خشم و عصبانیت يك احساس طبيعي در انسان است. اما این احساس زماني مشکلساز میشود كه شما دائماً خشمگين باشيد يا در کنترل خشم خود مهارت کافی نداشته باشید. خشم مزمن و انفجاري میتواند عواقبي جدي در سلامت روانی، سلامت جسمی و روابط شما داشته باشد. خبر خوب اینکه كنترل خشم آسانتر از چيزي است كه فكرش را میکنید. با درك دقيق دلايل واقعي عصبانيت و بهکارگیری ابزارهاي مديريت خشم میتوانید یاد بگیرید، خشم زندگي شمارا تحت تأثیر خود قرار ندهد.
چرا کنترل خشم از سرکوب خشم مهمتر است؟
احساس خشم نه آنقدر خوب و نه آنقدر بد است. مانند هر احساس ديگري، اين هم پيامي براي شما دارد و میخواهد بگويد كه شما در یک وضعيت ناراحتکننده، ناعادلانه يا تهديدآميز قرار دارید. اگر واكنش اوليه شما در مقابله با خشم انفجاری است، اين پيام هرگز فرصتي براي دیده شدن پيدا نمیکند.
اگرچه احساس خشم در مواجه با بدرفتاري يا تهمت امری طبیعی است، اما اگر طوري آن را بروز دهيد كه به سلامت خود یا ديگران آسيب برساند، آنوقت مهارت کنترل خشم اهمیت پیدا خواهد کرد.
شايد احساس كنيد اگر خلقوخوی تندي داريد، ديگر كاري از دستتان برنمیآید و هیچچیزی براي مدیریت خشم وجود ندارد. اما شما بيشتر از چيزي كه تصور میکنید بر خشم خود تسلط داريد. میتوانید ياد بگيريد چگونه احساسات خود را بدون آسیب رساندن به دیگران بروز دهيد.
عقايد و حقايق مدیریت خشم
- باور مردم: من نبايد خشم خود را “سركوب” كنم، اينكه خشم خود را خالي كنم و بروزش دهم كار سالمي است.
- حقيقت: در اصل درست است كه ناديده گرفتن و سركوب خشم كار مفيدي نيست، اما از كوره دررفتن هم چندان بهترش نخواهد كرد. احساس خشم نباید شما را ترغیب به رفتار پرخاشگرانه کند.
- باور مردم: خشم، پرخاش و تهديد براي شما احترام به بار میآورد و باعث میشود چيزي كه میخواهید را به دست آوريد.
- حقيقت: احترام از ترساندن ديگران به دست نمیآید. اگر كنترلي بر رفتار خود نداشته باشيد يا هميشه روي نظر خودتان پافشاري كنيد، مردم ممكن است از شما بترسند، اما احترامي براي شما قائل نیستند. اگر رابطه شما توأم با احترام باشد، بيشتر به شما گوش میکنند و نيازهايتان را در نظر میگیرند.
- باور مردم: کنترل خشم امری غیرممکن و غیرارادی است.
- حقيقت: هميشه نمیتوان شرايط يا احساسي كه در شما به وجود میآورد را كنترل كنيد، اما میتوانید شیوه ابراز احساسات خود را كنترل كنيد. میتوانید بدون اينكه گفتار و رفتارتان اهانتآمیز تلقی شود، احساساتتان را ابراز كنيد. حتي اگر كسي سعي داشته باشد احساس خشم شمارا برانگیزد، تصمیمگیری در مورد کنترل خشم همیشه تحت اراده خودتان است.
مهارت كنترل خشم چطور به كمك شما میآید؟
شايد فكر كنيد تخليه خشم كار مفيدي است یا اين اطرافيان هستند كه زيادي حساساند یا اين عصبانیتها موجهاند یا براي جلبتوجه و کسب احترام دیگران به خشم نياز داريد. اما واقعيت اين است كه عصبانيت و بروز خشم بر روابط شما آسيب می زند، روي قدرت تشخیص شما تأثیر منفی می گذارد، مانع موفقیتتان می شود و يا يك تصوير منفي از شما در ذهن دیگران بر جای می گذارد. اينجاست كه صحبت از كنترل خشم اهمیت پیدا میکند.
هدف اصلي مدیریت خشم
بسياري از مردم فكر میکنند کنترل خشم یعنی سركوب احساس خشم خود. اما عصباني نشدن و در خود ریختن احساسات هم هرگز رفتار سالمي نيست. عصبانيت یک احساس طبيعي بدن است و هرچه تلاش كنيد آرامش كنيد، خودش را نشان میدهد.
