسا بمانیان

کارشناسی ارشد مشاوره خانواده

مطالب مرتبط: ازدواج در سن کم

143 comments

  1. از کجا بدونم دوسم داره

  2. سلام و روز بخیر. حدود دو سال پیش یکی از دوستانم پیشنهاد ازدواج با یکی از اساتید قدیمی ام را دادن. البته من از جدایی ایشون و قصد ازدواجشون اطلاعی نداشتم و کلا پذیرش مسیله برام سخت بود و بلافاصله جواب منفی دادم. از حدود شش ماه پیش استاد شروع کردن به فرستادن پیام های روزانه در زمینه های مختلف و طی این مدت چند بار هم سیوالاتی از سن و اهل کدام شهر بودن و… پرسیدن و… توضیحاتی در مورد علت جدایی شون و بعد مسایل مختلف…در حد یکی دو مورد شکایت از احساس تنهایی و مشکلات نگهداری از مادر بیمار و… من با توجه به پیش زمینه قبلی منتظر شدم تا نتیجه نهایی این پیام ها رو متوجه بشوم…تا اینکه دیشب به دنبال فورواد یک پست صحبتی پیش آمد و کلا از نظر منفیشون نسبت به ازدواج گفتن و اینکه حرف های قشنگ برای سال اوله و بعد تنش ها شروع میشه و نود درصد زندگی ها اجباریه و… البته من گفتم نظرشون خیلی منفیه و بعد پیام هایی فرستادن که شما به نظر من توجهی نکن و اگر مورد مناسبی بود ازدواج کن و… کلا از این رفتارهای ایشون سردرگم شدم و از آنجایی که هم رشته هستیم و در مواردی می توانیم با هم همکاری داشته باشیم…نمی دونم باز هم مثل قبل در مقابل پیام هایی که می فرستن بی تفاوت باشم و به همین روند ادامه بدهم یا ادامه اون ممکنه در آینده از لحاظ احساسی وابسته ام بکنه و مشکلاتی پیش بیاد…ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.

  3. من یک دختر ۲۱ساله ام و ب تازگی رفتم توی یک رابطه.یک رابطه کامل سالم و هنوز هیچ وابستگی وجود ندارد ولی چند وقت اخیر از شخص مقابلم راجب آینده و چیزاهایی ک گفت من یک سری مشکلات دارم آیندم مشخص نیست باید ب اونا برسم و ممکنه یک درصد بهم نرسیم با وجود این حرفا بنده از علاقه اش مطمئنم ولی این حرفا باعث درگیری ذهنی من شد میخواستم راهنماییم کنین ک چکار انجام بدم بهتره و ب نفع زندگی خودم هست.ممنون

    • ببین دوست خوبه هم شما وهم پارتنرتون در سنه نوجوانی هستید یعنی به دلیله تغییرات هورمونی که درونتون اتفاق میافته هیجانی تصمیم میگیرید و هنوز به بلوغ وپختگی نرسیدید که بخواید تصمیم بگیرید که ازدواج کنید اون هم در عرض ۶ ماه که هنوز شناختی صورت نگرفته . پارتنرتون هم درست میگه ممکنه بعدها شرایط عوض بشه و اونطوری میخواید نشه . شما باید همیشه آماده باشید برای رفتن آدم ها از زندگیتون که آسیب نبینید . پس پیشنهاد اینه که دراین سن اصلا تصمیم نگیرید برای ازدواج باشید در کنار همدیگه به شناخت بیشتر برسید و شماهم باید درگیر اهداف و برنامه هایی که داری برای زندگیت دارید باشید و تمامه توجه و تمرکز تون رابطه نگیره که اگه رابطه به هردلیلی تموم بشه شما شوک نشید و آمادگی قطع رابطه رو داشته باشید

  4. سلام من حدود سه ساله که در رابطه هستم با دوست پسرم اوایل خیلی مشتاق بود همش مسائل ازدواج پیش میکشید ولی یه مدت ک گذشت دعواهای زرگری میکرد بهونه میاورد به هر طریقی از سمت خودم دوباره اشتی میکردیم بعد ازگذشت دو سال اون بهونه های قدیمیشو کمتر کرد ب کل زیاد باهم دعوا نداشتم ولی هر از گاهی مسئله اردواجو پیش میکشید اینم بگم الویتش رابطه جنسی نیست چون خیلی براش مهم نیس این مسئله ظاهرا از طرف من باشه
    جدیدا هم میگه تو منو به هیچ عنوان درک نمیکنی من ازدواج نمیکنم حوصله بحث رو ندارم تا موضوعی میشه ک من ناراحت میشم گله میکنم فورا گارد میگیره طوری شده که وقتی ناراحتم دیگه به رو نمیارم
    در صورتی ک من با سخت ترین شرایط و بد ترین رفتاری این ادم ساختم
    حتی از اینکه تو نوع غذا خوردن هم سلیقه نیستیم از من ایراد میگیره
    که چقد بد غذایی و از ابن قبیل حرفا ….

  5. 18 سالمه با یه پسری در تلگرام آشنا شدم که اول گفت 4 سال ازم بزرگتره ولی بعد خودش بهم گفت که 32 سالمه.3 ماهه رابطه از راه دور داریم.همش حرفای جنسی میزنه بعدم میگه من شوهرتم:/باید این حرفارو بگم که باهم حال کنیم.هرچقدر میگم از این حرفا بدم میاد براش مهم نیست و ادامه میده.از بچه حرف میزنه.ما هنوز همو از نزدیک هم ندیدیم تازه با این اختلاف سنی نمیدونم دقیقا باید چیکار کنم و قصدش هم دقیقا نمیدونم چیه خودش که بهم گفت قصدم اینکه بهتر بشناسمت و الانم نامزد منی .لطفا راهنمایی کنید

  6. من ۲۲ سالمه و تا حالا وارد هیچگونه رابطه ای نشدم. تازگیا با پسری که همون اول گفت میخوام آشنا بشی برای ازدواج دوست شدم و نزدیک دو ماهه باهم مجازی در ارتباطیم.پسر خوبیه مهربونه تا الان بحث جنسیی باز نکرده و بسیار فرد خانواده داریه. دلم میخواد از نزدیک ببینمش اونم چن بار بحثشو پیش کشید کی باهم بریم بیرون ولی من با توجه به شخصیت درونگرایی که دارم اصلا دلم نمیخواد برم بیرون. میدونم که درستش اینه و خودمم میخوام ببینمش ولی خیلی سختم میاد بنظرتون چیکار کنم ؟ یکمم صبر کنم بگزره تا شاید آمادگیشو داشته باشم؟

  7. در حالا حاضر با یک آقایی در حال شناخت برای ازدواج هستم . این آقا ۵سال از من بزرگتر هست و ما را به هم معرفی کردند. کارمند رسمی ادارات دولتی هست و مقید به انجام واجبات و مستحبات . من دو جلسه است که این آقا رو دیدم جلسه اول هم این آقا و هم من از هم خودمون اومد و همونجا درخواست دیدار مجدد و جلسه بعد رو کردند . منم پذیرفتم .در جلسه دوم این آقا نسبت به جلسه اول خیلی راحتتر برخورد داشت و در واقع طوری رفتار میکرد که انگار نتیجه قطعی و موافقت منو بابت این ازدواج گرفته. و برخلاف باور و ناباوری دست منو گرفت بوسید و ابراز کرد که من تو رو دوست دارم و مادرم بیاد منزلتون برای خواستگاری و شناخت بیشتر. آیا چنین فردی قصدش ازدواجه

  8. من 23 سالمه و زبان چینی میخونم و از طریق یک برنامه ، با یک پسر چینی آشنا شدم.اول همه چیز عادی بود و در حد آشنایی پیش رفت اما بعد از اینکه پسر چینی عکس من رو دید ، کم کم پیام های پسر چینی عوض شد و بحث رو به سمت ازدواج کشید. اطلاعاتی که راجب این پسر دارم اینه که پدر و مادر و یه خواهر بزرگتر و یه خواهر کوچیکتر داره.26 سالشه و رئیس یه شرکته . حتی عکس دفتر کارش هم نشونم داد. من خانواده نسبتا مذهبی دارم و خودم هم به مسائل مذهبی تقریبا پایبند هستم برای همین به ایشون گفتم که ما مسلمون هستیم و نمیتونم با شما که هم خالکوبی داری و گوشت خوک میخوری ازدواج کنم .اونم جواب داد که مسلمون میشه و همه اینارو کنار میذاره .. من اولش هیچ باوری روی حرفاش نداشتم اما کم کم دارم بهش وابسته میشم میشه راهنماییم کنین که باید چیکار کنم ؟

  9. من یه دختر ۲۰ ساله ام و دانشجوام .چند سال پیش از روی احساس،نوجوونی به یه اقا علاقه مند شدم و حدود دو سال پیش ی جورایی کاری کردم ک بیشتر به چشمش بیام مثلا به واسطه دوست مشترک و اینا معرفیم کردن به اون اقا و تموم شد .دو سالی هس این اقا تا حدودی پیگیرمه مثلا استوری میبینه ریپلای میزنه تولدامو تبریک میگه یا ب یکی از خواستگارام گفته بود بیخیالش شو چون من میخوامش ولی تا حالا مستقیم ب خودم نگفته حالا سردرگمم کلا نمیدونم باید چیکار کنم به این اقا هم علاقه دارم ولی نمیدونم اگ بخوام منتطرش بمونم مطمئنا موقعیتای دیگمو از دست میدم اگ نمونم همیشه ته دلم حسرت بودن با اون میمونه .در شرایط و خانواده ای هم نیستم خودم ابراز علاقه کنم

  10. سلام من با پسری آشنا شدم دنیای مجازی قصدازدواج ازم فیلم خواسته امسال میاد خواستگاری گفت منو بینه ازم رابطه میخواد و بازم ازم فیلم میخواد این قصدتش ازدواجه میشه راهنمایی کنید ممنون میشم

  11. سلام من 15سالم اس من به یه پسرا مجازی آشنا شدم بعدا یه باار دوبارحضوری دیم همو پسرا من خیلی منو دوس داشت بعدا من تو عشق عشقی باور نداشتم بهت هر پسری رل میزدم بعدا پسرام خیلی تو ربطه جنسی حرف میزد من خوش نمیود مه الن من عشق وان پسرا شدم مه پسرا مثل قبلا فک کنم دوس ندار مه بم میگی سال نوه میام خستگاری مامان باباشو تو کوچیکی از دست داد من خیلی بش اعتماد ندارم نمیدونم ولش کنم بمونم چیکار کنم لطف کمک کنین

  12. من با پسری آشنا شدم در محیط کار، که خب شرایطش را از روز اول برام توضیح داد، قبل از اینکه درخواست آشنایی بده. گفت مادرم فوت کرده و با پدرم و زن بابام زندگی میکنم، ایشون پزشکه و گفته که 4 سال از من بزرگتر هست. و از اول نظر هر دوی ما این بود که اگه به شناخت خوبی از هم برسیم قصدمون ازدواجه. رابطه ما با شور و اشتیاق فراوان این آقا شروع شد و بعد از گذشت چند وقت، من هم به ایشون حس پیدا کردم. متاسفانه یک بار با هاشون رابطه کامل داشتم.خیلی توجه می کرد و رابطه مون خوب و مطلوب بو د و آرامش داشتم. الان 5 ماه از شروع رابطه ما میگذره، و وقتی در مورد ازدواج صحبت می کنیم، ایشون میگه منم خیلی واسه جدی شدن رابطه مون تمایل دارم، اما الا شرایطم جور نیست. میگه دو تا مشکل بزرگ دارم، یکی مشکل کارم هست که هنوز رسمی استخدام بیمارستان نشدم و این موضوع خیلی داره ازم انرژی می گیره. یکی هم اختلافایی که تو زندگی شخصی با زن پدرش داره. یک نکته دیگه هم اینکه پدر این آقا حدود 2 ماه، تو کما بودن و تازه بهوش اومدن. تو این مدت خب خیلی کمتر واسه من وقت میذاشت و یک بار وقتی ناراحتیمو بهش گفتم، حق را به خودش داد و گفت تو باید منو درک کنی. پدرم تو کماست من چه جوری بیام برای تو وقت بذارم. خواستم بدوم با توجه به این مواردی که گفتم، به نظرتون قصد این آقا چی هست؟

  13. کیوان درخشان

    تورو خدا خاهش میکنم وارد رابط نشین خیلی سخته روحیه تون داغون میشه فکر خیال های زیادی به سرتون میزنه شاید تا حالا تجربه شو داشتی میگی این بار راه اخر ولی بازم ادامه میدی من خودم دکتر هستم نمی تونم به نبودنش عادت کنم

  14. سلام من بایک پسر، 24سالع ی ساله در ارتباط فقط، در حد پیام ساده هستم خیلی محترم باهم صحبت میکنیم چ مدت پیش گفت عکستو برام بفرست من رو زیاد دیده گفتم نه به نظر شما چرا از من عکس میخاد و قصدش چیه اما اصلا زنگ هم به هم نمیزنیم فقط پیام ساده احوال پرسی و شوخی های عادی

