سلام من ۱۴ساله ازدواج کردم تو همه این سالها خیلی سختی کشیدم. از لحاظ مالی خیلی سختی کشیدم. شوهرم همش به مادر و خواهرش کمک مالی میکنه. منم دیگه خسته شدم میخوام طلاق بگیرم لطفا کمکم کنید.
پاسخ مشاور به سوال شوهرم به خانواده اش پول میدهد
دوست عزیز سلام سؤال شما بسیار کلی است اما من کاملا میفهمم که 14 سال یک موضوع باعث آزار کسی باشد چقدر سخت و دردناک است. در مسئله کمک مالی همسر به خانواده این موضوع که آیا خانواده همسرتان توانایی تأمین مسائل مالی خود را دارند یا خیر بسیار مهم است. از طرف دیگر در خانواده هایی که پدر خانواده فوت شدند هم این احساس مسئولیت در مردان وجود دارد که به لحاظ مالی خانواده خود را تأمین کند. زمانی این مسئله به شما آسیب می زند که همسرتان شما و خواسته هایتان را در اولویت قرار ندهد. یعنی تمام فکر و ذکر همسرتان برآورده کردن خواسته های آنها باشد.
چه راهکارهایی می تواند به شما در حل مشکل ناراحتی شما از کمک مالی همسر به خانوادش کمک کند؟
- 1-علت و توجیهات همسرتان برای این موضوع را بشنوید: معمولاً شوهری که به مادرش کمک مالی میکند قصد آزار همسر و نادیده گرفتن خواسته‌های او را ندارد بلکه او به دلایل مختلفی احساس مسئولیت میکند. ممکن است خانواده همسرتان نیاز مالی نداشته باشد؛ اما همسرتان احساس گناهی را تجربه میکند که با تأمین مسائل مالی می‌خواهد جبران کند. پیدا کردن علت، باعث می‌شود که همسرتان را از این بابت درک کنید؛ اما زمانی که مدام به او انتقاد کنید و مقابلش بایستید، حس میکند او را درک نمی‌کنید و فقط به خواسته‌های خودتان فکر می‌کنید.
- 2-در مکالمه‌هایتان خانواده همسرتان را زیر سؤال نبرید: شما ممکن است با خانواده همسرتان اختلاف داشته باشید؛ اما مسئله شما کمک مالی است؛ بنابراین در مکالمه‌هایتان باید احترام خانواده همسر را نگه دارید و تمرکز کنید روی اینکه کمک کردن همسرتان چه حسی در شما ایجاد میکند و این موضوع را مطرح کنید که نگران رابطه‌تان هستید و شما یک خانواده هستید و اول‌ازهمه باید مراقب نیازهای یکدیگر باشید. آنچه اهمیت دارد این است که هم شما و هم همسرتان 14 سال است یک خانواده تشکیل دادید که باید بندنافتان را از خانواده‌تان جدا می‌کردید و خودتان را در اولویت قرار می‌دادید. و باید تمام تلاشتان را برای بهبود رابطه با همسر و درنظرگرفتن نیازهایتان داشته باشید. نگذارید همسرتان به شما برچسب حسادت بزند. غرزدن و دعوا مشکل شما را حل نمی‌کند؛ بلکه روزبه‌روز از هم بیشتر فاصله گرفته و با دروغ و پنهان کاری شوهر کمک‌های مالی به خانواده خود را ادامه میدهد.
- 3-نیازها و خواسته‌های مالی تان را با همسرتان در میان بگذارید: انتظاراتتان را شفاف و واضح با همسرتان در میان بگذارید.
- 4-احساسات خود را بررسی کنید: این مسئله که همسرتان به خانواده‌اش کمک مالی میکند واقعاً سخت است؛ اما چی باعث شده است که این قضیه آن‌قدر احساسات شما را برانگیزد که تصمیم به طلاق بگیرید؟ البته من آگاه به جزئیات زندگی شما نیستم؛ به همین خاطر صادقانه احساسات و شرایط زندگی‌تان را بررسی کنید که چه چیزی بیشتر شما را آزار میدهد؟ مسائل مالی؟ دلتان می‌خواهد همه چیز تحت کنترل خودتان باشد؟ از اینکه در اولویت نیستید آزار می‌بینید؟ دقیقاً چه چیزی باعث می‌شود که به طلاق فکر کنید؟
- 5-مسلماً مراجعه به مشاورمی تواند در پیدا کردن احساسات و الگوهای رابطه‌تان بسیار مؤثر واقع شود.
