برگرداندن اعتماد از دست رفته به دوست پسر
سلام من 4 سال پیش با پسری آشنا شدم و چند ماه با هم بودیم در این چند ماه من تئاتر کار میکردم و با سرپرست گروه ارطبات نزدیکی داشتم در حدی که با این آقا رفت و آمد خانوادگی داشتیم. بعد چند ماه من و دوست پسرم جدا شدیم و بعد چند ماه من ازدواج کردم و بعد 2 سال از همسرم جدا شدم حالا حدود 10 ماه پیش دوباره با دوست پسر قبلیم ارتباتمون شروع شد و چون قبلن از هم شناخت داشتیم خیلی زود منو به خانوادش معرفی کرد. به مدت 6 ماه ارتبات خوبی با هم داشتیم و مشکل بزرگی نداشتیم تا اینکه مدت پیش دوست مشترکمون جایی دعوت بود و ما هم باهاش رفتیم و در اونجا من در خوردن شراب زیاده روی کردم و اتفاقات ناخوشایندی افتاد. و من بعد اون قزیه خیلی پشیمون شدم و از دوست پسرم معذرت خواهی کردم ولی اون شکش بیشتر شد و توهین کرد. حالا بهم میگه تو 4 سال پیش هم هم با من بودی هم با سرپرست تعاترتون. میگه تورو دوست دارم ولی بهت اعتماد ندارم. لطفن بهم بگید چطوری دوباره اعتمادشو جلب کنم؟ همش فکر میکنه من دارم یه چیزیرو ازش پنهان میکنم. من این آقارو خیلی دوست دارم و هر تلاشی که میکنم که منو ببخشه فایده نداره و میگه من نمیتونم گزشترو فراموش کنم. چون ارطبات نزدیکی و صمیمانه با سرپرست گروه داشتم بهم میگه تو با اونم بودی. دلیل به وجود اومدن مشکل اینه که من توی اون مهمونی زیاده روی کردم. البته تا قبل از اون مهمونی حرفی از گزشته و اون آقا نمیزد
پاسخ مشاور به سوال دوست پسرم بهم بی اعتماد شده
شما در گذشته با فردی رابطه داشتید اما پس از مدتی رابطه شما خاتمه پیدا کرد و با فاصله کمی با فرد دیگه ای ازدواج کردید.
ازدواج شما هم پس مدتی به بن بست رسید و جدا شدید. حالا دوباره با اون فرد وارد رابطه شدید.
مسئله ای که وجود داره این هستش که در گذشته با فردی رابطه صمیمی ای داشتید. حالا طی یک اتفاقی در یک مهمونی ای در مصرف الکل زیاده روی کردید و در حالت مستی رفتارهایی داشتید که بنظرتون درست نبوده. این اتفاق موجب شده که شریک شما به اتفاقات گذشته رجوع کنه و شما رو محکوم به خیانت کنه. در حقیقت انگار بذر بی اعتمادی با اون اتفاق در شریک شما کاشته شد.
در مورد بی اعتمادی علت های مختلفی میتونه دخیل باشه. یکی از این علت ها میتونه گذشته و اعمالی باشه که فرد در گذشته انجام داده. برای مثال کسی که یک مرتبه خیانت کرده این حس رو در فرد مقابل به وجود میاره که هر لحظه ممکنه که دوباره بهش خیانت بشه.
مطالب مرتبط: نشانه های مردی که شما را برای رابطه میخواد
از طرفی ممکنه زمینه های شکاکیت و بی اعتمادی از قبل در فرد وجود داشته باشه و فقط با یک اتفاق این شکاکیت فعال بشه. چنین زمینه هایی از گذشته و حتی قبل از شروع رابطه از طریق افرادی مثل والدین در فرد ایجاد شده اند.
بنابراین اول از همه لازمه بررسی کنید که چه مقدار خودتون در شکل گیری این بی اعتمادی دخیل بودید و چه مقدار اون رو در نتیجه شکاکیت طرف مقابلتون میدونید.
در صورتی که بی اعتمادی و شکاکیت در درون فرد و بدون وجود علتی منطقی وجود داشته باشه لازم هستش که از طریق جلسات مشاوره به فرد کمک بشه. در حقیقت ممکنه که بی اعتمادی های فرد ناشی از طرحواره های ناسازگارش باشند.
اما در صورتی که این بی اعتمادی ناشی از اشتباه یا خطایی از سمت ما بوده باید سعی در جبران اون مسئله کنیم.
در اولین مرحله از انجام اینکار ما میتونیم با طرف مقابلمون یک قرار ملاقات ترتیب بدیم و طی اون قرار به اشتباهاتی که انجام دادیم اقرار کنیم، تضمین کنیم که اون اتفاق دیگه تکرار نخواهد شد و اگر طرف مقابل ما افکار نادرستی داره مطرحش کنیم و بگیم که داره اشتباه فکر می کنه.
البته به هیچ عنوان نباید با لحنی صحبت کنیم که گفت و گو از حالت دوستانه خارج بشه و به بحث تبدیل بشه. اینکه ما به خودمون مسلط باشیم بسیار پر اهمیت هستش.
در مرحله بعد میتونیم خطای گذشته رو با اعمالمون به منظور احیای اعتماد جبران کنیم. برای مثال از انجام کارهایی که موجب تشدید حساسیت در فرد مقابل میشه خودداری کنیم، محبت و علاقه خودمون رو بیشتر به طرف مقابل نشون بدیم و در رفتارهامون توجه بیشتری به خرج بدیم.
تمامی این کارها زمانی جوابگو خواهند بود که با صبوری همراه باشند. جلب اعتماد دیگران کاری آنی و لحظه ای نیست و گاهی به گذشت زمان زیادی نیاز داره.