  15. سلام دختری ۲۸ساله هستم یک سال بایه پسر دوست شدم همون اول قصدش ازدواج بودولی میگفت شرایط خانوادگیم خوب نیست نمیتونم بیام‌ تواین مدت همش دررابطه بامسائل جنسی میگفت منم زیربارحرفش نمیرفتم قهر کردم تاحالا چندبارقهرکددیم باز اشتی کردیم ولی بعداشتی دوباره بازگومیکنه مسائل جنسی نمیدونم چکارکنم به این رابطه پایان بدم نمیدونم دوستم داره یانه ؟میگه توبیا پیشم تا بیام بامامانت صحبت کنم وزمستون باخانوادم بیام لطفا کمکم کنیدبایدچکارکنم

  16. سلام پسری که دختر رو به خانواده اش معرفی میکنه و همه اطرافیان پسر تقریبا اون دختر رو میشناسن ولی چند بار میگه به هیچ وجه قصد ازدواج نداره ؛الان این پسر چ هدفی میتونه داشته باشه لطفا کمکم کنید

  17. سلام من یه دخترم که ۱ونیم ساله وارد رابطه فقط تلفنی با یه پسر که از کودکی شاهد علاقش به خودم بودم ولی قبل از این رابطه تلفنی هیچ وقت حتی با رفتارم نشون ندادم منم تو نوجوانی دیگه کم کم بهش علاقمند شدم تو دوران کودکی تا نو جوانی به علت نسبت خیلی دور فامیلی رفت و آمد خانوادگی داشتیم که کم کم حدود ۱۰ سال رفت و آمد دیگه وجود نداشت و دورا دور احوال پرسی سالی یبار مادرامون بود تا این که ۱ونیم سال پیش شماره موبایل منو رو پیدا کرد و ازم خواهش کرد حرفای که از بچگی نزده بود و بشنوم منم چون دیگه در این ۱۰ سال نبودنش کم کم علاقه‌مند شده بودم شنونده شدم البته با کلی کنار دیگیری از رابطه ی پنهونی ولی از روی شناخت خانوادگیش میشه حدس زد قصدش ازدواجه و شناختن خودش به من بود. بعد از این که مطمئن شد منم دوسش دارم یواش یواش ارتباطش ضعیف شده البته اینم بگم شرایط شکلی و خانوادگی خیلی سختی رو هم داره هم این که پدرش در دوران کودکی فوت کرده و العان سرپرست مادر و برادر کوچکتر از خودش هست اگه زیاد زنگ بزنم یا پیام های منفی و گله و شکایت میکه چرا درکم نمیکنی من وقتی گفتم تو رو برای اولین بار و آخرین بار انتخاب کردم چرا باورم نمیکنی این رفتارت منو اذیت میکنه خواهش میکنم بهم اعتماد کن

  18. سلام من ۶ماهه با پسری توی رابطه هسیم همشهری هسیم ولی رابطمونو بصورت مجازی ادامه میدیم تو گوشی ایسون اصلا تو شش ماه بهم دست نزده و اصلا از من سو استفاده جنسی نکرده خدا شاهده و تو شش ماه هم بی محلی نکرده هرروز بهم پیام داده حالمو پرسبدا از اولشم گفته قصدم ازدواجه الان فقط گفته شرایطمو جور کنم حتما ازدواج میکنیم من میخامت فلان ولی هنوز وقتشو نگفته حالا من میخوام مطمعن بشم گه ایا اخرمون ازدواج میشه یا نه میخوام اینو امتحان کنم الکی بگم خواستگدر دارم خانوادم میخان برم تو اگه ثابت کنی بهم که منو میخوای عین مدرک من منتظر تو میمونم بنظرتون اینکارو کنم اگه دوسم داشت باش با یه چیزی ثابت خواهد کرد دیگ تا از دستم ندهد

  19. سلام من دختری معلول جسمی حرکتی ام یه دو هفته میشه یه آقای پیام میده روزای اول کلی حرف زد منم به سردی جواب میدادم بلاکش کردم بعد حسم گفت از بلاکی درش اوردم واز شرایط جسمی من باخبر هست چون من بهش گفتم پیوی منو از کجا آوردی من چون قبلا تو ی گروه عضو بودم گف از اون گروه و چون همشهری بودیم من پیوی شمارو ذخیر کردم یه چند مدت بود میخواستم پیام بدم ولی نتونستم بعد رو پروفایلم بارگاه حضرت ابلفظه گف اینو ک دیدم دلمو زدم به دریا گفتم هرچ باد آباد و به من پیام داد الانم میگه من میخوام دوستی مون بیشتر از این بشه ینی پیشنهاد ازدواج داد به نظر شما من چه واکنشی نشان بدم منم اولین باره این پيشنهاد و دوستی رو تجربه میکنم قصدم از پیام دادن بهش این نبود ولی این حرف رو پیش کشیده

  20. سلام وقت بخیر
    یکی از فامیلامون به من علاقه داره و قراره بیاد خواستگاری. خانواده پسره هم در جریان هستن ولی ما با هم در ارتباط نیستیم چون هر دومون مذهبی هستیم و میدونه که از چت کردن با نامحرم خوشم نمیاد.اما یه بار بهم گفت که بهت علاقه دارم و میخوام بیام خواستگاری خواستم در جریان باشی. خیلی آدم خوبیه و باهم رفت و آمد زیادی داریم از همه لحاظ عالیه اما یه مشکلی هست اینه که سن هر دومون کمه و من نمیخوام الان ازدواج کنم.وقتی اومد خواستگاری باید چه جوری بهش بگم صبر کن تا چن ساله دیگه؟

  21. من به یک آقایی علاقه مند شدم اوایل آشنایی توی محیط یکم سعی کردم نشون بدم که فکر میکنم ایشون فهمیدن چون بلافاصله فاصله گرفتن اما هر چی زمان گذشت انگار نظرشون عوض شد با اینکه با هم خیلی صحبت نمیکنیم ولی همیشه حواسشون به چیزای کوچیک من هست مثلا اگه جای من راحت نباشه به یه بهانه ای کاری میکنه من برم جای راحت تر بشینم و اینو بهم نشون میده که به خاطر من بوده ولی به شدت شخصیت مغروری داره

  22. سلام من دختری هستم ۲۳ساله عاشق یکی از پسر ا فامیل شدم که۳۵سالش و یک نامزدی ناموفق داشته مقصر دختر بوده . تا حال دو دیدار داشتیم می که قصد ش ازدواج در حین همین دیدار امروز مون از رابطه با هام صحبت کرد ازم یک بوسه گرفت زمانی که صحبت از ازدواج شد می گوید باید دانشگاه بزاری کنار و سر کار نری و می گوید مهریه ۱۴سکه چون من یک نامزدی ناموفق داشتم می ترسم می شده کمی راهنمایی کنید که این چه جور پسری…در حین همین چند سال مجردی چندین رابطه با زنی داشته ولی پسری صادق غیرتیرو من حساس

  23. من و پارتنرم دوسال خورده ای با هم اشنا هستیم. بخاطر شرایطش و شرایظ خانواده من خواستگاری جور نشده چند وقتی شاید جدی در موردش صحبت میکنه. اینکه پشتی نداره و برای ازدواج رو کسی حساب نکنیم این بار داشت خطوط قرمزش که نگهداری از مادرش و رسیدگی کل عمرش از مادرش داره رو میگفت تقریبا کل چشمش قرمز شد بهش گفتم حالا چرا انقدر فشار میاری به خودت گفت دارم از خطوط قرمزم میگم. راستش من طی 40 سال یجورایی بهم ثابت شده به کسی و حرفش اعتماد نکنم برا همین جدی که هیچ به خانواده ام نگفتم. حالا سوالم این قرمز شدن چشم از نظر من یجورایی مقاومته یه کاری میخواد هم بکنه هم منع زیاد داره شاید میترسه شاید …من منفی فکر نگرم یا نه

  24. ۲۰ سالمه دخترم مجرد دانشجو رشته مهندسی عمران من تقریبا ۷ ماهه با با یکی از همکلاسی هام وارد یه رابطه عاطفی شدم و و تا الان مشکل خاصی نداشتیم قهر نکردیم اگه مشکل و بحثی بوده با صحبت حلش کردیم ایشون خیلی درمورد ازدواج و آینده حرف میزنن و دارن تلاش میکنن که بتونن هرچه زودتر پیش خانوادم مطرح بشن و خواستگاری بیان منم دوستشون دارم ولی چند روزه احساسات ضد و نقیضی دارم یه بار میترسم حسم واقعا دوست داشتن نباشه و وابستگی شدید باشه باز بعدش میگم نه حسم واقعیه و اینا خیلی میترسونه منو

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست عزیز این کاملا طبیعی هست که شما مضطرب باشید یا بترسید چون برای امر بسیار مهمی که آینده شما به آن گره می خورد قرار هست تصمیم بگیرید، پس امیدوارم با شناخت کافی تصمیم بگیرید.

    • بیان مسائل جنسی هم طبیعیه اشکال نداره همه جوانب مثل اخلاق و پایبندی به زندگی و خانواده و … رو هم در نظر بگیرید بعد تصمیم بگیرید.

  25. من با پسری دوست شدم که خیلی منو دوست داره و اوایل خیلی در باره ازدواج بهام صحبت میکرد پسر خوبیه ولی الان یکم دیر بهم پیم میده همشه درمورد ازدواج صحبت میکنه و میگه که نمیتونه بدونه بمونه ولی من احساس میکنم اینجوری نیست خواهش میکنم راهنمای کنید

  26. سلام خسته نباشید من با یه اقا پسری ۸ساله وارد رابطه شدم هر دو ۱۵ سالمون بود تا الان ایشون من رو به خانوادش نشون نداده و نظرش اینه که خانوادم میدونن دیگه قرار نیس چیز خاصی بشه یا اینکه من رو به هیچکسی از فامیل یا دوستانش نشون نداده معتقده فقط خانواده باید بدونه نه کس دیگه ای و از ازدواج فراریه و به قول خودش شرایطش رو نداره درسته که خیلی زود وارد رابطه شدیم ولی دوستی تا کجا!

  27. سلام من دختری هستم ۲۵ ساله و ۵ ساله با پسری دوستم دو سال که گفته میاد خواستگاری و هر روز امروز و فردا میکنه و من دو دل هستم ک با این اقا ازدواج کنم یا خیر به چیزهاییم ک گفته عمل نکرده

  28. چقدر بعضی از شما دخترا ساده اید. قبل ازدواج وارد رابطه جنسی میشید!! مگه نمیدونید ایران چه خبره، اینجا ارزش دختر به پرده بکارتشه. بدون اون شانس زنده موندن نداره. اون پسرا شما رو واسه ازدواج نمیخان، دارن گولتون میزنن. اگه بخاد که میاد خاستگاری، اه، چقدر شماها ساده و زود باورید.

  29. یک آقایی عکس های استوری اینستا را لایک کرده وتعریف وتمجید کرد بعد خودش را معرفی کرد که مجرد هستم .هم استانی بودیم ازم بپرسید کدام شهر هستی شاغل هستین به نظر شما قصد آشنایی وازدواج دارد .من گفتم برای حریم شخصی این را نمی توانم بگم . بعد نوشت در کنار خانواده وعشقتون موفق وخوش باشید . من ننوشتم مجرد یا متاهل هستم نوشتم من حاضر به رابطه دوستی با جنس مخالف نیستم اگر امری هست در خدمتتان هستم .سوال ۱به نظر شما خودش را مجرد معرفی کرد می خواست من را بداند متاهل یا مجرد هستم ۲در چنین مواقعی چه باید جواب بدهیم

  30. سلام من ۲۶ سالمه و جدا شدم دوتا پسرم دارم یکساله با پسری عقد موقت خوندیم ک ۷ سال از من بزرگتره همه جوره منو ساپورت میکنه و خیلیم با معرفته اما از اولش گفته من قصد ازدواج ندارم فقط تا موقع ازدواج و کیس خوبی ک برامون پیش بیاد کنار همیم ..من نمیدونم کنار این آقا بمونم تا موقع ازدواج یا هر چی زودتر رابطه رو تموم کنم

  31. با سلام، خانمی هستم 39 ساله، حدود 6 ماه هست که یکی از همکارانم که البته خجالتی هم نیست، نسبت به من احساس داره و با سوالایی که میپرسه من هم نسبت به ایشون احساس دارم و علاقه مند شدم، ایشون همیشه غیر مستقیم حرف میزنه و با وجودی که اصلا خجالتی نیست، مستقیم پیشنهاد نمیده، من هم روم نمیشه بیشتر از این به ایشون نزدیک بشم، پیش همکارام جنبه خوبی نداره، تقریبا هر روز میاد و غیر مستقیم دوست داره با من حرف بزنه، به نظر شما چکار کنم اینبار به طور مستقیم پیشنهاد بده یا اگر دوباره غیر مستقیم حرف زد من چه جمله ای به ایشون بگم که من هم تمایل دارم و نترس و حرفت رو بزن، نه نمیشنوی، ممنون میشم راهنماییم کنید

  32. سلام وقتتون بخیر من دخترنوزده ساله هستم تقریبا نزدیکه یه ماهه تو محل کارم یه پسر بیستو شش ساله ای است هفت سال آزمن بزرگتره وقتی منو از نزدیک میبینه سعی میکنم شوخی کنه بخندونه بعد وقتی هم ازدورمیبینه فقط می‌خنده منم چون دختربا آبرویی هستم تصمیم گرفتم ازش خودم بپرسم قصدش چیه مشکلشم اینجاست پس خوبیه فقط پنج ساله که معتاداست باتشکر.

