من حدود شش ساله با همسرم ازدواج گردم اما هنوز موفق به رابطه جنسی نشدیم و من هنوز باکره ام. حس میکنم تو زندگی به بن بست رسیدیم. با توجه به اصرار من برای درمان چند بار به پزشک مراجعه کردن اما نتیجه ای نگرفتن یا داروها رو مصرف نکردند. الان هردو به این نتیجه رسیدیم توافقی از هم جدا شیم اما همسرم هر روز یه تصمیم میگیره قدرت تصمیم گیری نداره. یروز میگه جداشیم یروز میگه همینطور ادامه بدیم ببینیم چی میشه. واقعا خسته شدم از این وضعیت. فقط وابستگی بین ماست که نمیذاره جداشیم. تصمیم میگیریم جدا بشیم اما تا به پای عمل میرسه خیلی سخت میشه من واقعا از لحاظ روحی داغونم. ممنون میشم اگه بهم کمک کنید.
پاسخ مشاور به پرسش ” بعد از چند سال ازدواج هنوز دخترم “
میفههم چقدر براتون سخته و این شرایط شما را مستأصل کرده است. استنبرگ،از دانشمندان مطرح در زمینه روانشناسی شناختی، مطرح کرد: میتوان برای عشق، سه مولفهی اصلی در نظر گرفت. او این سه مولفه را چنین نامگذاری کرد:
- صمیمیت
- رابطه جنسی
- تصمیم و تعهد
رابطه جنسی هم مانند صمیمیت زوجین و تعهد در رابطه اهمیت دارد و اهمیت آن را نمی توانیم نادیده بگیریم. اما همانطور که نادیده گرفتن آن آسیب زاست، پررنگ کردن و تمرکز بیش از اندازه روی آن هم آسیب زاست. ما نمیتوانیم تنها یکی از این مؤلفه ها را در نظر بگیریم. زمانی که تمام تمرکزتان را روی رابطه جنسی می گذارید، هر دو وارد فاجعه سازی می شوید. اگر این مشکلحل نشود در رابطه ما یکفاجعه رخ داده است. در حالی که رابطه جنسی یکی از مؤلفه های عشق است. آیا شما در مورد دو مؤلفه دیگر میتوانید بگویید همه چیزبین شما درست است؟
شما شش سال است که با وجود تمام سختی هایش این شرایط را تحمل کردید، شش ماه دیگر هم به خودتان زمان دهید و روی صمیمت رابطه تان تمرکز کنید. بیشتر مشکلات جنسی از مسائل روانی ناشی میشوند. به همسرتان آرامش و اطمینان دهید که در کنارش هستید و این روزها را با هم سپری می کنید.اضطراب اینکه نکند روزی بالاخره شما ترکش کنید برای همسرتان طاقت فرساست و نمیتواند با روند درمان به خوبی پیش رود.
زمانی که رابطه جنسی ندارید چطور رابطه خود را مستحکم نگهدارید؟
فعالیت هایی مانند 10 دقیقه در روز مکالمه درونی (حرف زدن در مورد پستی و بلندیهای روز)، قرار برای شبهایی که کاری جدید و هیجانانگیزانجام میدهید. با هم کار کردن، با هم خندیدن، محبت (بوسیدن، همدیگر را به مدت 10 دقیقه در آغوش گرفتن) – این چیزها می توانند مزایای مشابهی را به همراه داشته باشند که رابطه جنسی باعث ازدواج می شود. در اینجا چند پیشنهاد دیگر وجود دارد:
- صمیمیت عاطفی ایجاد کنید. در ابتدایی ترین سطح، این به معنای ایجاد رابطه عمیق تر با همسرتان است. می توانید با صرف زمانبرای یادگیری در مورد امیدها، رویاها و اهداف همسرتان شروع کنید. سپس سوالاتی بپرسید و با دقت گوش دهید تا ترس ها و نگرانیهای او را درک کنید. با همسر خود صحبت کنید تا تاریخچه آنها و تأثیر آن بر زمان حال را درک کنید.
- صمیمیت معنوی ایجاد کنید. برخی از زوج ها ممکن است هرگز کلمات معنوی و صمیمیت را کنار هم نگذارند، اما اگر می خواهید قویترین ازدواج ممکن را داشته باشید، این ایده مهم است که در نظر بگیرید.
- صمیمیت روان شناختی ایجاد کنید: توانایی افشای موضوعات مهم و شخصی خود با همسر که بدین منظور میبایست ابتدا امنیت فرددر رابطه تضمین شده باشد ، یعنی فرد ترس از طرد شدن یا مسخره شدن یا تنبیه شدن را نداشته باشد.
- صمیمیت عقلانی ایجاد کنید: درمیان گذاشتن عقاید و افکار و باورهای خود با همسر، عنصر اصلی در ایجاد و نگهداری صمیمیت عقلانی توانایی نقش گزینی یعنی توانایی دیدن جهان از دریچه چشمان همسر است.