همچنین در صورتی که فکر میکنید مسئله بی اعتمادی ریشه بسیار عمیقی در رابطه شما داره که با چنین روش هایی قابل حل نیست میتونید به مشاور مراجعه کنید. مشاور علل و ریشه های شکاکیت رو در رابطه شما بررسی می کنه و سپس برای حل این مسئله به هردو طرف کمک خواهد کرد.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
به دوست پسرم خیانت کردم چطور میتونم اعتمادش دوباره برگردونم؟
سلام خسته نباشید من با ی پسری دوستم مدتیه عاشقمه و عاشقشم و بعدش من بهش خیانت کردم بنظرتون چطور میتونم اعتمادشونو دوباره کسب کنم خیلی از کاری ک کردم متنفرم و پشیمون لطفا کمک کنید
پاسخ مشاور به پرسش جلب اعتماد دوست پسر بعد از خیانت
قطعا خیانت از بدترین اتفاقاتی میتونه باشه که برای یک رابطه پیش میاد. خیانت میتونه به دلایل مختلفی صورت بگیره که بررسی این دلایل اهمیت زیادی در جلوگیری از تکرار مجدد اینکار دارند. ممکنه که ما کمبود هایی در رابطه فعلی احساس کنیم و به همین خاطر دست به خیانت بزنیم و یا ممکنه که از روی تنوع طلبی و یا لذت خواهی چنین کاری رو انجام داده باشیم. به هر جهت خیانت امری توجیه پذیر نیست به همین دلیل به عنوان اولین مرحله شما باید بپذیرید که اشتباه کردید و به این مسئله اقرار کنید. این اقرار اول باید به خودتون و سپس به فرد مقابلتون باشه.
سپس سعی کنید واقعیتِ هر دروغی که مجبور شدید بخاطر خیانت به طرف مقابلتون بگید رو بیان کنید. شما باید واقعا به پشیمانی برسید و این پشیمانی رو به فرد مقابلتون نشون بدید. صداقت هم میتونه از مصداق های همین مسئله باشه.
نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این هست که نباید به فرد مقابلتون فشار بیارید. اگر به مدتی فاصله برای هضم این مسئله نیاز داره بهش این فرصت رو بدید و برای خواستش ارزش و اهمیت قائل بشید؛ و اگر همچنان با هم گفت و گو داشتید تمام تلاشتون رو بکنید که با صداقت رفتار کنید و رفتارهایی نداشته باشید که موجب رنجش و یا حساسیت بیشتر اون فرد بشه.
مطالب مرتبط: قطع رابطه عاشقانه
شما باید به این مسئله آگاه باشید که حتی اگر رابطه شما حفظ بشه ممکنه تا مدت ها با مسائلی مثل بی اعتمادی و شک دست و پنجه نرم کنید بنابراین حفظ این رابطه چندان آسون نخواهد بود.
مورد دیگه ای که حائز اهمیت هستش این هست که شما باید بتونید خودتون رو ببخشید تا دیگران هم بتونند که شما رو ببخشند. شما پذیرفتید که اشتباه کردید و آگاه و پشمانید اما لزومی نداره که به خودتون برچسب یک گناهکار رو بزنید و خودتون رو سرزنش کنید. صرفا کافیه که اشتباهتون رو بپذیرید و سعی در جبرانش کنید. سرزنش کردن و عذاب وجدان داشتن به شما کمکی نخواهد کرد. صرفا صبور باشید و تمام تلاشتون رو در جهت جبران بکنید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
به دوست پسرم خیانت کردم پشیمونم
سلام من ۱۷ سالمه ساکن تهرانم تاحالا ۳ بار به دوست پسرم خیانت کردم فقط در حد صحبت کردن با پسر بوده و ملاقات حضوری خیلی گرم با اینکار هام دوست پسرم کنار اومده و بخشیده شدم و قول دادم که دیگه تکرار نمیکنم من خیلی دوسش دارم دوست پسرم و اما بی اعتماد شده نصبت بهم و دیدگاهش نصبت به من عوض شده چه مدت زمان میبره که دوباره این اعتماد تو رابطه شکل بگیره و چیکار کنم ؟؟
پاسخ مشاور به پرسش جلب اعتماد دوست پسر بعد از خیانت
شما با شخصی رابطه دارید اما متاسفانه در طول این رابطه چندین مرتبه اقدام به خیانت کردید. البته در مورد این خیانت ها با شریک عاطفیتون صحبت کردید و ایشون شما رو بخشید. اما مسئله ای که وجود داره این هستش که ایشون نسبت به شما اعتمادش رو از دست داده و شما نمیدونید که چجوری میشه دوباره این اعتماد رو به دست آورد و اینکه چه مدت طول میکشه؟
خب ببینید مسئله خیانت میتونه از بدترین اتفاقاتی باشه که برای یک رابطه پیش میاد. شما اینکار رو برای چندین مرتبه تکرار کردید بنابراین طبیعی هستش که ایشون نسبت به شما بی اعتماد بشه. اما برای بدست آوردن اعتماد مجدد اول از همه باید مطمئن بشید که دیگه اینکار رو تکرار نخواهید کرد. تعهد در رابطه بسیار حیاتی هست و نباید تحت هیچ شرایطی از بین بره.
اگر فردی در رابطش احساس رضایت نمی کنه مختاره که به اون رابطه خاتمه بده اما خیانت کردن تحت هیچ شرایطی پذیرفته شده نیست. بنابراین در قدم اول باید سعی کنید که هیچوقت اینکار رو تکرار نکنید.
خیانت میتونه شامل تمامی مواردی بشه که تعهد در رابطه رو زیر سوال ببره و حتما لازم نیست که رابطه عمیقی شکل بگیره.
در مرحله بعد شما باید این اطمینان رو به طرف مقابلتون هم بدید که به اشتباه بودن کارهاتون پی بردید و تکرار مجدد اون اشتباهات دیگه پیش نخواهد آمد. این صحبت ها رو سعی کنید به گونه ای مطرح کنید که طرف مقابلتون متوجه بشه که این حرف ها رو از ته قلبتون میزنید و این بار با دفعات قبل متفاوت هستش. همچنین شما باید در طول رابطه با اعمال و رفتارتون هم این مسئله رو ثابت کنید. شما باید در نظر داشته باشید که چندین بار به اعتمادی که شریکتون به شما داشته لطمه وارد کردید بنابراین از انجام کارهایی که موجب برانگیخته شدن حساسیت ایشون میشه باید اجتناب کنید چرا که چنین رفتارهایی قطعا اثرات زیان بار تری نسبت به گذشته خواهند داشت.