  33. سلام،بنده ۳۵ ساله هستم و تا به الان دوست دختری نداشتم و تمام وقتم صرف کار کردن و پیشرفت مالی و حمایت از خونواده بوده،خیلی هم پیگیر ازدواج کردن نیستم،یعنی دوست دارم همدمی داشته باشم اما انگار چونکه از ۱۸ سالگی به طور جدی کار کردم،یجورایی خسته و فرسوده شدم،با خودم میگم جوونی نکردم و دنبال عشق و‌حال نبودم،الان چطور دنبال کیس مناسبی برای ازدواج بگردم،اینا رو‌که میگم واسه اینکه دوستان و‌ خانوادم میگن دیگه وقت ازدواجت رسیده،درواقع دیر هم شده،هر چه دیر بجنبی گزینه هات کمتر میشه و خودتم حساس تر،خلاصه یک ماهی هست منی که اصلا این موضوع رو جدی نمیگرفتم،الان چالش ذهنی من شده،اولین قدم اینکه چطور دنبال دختر ایده آل بگردم؟!؟

  34. سلام من ۱۹ سالمه و با به آقای ۲۴ ساله وارد رابطه شدم و ۱ سال ۵ ماهه که با همیم دو بار رابطه جنسی داشتیم و به دلیل مشغله زیادی که من و ایشون داشتیم فقط تونستیم ۳ بار همو ببینیم لیسانس مهندسی مکانیک داره و سربازه و من در حال حاضر پشت کنکور هستم اون آقا حرف ازدواج میزنه ولی قصد ازدواج نداره حتی در مورد بچه مون حرف میزنه ولی میگه من فعلا قصد متاهل شدن ندارم شاید ۷ یا ۸ سال دیگه ازدواج کنم. فعلا دوست بمونیم ادعا میکنه دوسم داره و تا آخرش پشتمه ولی من میترسم و شک دارم یه رفتار هایی داره که منو تو شک شبهه میزاره انگار نمیتونم باورش کنم. من دوس دارم همسر آیندم اون باشه و اصلا معلوم نیست ۷ سال دیگه چه اتفاقی میفته خیلی بهش وابسته هستم از طرفی دلم نمیخواد از دستش بدم رفتارش سرد شده یه جوری حرف میزنه باهام انگار غریبه هستم بهش هم گفتم ولی اون میگه تو تو اشتباه میکنی
    شما بگید تکلیف من چیه باید چیکار کنم آیا ادامه دادن این رابطه درست هست یا باید جدا شم لطفا کمکم کنید

  35. سلام مردی که همسرش فوت کرده برای خواستگاری آمده بود ولی من به دلیل اختلاف سنی ردش کردم ولی او دست بردار نیست ومدام پیام‌های عاشقانه می‌فرستد واسم می‌خورد خوشبختت میکنم آیا راست می‌گوید

  36. سلام،دوست پسرم حدود۲سال پیش خیلی پیگیر این بود ک با من ازدواج کنه،و خب اون موقع آشنایی حاصل نشده بود زیاد و من بهانه میاوردم،حدود چندماهیه ک با خانوادم درمیون گذاشتم ب خودشم گفتم،میخوام بهش بگم مادرم گفته اگه پسره واقعا دوستت داره و قصدش جدیه چرا اقدامی نمیکنه!خواستم بپرسم این جمله خوبه برای اینکه بفهمم قصدش هنوزم ازدواجه یا نه؟

  37. سلام عرض ادب دوست پسرم میگه قصد ازدواج دارم باهات از کجا بفهمیم راست میگه

  38. من به یه آقا خیلی علاقه دارم ولی اختلاف داریم ۳ سال هست که باهم در ارتباط هستیم خانواده باخبر بودن قرار بر ازدواج بود ولی نشد و باز ما نتونستیم همو ول کنیم من میدونم دوسم داره فقط نمیدونم چرا هیچ قدمی بر نمیداره و هیچ کاری نمیکنه همش میگه عجله نکن هر دفعه یه حرفی میزنه و فکر و ذهنش فعلا فقط شده کار ، الانم ۳ روز هست که هیچ پیامی نداده و ندادم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ممنون میشم راهنمایی کنین

  39. من به یه آقا خیلی علاقه دارم ولی اختلاف داریم ۳ سال هست که باهم در ارتباط هستیم خانواده باخبر بودن قرار بر ازدواج بود ولی نشد و باز ما نتونستیم همو ول کنیم من میدونم دوسم داره فقط نمیدونم چرا هیچ قدمی بر نمیداره و هیچ کاری نمیکنه همش میگه عجله نکن هر دفعه یه حرفی میزنه و فکر و ذهنش فعلا فقط شده کار ، الانم ۳ روز هست که هیچ پیامی نداده و ندادم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ممنون میشم راهنمایی کنین?❤️

  40. سلام روزتون بخیر
    من دختری هستم که ۵ یا ۶ ماهه که با مردیی تو رابطم
    اوایل رابطمون خیلی خوب بود و حتی یک روز هم دوری منو تحمل نداشت و خیلی دوستم داشت جوریه که واقعا دیوونم بود
    اما آروم آروم سرد شد و دلیلشو چندین بار پرسیدم و گفت فکرش درگیره کار و … و ذهنش خیلی درگیره و قول میداد که وقت بیشتری رو باهام بگذرونه اما همون اش و همون کاسه
    خیلی وقتا با هم دعوا میکنیم.
    و آخرین بار که با هم دعوا کردیم دیگه بهم پیام یا زنگ نمیزد بهش زنگ زدم گفت که میخواد یه چند وقتی تنها باشه الان دو هفته هستش که نه زنگ زده نه پیام داده و ازم سراغ نمیگیره.اگه واقعا دوستم داره چرا زنگ نمیزنه چرا دلتنگم نمیشه چون اگه دلش برام تنگ میشد ازم سراغ می‌گرفت اما هیچی ب هیچی
    شما فکر می‌کنید که دوستم نداره دیگه؟ نظرش عوض شده و دیگه نمیخواد باهام ازدواج کنه؟

    • اون پسر دوستتون نداره اگه کسیو دوست داشت باشی هرچندم درگیر باشی برای طرف مقابلش وقت می‌ذاره یا اینکه که گفته میخام تنها باشم اون مطمعن باش نفرسوم تو رابطه هس به اینجور آدما بیشتر ازاین بها نده اینقدر شما پیگیر طرف بودی اون ازتون دور شده دنبال درست شدن این رابطه نباش اگه درستم بشه اون شما را فقط برای چند وقت میخاد یا اگه ازدواجم کنین این رابطه پایدار نیس بااینجور آدما تباه میشه زندگیتون

  41. سلام یک پسر هست که همیشه با من نگاه میکنه پیام میفرسته درمورد ازدواج میفرسه ولی نمیا د خواستگاری حتی وقتی من نامزد داشتم هیچ تلاش نکرد خانوادش هم از هیچ چیز خبر ندارن الان رفته چند خاستگاری جای دیگر ولی هنوز ازدواج نکرد ومیخواست من باهاش تو ماشین باشم

  42. خیلی ممنون از مطالب مفیدتون و اینکه واقعا درست و عالی راهنمایی میکنید . ❤️❤️

  43. من فاطمه ام ۲۲ سالمه. نزدیک یک ساله که با یه پسری وارد رابطه شدم که ۳۱ سالشونه این آقا بعد از چند قرار اول گفتند که به ازدواج بامن فکر میکنه و ازم خواست که منم جدی به رابطه نگاه کنم. الانم که ۱۱ ماه میشه باهمیم قرار شده بعد از امتحانای من و تو همین ماه بیاد با پدرم صحبت کنه. (اینارو بیان کردم ک بدونید الان رابطمون در چه حدیه). ما همیشه هفته ای یبار میریم بیرون چون هم من شاغلم هم ایشون . و بعضی هفته ها هم میشه دوبار . این هفته بخاطر امتحانای من نشد وسط هفته بیرون بریم. طبق معمول ک جمعه ها میرفتیم بیرونم که امروزه نشد بریم چون از قبل گفته ‌بود که پنجشنبه جمعه باید بره کارای مغازه جدیدو انجام بده( شغل دوم این آقا مغازه داریه که با شریکش مغازشونو عوض کردم) منم گفتم خب اوکی کار داری اشکال تداره ی روز دیگه میبینیم همو . اما دیشب کارش زود تموم شد و گفت من میرم هیئت. این آقا هر پنجشنبه با دوستاش دور هم جمع میشن هیئت میدن و اینجوری کمک ب مستضعفانم میکنن بهشون غذا میدن و کمکای دیگه. خلاصه که گفتم بهش خب میتونی نری هیئت و با من بیای ما این هفته همو ندیدیم اصلا. گفت ن میدونی ک اونجارو باید برم حتما خط قرمزمه?☹ خیلی بهم برخورد اما هجی نگفتم . امروزم از صبح درگیر رنگ آمیزی و کارای مغازه جدید بود و گفت بعدش باید برم خونه خیلی بهم ریختم اینجا. احتمال زیاد فردا بعد از کارش میخواد بگه بریم بیرون. اما من بخاطر اینکه اول هیئتش اولوبتش بود خیلی ازش ناراحتم نمیدونم باید چجوری برخورد کنم باهاش. خودم دوست دارم تلافی کنم و فردا نرم باهاش بیرون اما دلمم تنگ شده . میشه راهنماییم کنید

  44. یه خواهر دارم که تقریبا یک سال از ازدواجش میگذره و با خانواده شوهرش رفت و آمد زیادی داریم برادر شوهرش شمارمو از گوشی خواهرش برداشته بهم پیام داده گفته که پنج ماهه دوستم دارم و میخواد باهام اشناشه من تازه پیامشو دیدم که از اونموقع ۴ ماه گذشته ازش پرسیدم گفت هنوزم دوستم داره و خواسته به کسی نگم. از همون اول برام استیکر قلب فرستاد و باهام راحت حرف میزد. من هیچ حسی بهش ندارم خواستم همون موقع جوابش بدم و حرمتش نگه داشتم چیزی نگفتم و اصلا نمیتونم حسشو قبول کنم من تا باحال توی هیچ رابطه ای نبود چون به پسرا اعتماد ندارم اون گفت می‌دونه خوشم نمیاد با پسرا رابطه داشته باشم . پسری که دختری دوست داشته باشه چطور شانشو زیر سوال میبره اون می‌دونه که بدو میاد اما بازم پیام داده کاره خودش با بقیه پسرا چه فرقی داره اون واقع دوستم داره.؟قصدش ازدواج.؟بهش گفتم که دوست ندارم فعلا باهاش حرف بزنم و بعد از کنکور حرف میزنیم می‌خوام اون موقع ردش کنم من از ازدواج فامیلی بدم میاد و هردو خانواده سنتی هستیم این کار برام زشته چکار کنم

  45. سلام من تابحال توی هیچ رابطه ای نبودم چون زیاد به پسرا اعتماد ندارم .
    یه پسری هست که تقریبا یک ساله فامیل شدیم شماره منو گیر آورده و پنج ماه پیش بهم پیام داد و گفت که ۵ ماهه دوستم داره و میخواد باهام اشناشه
    همون موقع خواستم جوابش رو بدم اما گفتم غرورش خورش میشه ازش خواستم بهم پیام نده تا بعد از کنکورم و دیگه از اونموقع باهاش حرف نزدم می‌خوام ردش کنم هیچ حسی بهش ندارم به دلم نمیشینه
    همون اول هم برام استیکر قلب فرستاد و لی راحت و صمیمی باهام حرف میزد واین منو به شک انداخت
    اون گفت که می‌دونه از رابطه داشتن با پسرا بدم میاد ولی بازم بهم پیام داد و خواست که راجبش با کسی صحبت نکنم
    این قصدش ازدواج یا ن
    چون

  46. ببخشید من کسی الان تو رابزه ام نیست وله زود کسای بودند تو رابطه ام ولی کات کردم میدونستم پسر الکی سر به هوس هستند کات کردم الان یکو را میخوام برای زندگی چه جوری اگه یک پسری به من پیام دهد چه جوری بهش بگم یا بدونم اون پسر قصد ازدواج داره یا ن میتونید راهنمایی کنید

  47. پسری هست که من تقریبا پنج سال هست که باهاشون رابطه دارم و این رابطه مون این جوری هست که ماهی یکبار هم دیگرو میبینیم یا دو ماه یکبار و هر بار باهم رابطه داریم .. و چت ومکالمه ی کمی باهم داریم یعنی همون روزی ک همو میخواهیم ببینیم باهام تماس میگیره یا پیام میده ک دلم برات تنگ شده و بیا پیشم خونم ..ایشون به من میگن که من رفیق همیشگی بودم و هستم .. واقعن گیج شدم نمیدونم این رابطه واقعی هست یانه نمیدونم منو بخاطرر خودم میخواد یا بخاطر سکس. میشه لطفا راهنمایی کنید که من به این رابطه ادامه بدم یانه پیشاپیش از پاسخ گویی شما سپاسگزارم …

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      در یک رابطه سالم پنج نیاز اساسی که در پاسخ به برخی دوستان دادم باید برآورده شوند و بعد یک رابطه جنسی رضایت بخش، با ارتباط های محدود ایشان به نظر می رسد ایشان زمانی که نیاز جنسی فشار می آورد به یاد شما می افتند.