هدف واقعي کنترل خشم سركوب آن نيست؛ بلكه این است كه سعي كنيد پيام نهفته پشت اين احساس را بفهميد و بتوانيد آن را به شیوهای صحیح بروز دهید. در اين حالت نهتنها احساس بهتري خواهيد داشت بلكه نيازهايتان نیز برآورده خواهد شد و میتوانید نارضایتیها در زندگي خود را بهتر مديريت كنيد و روابط مؤثرتری در محیط خانواده و کار داشته باشيد.
تقویت مهارت کنترل خشم مستلزم صرف زمان است اما هرچه بيشتر تمرين كنيد آسانتر و نتیجه هم بهتر است. يادگيري مهارت كنترل خشم و ابراز آن به روشی مناسب، به شما كمك میکند كه روابط بهتري با دیگران برقرار کنید، به اهدافتان برسيد و زندگي سالمتر و رضایتبخشتری داشته باشد.
عواقب خشم خارج از كنترل
- خشم خارج از كنترل به سلامت جسمي شما آسيب میرساند: استرس و خشم مداوم شمارا در معرض بیماریهای قلبي، ديابت، تضعيف سيستم ايمني بدن، مشکلات بي خوابي و فشارخون بالا قرار میدهد.
- خشم خارج از كنترل به سلامت رواني شما آسيب میرساند: خشم مزمن انرژي زيادي از ذهن شما میگیرد؛ مانع درست فكر كردن میشود و تمركز بر كارها و لذت بردن از زندگي را سختتر میکند. خشم مداوم همچنين میتواند منجر به استرس، افسردگی و ديگر مشكلات رواني شود.
- خشم خارج از كنترل به موقعیت شغلی شما آسيب میرساند: انتقاد سازنده، اختلافاتي كه منجر به بروز خلاقيت میشوند و بحثهای داغ در محیط کار میتوانند سالم باشند اما حمله كردن به همكاران و سرپرست و مشتریها فقط آنها را با شما بيگانه میکند و احترامتان را از بين میبرد.
- خشم خارج از كنترل به روابط شما آسيب میرساند: رفتار پرخاشگرانه آسیبهای جبرانناپذیری به روابط دوستی، ازدواج و روابط شغلی شما وارد میکند. خشم انفجاري موجب عدم اعتماد دیگران به شما میشود و صادقانه صحبت كردن و راحت بودن با شمارا براي ديگران سخت میکند. همچنین ابراز خشم در برابر دیدگان کودکان برای سلامت روانی و جسمی آنها بسیار زیانبار است.
چه چيزي پشت احساس خشم شما نهفته است؟
مشكلات پرخاشگری عموماً ريشه در تجربیات دوران كودكي دارد. اگر کودک در والدین خود شاهد رفتار پرخاشگری مانند فریاد کشیدن، خشونت خانگی و كتك زدن باشد، کودک فكر میکند كه بايد احساس خشم خود را اینطور نشان دهد. از دیدگاه روانشناسی کودک یکی از دلایل بروز پرخاشگری کودکان الگوبرداری از رفتار والدین است. آسیبهای روحي و استرس در سطح بالا هم از ديگر محرّکهای ابراز خشم مداوم است.
بروز خشم راهی براي نهان احساسات ديگر شماست
براي ابراز خشم به روشي مناسب، شما بايد عميقاً با چيزي كه احساس میکنید ارتباط برقرار كنيد. آيا خشم شما جلوهای از احساساتي مانند شرمندگي، ناامني، آزار، احساس خجالتی يا آسیبپذیری شماست؟
اگر واكنش ابتدايي شما به بسياري از مسائل، ابراز خشم است، به نظر میرسد كه این رفتار در اصل سرپوشي براي نهان احساسات واقعي شماست. اين مسئله عمدتاً در خانوادههایی كه ابراز احساسات در آنها سرکوبشده، اتفاق میافتد. بهعنوان يك فرد بزرگسال شايد راه بهتری برای بیان احساسات خود به جز خشم را یاد نگرفته اید. ابراز خشم همچنين میتواند از علائم مشكلات سلامت اساسي مانند علائم افسردگی آسیب روحي يا استرس مزمن باشد.