پس از تمام این کارها یعنی پشیمانی، گفت و گو و ابراز پشیمانی و ایجاد تغییر در رفتارهای حساسیت زا شما باید صبور باشید. نباید انتظار داشته باشید که اثرات یک خیانت در مدت کوتاهی از بین بره. قطعا خیانت میتونه برای زمان طولانی ای اعتماد رو از بین ببره و یا کم کنه. احیای کامل اعتماد تا ماه ها میتونه طول بکشه و در طول این مدت شما باید در کنار رعایت نکات ذکر شده صبور باشید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
دوست دخترم بهم خیانت کرده چیکار کنم؟
من حدود ۱ سالی است که رلم با دوست پسرم بعد از یک سال چندبار بهش خیانت کردم حتی با این همه حال مامانش با مامانم صحبت کرده و قصدش ازدواجه مطمئنم و الان به خاطر خیانت هایی که کردم تنها شرطش برا اینکه برگردیم باهم رابطه است به نظر شما چی بهش بگم گفjم من نمیخام ولی قول میدم دیگه با خیانت نکنم ولی میگه فقط یه بار این کار رو میکنم که مال خودم بشی چی بهش جواب بدم؟
پاسخ مشاور به برگرداندن اعتماد از دست رفته بعد از خیانت دختر به دوست پسر
شما با آقایی در رابطه بودید که طی یک سال چندین بار به ایشون خیانت کردید. گویا حالا ایشون شرط برگشتشون به رابطه این هستش که با هم رابطه جنسی بر قرار کنید. دلیلی که ایشون ذکر کردند هم این هستش که می خوان از این طریق به نوعی مال خودشون بشید و از این طریق نسبت به شما اطمینان کسب کنند.
ببینید مسئله خیانت از بدترین اتفاقاتی هستش که برای یک رابطه میتونه پیش بیاد و ترمیم اعتماد از دسته رفته مدت ها میتونه طول بکشه. اما برقراری رابطه جنسی برای ترمیم این اعتماد از دست رفته به هیچ عنوان راه حل منطقی ای نیست. روابط جنسی تنها زمانی قابل پذیرش هستند که رضایت کامل هر دو طرف در اون وجود داشته باشه. ما قرار نیست که با رابطه جنسی چیزی رو به طرف مقابلمون ثابت کنیم. اعتماد امری هستش که باید در طول رابطه و با گذشت زمان شکل بگیره؛ به همین دلیل چنین درخواستی به کل میتونه اشتباه باشه.
اگر هدف ایجاد احساس امنیت و اعتماد واقعی باشه آیا کسی که رابطه جنسی داشته امکان خیانت مجدد براش وجود نداره؟ بنابراین حتی اگر شما راضی به چنین کاری بشید به احتمال زیاد موجب امنیت خاطر طرف مقابل نخواهید شد و ایشون همچنان احساس بی اعتمادی خواهد کرد.
حل درست این مسئله تنها با گذشت زمان، صبوری و صداقت امکان پذیر هستش. یعنی شما واقعا باید از تکرار عمل خیانت خودداری کنید. اگر کاری موجب برانگیخته شدن حساسیت طرف مقابلتون میشه تا حد امکان انجامش ندید و حساس شدن ایشون نسبت به خودتون رو درک کنید. در حقیقت اگر خودتون رو به جای ایشون بذارید راحت تر میتونید احساسات شریک عاطفیتون رو درک کنید.
در مورد پیشنهاد ایشون برای رابطه جنسی هم تصمیم گیرنده خود شمایید اما اینکار موجب ترمیم اعتما بین شما نخواهد شد. کمک گرفتن از یک مشاور قطعا راه حل بهتری برای بازگشت اعتماد به رابطتون هستش. فرد مشاور علت هایی که موجب شده تا شما خیانت کنید رو در کنار احساسات طرف مقابلتون بررسی می کنه و تلاش می کنه که این مسئله رو به بهترین نحو حل کنید.
همچنین در نظر داشته باشید که تا زمان حل مسائلی که بین شما وجود داره مثل بی اعتمادی اقدام برای ازدواج کار منطقی ای نمیتونه باشه و میتونه موجب ایجاد آسیب های بعدی بشه. بنابراین همونطور که اول صحبت هام گفتم در مورد مسئله شما صبر مهم ترین عامل هستش.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
عشقم خیانت کرده چیکار کنم برگرده
۵ ماه پیش با یک پسر اشنا شدم اول دوستش نداشتم بعد کم کم عاشقش شدم وقتی خیلی دوستش داشتم امتحانش کردم باخط دیگری متوجه شدم با فرد دیگری هم دوسته از اول داستان ما بحث ازدواج بود ملاک هاتون چیه چه جور آدمی میخواین من زشتم یا نه دوست دارین تو خانواده پرجمعیت باشین یاکم جمعیت چی خوندین و…….از اوایل قصه ما براساس خواستگاری بود همه خانواده خبر داشتن کلی فشار روی من بود چی شد تااینکه از لحاظ جسمی بهم. نزدیک شدیم بیشتر دوستش داشتم هر دو راضی بودیم تا اینکه متوجه خیانت شدم هی گفت ببخش حلالم کن من اشتباه کردم اما نتونستم ادامه بدم الان دوماه گذشته نمیتونم فراموشش کنم به فکرشم دوستش دارم ولی چون میگه خانواده اش راضی نیستن مجبوره بیخیال من بشه برای ازدواج و به زبون آورد اگر میخوای برای دوستی باشه که من قبول نکردم ولی دارم میسوزم ازاین عشق نافرجام از این گناه های ریخته شده
پاسخ مشاور به خیانت در دوران دوستی
شما با آقایی به منظور ازدواج رابطه داشتید و با هم تجربه رابطه جنسی هم داشتید اما پس از گذشت مدتی متوجه خیانت ایشون شدید به همین منظور رابطه خودتون رو باهاشون خاتمه دادید. ایشون ابراز پشیمانی کردند و از شما خواستند که برگردید و ایشون رو ببخشید اما شما متوجه شدید که خانواده این آقا با ازدواج شما مخالف هستند.