    • سلام عزیزم وقتی یه پسر عاشق آدم باشه و قصدش ازدواج باشه واس آدم ارزش قاعل میشه و میاد خواستگاری حتی اگر مشکل هم داشته باشه حداقل میتونه باهات آزمایش بده به نظر من عشق قلب ها رو باز میکنه نه پاها رو کسی که اول رابطه حرف از رابطه جنسی میزنه هدفش ازدواج نیست بلکه میخواد آنتو به بازی بگیره بله به کسی بگو ک عاشق باشه تو حرف عاشقانه صادق باشه یعنی باید شیفته روحت باشه تشنه چشمه شکوهت باشه آره گلم سرت را درد نیارم این لوده بازیا را دوست ندارم

  48. سن ۲۱ و مونث و دانشجو حقوق و مشغول به کاری هم نیستم. و اینکه من نمی ددنم چرا هیچ تمایلی به پسران ندارم و اعتماد هم نمی تونم بکنم با اینکه در قبل با پسری نه دوست بودم و نه هیچی . انگار احساسم سرد هست.چرا من نمی تونم به پسری اعتماد کنم؟!

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      اینکه شما نمی توانید به پسری اعتماد کنید به رابطه خودتان با پدرتان برمی گردد، احتمالا در کودکی به نوعی مورد تحقیر پدر قرار گرفتید یا پدر و مادرتان رابطه صمیمانه ای نداشتند، دعوا و درگیری یا خیانت ، طلاق و ازدواج مجدد داشته اند.‌ یا پدر و مادر شما آدم های غافلی بودند و خودتان مورد آزار قرار گرفتید.

  49. به نظرم مردیکه منو فقط برای یه رابطه می خواد پول برای همه کس داره الا من به امید اینکه هیچ دختری حسرت حلقه رو نخوره چه قدر خوبه سایت های روانشناسی و قرآن به آدم کمک میکنه نمیدونم چرا هیچ وقت هم کف خودم جلو نمیاد ایکاش برم سرکار

  50. سلام چطوری بفهمم عشقم در فضای مجازی دوسم دارد و قصد ازدواج دارد؟؟

  51. من دختری 23 ساله هستم که الان یک خواستگار دارم که از همون اول واقعا قصدش جدی هست و خانوادش رو درجریان گزاشته و به من هم خانواده رو درجریان بزارم .اما میگه فعلا یکسال اشنا بشیم هم خودمون و هم خانواده‌ها بعد خواستگاری رسمی میام. اما خانواده من به شدت اینجوری مخالفن و میگن نهایتا دو سه ماه اشنایی و بعدش باید خواستگاری رسمی بیاد و ازمایش بدین

  52. دختری هستم در شرف 40سالگی اهل دوست پسرو این اتفاقات نبودم محجبه هستم و معتقد برحسب اتفاق تو اینستا با مردی 8 ماه هست آشنا شدم که یکسال از خودم کوچکتره و 5 ساله از همسرش جدا شده ابتدا به نیت ازدواج اومد جلو در دیدارهایی که داشتیم اصرار به بغل و عشقبازی داشت در جلسه چهارم به این موارد کشید داخل ماشین اما بعد سه جلسه دیدار و ادامه اینکار بنده عقب کشیدم مدام تماس گرفت بیا ببینمت و من قبول نکردم اما یکباره رفت جواب پیامامو میده اما دیگه اون شوق اولو نداره. در دیدار اول اصرار داشت بیاد خواستگاری اما من قبول نکردم با گذشت زمان اون سرد شد چرا ؟ یعنی صداقت نداشت و دنبال سواستفاده ؟

  53. سلام یه دختر ی هست سه ماه یه پسر به قصد ازدواج پیشنهاد داده ولی گفته بود مدتی تلفنی باهم اشنا بشیم اگه دختر هم منو خواست با هم ازدواج کنیم بعد به خانوادم می گم ولی اولش هم اسرار داشت خانوادم اطلاع پیدا نکنن این سه ماه دختر هم بهش علاقمند شده از این مدت تا حرف از خواستگاری می شه میگه دیگه تمامه بدرد هم نمی خوریم فقط اسرار حضوری داره همدیگه رو ببینن چند بار بدون اطلاع خانواده ها همدیگه رو دیدن البته اون می خواد اطلاع نداشته باشن ولی دختر به خانوادش می گه پطور کنه دختر تا اون پاپیش بگذارد نه وقت تعین می کنه نه حرف از خواستگاری می زنه دختر هم سخت دلبسته شده خواهش می کنم راهمماییم کنید دختر یه ماه است از بس استرس دارد مریض شده راهی هست پسر رو به ازدواج بکشونه ممنون

  54. متولد ۶۳هستم مجردم هیچوقت دوست پسر نداشتم از تنهایی خسته شدم دوسدارم واقعا مردی کنارم باشه با آقایی آشنا شدم به تازگی که متولد ۶۰هست ومجرده چند جلسه همو دیدیم اول دستامو گرفت جلسات بعد که خواست بغلم کنه با دستام اجازه همچین کاری بهش ندادم میگه تو احساسمو سرکوب میکنی من دوست دارم انتظار داره بغلم کنه ببوسدم ولی من میترسم که فقط زبانی بگه دوسم داره وفقط برای سواستفاده جسمی باشه نتونستم بهش اعتماد کنم آیا من درست فکر میکنم یا ایشون درست میگن رابطه دوستی باید چطوری باشه که بعدش ضربه روحی نخورم

  55. پسری که از اول رابطه حرف از ازدواج می‌زند واقعا قصد ازدواج دارد یا نه؟

  56. با یه پسری دو ماه در ارتباط بودیم حتی حضوری قصدشم جدی بود برا ازدواج ک فعلا در حال شناخت هم باشیم که ..بابام قضیه رو فهمید و مخالف این ارتباط بود و گف باید قطع ارتباط کنی منم سعی کردم تمومش کنم یعنی کات کردم هرچند که اون میخاست بمونه ولی دیروز دوستم بهش پیام داد و حقیقتو گف ک من بخاطر بابام مجبور شدم کات کنم ولی اون مثل اینکه خیلی ناراحت بود و گف خب ی راهی پیدا میکردیم که مشکل حل بشه الانم ب رفیقم گفته ک اگه میخواد خودش برگرده فقط کافیه خودش بگه..و من الان واقعا گیج شدم من برگردم بهش یا نه؟میدونم بهم علاقه داره چون ثابت کرده منم همینطور ولی انتظار داشتم خودش بهم پیام بده من الان باید چیکار کنم؟!اگ کمکم کنین ممنون میشم حالم اصلا خوب نیست

  57. بنده خواستگاری داشتم از اقوام،ایشون خودشون برای امر خواستگاری اقدام کردن و فقط با بنده به صورت پیام این موضوع رو مطرح کردن.ازرلحاظ سنی هم همین هستیم یعنی ۲۳سال.مقداری با هم چت کردیم من به ایشون گفتم تا زمانی که به خانواده اطلاع ندی دیگه باشما کاری ندارم.و بعد چند هفته دوباره پیام دادن که با خانواده صحبت کردن و گفتن که در حد آشنایی دارم با این دختر صحبت میکنم.و بعداز اینکه این موضوع رو با من در میوندکذاشتن من اعتمادم بیشتر شد و دوباره پیام دادن ها شروع شد و یک جلسه هم بیرون رفتیم و خیلی صحبت خاصی نشد .بعداز دیدار اول بنده دو دل شدم فردای دیدار به ایشون پیام دادم که نظرتون در مورد بنده چی بود که جوابم رو ندادن من فرصت دادم تا دو روز که جواب بده اما جواب نداد.من هم عصبانی شدم و کلی بهش بی احترامی کردم و گفتم جوابم منفی .اونم عذر خواهی کرد.الان چند ماه میگذره ولی من توی فکرش هستم

  58. قصد ازدواج دارد ولی مشکلات زیادی بینمون هست با اینکه زمان کمی است که اشنا شدیم ولی اول خیلی ابراز علاقه میکرد و مودب بود ولی من گفتم که به خاطر مشکلات نمیشه با هم باشیم دو روزی قط رابطه بودیم و شرایط روحیش بد بود بعدش دوباره برگشتیم و کمی صمیمی تر از قبل شدیم بدون گفتنه مرزی برای رابطمون

  59. پسر که میگه صبر کن تا سال مادرم تموم بشه بعد بیام خواستگاری میشه بهش اعتماد کرد؟پسر که حضوری اونم ندیدم فقط تلفنی و تصویری صحبت کردیم میگه من تو را میخواهم بعد عکس من نشان خانواده ش داد پسندید بعد تلفن به برادرم زده گفت من خواهرت میخوام تا چند ماه دیگه میام خواستگاری ت از دستور میده این کار کن این کار نکن چه جوری بهش اعتماد کنم؟ چه سوالاتی از پسر بپرسم؟

  60. پسری که دختری رو به خانواده اش برای ازدواج معرفی کرده ولی فقط درباره مسائل جنسی صحبت میکنه نظرش چیه؟ هیچ وقتی برای شناختن نمیذاره. من ۳۹ سالمه پسر ۳۷ سالشونه. خانواده اش گفتن میاییم خواستگاری

    • سلام وقت شما بخیر کسی که قصدش ازدواج باشه بیشتر برای شناخت متقابل وقت میذاره چون براش مهمه که با چه کسی قراره بره زیر یه سقف و یه عمر زندگی کنن. کسی که با پیشنهاد ازدواج میاد جلو ولی همش حرفای جنسی میزنه پس قصدش چیزه دیگه است

  61. من با شخصی تو دنیای مجازی یا همون اینستا آشنا شدم پاییز سال ۱۴۰۰ ک واقعا پسر خوبی بنظر میاد و خانودش هم در جریانن و گفته ک منو برا زندگی وایندش میخاد و خدایی رفتارش هیچ تغییری نکرده جز اینکه ب حرف من زیاد اهمیت نمیده مثلا میگم عکست رو بهم بده میگه توهم بده و ناگفته نمونه ما تو دوتا شهر جدا از همیم اما من نمیدونم چطور ب مادرم بگم چون میترسم ک یکدفعه پشیمان بشه و آبروی من پیش خانوادم بره

  62. من سه ساله با یه پسری ک تقریبا دوسال ازم بزرگتره تورابطم،قصدمونم ازدواجه،ولی ایشون خیلی بهونه میاره،میگ اول باید برم سرکار پول داشته باشم،پدرش به اون دوتا برادراش واسه اینک کار کنن کمک کرده،ولی وقتی بهش میگم برو ب خانوادت بگو ک میخای ازدواج کنی میگه،بهم میگن باید اول کارو پول داشته باشی،بهش گفتم خب چطوریه واسه پدرت ب برادرت کمک میکنه واسه کار ولی تو نه؟میگ نمیدونم

  63. سلام وقتتون بخیر با مردی در ارتباط هستم حدود ۳ ماه و از همان ابتدا به قصد ازدواج پا پیش گذاشت ، تقریبا ۴ بار زمان برای خواستگاری داده و همگی را کنسل کرده ولی همچنان می‌گوید قصدش ازدواج است . آیا راست می‌گوید ؟؟اوایل رابطه خیلی خوبود روز دوم آشنایی مون. با هم رفتیم بیرون کلی لباس برام گرفت بهم میگفت الان اراده کنی برام آیفون ۱۳ میگیرم و من همش میگفتم نه ما که زیاد همو نمیشناسیم. من با این آقا ب سختی وارد رابطه شدم چون حس میکردم تفاهم نداریم ، چون من آدمی بودم اهل فیلم مطالعه خودسازی ولی ایشون اطلاعاتشون از دبیرستان آپدیت نشده بود. سر محبت های زیاد باهاشون راه اومدم و قبول کردم برای ازدواج. خانوادشون هم ظاهراً در جریانه ولی نمیدونم چرا هی تاریخ تعیین میکنن و نمیان ،واقعا خسته شدم حس میکردم این مورد فرق داره ولی از همه بدتر داره میشه . متاسفانه تو این مدت متوجه شدم اهل دروغ گفتن هستن و رو خیلی حرفاشون نمیمونن. از سکس زیاد میگه . من همش میگم اگه قصدت ازدواجه خب دو سه ماه صبر کن ، میگه هوو کو تا سه ماه. از آینده زیاد میگه که بچه دار شیم اسم بچم فلان چیز باشه و اینا. واقعا گیج شدم ممنون میشم راهنماییم کنید