سلام من 47سالمه شوهرم حتی یک ریال پول بهم نداد تا حالا اما مادرش زنگ میزنم بلافاصله پول می‌فرسته پنج برادر دیگه هم داره اما مادر شوهرم از اونا پول نمیگیره میگه نمی‌خوام از شما ولی هر ماه یارانه بچه هامو میگیره از شوهرم و من خودم حتی توان خرید یه دوچرخه ندارم برای بچه ام پسر بزرگم آرزوی یه موتور داره 18سالشه شوهرم میگه ندارم اما هر ماه پول می‌فرسته برای مادر شوهرم میگم باید همه با هم ماهی 300هر ماه بفرستید براش که اذیت نشیم میگه چکار کنم اون برادرام نمیدم در حالی که مادر شوهرم خودش از اونا نمیگیره هر وقت به شوهرم میگم باید همه کمک کنند باهام قهر میکنه لطفاً راهنماییم کنید
سلام وقت بخیر،ببخشید من با همسرم سر یه مسائلی مشکل دارم نیاز به راهنمایی داشتم ،اینکه ما ۸سال ازدواج کردیم ،و الانم یه پسر ۲ساله داریم، داداش همسرم خیلی اوقات ازش پول به اسم قرض میگیره و پس نمیده ،در صورتی که خانواده همسرم خودشون وضع مالی خوبی دارن،ما خودمون الان تو شرایطی نیستیم که بخوایم پول قرض بدیم چون تا ۱۰روز آینده چک داریم که هنوز پولش جور نشده ،من خودم نیاز به دندون پزشکی رفتن دارم که به خاطر شرایط نرفتم ،این مدت هر چی پول خودم داشتم دادم به دندان پزشکی و از همسرم نگرفتم که بهش فشار وارد نشه ،امروز بهش میگم چرا تو این شرایط پول قرض میدی تازه پس هم نمیده پولتو ،میگه هزار بارم پس نده من قرض میدم تو دخالت نکن ،واقعا الان میخوام بدونم من باید چیکار کنم آیا واقعا من نباید دخالت کنم؟مگه این زندگی مشترک نیست؟مگه نباید نظر منم پرسیده بشه؟ بعد ۸سال زندگی به نظرم معنی زندگی مشترک رو بلد نیست
من ۱۸ سالمه و ۲ ساله نامزدم ،نامزدم واسم چیزی کم نمیزاره مشکل من اینه کع نامزدم و داداشش با هم تو مغازه کار میکنن و حقوقی که میگیرن رو با هم خرج میکنن که قراره بعد عروسي حقوقشو جدا کنه ولی هر چی هست واس خونه خودشون خرج میکنه پدر شوهرم خودش کار داره ولی واس خونه هیچی نمیخوره همش پسراش وسایل خونه رو می‌خرن ب من نمیگه همش ندارم ولی امروز گفتم بگیر پول بریز ب کارتم پولم کمه وسایل لازم دارم گفت با اونا بخر خب ندارم این ماه دستم تنگه بعد گفت من برم قرص های مامانمو بگیرم واقعا من ناراحت میشم نمیدونم چیکار کنم چیزی هم نمیتونم بگم میگم میگه واست چیزی کم نزاشتم که چیکار کنم واقعا نمیدونم چیکار کنم ب راهنمایی نیاز دارم
اگه دوست داری هر روزت گریه باشه الویت نباشی تو گریه کنی اون بقیه روشاد کنه اره برو باهاش ازدواج کن
سلام خانمی 31ساله هستم مدتیه احساس افسردگی دارم و سر موضوع های مختلف باهمسرم بحث میکنیم رابطه ما قبل ازاین دوماه اخیر خیلی خوب بود اما متاسفانه الان نمیدونم چرا اینجوری شده مدتیه احساس میکنم همسرم بهم از لحاظ مالی بهم بی اعتماده و خساست به خرج میده واین قضیه از زمانی شروع شد که فک میکرد من به بردار خودم پول قرض دادم بدون اجازه اش من میگم اصلا داده باشم پول همینجوری که ندادم قرض دادم برگردونده درصورتی که خودهمسرم بی حساب به برادران خود کمک میکنه ومنم تا حدودی درجریان این کمک هستم یعنی یه جوریه فقط خانواده خودشو میبینه واینکه منو محدود کرده که دوتا از خواهرامو نباید ببینم وخونه شون برم واین درصورتیه که خودش به هیچکدوم از خواسته های من توجهی نداره و هرکار که دلش میخاذ انجام میده اینم بگم که علاوه براین که به رفت و آمدهای خانوادگی حساسه کلا روی خیلی از کارهایی که انجام میدم پرخاش میکنه مثلا چندروز پیش معلم پسرم تماس گرفته بود درمورد جشن یلدا که قراره تو مدرسه برگزار بشه صحبت می‌کردیم که گوشی رو ازمن گرفت وقطع کرددیشب ازش درخواست پول کردم میگه نشنیده میگیرم منم گفتم تو خیلی از حرفای منو نشنیده میگیری چندوقته و…حالا نمی دونم چیکار کنم من زندگیمو وهمسرمو دوست دارم دلم میخاد رابطه مون مثل قبل باشه و همدیگه رو درک کنیم بارها هم غرورمو شکستم و جلو رفتم اما تا میام حرف بزنم یا جوابم سکوته یا پرخاش راستی دوتا فرزند پسر 7ساله ویک دختر 4ساله هم داریم بعضی وقتا پسرم میگه چرا همش مامانو دعوا میکنی چون همسرم تا یک چیزی میگی سرت داد میزنه ممنون میشم کمکم کنید وراه حلی بدید که مشکلم حل بشه.