در صحبت های شما دو مسئله به صورت برجسته وجود داره که لازمه هر کدوم مورد بررسی قرار بگیره: خیانت ایشون و مخالف خانواده ایشون با ازدواج
مسئله خیانت میتونه بسیار آزار دهنده باشه و از بد ترین اتفاقاتی هست که برای روابط ممکنه پیش بیاد. همچنین مسئله خیانت عموما ریشه در درون فرد و یا رابطه داره بدین معنا که فرد خیانتکار احتمال بیشتری داره که دوباره اقدام به خیانت کنه.
بعضی از افراد به دلیل کمبودها و مسائلی که به شخص و روان خودشون مربوط میشه دست به خیانت میزنند و مشکلات و بدکارکردی های رابطه میتونند از عوامل تشدید کننده احتمال خیانت باشند.
در حقیقت یک رابطه هر چقدر هم که بد یا خوب باشه تا خود فرد پتانسیل خیانت رو نداشته باشه دست به چنین اقدامی نمیزنه. بنابراین ادامه رابطه با چنین فردی در صورتی ممکن خواهد بود که بتونید قلبا اون فرد رو ببخشید و سپس به شیوه ای درست مثل مراجعه به مشاور و با خواست خود فرد اقدام به حل مشکلات موجود و اطمینان پیدا کردن از عدم تکرار این مسئله بپردازید.
بنابراین در مورد این مسئله باید کاملا با احتیاط و منطقی رفتار کرد.
از طرفی شما با مخالفت خانواده ایشون در مورد ازدواجتون مواجه هستید. در چنین شرایطی شما و طرف مقابلتون باید اهداف خودتون رو مشخص کنید و سپس اقدام به تصمیم گیری کنید. البته در نظر داشته باشید که این مرحله در صورتی براتون کاربردی خواهد بود که قبلش مسئله خیانت ایشون رو حل کرده باشید. اگر در همون مرحله تصمیم به جدایی گرفتید قاعدتا تصمیم گیری ای در این مرحله برای شما وجود نخواهد داشت.
پس از مشخص کردن اهداف خودتون و ایشون این اهداف رو بسنجید. برای مثال ممکنه هدف هردوی شما تحت هر شرایطی ازدواج باشه یا ایشون تابع خواست خانواده خودشون باشن و از ازدواج پا پس بکشن. بعد از متوجه شدن هدف ایشون و تطبیق اون هدف با هدف خودتون میتونید به دیدگاهی برسید که تصمیم گیری رو براتون راحت تر میکنه. برای مثال اگر هدف شما از رابطه ازدواج هست اما ایشون صرفا به دوستی فکر میکنه احتمالا شما نمیتونید رابطه رضایت بخشی داشته باشید.
شما در پایان پیامتون فرمودید “گناه های ریخته شده”
همراه گرامی شما نباید نسبت به اتفاقاتی که در رابطه شما رخ داده احساس گناه کنید. در نظر داشته باشید که تمامی از این اتفاقات از کنترل شما خارج بوده. مثل خیانت ایشون و همچنین مخالف خانواده ایشون.
شما صرفا عشق و اعتماد خودتون رو صادقانه در اختیار رابطه قرار دادید. صرفا بپذیرید که گاهی همه انسان ها تصمیمات اشتباهی میگیرند و یا عجولانه اعتماد می کنند اما اشتباه کردن موجب نمیشه که ما گناهکار باشیم.
وقتی که بتونید به پذیرش این مسئله به عنوان بخشی از زندگی و گذشتتون برسید قطعا حال بهتری پیدا خواهید کرد. بدونید که تمامی ناراحتی ها و مشکلات انسان یا مربوط به اتفاقات گذشته هست و یا ترس از آینده. در صورتی که ما فقط نسبت به زمان حال اختیار عمل داریم و باید در حال زندگی کنیم تا احساسات منفی از ما دور بشن و بتونیم تصمیمات درستی برای از اینجا به بعدِ زندگیمون اتخاذ کنیم.
پس احساس گناه رو دور بریزید و سعی کنید در لحظه زندگی کنید تا حس بهتری داشته باشید و تصمیمات بهتری بگیرید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
دوست پسرم دوستم نداره بهم خیانت میکنه
دوست پسرم دوستم نداره بهم خیانت میکنه ولی من خیلی بهش دل دادم هالا،چیکار کنم دوستم نداره. من دوست پسرم خیلی خیلی دوستش دارم همه جوره هواشو دارم ولی متعسفم دوست پسرم دوستم نداره بهش دل دادم باهاش نزدیکی کردم ولی بازم دوستم نداره
پاسخ مشاور به جلوگیری از خیانت دوست پسر
شما با آقایی رابطه دارید که مدام به شما خیانت میکنه. شما ایشون رو دوست دارید اما احساس می کنید که ایشون به شما علاقمند نیست.
بنظر میرسه که شما درگیر یک رابطه سمی شدید. روابط سمی به روابطی گفته میشه که در اون شما بجای اینکه احساس بهتری پیدا کنید روز به روز احساساتتون بیشتر جریحه دار میشه به طوری که ممکنه حتی سلامت روان شما هم به خطر بیوفته.