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      از این آدم باید بترسی، آدمی که روزهای اول حاضر می شود این همه از خودش مایه بگذارد، این علائم خطر یک اختلال شخصیت خودشیفته یا مرزی هست، خرج کردنش فقط به خاطر تو نیست می خواهد خودش را نشان بدهد، فردای روزگار همین آدم ممکن هست از خریدن یک میوه مورد علاقه ات هم امتناع کند. واینکه زیاد دروغ می گوید باید خیلی بیشتر محتاط باشی و همچنین صحبت زیاد از سکس همه علائم خطر هستند.‌

  64. سلام اگه یه پسری قصد ازدواج داشته باشد نشانه هاش چیه دلیل نگاه های زیاد چیه

  65. با پسری ک قبل از من رابطه جنسی خیلی زیادی با افراد مختلفی داشته چگونه باید رفتار کنم؟!الان چهار ماهه که باهم وارد رابطه ایم و این پسر هر رابطه ای رو تجربه کرده. خب بهم میگه اولین نفری هستی که واقعا دوسش دارم و بهش حس دارم. و حتی با مامانمم حرف زده و میزنه. اصلا صحبت از ازدواج و آینده نمی‌کنه اتفاقا گفت ک من فعلا اصلا نمیخوام ازدواج کنم اما میگه من به تو حسم خیلی زیاده و تا الان با همه اینا فقط برای سکس رابطه داشتم. اما این پسر از هر لحاظ اوکی هستن و حتی مامانم قبولش داره. اما خودم از اینکه قبل از من این همه رابطه داشته ناراحتم. اما از اینکه منم فقط بخاطر سکس بخواد میترسم

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست عزیز خودت را هم یکی دیگر از همان دخترها بدان، مطمئن باش به یک یک آنها هم همین حرف را زده ، اصلا به چنین آدمی اعتماد نکن

  66. خواستگاری دارم که بدلایل مشکلات و موانعی میره میاد وسال نو که دوباره اومده باز شوخی های جنسی میکنه ودیگه عزیزی از فامیل فوت شده وباز نمیتونه بیاد جلو حال از کوجا بدونم راست میگه وبخاطر طبع گرم وخودارضایی اهل ازدواج نیس،چکار باید کرد؟میگه دنبال سروسامان دادن زندگی اشه مشکل مالی نداره ولی هربار انگار ثبات نداره. من فقط ایشون رو دوسدارم ونمیدونم فراموشش کنم

  67. دنبال یه زندگی هستم با آرامش ولی متاسفانه مرد که حرفش حرف باشه نیست میام جلو برای ازدواج بعدش جا میزنن نمیدونم دیگه چکار کنم کاش یکی معرفی می کرد منو برای یه آدم خوب خسته شدم انقدر دروغ شنیدم

  68. من چند وقته با یک پسر دوست هستیم اما نمی‌دانم که قصد ازدواج را با من داره یا نه،چندبار که حرف زدیم گفت که من ازت خوشم میاد اما میگه حالا من قصد ازدواج ندارم چون درسهایم را باید تمام کنم و اون قبلا یکی دیگه را دوست داشته اما حدودا یک ونیم سال میشه که از هم جدا شده وگفته خودش از اون دختره خبر نداره اما گفت که شنیده او نامزد کرده و این میگه که او را کاملا فراموش کرده و هیچ حسی بهش نداره اما میگه که من لیاقت ترا ندارم چون تو قبلا با کسی دوست نبودی خیلی پاکی و دیگر اینکه من حدود پنج سال ازش بزرگترم و اون دقیق خبر نداره یعنی سن منو چند بار پرسیده من نگفتم

  69. پسری باهاش ۳ ماهه هستم گفته ازدواجی نیستم شرایط ندارم ولی مشخصه دوسم داره چیکار کنم؟ میخام کات ولی نمیتونم

  70. سلام وقت بخیر حدودا ۸ روز پیش پسری اومد جلو چندبار منو دیده بود و سوالاتی راجب خودم کرد شماره تماس گرفت گفت دوست دارم باشما آشنا بشم و هدف من از رابطه ازدواج و قبل ازدواج برحال آشنایی نیاز خلاصه شماره دادم به ایشون بعد از ۴ روز به بنده پیام داد سلام وقت بخیر و احوال پرسید بنده جواب ایشون دادم خیلی خوب محترمانه منتها الان ۵ روز خبری از ایشون نشده که پاسخ منو بده درجهت احوال پرسی ذهنم مشغول چرا پیام داده ایشون اصلا و اینکه چرا جواب نمیده. چیزی که ذهن بنده را مشغول کرده این که حتی اگه ایشون سرشون هم شلوغ باشه در حد یک پیام میتونن ادامه بدن و اینکه از طریق پیامک بوده از طریق پیام رسان ها پیام ندادند

  71. آقایی بعد از یک هفته از اولین دیدار کاریمون که فقط نیم ساعت بود ازم پرسید قصد ازدواج داری؟ گفتم بستگی داره اونم شروع کرد از وضعیت مالی و اجتماعیش به تعریف کردن. منم گفتم شما چطور بعد از یک هفته از اولین دیدار نگذشته به این نتیجه رسیدی که من به درد ازدواج میخورم گفت من که نگفتم بیا فردا بریم عقد کنیم
    خواستم به این موضوع دو تایی فکر کنیم و اگر خواستی با این نیت رفت و آمد کنیم. به نطر شما در پیشنهادش صداقت داره؟

  72. دوست پسرم همیشه درباره ازدواج و بچه دار شدن حرف می‌زند نشانه چیه؟؟من بهش وابستم نمیتونم ازش جداشم اونم همین حس نسبت به من داره حتا می خواد بیاد خاستگاری همیشه حرف میکشه به بچه دار شدن و ازدواج بهش چی بگم ؟؟؟

    • بگو قصد ادامه تحصیل دارم!!?

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      اگر شما هم می توانید مسئولیت یک زندگی و فرزند را بپذیرید ، و از طرف دیگر ایشان را می شناسید و قبول دارید، اجازه بدهید خواستگاری کنند.

  73. سلام شب بخیر.من 4سال هست پسری میشناسم.و قبلا یا حتی تا پارسال هم اصلا ازش خوشم نمیومد طوری که زنگ میزد میپیچوندمش.و موقعیت شغلی عالی داره و دختر زیاد دورش هستن.من با ایشون دوست شدم ولی طوری که 2ساعت کنار هم باشیم.تنها.الان من احساس میکنم 2.3ماه عاشقش شدم و طوری که همش گریه میکنم واسش و ترس از دست دادنش رو دارم. من قبلاً ازش متنفر بودم الان بر عکس شده این دو بار آخر که همو دیدیم سری قبل یهو دقیق یادم نیست چه حرفی مطرح شد گفت پدرت جانباز گفتم آره گفت تو چند سالته بود گفتم متولد 1371. بعد من گفتم چند تا بچه اید به شوخی گفت 3تغ در اصل دو تا بچه هستن به اسم حسین و حسام .ولی به شوخی گفت یکی دیگه هست اون مدرسه می‌ره اسمش حامده.گفتم الکی گفت نه واقعا بعد گفت شوخی کردم ‌‌بعد گفت شما چی گفتم دو تا من بچه بزرگه هستم بعد یهو بی دلیل گفت عکس مامانت داری منم نشون دادم گفت داشت چی کل عکسای داداشمو دید‌.گفت بابا گفتم ندارم ولی 1اسفند تولدشه عکسش و میزارم.که وقتی عکس بایارو دید قلب فرستاد برای من. بعد اون داستان چند وقت بعد یهو پیام داد کجایی گفتم خونه گفت فلان ساعت فلان جا باش من گفتم نه اینا ولی زنگ زد دیگه منم رفتم.تپی مسیر دختر خالم زنگ زد که بعد عید خواستگاریش هست گفتم هواست و جمع کن ازدواج به حرف آسونه بی گدار به آب نزن پول اصلا واست مهم نباشه مهم اینه که همو درک کنید….گفتم قبل ازدواج مشاوره برید ببینید چی از زندگی میخواید اونم گوش میکرد ‌‌برگشتنی که داشتیم بر می‌گشتیم راجبع ورزش صحبت شد.او راجبع بوکس گفت فهمیدیم که مربی های مشترکی داشتیم که دنبالشون میکردیم.بعد یهو بحث غذا پیش اومد اینا یهو گفت تو دست پختت خوبه گفتم آره .همه تعریف میکنن.گفتم برات یه روز درست میکنم میارم گفت میدی مامانت درست می‌کنه گفتم فیلم میگیرم واست.بعد یهو گفت مامانت رابطش با خانواده شوهرش چجوریه گفتم خوبه باهم مشکلی ندارن.با جاری هاشم همینطور همو دوست دارن ‌.نمی‌دونم واقعاً اون دوستم داره و آدم به شده غیرتی که یهو بهم تیکه انداخت گوشیم نور زد .گفتم فکر کنم گوشیم زنگ خورد گفت واسه همینه گوشیت سایلنته متوجه نمیشی گچمنم برداشتم نگاه کردم دیدم کسی نیست .و حتی یهو یکبارم گوشیمو به زور از دستم گرفت چک کرد نمیدونم من دارم دیونه میشم نمی‌دونم دوستم داره منو واسه زندگی میخواد .من احساس میکنم عاشقش شدم دو سه ماه.

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست عزیز اینکه دختران زیادی دورش بودند و اینکه در رابطه دو، سه ماهه شما، شما را کنترل می کنند تا حدی که گوشی شما را چک می کنند، اینها علایم خطر یک فرد بی اعتماد هست پس مواظب باشید.

  74. پسری ک اوایل حرف ازدواج زیاد میگفت و بخاطر شرایط مالی یکسال دارم صبر میکنم و سه ماه دیگه میشه یکسال ‌‌.وقتی گفتم خاستگار دارم هیچ عکس العملی نشون نداد و کاملا بیخیال بود‌.نمیدونم چیکار کنم ترکش کنم یا تا سه ماه بازم صبر کنم تا یکسال بشه

  75. با پسري اشنا شدم حدود ٦ ماهي ميشه كه از اول قرار گذاشتيم دوستي عادي داشته باشيم اما الان چند وقتي هست كه همش ميگه كي بيام خواستگاريت يا ميگه من دوست دارم از تو بچه داشته باشم يا همين يك ماه پيش منو برد خونه خواهرش و با خواهر بزرگش و مامانش اشنا كرد و همه اينا رو به عنوان دوست گفت انجام ميدم يا من ازش به مادرم گفتم كه يه همچين دوستي دارم هر روز ازم ميپرسه مامانت راجبه من چيزي نگفت يك چيز ديگه هم كه هستش اينه كه من خالم دو هفته پيش خواستگار داشت كه همو دوست دارن بعد من به اين پسر راجبه شوهر خالم گفتم كه مثلا اخلاقش و تيپش اينا خيلي خوبه بعدش اون پسر ازم ناراحت شد كه ديگه منو دوست نداري و شروع كرد خودشو مقايسه كردن با اون كه اون چي داره كه من ندارم بعدم گفتم چرا خودتو با اون مقايسه ميكني گفت چون تو دوستش داري اما از يه طرفي هم اين پسر همش با دختراي ديگه هم قرار ميذاره اما اگه من از پسري بگم زود ناراحت ميشه و اينكه راستش منم دوسش دارم اما تا الان طوري رفتار كردم كه نفهمه به نظر شما منو دوست داره يا نه و اينكه چند روز پيش يه متني ديديم كه نوشته بود چن خوبه كسي كه روش كراش داري عاشقت باشه من گفتم راس ميگه و ايشون برگشت گفت حالا برعكسشو فك كن روش كراش داشته باشي اما اون دوست نداشته باشه و اينكه همش بهم ميگه خيلي دوست دارم اما بد برداشت نكن ممنون ميشم كمكم كنين كه اين شخص دوستم داره يا نه؟

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      به فکر دوست داشتن یا نداشتن کسی که مرتب قرار و مدار با آدم های مختلف دارد نباشید، همچنین فردی که دائم خودش را مقایسه می کند. همچنین بهتر است خودتان را دقیق بشناسید که مشکل شما چیست که دنبال دوست داشتن چنین آدمی هستید.