نشانههایی از تاثیر پنهان خشم بر زندگی شما
- سازش برايتان سخت است:آيا تحمل شنیدن نظرات بقيه برايتان سخت است؟ بهخصوص هنگامی میخواهید امتیازی نیز به دیگران بدهید. اگر در خانوادهای با خشم كنترل نشده بزرگشده باشيد، حتماً به ياد میآورید كه فرد عصباني چطور با دادوبیداد و پرتوقعی به خواستههایش رسيده است. تصمیم به توافق یا سازش با دیگران ممكن است احساس ترسناكي از شكست يا آسیبپذیری در ذهن شما ایجاد کند.
- در ابراز احساسات خود بدون خشم و پرخاش مشکلدارید: آيا به سرسختي و تسلط خودتان افتخار میکنید؟ فكر میکنید احساساتي مانند ترس، گناه يا خجالت سراغ شما نمیآید؟ همه افراد چنین احساساتی دارند و ممكن است شما از خشم بهعنوان سرپوشي براي پنهان کردن این احساسات استفاده میکنید.
- نظرات مخالف را بهعنوان يك چالش تلقی میکنید: آيا فكر میکنید روش شما هميشه درست است و وقتي ديگران با آن موافق نيستند، خشمگین میشوید؟ اگر نياز به تحت نظر قرار گرفتن داريد يا فرد سستعنصری هستيد، ممكن است ديدگاه بقيه را يک تهدید بدانيد و نه صرفاً يك روش متفاوت براي ديدن چيزها.
بهمنظور کنترل خشم با احساسات خود ارتباط دوباره بگيريد
اگر با احساسات مختلف درونی خود راحت نيستيد يا پاسخ شما به هر شرايطي خشم و پرخاشگری است، لازم است دوباره با احساسات خود آشتي كنيد.
هشدارها و تهديدهاي خشم را جدی بگیرید
شايد فكر كنيد شما بهطور ناگهانی و غیرارادی از كوره درمیروید. اما واقعیت این است که در بدن شما علائم هشداردهنده فيزيكي زيادي قبل از بروز خشم و اقدام به پرخاشگری ایجاد میشود. عصبانيت يك واكنش فيزيكي طبيعي است و واكنش جنگ و گريز در بدن را تحريك میکند. هر قدر عصبانیتر شويد، بيشتر به تكاپو خواهد افتاد. آگاه بودن از خصوصیات شخصی خود در هنگام احساس خشم باعث میشوید بتوانيد قبل از اينكه از کنترل خشم خارج شود، آن را مديريت كنيد.
به شیوه شروع احساس خشم در درون خود توجه کنید
- درد معده
- قفلکردن فك يا دستان
- عرق كردن يا احساس گرگرفتگی
- تندتر نفس كشيدن
- سردرد
- پیادهروی يا نياز به راه رفتن
- خون جلوي چشم را گرفتن
- بهسختی تمركز كردن
- تپش قلب
- منقبض شدن شانهها
شناسایی الگوهاي فكري منفي كه احساس خشم را برمیانگیزد
شايد فكر كنيد فقط عوامل خارجي مانند ناملايمتي ديگران يا شرايط طاقتفرسا شمارا عصباني میکند. اما مشكلات پرخاشگری شما خيلي بيشتر از اينكه مرتبط با چيزي كه اتفاق افتاده باشد، مرتبط با اين است كه شما شرايط به وجود آمده را چطور تفسير میکنید.
برخي از الگوهاي تفكر منفي رایج كه احساس خشم را در شما برمیانگیزد شامل:
• کلیگویی: براي مثال: تو هميشه مزاحم من میشوی؛ تو هیچوقت نیازهای من را برآورده نمیکنی؛ هیچکس براي من احترامي قائل نيست؛ من هیچوقت بهجایگاهي كه شايسته آن هستم نمیرسم.
• بیشازحد غرق شدن در “بایدها” و “الزامات”: داشتن يك ديدگاه خشک درباره اينكه شرايط چطور بايد پيش برود و اگر واقعيت با انتظارات شما تطابق نداشت احساس خشم کنید.
• ذهنخوانی و قضاوت سريع: بدگمانیهایی مانند اينكه شما “میدانید” طرف مقابل به چه چيزي فكر میکند يا چه احساسي دارد؛ كه بهعمد شمارا آزرده، خواستههای تان را ناديده گرفته يا به شما بیاحترامی كرده است.