خیانت از بدترین اتفاقاتی هستش که میتونه برای یک رابطه پیش بیاد. خیانت مسئله ای هستش که دلایل زیادی میتونن در اون دخیل باشن اما اصلی ترین دلایل در درون خود فرد خیانتکار و ویژگی های اون شخص وجود داره. چرا که حتی اگر رابطه در بدترین شرایط هم قرار داشته باشه خیانت عمل توجیه پذیری نیست. بنابراین افرادی که یک بار خیانت می کنند احتمال بیشتر وجود داره که عمل خیانت رو برای بار چندم هم تکرار کنند.
حل این مسئله نیاز به خواست خود فرد و کمک گرفتن از مشاور یا روانشناس داره.
چیزی که برای شما باید در شرایط فعلی حائز اهمیت باشه سلامت روان خودتون هست. شما باید با نگاهی منطقی کاری رو انجام بدید که بنظرتون درست تره.
شما میتونید با طرف مقابلتون در مورد این مسائل به صورت جدی صحبت کنید و توضیح بدید که شرایط داره براتون غیرقابل تحمل میشه. اگر فرد مقابلتون تغییری در شیوه اعمال خودش ایجاد نکرد و به یقین رسیدید که علاقه ای وجود نداره میتونید در تصمیماتتون تجدید نظر کنید و تصمیمی رو اتخاذ کنید که بنظرتون درست تره.
این رو هم بهتره در نظر داشته باشید که گاهی علاقه ما به اشخاص دیگه میتونه ناشی از وابستگی و یا طرحواره های ناسازگار ما باشه. یعنی بعضی از افراد به گونه ای هستند که وابستگی بیشتری نسبت به دیگران پیدا می کنند و همچنین ممکنه افراد به صورت ناخودآگاه جذب افرادی بشن که با اونها رفتار مناسبی نداره و یا حتی بهشون خیانت میکنه. این مسئله میتونه ناشی از طرحواره های ناسازگار اون فرد باشه که در کودکی شکل میگیره. بنابراین توصیه میکنم که نگاهی همه جانبه و منطقی به خودتون، طرف مقابلتون و رابطه بینتون داشته باشید و اونوقت با توجه به توضیحاتی که خدمتتون ارائه کردم تصمیم گیری کاری ساده تر خواهد شد.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
فراموش کردن عشق خیانتکار
یبار یه پسری اومد خونمون و من تا حالا ندیده بودمش ب عنوان مهمون اومد و وقتی از مامانم پرسیدم گفت فامیله چنبار دیگم اون پسره رو دیدم ظاهر خوبی داشت و بنظر پسر خوبی میومد ولی حس انچنانی بهش نداشتم. توی این اومدو رفتش با داداشم ک کوچیکتر از خودمه دوست شده بودن و شماره همو گرفته بودن دیدی ک پسرا چقد زود گرم میشن. ی روز بهش گفته بود من از فاطمه خوشم میاد بهش بگو و شمارمو بهش بده داداشمم ب من گفت منم گفتم باشه و گفتم شماره منو بهش بده. شماره منو داد ب پسره و پسره پیام داد گفت خوشم ازت اومده و قصدم جدیه خاستم ب بابات بگم گفتم اول ب خودت بگم بعد بهش میگم من با اینکه خودم دانشجوی کارشناسیم ولی پسره دیپلم بود و کلی دیگه تفاوتم باهم داشتبم گفتم ب بابام بگو. اونم بهش گفت بابام خیلی عصبانی شد و منو دعوا کرد گفت این پسره نامزد داشته الانم ب احتمال خیلی زیاد دوست دختر داره و حق نداری باهاش حرف بزنی ولی من پامو کردم تو ی کفش ک نه اون خوبه خب وابستش شده بودم و دوستش داشتم بعد مخالفت بابام ما هم گفتیم ما ک همو دوست داریم همینجوری باهم میمونیم و موندیم و من هر روز بیشتر از دیروز وابستش شدم چنبارم باهم رفتیم خونه دوستش ب سختی میرفتم چون خانوادمون خیلی سخت گیره اما میرفتم ب سختیییییی از خدا ک پنهون نیست از تو چ پنهون رابطه جنسی هم داشتیم تقریبا ۹ ماه همین بود تا همین دو هفته پیش ک گفت ی دختری هست خیلی بهم زنگ میزنه و خیلی پیام میده میگه بیا با من باش منم گفتم حق نداری جوابشو بدی گفت باشه یشب گفت دختره اومده در خونمون گفته باید بیام داخل ببینمت و اوردمش داخل و تا صب پیشم مونده منم خیلی اعصبانی شدم گفتم قطعاااااا تو پیشش خوابیدی و …..اخرش کفت اره مجبور شدم و ازین حرفا ی روزم عکس دختره رو فرستاد برام و من خیلی ناراحت شدم و قهر کردم بعد چن روز با خودم گفتم اون اگه سر و سری با دختره داشت هیچوقت بمن نمیگفت خودمو مقصر میدونستم و میگفتم نباید قهر میکردم و رفتم جلو و کلی التماس و معذرت خواهی کردم تا اشتی کرد خییییلی سخت اشتی کرد با زور و التماس…. اشتی کرد. بعد دوسه روز همین ک داشتیم باهم حرف میزدیم گفت من قبلا ی دوست دختر داشتم و اینا و عکس دوتاییشونو برام فرستاد توی عکسش کنار دختره همون ساعتی دستش بود ک خودم برای تولدش بهش داده بودم یعنی توی بازه ای ک با من بود با دختره هم بود این از این من گفتم چرا خیانت کردی و ….خیلی هم خورد شدم ک باز عکس ی دختر دیگه رو توی بغل خودش فرستاد و گفت اینم مال همین چن روز پیشه ک تو قهر بودی سر جریان اون دختره. دیگه واقعا مردمممم از غم این خیانت و کلی دعوا کردم وسط دعوا هم اون ذره ای پشیمون نشد و طلبکارانه حرف میزد و کلمات بدی مثل گورتو گم کن و… ب کار برد و قط کرد منم چنبار زنگش زدم و جواب نداد ک نداد و الان میشه ۶ روز از اون روز میگذره برای اینکه نه زنگس بزنم نه زنگم بزنه خطمو عوض کردم و چون من دانشجوی شهر دیگم الان خوابگام خیلی دل کندن ازش و باور کردن اینکه بهم خیانت کرده برام سخته عین مرغ سر کنده بال بال میزنم و هن اتاقیام شدن همدمم دارم سعی میکنم کنار بیام و فراموش کنم و هر چند ساعت یبار شدیدا دلم میگیره و براش تنگ میشه و شروع میکنم ب گریه خیلی دلم گرفته
پاسخ مشاور به فراموش کردن پسری که خیانت میکنه
درسته که ایشون در حق شما بدی هایی کرده اما وابستگی و احساسات شما کاملا قابل درکه. برای چنین مشکلی راه حل هایی وجود داره که در ادامه چند مورد رو خدمتتون ذکر میکنم:
شما باید سعی کنید که از تمامی وسایل، عکسها، صفحات چت و چیزهایی که میتونه یادآور اون شخص براتون باشه خلاص بشید. همچنین تمامی راه های ارتباطی ای که با ایشون دارید رو از بین ببرید. این از مهم ترین ابعاد پذیرش جدایی هستش و باعث میشه که کمتر به یاد ایشون بیوفتید.