من با شوهرم مشکل دارم کارش خیلی خوبه درآمدش هم عالیه ولی هرچی پول داره میده مادرش نگه داره به منم به سختی پول میده یا مگه برو از مامانم بگیر خیلی برام سخته هروقت میگم پول مگه ندارم ولی اگه از اعضای خوانواده خودش اگه مشکل داشته باشن سریع میگه من بهتون پول میدم و ناراحت نباشد باید من چیکار کنم
منم یکی از مشکلاتم همین بود ک بابد از مادرش پول میگرفتم حتی شارژمم و الان دارم طلاق میگیرم
سلام خسته نباشید من ۷ ماه عروسی کردم و توی این ۷ ماه خیلی دارم عذاب میکشم شوهرم پولاشو به خونوادش میده در صورتی که هم خواهر و برادرش و پدرش حقوق بگیر هستن چند باری هم بهش گفتم ولی میگه من حامی خونوادم هستم نمیشه کمک نکنم بعد برای خواهرش پول واریز میکنه جایی میریم با ما میاد براش مانتو میخره شارژ میگیره انگار شوهرم دو تا همسر داره بعد خواهرش که میاد اینجا به من میگه زیاد خرج میکنی الان وقتی پول واریز میکنه به من نمیگه دیگه فقط پیامک هارو میبینم ولی انقد ناراحت میشم نمیتونم چیزی بهش بگم بخدا دیگه خسته شدم خودش خیلی مهربونه اصلا یکبار هم نشده عصبانی بشه بخدا دوسش دارم ولی نمیتونم اینارو تحمل کنم تو رو خدا کمکم کنید.
سلام دوست محترم، همسر شما بلوغ کافی رو جهت شروع زندگی مشترک نداره و اگه به این وضعیت ادامه بده در زندگی مشترک دچار مشکلات فراوانی میشین، اگه با گفتگو حل نمیشه حتما به مشاور مراجعه کنید
پدرشوهر من چندسالیه فوت شده بعد از فوتش همسرم با سن کم کار میکرده و ب خانوادش کمک مالی میکرده مادرش ازدواج میکنه و همسرم بازم کمک مالی میکنه الان طوری شده ک بااینکه چهارتا بچه داره ولی فقط از پسرش ک همسر منه توقع کمک مالی داره هربار اونجا میریم یجوری رفتار میکنه ک مزاحمیم ک پول نداره ک گرونیه همش میگه پول ندارم اما جلو خودم ب خوارشوهرم ک وضعش خوبه گفت پول چقد میخوای روز بعدش بمن گفت پول ندارم حقوق ندادن همش میخواد بگه ندارم اما یهو میبینی مثلا میره ی گوسفند کامل میخره میذاره یخچال من ناراحت میشم چون الان شوهرم بیکاره و باز توقع داره حتی هزار تومن بهمون نداد برای ازدواجمون ولی توقعاتش تموم میشه همسرمم دید من اعتراض کردم الان یواشکی کمکش میکنه .اگه داشته باشیم خودمم خوشحال میشم کمکش کنم ولی داره و همش میگه ندارم ب همسر من ک از جون و دل کاراشو بدون هیچ چشم داشتی انجام میده
پدرشوهرم ماشینش خرابه چندین ماهه از طرفی من و شوهرم خونه اجاره کردیم مقدار کمی شو از پول رهن خونه رو پدرش کمک کرد و اینکه ماشین شوهرم بیست و چهارساعته دست پدرشه از صبح تا شب هر وقتم به شوهرم میگم میگه پدرم بهم کمک کرد باید جبران کنم هر کاری میکنم براشون چون کمکم کرد حتی زمانی که من به ماشین نیاز دارم دست پدرشه به نظرتون این درسته؟