• كينه توزی: به دنبال چيزهاي كوچكی براي ناراحتي گشتن؛ بهخصوص وقتیکه هر چیز مثبتي را ناديده گرفته و از آن چشمپوشی میکنید. تا زماني كه اين آزردگیهای كوچك جمع شوند و جمع شوند و درنهایت كه “كارد به استخوان تان” رسيد، منفجر شوند.
• سرزنش دیگران: وقتیکه اتفاق بدي بيفتد يا كاري خراب شود، هميشه تقصير يك نفر ديگر است. بهجای اينكه مسئوليت زندگي خود را بپذيريد، هميشه ديگران را براي اشتباهات خود سرزنش میکنید.
از افراد، مکانها و شرايطي كه شمارا خشمگین میکند، دوریکنید
شرايط استرس زا هرگز توجیه مناسبی برای ابراز خشم نیست، اما با دانستن اينكه اين وقايع چگونه روي شما تأثیر میگذارند، میتواند به شما كمك كند تا كنترل محيط اطرافتان را به دست بگيريد و از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری بپرهيزيد. به برنامه روزمرهتان نگاهي بيندازيد، و سعي كنيد فعالیتها، تعداد دفعات در هرروز، افراد و جاها و شرايطي كه خلق تان را تنگ و شمارا خشمگين كرد را شناسايي كنيد.
شايد هر بار كه با يك گروه خاص از دوستان بیرون میروید، وارد بحث و مشاجره شده باشيد. يا پشت ترافيك ماندن هميشه اعصابتان را مكدّر كند. سپس به دنبال راههایی براي اجتناب از اين محرکها يا تغيير دادن دیدگاهتان به اين شرايط باشيد تا ديگر خون تان را به جوش نياورید.
راههای آرامش بخش کنترل خشم را بياموزيد
اگر شما علائم هشداردهنده بدن خود را در هنگام احساس خشم و عصبانیت تشخیص دهید و عوامل محرک خشم خود را پیشبینی کنید، میتوانید بهسرعت کنترل خشم خود را مدیریت کنید. تکنیکهای زيادي برای حفظ آرامش در هنگام احساس خشم وجود دارد:
روشهایی آرامش بخش برای تقویت مدیریت خشم
- بر روی علایم و نشانه های جسمی خود در هنگام خشم تمركز كنيد: شايد غیرمنطقی به نظر برسد، اما انطباق خود با آنچه بدن در هنگام خشم و عصبانیت احساس می اغلب منجر به پايين آمدن شدت خشم شما میشود.
- چند نفس عميق بكشيد: تنفس عميق و آهسته به مقابله با استرس كمك میکند. كليد کنترل خشم اين است كه عميقاً از ناحيه شكم نفس بكشيد و هوا را تا جايي كه ممكن است به ریههایتان برسانيد.
- ورزش کنید: پیادهروی سريع يك ايده عالي در کنترل خشم است. اين كار انرژي منفی درون شما را تخلیه می کند و باعث میشود با ذهني آرام تر با احساس خشم مقابله كنيد.
- از حواس پنجگانه خود استفاده كنيد: از قدرت آرامش بخش حواس پنجگانه خود شامل حس بينايي، حس بويايي، حس شنوايي، حس لامسه و حس چشايي لذت ببريد. میتوانید گوش دادن به يك قطعه موسيقي يا تصور كردن خودتان در هرجايي كه دوست داريد را امتحان كنيد.
- ناحیههای گرفته و تحتفشار بدن خود را بكشيد و كمي ماساژ دهيد: بهعنوانمثال اگر در شانههاي تان احساس انقباض میکنید كمي آنها را بچرخانيد و يا گردن و سرتان را بهآرامی ماساژ دهيد.
- بهآرامی تا ده بشماريد: در هنگام خشم بر روي شمردن اعداد تمركز كنيد و اجازه دهيد كه منطق تان با احساساتتان همگام شود. اگر بعد از شمردن بازهم به خود تسلط نداشتيد، سعي كنيد دوباره بشماريد.
در مقابله با خشم واقعبینانه رفتار كنيد
وقتي شروع به احساس خشم و ناراحتي میکنید، اين سؤالها را از خودتان بپرسيد:
- در مقیاسهای بزرگتر اين قضيه چقدر اهميت دارد؟
- آيا این موضوع واقعاً ارزش عصبانيت دارد؟
- آیا این اتفاق ارزش خراب كردن باقي روز را دارد؟
- آيا واكنش من مناسب اين موقعيت است؟
- آيا كاري از دست من ساخته است؟
- آيا اقدامات من ارزش صرف اين زمان را دارد؟
راههای بهتري براي کنترل خشم خود پيدا كنيد
هر وقت مطمئن شديد كه موقعيت واقعاً ارزش عصباني شدن را دارد و شما میتوانید كاري كنيد كه شرايط بهتر شود، نکته اين است كه احساس خشم خود را به روش صحیحی ابراز كنيد. اگر با احترام با ديگران ارتباط بگيريد، احساس خشم میتواند يك منبع فوقالعاده انرژي براي تغيير شرایط به نفع شما باشد.