در مرحله بعد شما باید بپذیرید که این رابطه تمام شده.
معمولا افرادی که اقدام به خیانت میکنند احتمال بیشتری داره که چنین کاری رو تکرار کنند. بنابراین شما از این زاویه فکر کنید که از آسیب های جدی تری که ممکن بود ببینید جلوگیری کردید. خاتمه دادن به این رابطه در حقیقت کاری بوده که به نفعتون بوده و هر چقدر فاصله بگیرید فراموش کردن براتون راحت تر خواهد بود پس به هیچ عنوان سعی نکنید که با ایشون دوباره ارتباط بگیرید.
به عنوان مرحله بعدی شما باید احساساتتون رو بپذیرید. یعنی به خودتون بگید که میدونم دوستش داشتی، میدونم احساس وابستگی میکنی و درکت میکنم اما باید کاری رو انجام میدادیم که درسته.
شما اجازه دارید و حق دارید که ناراحت باشید و کاملا یک مسئله طبیعی هستش. بنابراین شما در حال طی کردن طبیعی دوران پس از خاتمه پیدا کردن رابطه هستید و میتونید که چنین احساساتی داشته باشید.
همچنین برای اینکه بتونید بهتر و سریع تر این دوره رو پشت سر بگذارید میتونید از مشاور کمک بگیرید. در صورتی که دانشگاهتون مرکز مشاوره داره شما میتونید با هزینه بسیار کمی با یک متخصص در این مورد صحبت کنید. مشاور راهکارها و توضیحاتی رو خدمتتون ارائه میده که میتونه کمک بزرگی به شما در راستای بهبود حالتون بکنه.
به عنوان نکته آخر در نظر داشته باشید که این حالات کاملا طبیعی هستند اما زمانی مشکل ساز خواهند شد که ما با روش های نادرستی در برابر این احساساتمون پاسخ بدیم. برای مثال برگشتن به رابطه سمی و یا وارد رابطه جدیدی شدن به منطور فراموش کردن رابطه قبلی.
این کارها میتونند که زمینه ساز آسیب های بزرگ تر و جدی تری بشن بنابراین باید نهایت دقت رو بکنید که به شیوه درست و منطقی ای در برابر احساساتتون پاسخگو باشید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
عشقم بهم خیانت کرده چیکار کنم؟
و بعد از دوماه دوباره رل زدن یعنی تقریبا بعد از حدود دو سال از آشناییمون من تن به رابطه ی جنسی باهاش دادم بخاطر اینکه نکنه دوباره بهم خیانت کنه ایشون مجبورم نکرد من هم عمدی اینکار و نکردم اصلا نفهمیدم چجوری این اتفاق افتاد حدودا ۶ ماه از شروع رابطه ی جنسیمون میگذره اما به تازگی حس میکنم یکم رفتارش عوض شده میدونم دوستم داره اما انگار اون شوق اولیه اون اشتیاقش نسبت بهم کم شده باید چکار کنم ؟ مشکل از کجا میتونه باشه ؟! و یه مشکل دیگه میدونم دوستم داره و بخاطر من عوض شده اما هنوز نتونستم بهش اعتماد کنم هرچقدر میگذره من حساس تر میشم کلی افکار منفی به ذهنم میاد هر لحاظه میترسم بهم خیانت کنه من حتی شب ها هم استرس دارم گاهی اوقات بهش زنک میزنم ببینم خونه اس نکنه جایی رفته باشه این چک کردنام و حساسیت هامم زیاد هست بنظرتون میتونه دلیلش این باشه یا اینکه رابطه ی جنسی باعث کم شدن سویش نسبت به من شده ؟
پاسخ مشاور به عشقم بعد از اینکه خیانت کرده برگشته
شما در حدود دو سال با فردی در ارتباط بودید؛ پس مدتی متوجه خیانت ایشون شدید و به همین دلیل به رابطه خودتون با ایشون پایان دادید. اما از طرفی به دلیل علاقه ای که به ایشون داشتید پذیرش جدایی براتون سخت بود و از طرفی ایشون به شما قول دادند که تغییر کنند و دیگه شاهد چنین رفتارهایی از ایشون نباشید. به همین خاطر به رابطه برگشتید و حتی بخاطر اینکه ایشون به فکر خیانت نیوفتند حاضر به برقراری رابطه جنسی شدید. از طرفی حساسیت های بسیار زیادی نسبت به ایشون پیدا کردید به گونه ای که هیچجوری نمی تونید که به طرف مقابلتون اعتماد کنید. حالا مدتی هستش که احساس می کنید که ایشون نسبت به شما سرد شدند و احتمالا بیشتر نگرانید.