من با شوهرم هر روز دعوا داریم . دوتا بچه هم داریم هشت و سال و نیمه ازدواج کردیم . همه از من مخفی میکنه پنهون کاری میکنه . دروغ میگه . با من مشورت نمیکنه تو زندگی. با من درد و دل نمیکنه . بیشتر به خانواده ش محبت میکنه . وقتی دور همی جمع میشیم خونه خانواده شوهرم . شوهرم میره خرج میکنه . چند بار بهش میگفتم خرج نکن . تو مسافرت با خانواده شوهرم رفتیم مسافرت همش شوهرم میرفت خرید میکرد چند بار بهش گفتم گوش نکرد دیگه باهاش قهر کردم حرف نزدم تو جمع خانواده شون کمربندشو در آوردشمنو کتک زد سر همین ولخرجی . نه خونه داریم نه ماشین داریم بهش میگم خرج نکن میگه پول خودمه دوست دارم خرج کنم . پریردز تولد خواهرش از سرکار مرخصی گرفت رفت بازار برای خواهرش کادو در حد چهار و پنجاه خریشد . شبش دورهمی خودش خرید کرد . کادو تولدش بی خبر از من بهش داده بود . من تو همراه کارت دیدم پول کشیده فهمیدم . بهش گفتم . دعوامون شد . تولد من تا حالا نشده مرخصی بگیره بره برای من کادو بگیره . حتی پول هم نیازداشته باشم چند بار باید بهش بگم تا پول بهم بده . همش تو زندگیم اذیتم میکنه خسته شدم نمیدونم چیکار کنم حرفمو اصلا گوش نمیکنه اگه بچه کوچیک نداشتم طلاق میگرفتم الان مجبوری دارم میسازم شب و روزم شده گریه
من ۲۲ سالمه یک خانوم هستم ۳ساله ازدواج کردم الان یه ساله متاهل شدم دیپلم هستم خانه دار. مشکل من اینکه همسر من دوتا بچه برادرشو به همراه زن برادرش و مادرشو نگهداری میکنه و خرج و مخارجشونو میده من اول با این قضیه اوکی بودم ولی بعدا نتونستم تحمل کنم خیلی اذیتم میکردن و همه حرف بهم میزدن شوهرم خیلی حساسه و منو نمیذاشت بیرون برم یا تو اجتماع قرار بگیرم حتی تو فضای مجازی هم نمیزاشت ولی قایمکی به روبیکا میرفتم اونو فهمید منو آورده خونه پدرم الان۲ماهه اینجام سراغی ازش نیست من دوسش دارم میخوام پیش هم باشیم اما اون مستقل نمیشه
شبتون بخیر .من سه ساله ازدواج کردم همسرم ادم خیلی خوبیه ما یکساله طبقه اول خونه مادرشوهرم زندگی میکنیم از وقتی اینجا اومدیم مادرشوهرم و خواهرشوهرم به بهانه های مختلف از شوهرم پول میگیرن من اصلا راضی نیستم چون اوله زندگیمونه و من میخوام پس انداز کنیم اگه من راضی نباشم اون پولا حلاله یا حروم؟
سلام وقت بخیر با شوهری ک ب خانوادش مدام کمک مالی میکنه چکار باید کرد
سلام وقتتون بخیر من چند وقته که به فکر طلاق هستم ۱۲ساله ازدواج کردیم یه پسر۹ساله داریم.همسرم تو کاراش حساب کتاب نداره هرچی درمیاره خرج خانواده اش و این طرفو اون طرف میکنه ۱۲ساله که با مادرشوهرم تو یه حیاط زندگی میکنیم دیگه خسته شدم در ضمن شوهرم یه وقتایی قمار بازی هم میکنه و تریاک هم استفاده میکنه
سلام شوهرم پنهانی ب مادرش پول میده من چطور این موضوعو باهاش عنوان کنم
سلام منوشوهرم ۱۰ ساله ازدواج کرده ایم و یه دختر ۹ ساله داریم .شوهرم پدرمادر و برادر مریضشو اداره میکنه ازنطر روانی مریضه هی بستری هی قرص هی پول وضع مالی ما هم بسیارضعیفه مستاجریم وخودشم تو کارخونه روزمزدکار میکنه۴۰سالمه یه دندون سالم ندارم.خوردوخوراک خوبی هم نداریم.تاپارسال خجالت میکشیدم رک بگم ولی حالا خسته شده اک از زندگی باهاش چجوری میتونم طلاق بگیرم
سلام خسته نباشید من یه پسر ۸ساله ودختر ۳ساله دارم به همسرم علاقه ای ندارم خیلی اذیتم می کنه حقوفش ۸تومنه .با اینکه وضع مالیه پدرشه خوبه ولی هر ماه بخشی از حقوقش رو به انها می ده بعد که خودمون کم می اریم می گه باید تحمل کنیم.