- بر آنچه واقعاً شمارا خشمگین کرده تمرکز کنید: آیا تابهحال بر سر يك موضوع بیارزش خشمگین شدهاید؟ اكثر دعواهای بزرگ از يك مسئله كوچك مانند يك بشقاب شسته نشده يا ده دقيقه دير كردن شروع میشود؛ اما هميشه یکچیز بزرگتر در پشت این دعوا وجود دارد.
- اگر احساس میکنید خشم و غضب تان بهسرعت در حال شدت گرفتن است، از خودتان بپرسيد “چه چيز من را اینقدر عصباني كرده؟” شناسايي موضوع اصلي آزاردهنده به شما كمك خواهد كرد كه احساس خشم خود را بهتر بروز كنيد، اقدامات سازندهای انجام دهيد و به سمت حل مشكل قدم برداريد.
- اگر اوضاع وخيم شد كمي كنار بكشيد: اگر كنترل خشم خود را از دست دادید، براي چند دقيقه ( يا هر مدتزماني كه طول میکشد تا آرام تر شويد) خود را از موقعيت دور کنید. كمي پیادهروی سريع يا گوش دادن به موسيقي دلخواه در کنترل خشم شما مؤثر است. احساسات درونی خود را آزاد کنید و با آرامش بیشتری به کار خود ادامه دهید.
- هميشه عادلانه دعوا کنید: اشكالي ندارد اگر از كسي احساس رنجش کنید. اما اگر عادلانه بحث نكنيد، رابطه بهسرعت از هم میپاشد. جدال عادلانه يعني شما نيازهاي خود را بيان كنيد و همزمان به نيازهاي طرف مقابل نیز احترام بگذاريد.
- حفظ رابطه را در الويت قرار دهيد: الويت شما هميشه بايد تقویت و حفظ رابطه باشد نه “برنده شدن” در مشاجره. بهطرف مقابل و نظراتش احترام بگذاريد.
- تمركزتان بر زمان حال باشد: در هنگام خشم خیلی راحت میتوان اتفاقات تلخ گذشته را با احساسات امروز پیوند داد. اما بهجای نگاه به گذشته و دنبال مقصر گشتن، بر روی حل مشکل حال تمرکز کنید.
- موضع خود را مشخص کنید: اختلافات میتوانند واقعاً طاقتفرسا باشند. پس مهم است در این مواقع سنجيده تصميم بگيريد و ببینید اين مسئله ارزش صرف این مقدار زمان و انرژي را دارد؟ اگر از پیش موضع خود را مشخص کنید و بر سر هر موضوع كوچكي نزاع برپا نكنيد، ديگران برای احساسات شما احترام بیشتری در نظر میگیرند.
- اهل گذشت و بخشش باشيد: فيصله دادن به مشاجره، اگر شما تمايل يا توان بخشش را نداشته باشيد غيرممكن است. راهحل صحیح در اجتناب از کینهتوزی و انتقام نهفته است. اصرار بر تلافی کردن نهتنها عواقب خسارت را جبران نمیکند، بلکه با تهي و طاقتفرسا كردن زندگي به ما آسيب بيشتري میزند.
- زمان گذشتن از اختلاف را بدانيد: اگر نمیتوانید بر روی موضوعی با بقیه به توافق برسيد، سعی کنید با نظر جمع، حتی اگر برخلاف عقاید شما باشد، مخالفت نکنید. براي ادامه مشاجره دو نفر لازم است؛ اگر ديديد بحث و دعوا بر روی موضوع بهجایي نمیرسد، فقط مخالفت كنيد و بگذريد.