ببینید ایجاد احساس بی اعتمادی پس از تجربه کردن خیانت که از بدترین اتفاقاتی هست که میتونه برای یک رابطه میش بیاد طبیعی هست. اما این احساس انگار در شما تبدیل به یک وسواس غیر قابل کنترل شده به طوری هیچ کاری نمیتونه به شما آرامش خاطر بده. با چنین حالاتی ممکنه شما موجب آسیب رسوندن به سلامت روان خودتون و همچنین سلامت رابطتون بشید. در حقیقت شما مسیر اشتباهی رو برای احیای اعتماد از دست رفتتون انتخاب کردید. رابطه محل آرامش کنار فردی که دوستش داریم قراره باشه و شما این آرامش رو از خودتون و ایشون سلب کردید. همچنین شما برای اینکه مطمئن بشید که ایشون به شما خیانت نمیکنه به نوعی با برقرار کردن رابطه جنسی به ایشون باج دادید.
راه حل اصلی مشکل شما تغییر نگاهتون و بدست آوردن یک نگاه واقع بینانه هستش. شما باید بپذیرید که اگر کسی بخواد به ما خیانت کنه با سخت ترین کنترل کردن ها و بیشترین باج دادن ها هم نمیشه مانع شد. بنابراین اعتماد باید در بطن رابطه وجود داشته باشه. کنترل کردن و باج دادن مربوط به سطح رابطه میشه و نه میتونه که اعتماد از دست رفته شما رو برگردونه و نه میتونه تضمین کننده عدم تکرار خیانت طرف مقابلتون باشه.
ولی وقتی که شما این واقعیت رو بپذیرید و بجای تلاش برای کنترل کردن و باج دادن به طرف مقابلتون سعی کنید که علایق واقعی خودتون رو به ایشون نشون بدید تاثیر بیشتری بر روی طرف مقابلتون خواهید داشت که نسبت به رابطه متعهد بمونه. همچنین خودتون هم به آرامش خاطر خواهید رسید. چون که کسی که بخواد خیانت کنه با هیچ روشی نمیشه مانعش شد و کسی که بخواد به ما متعهد بمونه تحت هیچ شرایطی به ما خیانت نمی کنه. با این طرز فکر به نوعی حساب شما با خودتون و رابطتون مشخص میشه و بجای دلشوره داشتن به مسائل منطقی نگاه می کنید.
گاهی چنین رفتارهایی میتونه به طرحواره های ناسازگار ما مربوط باشه. یعنی چنین رفتارهای کنترل گرانه ای شاید در شما از کودکی شکل گرفته بوده و خیانت طرف مقابلتون یک اتفاق فعال ساز برای طرحواره شما بوده. به همین جهت من توصیه میکنم که در صورتی که براتون مقدور هستش به همراه طرف مقابلتون به یک مشاور و با روان شناس مراجعه کنید. مشاور با روان شناس از طرفی طرحواره های ناسازگار شما رو بررسی میکنه و اگر واقعا علت دلشوره های شما همین بود در جهت اصلاح طرحواره ها تلاش می کنه و از طرفی علت واقعی خیانت طرف مقابل شما رو بررسی می کنه تا متوجه بشه که آیا عمل خیانت هم مربوط به طرحواره های ناسازگار طرف مقابل شما بوده و امکان داره که دوباره این کار رو تکرار کنه؟ و یا اینکه صرفا یک اشتباه و خطا بوده که واقعا ازش پشیمونه و قصد تکرار این خطا رو نداره.
بنابراین در مورد مشکل شما بیشترین کمک رو اول خودتون میتونید به خودتون بکنید و سپس مشاور به شما. شما با تغییر نگاهتون، کنترل وابستگیتون و تقویت واقع گراییتون به خودتون کمک می کنید و مشاور با ارائه راهکارهایی برای اینکه بتونید راحت تر به خودتون در حل مسائلتون کمک کنید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
سلام وقتتون بخیر من ۲۰ سالمه نزدیک دو ساله با ی پسر در رابطه ام طرف دو بار بهم خیانت کرد آخرین بار کخیانت کرد دیگ گذاشتم رفتم ایشون برای آشتی و پشیمانی گفتن بیا جلو چشات قرآن میارم قسم میخورم ک دیگ این کارا نکنم و رفتم کاری ک گفته بود رو انجام داد منم بخاطر قسمش ی شانس مجدد دادم از اون وقت نزدیک ۸ مله میگذره و ازش چیزی ندیدم ولی خیلی زود عصبی میشن با هر حرفم دعوا راه میندازه سرد و سرد برخورد میکنه اکثرا چون شغلش آزاده میره شهرهای بزرگ بخاطر کار همین ک میاد شهر ما از صبح تا شب ساعت ۱ اینا کلا دنبال رفیقاش و بیرون و … و اصلا خیلی دیر ب دیر جوابم میده منو حرفامو بی اهمیت میگیره این اواخر اینطور شده حقیقتش قبلا اینطور نبود منم چون خیلی دوسش دارم نمیتونم ولش کنم میترسم پشیمون شم کلا چارم باگریه حل میشه ما هم قصد مون جدی هست فوقش اگ خوب پیش میرفت ی سال دیگب ازدواج ختم میکردیم ک اینطور باهام رفتار میکنه یعنی ت طول ی روز حتما و حتما باید موضوعی چرتی باشه ک دربارش دعوا کنیم خیلی کم پیش اومده ی روز بدون جروبحث و دعوا تموم شع پیش رفیقاشک هست ساعت ها جوابم نمیده و حتی روزا هست ک اصلا ی دقیقه هم زنگ نزده بهم ک صدامو بشنوه من باید چکار کنم چون خیلی دوسش دارم و نمیتونم نبودش رو تحمل کنم لطفا کمکم کنین جوری شدم ک روزا میکشه نمیتونم هیچی بخورم 😭😭