  76. سلام وقتتون بخیر. من اصلا اهل دوست پسر و این رابطه های سطحی نیستم. و دختری 35 ساله هستم و دنبال این برنامه ها نیستم. پارسال. به همراه مادرم به مطب دندان پزشکی مراجعه کردم و حین کار روی دندونم احساس کردم که آرنج آقای دکتر روی سینه هام بود. و تو چشمام خیره شدن و موقع رفتن هم براندازم کردن و گفتن دوباره بیا اینجا. جلسات بعد هم به همین شکل. تو اینستا فالوشون کردم و هر سوالی که به صورت رسمی میپرسیدم خیلی صمیمی جواب میدادن ولی من باهاشون صمیمی نمیشدم. همه استوری های منو نگاه میکنن. امسال خواستم برم دندون پزشکی ولی گفتم دیگه مطب اقای دکتر نمیرم ولی مامانم گفتن کار آقای دکتر خوبه… و روم نشد که به مامانم بگم دلیل نرفتنم به مطب دکتر رو. بنابراین دوباره رفتم آقای دکتر دوباره حین روکش دندونم دستشونو گذاشتن رو سینم خواستم اعتراض کنم گفتم شاید دکتر بگن توهم میزنی من کاری نکردم و آبروم بره بنابراین سکوت کردم. دستیار دکتر متوجه نگاه های دکتر به من شد و هر بار که برای مراحل روکش دندونم به مطبشون مراجعه میکردم رفتار بدی باهام داشتن که من تو دایرکت اینستا به دکتر گفتم و دکتر گفتن ما شما رو خیلی دوست داریم اینجا کسی قصد تخریب کسی رو نداره و… و جلسه آخری که به مطب مراجعه کردم دکتر جلوی دستیارشون از من دفاع کردن. ولی چیزی که ذهن منو درگیر میکنه اینه که دلیل رفتارهای آقای دکتر چی میتونه باشه چند بار خواستم از دکتر بپرسم رووم نشد. به نظر شما بپرسم ازشون یا نه؟

    • یعنی واقعا نمیدونین چرا اینکار میکنه

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      متاسفانه ایشان فردی بودند که اخلاق پزشکی را زیر پا گذاشتید، اگر واقعا قصد ازدواج داشتند از راه دیگری وارد می شدند نه اینکه بار اول شما را لمس کنند، دیگر به هیچ وجه ایشان را پیگیری نکنید. و به شدت از چنین دکتر های بیماری دوری کنید.

  77. سلام. دخترم، ۳۰ سالمه، کارشناسی ارشد دارم.چند وقت پیش داخل گروهای ازدواج فرم فرستادم؛ خیلی موارد پیش اومد که همه برای سکس میخواستن البته به خیال خودشون قصد ازدواج داشتن و قبول نکردم. الان حدود دو هفته است با یه آقای ۳۸ ساله آشنا شدم ایشون دکتری مدیریت آموزشی دارن، معلم مشاور هستن و ساکن شمال هستن، من غرب کشور، رابطمون به نظر خودم خیلی خوب پیش رفت، ایشون مرتب تماس میگرفتن و سوالات جدی میپرسیدن طوری که بعد از یک هفته یک کشش عاطفی بینمون بوجود اومد و ایشون گفتن تا ۱۵ روز دیگه به دیدن من میان، اما متاسفانه سه روز پیش بحث رابطه جنسی بین حرفامون پیش اومد و ایشون گفتن چون دوستت دارم دلم میخواد این حرفها رو بزنم. من هم مقاومت کردم و گفتم الان وقتش نیست و نباید بگی و ایشون گفتن چون اطاعت نمیکنی ناراحت شدن و فورا شب بخیر گفتن. نه من و نه ایشون تقریبا ۳ روزه هیچ پیام و تماسی با هم نداشتیم. من به هیچ وجه پیش قدم نمیشم چون احساس کردم چرا کسی که اینقدر تحصیل کرده است بخاطر همچین چیز پیش پا افتاده ای باید ناراحت بشه. نمیدونم الان چکار باید بکنم. میتونم پیش بینی کنم اگر ایشون ارتباط رو از سر بگیرن حتما میپرسن چرا خبری از ایشون نگرفتم و نمیدونم چه جوابی بدم چون مثل پسرهای دیگه احتمالا به دوست داشتن ربطش میده؛ و یک نگرانی که دارم اینه که خودشون گفتن در طول روز دو ساعت توی کافه قلیون میکشن و ممکنه شب ساعت ۱۰ بیان خونه، و اینکه کلا در این مواقع که حرف جنسی پیش میاد بجز مقاومت نمیدونم چکار کنم. آیا من مشکل دارم؟ به نظرم نمیتونم تا وقتی پسرها این حرفها رو پیش میکشن دلم راضی بشه ارتباط رو باهاشون ادامه بدم. اگه فقط هدف از ازدواج همین رابطه جنسیه دلم میخواد هیچ ازدواج نکنم. من خودم هم نیاز جنسی زیادی دارم اما وقتی میبینم هدف ازدواج فقط همین باشه ناامید میشم. واقعا چکار باید کرد.

  78. من مدتیه با اقایی اشنا شدم که گفتن قصد ازدواج ندارن و فقط باهم دوست باشیم واصلا از من رابطه جنسی نمیخواد فقط در حد یه بوس هستیم این اقا شرایط خیلی خوبی داره یعنی میتونه ازدواج کنه از من خیلی خوشش میاد ولی نمیدونم چرا قصدش ازدواج نیس ولی من دوست دارم باهاش ازدواج کنم

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      احتمالا مشکلی دارند که فقط خودشان می دانند و نمی خواهند ازدواج کنند.

  79. من هفت ماهه که با یک پسر۲۱ساله تو رابطه هستم و اون مدام راجب آینده و بچه و زندگی مشترکمون با من صحبت میکنه اما تقریبا همه ی دیدار هایِ ما به رابطه جنسی می رسه و گاهی وقتا هم ازش بی توجهی میبینم قصد این پسر از با من بودن چیه؟و اینکه من باید چیکار کنم؟

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      ممکن هست ایشان قصد ازدواج داشته باشند اما شما خیلی زود وارد رابطه شدید. فرض کنید قصد ازدواج دارند نباید ابتدا ایشان را کامل می شناختید؟ شخصیتش، روابطش با خانواده و دوستان و روابط والدینش با همدیگر و با فرزندانش ؟

  80. من مدتی هست با کسی برای اشنایی ازدواج وارد رابطه شدم
    و الان نزدیک دوماه از این داستان میگذره. من مدتی هست با کسی برای اشنایی ازدواج وارد رابطه شدم
    و الان نزدیک دوماه از این داستان میگذره
    و جدیدا ایشون به این اصرار دارن چرا با من راحت نیستی و مسائل جنسی و حرفای اینجوری رو با خجالت میگی و راحت بیان نمیکنی و الان جدیدا میکه تو چه کاری برای من مگ میکنی من سکس چت میخام و الان احساساتی بهم دست داده ولی تو کاری برام نمیکنی و من الان دچار این حس شدم که حس علاقه ی واقعی ای وجود نداشته باشه و هوس باشه بیشتر و واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم منم در رایطه با درخواست ایشون گفتم از تو بعیده این حرف و الان قهر کردن و کفتن به شوخی میرم سراغ یکی دیکه اصلا و الان قهر کردن و معتقدن من کاری براظ نمیکنم و بهم گفتن تو ک هیچی من هیچ فکری و حسابی دیگه روت ندارم ممنون میشم راهنمایی کنید

    • سلام دوست عزیز ببینید میتونید بهشون بگید خیر من فقط در قالب تعهد میتونم اقدام به همچین عملی کنم .چه تضمینی وجود داره که ایشون بعد از سکس یا سکس چت با شما ارتباطشون رو ادامه بدن بگید در وقتش و در چارچوب اقدام به همکاری می کنید در غیر اینصورت اقدام نکنید که ممکنه آسیب ببینید

  81. من این چند ماهه با یه پسری دوست شدم که منو واسه ازدواج میخواد تموم خونوادش هم در جریانن مادره پسره یا مادرم در حرف زد گفت که بیایم خونتون با همسرتون حرف بزنیم مادرمم گفت چند ماه دیگه بیاین اونام قبول کردن بعد هر روز مادر پسره بهم زنگ و پیام میده احوالمو میپرسه پدرشم یه باز بهم زنگ زده حالمو پرسیده بعد پسره الان بهم میگه باید بیای سکس انجام بدیم من هم راضی نیستم هر روز به پسره میگم خوشم از این کارا نمیاد میگه باید خوشت بیاد تو آخرش مال خودمی من میخوام بیام خواستگاریت بعد هر روز اصرار میکنه بیا سکس منم با مادرش حرف زدم مادرش گفت با پسرم حرف میزنم ببینم چه مرگشه بعد با پسرش حرف زد گفت که پسرم گفته مامان این دختر میخواد بشه مال خودم چرا باهاش سکس نکنم آخه…بعد پسره میگه منو تو میشیم ماله هم باید سکس انجام بدی بعد میگه تو تا حالا هر کاری که گفتی من برات انجام دادم نه نگفتم رو حرفت حرف نزدم الانم تو باید رو حرفم حرف نزنی به قولم بکنی بعد من الان موندم چی کار کنم بعد هر روز خدا با من در مورد سکس حرف میزنه تو رو خدا اگه میشه الان کمکم کنید یه راه حلی بزارید جلو پام چی کار کنم من

    • متاسفانه بسیاری از دختران دچار خودفریبی می شوند. پسری که آمادگی روانی برای ازدواج را ندارد و تنها معیارش برای ازدواج سکس و مسایل جنسی است، قطعا با هر دختری ازدواج کند با شکست روبرو می شود. اینکه پدر و مادر پسر در جریان آشنایی شما هستند، تضمینی بر ازدواج نیست. بسیاری از پسرها چون شرایط ازدواج را ندارند از طرفی نمی توانند نیاز جنسی خود را کنترل کنند، از طریق خواستگاری رفتن مدتی با یک دختر رابطه جنسی برقرار می کنند و پس از مدتی به راحتی به پدر و مادر خود می گویند دختر مناسبی نبود، پاکدامن نبود و به راحتی به رابطه پایان می دهند. در این بین دختر آسیب فراوانی می بیند و اعتمادش به مردان و ازدواج را از دست می دهد. دختران بسیاری در اثر این تجربه تلخ هرگز نتوانستند به هیچ مردی اعتماد کنند و فرصت ازدواج را برای همیشه از دست دادند.

      • سلام علیکم من دختری معلول جسمی حرکتی ۲۱سالمه یه دو هفته میشه یه آقای پیام میدن تلگرام بهم بهشون گفتم مزاحم نشین ولی میگه مزاحم نیستم و اینا یه فرصت بهم بده بلاک نکن منو بهش گفتم پیوی منو اکجا اوردین میگه قبلا تو یه گروهی بودین منم عضد گروه بودم دیدم شما پیام دادین ک مشهد منم از اونجا پیوی شما و ذخیره کردم چن وقته میخوام پیام بدم ولی عقلم میگف میخوای چرا پیام بدی اگ نشد چی دیگه رو پروفایلم عکس حرم حضرت ابوالفضله اینو دیده و گفت وقتی دیدم دلمو ب دریا زدم گفتم آقا هرچی صلاحه هرچی باد آباد و اینا منم دیدم درست حرفش بهش گفتم خب برای چی میگه هم زبون میخوام واینا بعد از شرایط جسمی بهش گفتم اولش گفت زبونم قاصره و متاسفم برا خودمو و بقیه ک به یه دیده شما رو نگا میکنن و.. بعد این یه کم دیگه صحبت کردیم البته من بیشتر جواب پیاماش میدادم بعد گفت منو چطور شخصیتی میبینی و اینا گفتم مهربان شنونده خوب و انسان با شخصیت گفت ممنون لطف داری شخصیت منم از نظر اون یه دختر محجوب انسان دوست و مهربانه الانم میگه منو به عنوان یه همدل هم راه و قبول میکنی منم نمیدونم چی بگم خودم قصدم از این رابطه جدی نیست ولی الان پیشنهاد داده منم نمیدونم چی کار کنم لطفا راهنمایی کنید استخارع گرفتم گفت مورد خوبی هست و خیره

  82. من حدود۳ ماه ونیم دوست شدم اولش اومد گفت ازت خوشم اومدومیخوام باهات ازدواج کنم بعد یک هفته گفت خانواده ام‌میگه که باید با فامیل ازدواج کنی نه غریبه منم بحثم شد تو که میدونستی خانواده ات قبول نمیکنه بیخود کردی اومدی جلو باز ادامه داشت تا۳ هفته پیش گفتم خواستگار دارم میخوام جواب بله بدم ودیگه کار به تو هم ندارم ولش کردم جوابشو نمیدادم وسرد بودم میگفت بیا ببینمت بهونه میوردم تا هفته پیش رفتم پیشش و‌گفت که خواستگارت چی شد تو که خواستی جواب بله بدی گفتم کسی دیگه رو میخوام واسرار کرد کیه گفتم خودت بعد گفت حاضری زنم بشی گفتم آره چرا که نه اون موقع خانواده ات چی میشه که راضی نیستن گفت مشکلی نیست که حل نشه بعدش دوباره ۳روز پیش رفتم پیشش سرما خورده بود براش سوپ درست کردم ودرحد توانم توصیه بهش کردم بعد دیروز بهش زنگ زدم خاموش بود امروز بهش زنگ زدم گفت که بهترم و زنگ زد متوجه نشدم قبل اینکه پیاماش بخونم جواب نداد بعد پیاماش خوندم که گفت میخوام تنها باشم وفکر بد نکن مراقب خودت باش خدانگهدار
    میخوام بدونم این پیامش یعنی قصد رفتن داره که خودمو سبک نکنم و اسرارش نکنم یا میخواد فکر کنه ار کجا متوجه پیامش بشم

  83. چند ماه هست با ی آقایی آشنا شدم که ایشون دو سال ازم کوچیکتره ، ابراز علاقه کلامی نکردن ولی با نگاه زیاد این کار رو کردن، دیشب ازم در مورد اینکه سر کار میرم یا نه , رشته تحصیلیم چی هست و سوال کردند. واقعیت خجالت کشیدم واسه چی می پرسن این سوال ها رو. الان می‌خوام بدونم بنظر شما ،هدف از این سوال ها بیشتر چی می‌تونه باشه؟ آقا قصد ازدواج داره؟

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      قصد ازدواج داشتن پروسه طولانی دارد تا با هم گفتگو نکنید از کجا می شود تشخیص داد قصد ازدواج دارند یا قصد دیگری؟

  84. سلام .ی سوال داشتم ی پسر باشه خیلی دوست داره مدام پیگیرته ولی از اول گفته باهم باشیم ولی فکر نکنم هیچ وقت ازدواج کنم کلا،این خب ینی چی واقعا عشق وجودداره؟چطوری برخورد کنیم

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      وارد رابطه با کسی که تعهدی در رابطه اش ندارد، نشوید، عشق با تعهد در کنار هم معنی می دهند.