- صمیمیت زیبایی شناختی ایجاد کنید: درمیان گذاشتن احساسات و افکار و باورها و تجارب و ادراکاتی فرد آنها را به دلیل زیباییشاندوست دارد. موسیقی و شعر و نقاشی و تمامی فعالیتهای هنری را میتوان در این حیطه در نظر گرفت.
- صمیمیت اجتماعی و تفریحی ایجاد کنید:انجام فعالیتها و تجربه های لذت بخش با یکدیگر چه اجتماعی و چه خانوادگی و چه فعالیتهای دو نفره.
میفهمم بار سنگینی روی دوش شماست اما به نظرم رابطه شما ارزش جنگیدن و عبور از این سختی هارا دارد. رابطه جنسی مهم است، اما وقتی یکی از همسران نمی تواند رابطه جنسی داشته باشد، یک زوج هنوز هم می توانند یک ازدواج قوی ورضایت بخش داشته باشند.
ممنون از توجه و همراهی تان
گلسا بمانیان کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
سلام.من فریبا هستم ۲۷سال سن دارم ومتاهل هستم .الان نزدیک به ۵سال هست از زمان ازدواجم میگذره ودوسال هست ک عروسی کردم وتا الآنم نتونستم اون رابطه ای ک باید با همسرم داشته باشم یعنی رابطه دخول نتونستم انجام بدم واین باعث اضطراب ونگرانی در زندگیم شده وهمشم از جانب خودمه چون خیلی مضطربم ونسبت ب این رابطه نگرانی دارم نمیدونم باید چیکار کنم.میخوام بهم کمک کنید تا بتونم این ترس ونگرانی وازخودم دور کنم و بهترین رابطه رو بدون هیچ استرسی وتجربه کنم.وچ چیزهایی درانجام این رابطه ویا کمترشدن درد بهم کمک میکنه ولطفا راهنماییم کنید
خوش به حالت ای کاش منم مثل تو بودم م که پرده ام به راحتی و در اثر خود ارضایی از دست دادم و همسرم ازم بیزاره و همو دوست نداریم فقط به خاطر بچه داریم تحمل میکتیم
سلام من ۴ سال هست با همسرم زیر یه سقفیم ولی من ترس شدید از عروسی کردن دارم و هنوز باکره هستم اصلا نمتونم بزارم همسرم باهام نزدیکی دخول داشته باشه از دردش میترسم از خون ریزی میترسم کلا چندشم میشه واقعا کلافه شدیم ۳۴ سالم هست و خیلی فرصت برای مادر شدن ندارم با توجه به سنم موندیم چکار کنیم بخدا عروسی کردن و از بین رفتن بکارت شده برای من یه رویای دست نیافتنی هرجور فکر میکنم نمیتونم باهاش کنار بیام به شدت مقاومت میکنم تورخدا کمکم کنید ما زن و شوهر نجات پیدا کنیم بهتون بگم که به شدت عاشق هم هستیم و رابطه زناشویی موفق داریم وخیلی به هم وابسته هستیم همین عشق و وابستگی مارو کنار هم نگه میداره
سلام خوبید منم مشکلم مثل شماست۸ساله ازدواج کردم و نتونستم شما مشکلتون حل شده؟اگرحل شده به منم بگید من داغونم
همسرم خیلی دوستم داره و این عشق تااینجامارو نگهداشته
دیگه داره ازم سردمیشه و منم همش فکرازبین بردن خودم به ذهنم میاد که ابرومو حفظ کنم
من یکسال ازدواج کردم اما هنوز رابطه کامل نداریم هرزگاهی در حد معاشقه بعدشم همسرم منو مقصر میدونه میگه تو نمیزاری چون میدونه من میترسم اما خودشم تلاشی نمیکنه که ترس من بریزه خیلی عصبی شده نمیدونم مشکل از منه یا اون. بیشتر وقتا ازم دوری میکنه و پشت به من میخوابه الان یکماه کلا جدا میخوابیم و بهم سرد شدیم
سلام عزیزم یکی از پنج نیاز اساسی در هر ازدواجی نیازهای جنسی است اگر یک سال هست که نتوانستند اقدام به رابطه جنسی کنند پیشنهاد میکنم حتما یکبار دیگر به سکستراپ یا پزشک متخصص مجاری ادراری مراجعه کنید و اگر نشد تصمیم نهایی با خودتون هست. رابطه جنسی مثل یک گوشی که ویروس گرفته و احتیاج به ریست شدن داره هست شما این نیاز رو نمیتوانی نادیده بگیری درسته حس بین تون انقدر قوی هست که یکسال این رابطه رو نگه داشته ولی شما برای تمام طول عمر نمیتوانی نسبت به این قضیه بیتفاوت باشی .صادقانه با ایشون صحبت کنید اگر این حس برای شما اذیت کننده ست میتونی اقدام کنید. ولی بازهم این شانس رو از ایشون نگیرید مجدد به پزشک مراجعه کنید ببینید نظرشون چیه و بعد سکستراپ.موفق و موید باشید ضمنا بنده خانوم هستم .