من یک سال بود کی با یه دختر تو مجازی آشنا شدم من واقعا دوستش داشتم ولی او خیلی وقت میشد کی با من سرد شده بود امروز دیدم یک استوری ده نامی مه نیست گفتم کیه فقط داشت گریه میکد خیلی ناراحت شدم کی این چرا داره گریه میکنه سوال کدم گفتم او پسر کیه بهم گفت مه يک ماه میشه با او آشنا شدم گفت بهم نزدیک بود من خیلی ازش دورم بعد گفت مه عاشقش شدم امروز فهمیدم کی دارم بهم خیانت میکنه بعد من گفتم ما کی با هم بودم یک سال میشه چرا ای کارو کدی گفت ازش خوشم آمد بعدش من گفتم پس چرا به من دورغ گفتی او با گریه میگف شرمنده دیگه مه برت خیانت کدم گفت مه نمیتانم با تو باشم
حدود ۱ سالی میشه من تو رابطه ام و اوایل رابطه همچی خوب بود تا ۴ ماه بعد از ۴ ماه فهمیدم خیانت کرده و باهاش بهم زدم و خیلیم پشیمون بود بعد از یه روز دیدم میخواد خودشو بکشه که واقعا مسخره اس بخاطر من خودشو بکشه اگه واقعا دوسم داشت چرا اصلا خیانت کرد رفتم گفتم بهش چرا میخوای خودت بکشیو اینا بعد گفت بدون تو نمیتونم زندگی کنم خلاصه بخشیدمش تا الان که ۷ ماه ازون قضیه گذشته این اواخر خیلی رفتارش تغییر کرده احساس میکنم به غیر از من با کس دیگه ای هم هست همیشه دروغ میگه و خانوادهاشو بهونه میکنه حتی بهش گفتم اسممو بزنه بیوگرافیش مخالفت کرد من مطمنم یکاری داره میکنه آدمی که خیانت کنه و اگه ببخشی ادم نمیشه بعد ها یاد میگیره چجوری خیانتشو بهتر پنهان کنه حتی خیلیم با من رفتارش بده میگه باز تو شروع کردی همش میگی خیانت کردم خیانت کردم حتی بهش گفتم خیانتی که تو ۷ ماه پیش کردیو نمیتونم فراموش کنم بهم گفت اگه میخوای کینه ای بازی در بیاری برو :)))))) من واقعا بهم برخورد خیلی با من بد رفتار میکنه من واقعا حالمبده
من دخترم18سالمه ۱۴سالم ک بود با ی پسری وارد رابطه شدم رابطمون ۴سال طول کشید چون تو ی شهر کوچیک هستیم رابطه دختر و پسر عادی نیس و خب وقتی خونوادم فهمیدن خیلی باهام بدرفتار کردن من بخاطرش هرکاری کردم با تموم وجودم دوسش داشتم و دارم اونم همینطور اما الان یک ماهه ک فهمیدم ۲سال پیش بهم خیانت کرده وقتی بهش گفتم ک موضوع خیانت رو فهمیدم جای اینکه معذرت خواهی کنه خیلی بد باهام رفتار کرد خیلی نادیدم گرفت بی توجهی کرد توهین کرد من تصمیم گرفتم ک کات کنم الان چون کنکوری هستم ذهنم خیلی درگیره قلبم درد میکنه نفسم بالا نمیاد توروخدا ی چیزی بگین من چطوری باهاش کنار بیام چیکار کنم ک هم درسمو بخونم هم این حس بد از بین بره هم دیگ بهش برنگردم و احساساتی نشم چون اون ادم ذاتا دروغگوئه
سلام وقتتون بخیر من حدود دو سال با یه خانومی توی رابطه بودم ولی بخاطر یه سری مشکلات جدا شدم ایشون به من خیانت کرد دروغ گفت توهین و تحقیر و…. من همیشه سوالم این بود که ادمی که دروغ میگه خیانت میکنه چه جوری میتونه بگه دوست دارم که ایشون هیچ گونه جوابی واسه من نداشتن من حدود یه ماه و نیم که تموم کردم ایشون دو بار به من پیام دادن که حرف بزنیم دوست باشیم و… من الان واقعا هیچ جوره نمی تونم به اون رابطه برگردم چون نه اعتمادی هست نه عشقی دیگه اینو کاملا میدونم درکش میکنم ولی بازم دنبال اینم بهم پیام بده من حتی پیامشم جواب ندادم هر بارم باز نکردم الان یکماه گذشته ولی من هی به دنبال اینم آدم بده من نبودم تو به من خیانت کردی روز ها شاید ساعت های زیادی این افکار توی سر منه من تصمیم رو گرفتم دیگه نمی خوام ادامه بدم فقط میخوام این تصمیمم خیلی محکم تر بشه بار ها شده با التماس و… من قبول کردم با هم باشیم ولی این بار نمی خوام میشه لطفا کمک کنید چه جوری میشه یک تصمیم محکم گرفت و خلاص شد از این افکار شاید تا یه جایی عادی بود ولی بیشترش دیگه یاعث اذیت شدن منه ممنون میشم از پاسخگو بودنتون
من با یکی 3 سال تو رابطه مجازی بودم یبار بهم خیانت کرد کلیم با دخترا دوست بود آخرشم فحش خونوادگی بهم داد و تهدید و کات کردیم ولی ی دوستی که البته همون 2 سال پیش رابطشون قطع شد و فقط ی چندبار بهش فحش داد داشت و روش خیلی حساس بود که من باهاش حرف نزنم و بعد از اینکه ما تموم کردیم با دوستش رفیق شدم باز چون قبلن همون اوایل رابطمون حدودا 2 سال و نیم پیش تقریبا 7 8 ماهی با دوستش رفیق بودم ولی حدودا 2 سالی هیچ ارتباطی با هم نداشتیم و فقط در حد 7 8 ماهی ی احوالپرسی ساده ولی اون گفت دیگه دوست نباشید بعد من بعد یکی دوهفته که کات کردیم رفتم با اون دوست شدم و بعد از چهار ماه کات کردن با این وارد رابطه شدم ولی الان من میگم چون دوست اون بوده این رابطه اشتباهه. بنظر شما بد و اشتباهه؟