  85. سلام وقت بخیر یه مردی که دختری را دوست دارد وقتی میگوید اگر ما نتوانیم ازدواج کنیم تو ناراحت میشوی هدفش چیست

  86. سلام . من یک دختر 35ساله هستم قبلا تو شرکت کاری میکردم که با یک آقا 44ساله مجرد آشنا شدم . ایشون از طریق مدیر اون شرکت که دوست صمیمی بود اجازه گرفت که با من تلفنی صحبت کنه اولش خواست که باهم آشنا و بجا خانواده هامون دعوت کند و آشنا بشیم اما من در شرایط بدی بودم چون برادرم درگیر طلاق بود و خانواده ام درگیر بود من گفتم ممنون . دیگه ادامه ندادم . و از یک طرف خانواده من و خود من سنتی زندگی میکنیم .باز مدتی باز از طریق اینستا بهم پیام داد که دوست پسر یا نامزد داری من گفتم نه و ایشون کلیپ عاشقانه ارسال میکرد . من چون زیاد این سبک تو خانواده خودم نبوده گارد میگرفتم . اما ایشون از مدیرم پیگیر بودن . تا زمانیکه پدر و مادرم پارسال فوت کردند باز تو اینستا حرفهایی بابت اینکه غصه نخور و دلداری ارسال میکرد . اینم بگم از نظر ظاهر آدم با شخصیت هست و دوستانش در جریان هستم و خانواده اش به جورایی از طریق مدیر م اطلاعاتی دارم . حال باز آمده که تو دوست پسر نداری منبع ایشون گفتم من اهل دوست پسر نیستم . بمن گفتندشما احساسی هستی بهتر دوست نشی بعد همون ادامه مکالمه اینستا بمن گفتند زندگی سنتی داری من بهشون گفتم واضح صحبت کن من متوجه نمیشم . وقتی با خواهر بزرگترم در میان گذاشتم ایشون بمن گفتند اگر قصد ازدواج هست خوب بگه و آشنایی انجام بشه واگر باهم اوکی بودید ازدواج در غیر اینصورت فقط دوستی وقت گذرانی نمیشه . من ماندم که نمیدانم آیا بپرسم قصدو هدفت چیه .از یک طرف دوست ندارم فکر کنه من مشتاق ازدواجم یکی پیدا شده . از یکی میپرسم این شرایط میگه مقبول اول دوستی که ببینه طرف مقابل چه جور آدمی که من از طرف پرسیدم تا حالا دوست دختر داشتی ایشون گفت بله زیاد

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      اگر شما هم به ایشان تمایلی دارید باید از قصد و هدف ایشان مطلع شوید، پس زمانی را برای گفتگو در نظر بگیرید. اگر قصد جدی دارند، شما هر چقدر هم سنتی باشید لازم هست کاملا شخصیت ایشان را بشناسید، خانواده ایشان و کودکی ایشان را وا کاوی کنید و همچنین نوع و چگونگی ارتباط با دوست دختراش که اگر زیاد بودند حتما جای بررسی بیشتر هست.

  87. باسلام من مدت ٥سال هست كه بايه نفر آقاهمكارهستم . ايشون قبلا بايه نفر ديگه درارتباط بودن وچون قصدازدواج نداشتن ازهم جداشدن. وتنها علاقشون رو به من نشون ميدادن وهمش از آينده، ازبچه ، واز خانواده حرف ميزدن، ولي بنده هيچ علاقه اي له ايشون نداشتم چون ازتمام خصوصياتشون خبر داشتم هيچ اميدي به زندگي باايشون نداشتم اماالان مدت يك هفته هست كه ازدواج كردن و الان ازاين قضيه خيلي ناراحتم، حتي نميتونم باهاشون صحبت كنم چون اذيت ميشم به نظر شما چيكار ميشه كرد؟

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      باید بپذیرید به هر حال شما خودتان نخواستید، باید با تمام وجود با ناراحتی و غم خود مواجه شوید و دست به کار خاصی نزنید.‌

  88. سلام. ایشان اکنون متاهل هستند و باید تمرکزشون بر روی توجه به همسر شون باشه. شما هم بهتر است وقت خود را بر روی یک رابطه بی سرانجام تلف نکنید.

  89. سلام خسته نباشید دوستم ۱۵ سالش است و دوست پسرش ۱۸ او با دوست پسرم رابطه جنسی داشته و الان نگران ک پسره ولش کنه پسره هم مثل اینکه دوستش داره و میگه هدف من تو زندگی ازدواج با تو هست مامان پسره هم دوستمو میشناسه و الان ۶ ماه هست ک باهم هستن

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست شما خیلی زود وارد رابطه شدند که خودش می تواند علل مختلف داشته باشد: ۱. آیا دوست شما خویشتن داری لازم را نداشته، یعنی پدر و مادرش در کودکی به هر خواسته اش تن دادند.۲. دوست شما محبت و حمایت کافی را از خانواده اش دریافت کرده است؟ ۳. ثبات و امنیت در خانواده شان حاکم بوده، پدر و مادرش با هم دعوا و درگیری و قهر و جدایی هایی نداشته اند؟
      اکنون پسر ادعا می کند که قصدش جدی هست، اگر نیاز های دو طرف در رابطه برطرف می شود، یعنی هر دو طرف احترام همدیگر را دارند، همدیگر را دوست دارند، ثبات و آرامش در رابطه شان دارند، به استقلال همدیگر احترام می گذارند، راحت کنار هم از احساسات و نیازهایشان می گویند ، اگر چنین شرایطی حاکم هست اما دوست شما باز هم شک می کند و بی اعتماد است باید گذشته خودش را واکاوی کند، رابطه پدر و مادر خودش و رابطه پدر و مادرش با خودش ، احتمالا یا پدر و مادر در کودکی مورد آزار و اذیت جسمی، جنسی یا کلامی قرار دادند، یا پدر و مادر با هم جنگ و گریز داشتند یا از هم به دلایلی جدا شدند، یا به همدیگر خیانت کردند، یا پدر و مادر چند بار ازدواج کردند. اگر پسر هم قصدشان جدی هست دوست شما به خاطر ترس و بی اعتمادی ممکن است چنان رفتار کند که باور خودش تایید شود.
      البته چون سن هر دو کم هست به دلایل مختلف مثلا عدم موافقت خانواده ها ممکن هست رابطه به سرانجام نرسد.

  90. میخواستم بپرسم مثلا دختری که ۱۷سال داره با مردی که ۳۲سال داره رابطه خواهر و برادری داشته باشن ولی صمیمی و از هر لحظه همدیگه خبر داشته باشن قربون صدقه همم برن نشانه اینا چی هست؟

    • دقیقا سوال منم همینه آیا کار خبی نیست؟

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      به نظر شما این یک رابطه سالمی هست؟ خواهر و برادر حد و مرز خاص خودشان را دارند و دو تا نا محرم هر چقدر هم ادعا کنند رابطه شان خواهر و برادری هست باید حد و مرز مشخصی داشته باشند، اگر افراط کنند رابطه خواهر و برادری نیست. یا اگر واقعا احساس می کنند خواهر و برادری هست اما مرز صمیمیت را تشخیص نمی دهند حتما باید به اختلال شخصیت نمایشی یک طرف شک کرد.

  91. با یه پسری ۱ماه درارتباط هستم ،اولایل رابطمون بین حرفاش درمورد سردی یا گرمی من میپرسید،بعدهم من بهش گفته بودم اگ واس خوش گذرونی اومدی به من پیام نده،گف نه ،میپرسیدم قصدت چیه میگف خودت قصدت چیه منم گفتم اگ مناسب هم بودیم ازدواج کنیم ولی اینو نگف به من اما بعصی وقتا یه اشاره هایی به خواستگاری میکرد که اگ مناسب بودیم میام،دفعه اول ک دیدمش دستش اورد روی پاهام منم حساسیت نشون دادم میگف هواسم نبود و عادتمه ایطورکنم.دفعه دوم هم بوس و بغلم کرد بعدهم اومد روی من ،بعدهم بعصی وقتا بین چت ها شوخی های جنسی میکرد وقتی میگفتم نکن بدم میاد میگف من عادت کسی ک از چیزی خوشش نمیاد بیشتررتکرارکنم،رفعه بعد ک دیدمش دستش میذاش روی سینه هام بعد هم اروم اروم اورد داخلش و سینه هامو لمس کرد و لب گرف،خلاصه حرفای جنسی یه اشاره ای بهش میکنه و میگه بیا باهم سکس کنیم و میگه واسم بخورش و…

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست عزیز سعی کنید از این فرد فاصله بگیرید، کسی که خویشتن داری ندارد و بلافاصله وارد رابطه صمیمانه می شود، شخصیت این فرد جای بسیار شک و شبهه دارد. ممکن هست ایشان اختلال جنسی داشته باشند. ممکن هست یک شخصیت نمایشی یا مرزی باشند که به این سرعت وارد رابطه صمیمانه می شوند.

  92. سلام…خسته نباشید ..من به دختری علاقمند شدم که قصد ازدواج با ایشون رو دارم و بهشون هم گفته ام وولی چند باری که باهم صحبت کردیم ایشون گفتند که اول باید کارم درست بشه تا بعد با هم صحبت کنیم الان نزدیک یکی دو ماه از ایشون هیچ خبری ندارم یعنی ارتباطی ندارم ….به نظرتون ارتباطم رو حفظ کنم یا هر وقت کارم درست شد …واز طرفی خودم به ارتباط تلفنی و غیره رو زیاد دوست ندارم به خاطر مسایل شرعیش لطفا راهنماییم کنید.

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      شما کاملا قطع ارتباط نکنید که فکر کنند منصرف شدید، هر از گاهی احوالی بپرسید و مطلبی، کلیپی رد وبدل کنید.‌

  93. سلام.انگار خواست خدا بود ک من امشب با کانال شما اشنابشم.خیلی حالم بده لطفا راهنماییم کنید.من حدود ۹ ماه هست با پسری اشنا شدم ک اوایل حتی تا ۴ ماه پیش فک میکردم واقعا عاشقمه.ولی الان نه.۴ ماه هست زیاد بینمون بحث پیش میاد و اکثر بحث هایی که پیش میاد بخاطر فراموش کاری ایشون هست که مدام یادش میره من رو چه چیزایی حساسم و منو ازار میده و مدام تکرار پشت تکرار.انا چیزی که الان یه جورایی باعث جدایی ما شده مسله ای هست که ۱۰ روزه پیش اومده
    مشکل اینجاست زمانی که من با این اقا اشنا شدم از معیارها و ملاکم واسه ازدواج تا حدودی مطلع بودم واسه همین زمانی که ایشون برنامه بعداز عقدو گفتن که قصد دارند برن خارج از کشور و اونجا مشغول به کشاورزی بشن، تا اینجا من کلی استقبال کردم از پیشنهادشون ولی از اونجایی که ایشون مربی یه رشته رزمی هستن و منم از سلایق خودم خبر داشتم همون جلسه اول مستقیم از ایشون پرسیدم که ایا جز کار کشاورزی میخوای اونجا کار مربی گری هم انجام بدی یا نه ((چون من با این قسمت مخالف بودم بنا به دلایل شخصی و فقط با کار کشاورزی موافق بودم))ایشون همون ۹ ماه میش به صراحت گفتن خیر و من برنامم فقط روی کار کشاورزی هست.اما الان ده روزه میگه زندگی بالا پایین داره و ادم از فرداش خبر نداره و احتمال ./.۱ هست که اگه کشاورزی به مشکل خورد بخوام مربی گری کنم.گفتم این ی درصدو بکن صفر چون من بهت گفتم از روز اول و الان ته نامردیه که حساسیت منو میدونی و بعد ۹ ماه داری ازین احتمال با من حرف میزنی.اونم میگه سخت نیست یا قبول کن با من بمون یا میتونی قبول نکنی.ضمنا ایشون ۷ ماه پیش اومدن خواستگاری من و بعد ازون قرار شد که بعد محرم صفر بیاد عقد کنیم که مشکل مالی رو بهونه کرد.و با وجودی که پدرش ۱۰۰ ملیون بهش چک داده که برج ۱۱ پاس میشه هیچ اقدامی نکردن.