همسر من خیلی واسه خانوادش ولخرجی میکند طوریکه بدون اجازه من واسه خواهراش،پول واریز میکنه وهمیشه میوه وگوشت ومرغ خانواده اش رامیبره این انصافه ایا ماراضی نباشیم گناهه
سلام وقت بخیر بنده حدودا پنج سال هست ازدواج کردم ازدواج دومم هست پدرشوهرم دو تا پاش صدمه دیدن و قادر به کار کردن نیست،برا همین همسر بنده خرج پدرشوهرمو میدهو بنده هم خرج خونمو در میارم با خیاطی بنده بخاطر وصعیت پدرشوهرم حرفی نمیزدم و گله نمیکردم چون خودم هم دلم واسش میسوخت ولی بتازگی خونشون رو که دو طبقه هست بازسازی کردن و نما رومی کار کردن کاری به بازسازی ندارم ولی درحالی که خودم خرج خونمو درمیارم تا اونا در سختی نباشن چرا باید من که در اجاره هستم اونا ساختمونشونو بازسازی کنن و همسرم هم هیچ حرفی نمیزنه و شکایتی نداره. من در این مورد هیچ حرفی بخانوادم نمیزدم که خرج خونه با منه ولی دیگه نتونستم تحمل کنم و بخانوادم گفتم و اونا متاسفانه دعوای بزرگی راه انداختن و کار به شکایت رسید و الان خانواده همسرم به علت کتک هایی که به مادرم زدن پاشون به کلانتری باز شده. الان موندم چکار کنم
سلام من نزدیک دو سالی هست که نامزدم و بخاطر شرایط مالی هنوز عروسی نگرفتیم وسایل خونمون هم با قسط و قرض داریم میگیریم شوهرمم همش به خانوادش کمک مالی میکنه مامانش هم خرج می‌تراشد گیر میده من و بفرستید مشهد شمال واسم اینو بخرید و نامزدمم نه نمیگه و با قسط انجام میده در صورتی ک خودمون حتی پول عروسی و جهاز نداریم چیکار کنم
سلام وقتتون بخیر من ۵ ساله ازدواج کردم الان هم باردارم ولی خانواده شوهرم از روز اول تو زندگی ما دخالت کردن و آزارم دادن راستش پدر شوهر و دوتا برادر شوهرم معتادن من و همسرم هر دو کارمندی از روز اول همه حقوقشو برای خانوادش خرج میکرد الان تو این شرایط سخت اقتصادی اونها هر روز زنگ میزنن و همیشه از شوهرم پول میخوان انقدر که شوهرم بفکر مشکلات اونهاست هیچ خرجی برای من نمیکنه و همش میگه تو خودت شاغلی برای خودت خرج من اگه بهشون کمک نکنم اینا کارتن خواب میشن و میمیرن مادرشوهرم از اینا پرروتره هر روز زنگ میزنه و سفارش میده که تو خونش چی نیست بارها خواستم جداشم الان هم باردارم و دارم با این رفتارها آسیب میبینم و اصلا تو کله شوهرم فرو نمیره الان منو بچش مهمتریم و باید بفکر آرامش من باشه
من یه خواستگار دارم که شرایط مالی کاملا متوسط داره و خرجی خانوادشو میده و میگه بعد ازدواج هم ادامه خواهد داشت ولی خیلی دوسم داره و اخلاقاش هم خوبه میخواستم از شما مشاوره بگیرم. پدرش کار نمیکنه خواهرشم کار نمیکنه
عمرا با همچین ا می ازدواج نکن پشیمون میشی
اصلا ازدواج نکن با همچین مردی چون بعد ازدواج خوب نمیمونن
دو تا پا داری، دو تا دیگه قرض بگیر ازش فرار کن..بیچاره میشی
اینو خوب اومدی