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست عزیز وقتی دختر و پسر وارد رابطه می شوند و بخصوص عاشق می شوند نمی توانند به ابعاد مختلف مسئله فکر کنند، معمولا تا شش ماه چشم و گوششان بسته هست، ترشح هورمون اوکسی توسین فرد را خیلی عاشق و بامحبت و گرمی و صمیمی نشان می دهد، بعد از این مدت میزان هورمون کم می شود هیجانات تا حدی تحت کنترل قرار می گیرند و عقل و منطق بالا می آید، اگر چالش های شما زیادند و نیازهای همدیگر که شامل این موارد هست: ۱. دلبستگی ایمن: نیاز به محبت، امنیت، ثبات و پذیرش ۲. نیاز به استقلال ۳. آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم ۴. خودانگیختگی و تفریح و ۵. محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری، نادیده گرفته می شود شما نیاز به تفکر و بازبینی در رابطه خود دارید. اما اگر شما خودتان اصرار بر یک مسئله دارید و احتمال یک درصد شکست را در یک رشته یا کار نمی پذیرید خودتان ذهن انعطاف ناپذیری دارید و باید به مسئله خودتان بیشتر فکر کنید که چه چیزی باعث انعطاف ناپذیری شما شده و چطور می توانید خودتان را متعادل کنید.

  94. من با پسری نزدیک ب یک ماهه دوستم از طریق اینستا باهم دوست شدیم گف ازت خوشم اومد اینا باهم رفتیم بیرون من 17و ایشون 23سالشع بنظر پسر خوبی میاد. یه بار باهم رفتیم کافه یه بارم الاچق ک شبیه یه کلبه کوچیک بود گفت ازت خیلی خوشم اومد کیوتی رفتارتم دوس دارم اینا دو روز پیش ک رفتیم بیرون هر کاری میخاست کنه اجازه میگرفت مثلا میگف میشه بوست کنم اینا گف میپرسم چون نمیخام از دستت بدم بعد مدت ها به کسی همچین حسی دارم خودم نمیدونم چرا شب یلدا تولدشه گف ارزوم اینه ک کنار هم باشیم بغلت کنم اینا بعد من خودم بحث رابطه جنسی اوردم وسط گفتم من این موضوع نمیتونم گفت اگه نخوای نه بهت خیانت میکنم ن ولت میکنم میل خودته بیشتر اوقات راجب اینده حرف میزنه میگه مثلا اگه بچه دار بشیم مژه هاش پرواز میکنه اینا چون مژه هردومون بلنده بهش گفتم ک از ازدواج خوشم نمیاد گف خب اگه من بیام خاستگاریتو اینا چی نمیدونم طرف قصدش ازدواج است یا قصد سو استفاده دارد؟

  95. من تا به حال با پسری وارد رابطه نشدم و ۲۱سالمه سه ماه قبل همکلاسیم که ۲۲سالش هست مدام بهم پیام میداد و جزوه میخواست چند بار بلاکش کردم ولی ایشون خیلی سمج بودن و رابطه ما شروع شد من تو این مدت خیلی بهشون بی احترامی کردم و چند بار هم بلاکش کردم ولی ایشون تو این خیلیییییییی برخورد خوبی با من داشتن و این برام خیلی عجیب بود و خیلی هم قسم میخورن که منو دوست دارن و میگن عاشق من شدن و همچین حسی رو نسبت به کسی نداشتن ما تو این مدت چندین بار با هم بیرون رفتیم و من روز به روز به ایشون وابسته تر میشم دیروز تو ماشین شروع کردن به معاشقه با من و من خیلی حس بدی دارم نسبت به ایشون الان.
    من بعد از دوماه دوستی با دوست پسرم رابطه داشتم (دخول نبود )این موضوع منو خیلی نگران کرده چون این پسر ادعا داشتن که خیلی منو دوست دارن. من خیلی حس بدی داشتم دیروز و واقعا حالم ازش بهم خورد بنظرتون این رابطه رو ادامه بدم ؟؟از دیروز هم هی زنگ میزنه و پیام میده که من عاشقتم و بدون تو نمیتونم واین چرتوپرتا و اگر ایشون منو دوست داشتن و قصدشون جدی بود این کار رو نمی‌کردن بنظرتون رابطه م رو باهاش قطع کنم ؟

  96. من دختر ۱۸ ساله هستم و دوست پسرم ۱۹ساله که از طریق مجازی باهم اشنا شدیم همشهری هستیم دو هفته فقط چت میکردیم و تصویری همدیگه رو میدیدم و خیلی اصرار کرد که بیام محل کارش که منو ببینه و من قبول کردم من دختر حجابی هستم و اولین بار که دیدمش عاشقش شدم و دوباره که رفتم مغازه اش منو بوسید ۶ ماه که شد باهم هستیم بعد ۶ماه بهم گفت میخوام باشما با یه موضوعی حرف بزنم و گفت تو خیلی بهم حس میدی حسم بهت خیلی قویه و گفت بزار بریم بیرون منم قبول کردم برا اولین بار که رفتیم باهم عکس دوتای زدیم منو بغل کرد و بوسید بعد چند هفته بهم گفت من بهت حس دارم باید بهت نزدیک بشم من راضی نشدم و تهدیدم کرد باعکسام منم ترسیدم و قبول کردم با من رابطه جنسی شد و یک سال باهم رابطه جنسی بینمون بود بعد چند ماه کات کردیم و الان برگشتیم به هم الان میگه بیا باهم رابطه جنسی داشته باشیم من کوچیک بودم و کور شدم باهاش رابطه جنسی داشته ام و من خیلی الان پشیمونم ولی نمیدونم چکار کنم نمیخوام از دستم بره من نیتم باهاش ازدواجه من نیت بدی ندارم و الان اومده میگه بزار باهم سکس کنیم و واقعا الان پشیمونم. و اینکه هیچوقت نمیخوام بره ازم چون بدجور عاشقشم و وابستش شدم

    • عین من شدیییی راهش چیخ???????

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      دوست عزیز شما خیلی زود وارد رابطه صمیمانه شدید، باید خویشتن داری می کردید و ابعاد مختلف شخصیت او را می شناختید، از اهداف و برنامه های آینده اش مطلع می شدید، روابطش با خانواده و دیگران را واکاوی می کردید، خانواده اش را کامل می شناختید و از نوع روابطشان مطلع می شدید و بعد وارد رابطه می شدید، الان به نظر خودتان کسی که به خاطر ارضا نیاز جنسی خودش شما را تهدید می کند فرد قابل اعتمادی هست؟
      به وابستگی خودتان هم توجه کنید آیا فقط نیاز جنسی شما را به سمت ایشان می کشاند؟ کدام نیاز شما در این رابطه برطرف می شود؟ کدام نیاز شما نادیده گرفته می شود؟ مشکل خودتان چه بوده که نتوانستید به ایشان نه بگویید و قبل از شناخت وارد رابطه شدید؟

  97. من بایه اقایی رابطه دارم.27سالمه…ایشونم هم سن خودم هستن…قصدشون ازدواجه و قراره بیان خواستگاری ولی خیلی بحث جنسی میکنن و کلا ذهنشون درگیر مسایل جنسی هستش…منم خوشم نمیاد و حس میکنم فقط هدفشون رابطه است…چندبار سراین موضوع بحث داشتیم و ایشون قول دادن رفعش کنن اما نشده…منم باهاشون قطع ارتباط کردم…ولی باز پیام میدن وزنگ میزنن
    نمیدونم چیکارکنم؟

    • سلام دوست عزیز به نظر من اون قصد ازدواج نداره

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      کسی که مسائل جنسی اولویت اولش هست به نحوی که نمی تواند به مسائل دیگر بپردازد یا شرایط شما را در نظر بگیرد، مناسب ازدواج نیست. احتمال دارد یک بیمار جنسی باشد که حتی نتواند به یک رابطه پایبند باشد.

    • بیان مسائل جنسی هم طبیعیه اشکال نداره همه جوانب مثل اخلاق و پایبندی به زندگی و خانواده و … رو هم در نظر بگیرید بعد تصمیم بگیرید.

  98. سلام دوست عزیز. شما گرفتار مشکلات فراوانی در این رابطه شدیده اید. وسوسه ها و حس لذت جویی درست شبیه به یک باتلاق انسان را به مرور در خود فرو می بلعد. چیزی که بنده در صحبت های شما متوجه شدم، نشانه ای از آمادگی برای ازدواج در هیچ یک ندیدم.
    هیچ انگیزه و اراده ای برای ازدواج دیده نشد. دختری که برای رهایی از مشکلات درونی و پسری که برای ارضای نیازهای جنسی و عقده های درونی وارد یک رابطه ناسالم شده اند.
    شما نمی توانید از یک رابطه اشتباه توقع ازدواج موفق داشت. شما می بایست خیلی زودتر، به مطالعه و گرفتن کمک از مشاور اقدام می کردید. متاسفانه این نوع دوستی ها بعد از قطع رابطه آسیبهای روحی برای دختر به همراه دارد.
    شما باید خیلی زود تکلیف خود و این رابطه را مشخص کنید. چون با مرور زمان، نه میل جنسی پسر کاهش می یابد، نه تمایلی برای ازدواج برای این پسر ایجاد می شود.
    در پایان باید اشاره نمود، قرار نیست هر دوستی به ازدواج ختم شود. هدف از دوستی قبل از ازدواج شناخت و آگاهی از خصوصیات اخلاقی و شخصیت طرف مقابل است. ممکن است شما قبل از ازدواج با چند نفر آشنا شوید تا سرانجام گزینه مناسبی برای ازدواج پیدا کنید. اگر این دوستی طولانی مدات قبل از ازدواج ادامه یابد، چیزی جز وابستگی عاطفی، بلاتکلیفی، تردید، پشیمانی و از دست دادن عمر و فرصت ازدواج به همراه نخواهد داشت.

  99. سلام خسته نباشید.دوسال و خورده ای که توی رابطم . بعد از گذشت یه سال خودم خواستم که رابطه یذره جلو ببرم اینم بگم قصد دوست پسرم ازدواجه ولی به دلیل یسری شرایط فعلا کنسله. من مقالتونو خوندم مخصوصا اون قسمتی که طرف مقابل بهت درخواست میده و تو قبول نکنی جوری برخورد میکنه که عذاب وجدان بگیری.
    و اینکه اصرار میکنع با تیکه با شوخی جوری شده که همش فکر میکنم منو بخاطر رابطه جنسی میخوادش بارها باهم صحبت کردیم ولی یه هیچ نتیجه ای نرسیدم . همچی تکرار میشه مدام .اینم بگم که تو این رابطه هیچ ساپورتی نمیشم از طرف مقابل نه مالی نه احساسی و ارامش و.. تا میام باهاش صحبت کنم راحب این مسائل پرخاشگری میکنه
    شاید گفتن این موضوع درست نباشه ولی واقعا نمیفهمم .من بخاطر پرده بکارت رابطه از پشت داشتم . تو یکی از این رابطه ها خونریزی داشتم اولش ترسید و نگران شد ولی به بعدش دیه براش انگار مهم نبود . اگه این اتفاق مثلا امروز میوفتاد و من خونریزی داشتم فرداش هم بهم پیشنهاد رابطه میداد. واگه موفق نمیشد سکس از دهن پیشنهاد میداد. و سراخر موفق نمیشد هیچکدوم ازاینارو روم پیاده کنه ناراحت میشد قیافه میگرفت . سنگین صحبت میکرد.
    خیلیا مخالف رابطمونن از خواهرام تا دوست صمیمیم فقط میخوام ببینم نظر یه مشاور راجب این موضوع چیه .؟

    • شما خیلی خودتان را بی ارزش جلوه دادید و هیچ گونه شخصیت انسانی برای خودتان قائل نشدید و اون پسر هم قصدش فقط استفاده ابزاری هست وگرنه مردها کسی را بخوان زمین و زمان بهم میارن تا ازدواجشون برقرار شود.

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.