در صورت نیاز یک متخصص درخواست مشاوره کنید
اگر با بهکارگیری روشهای کنترل خشم باز هم تسلط كافي بر خشم خود نداشتيد يا اين رفتار باعث ایجاد مشكلاتی يا آسيب زدن به بقيه شده، احتمالاً به كمك بيشتري نياز داريد. مراجعه به مرکز مشاوره ، شرکت در کلاسها و کارگاههای آموزشی کمک زیادی در تقویت مهارت کنترل خشم شما خواهد کرد. تقاضاي كمك از دیگران یا درخواست مشاوره هرگز نشانه ضعف نيست. درک تجربیات و نظرات دیگران در مورد روشهای کنترل خشم میتواند برای شما بسیار مفيد باشد.
درخواست مشاوره کنترل خشم
مراجعه به مرکز مشاوره میتوانند یکراه عالي براي شناسایی دلايل بروز خشم در شما باشد. اگر ندانيد براي چه عصباني شدهاید، كنترل خشم سختتر است. در جلسات مرکز مشاوره محيطی امن براي شناسایی دلايل و عوامل بروز خشم برای شما فراهم است. همچنین شرکت در جلسات مرکز مشاوره روانشناسی فرصتی است تا مهارت های کنترل خشم را تمرین و تقویت کنید.
کارگاههای مهارتهای كنترل خشم
کلاسها و کارگاههای مهارت کنترل خشم به شما اجازه میدهد با افرادی شبیه به خود که با مشکل کنترل خشم روبرو هستند، آشنا شوید و در مورد راهکارهای آن با یکدیگر به گفتگو و تبادلنظر بپردازید. براي مشكلات خشونت خانگي معمولاً روشهای سنتي كنترل خشم پيشنهاد نمیشود. کلاسها و گروههای خاصي هستند كه بهطور تفکیکشده به مسائل بازدارنده خشونت خانگي میپردازند.
مراجعه به يك متخصص براي مديريت خشم خود را جدي بگيريد؛ اگر:
- هر چه در کنترل خشم خود تلاش میکنید بازهم احساس بههمریختگی و عصبانیت میکنید.
- خشم شما باعث به وجود آمدن مشكلاتي در روابط خانواده ، ازدواج ، روابط دوستی و شغلی شما شده است.
- از اتفاقات و انسانهای جديد دوري میکنید چون مطمئن نيستيد كه بتوانيد بر کنترل خشم خود مسلط باشيد.
- به خاطر عصبانيت، مشكلات قضایی پیداکرده باشيد.
- به خاطر عدم توانایی در کنترل خشم خود، درگیری و خشونت فیزیکی حادثشده است.
کمک به دوستان برای تقویت مهارت کنترل خشم
اگر از اطرافیان شما شخصی در كنترل خشم خود مشکل دارد، شما دائماً احساس خواهيد كرد كه بايد بیشازحد احتياط كنيد. اما به ياد داشته باشيد كه شما هميشه مقصر خشم او نيستيد و هيچ عذري براي خشونت فيزيكي و كلامي پذيرفته نيست. اين حق شماست كه با احترام با شما رفتار شود و بدون ترس از يك حمله خشونتآمیز يا پرخاش گري زندگي كنيد.
٥ راه مقابله با مشكلات کنترل خشم همسر یا نزديكان:
شايد همیشه نتوانيد کنترل خشم همسر یا عزیزان خود را مدیریت کنید، اما شیوه برخورد و واکنش شما به خشم دیگران کاملاً تحت اراده شماست:
- مرزها و خطوط قرمز خود را بهروشنی مشخص كنيد تا دیگران آستانه صبر و تحمل در ارتباط با شما را بدانند.
- براي در ميان كشيدن مشكلات كنترل خشم خود منتظر زماني كه هردوي شما آرام هستيد بمانيد و وقتیکه هنوز عصباني هستيد آن را به ميان نياوريد.
- اگر ديديد همسر شما آرام نمیشود، موقعيت را ترك كنيد.
- اگر تحمل اين شرايط برايتان سخت است، مراجعه به مرکز مشاوره را در نظر بگيريد.
- امنیت خود را در اولویت قرار دهید. اگر به هر دليلي احساس ناامنی يا تهديد میکنید، همسر یا عشق خود را برای مدت کوتاهی ترک کنید.
در روابط سوءاستفاده مشكل اصلي خشم نيست
برخلاف چيزي كه شايد باور داشته باشيد، سوءاستفاده و خشونت خانگي ناشي از عدم تسلط فرد سوءاستفاده گر بر روي احساس خشم خود نيست، بلكه اینیک انتخاب حسابشده برای كنترل دیگران ست.
اگر در معرض يك رابطه آسيب زا یا رابطه ناسالم قرار دارید، روانشناس خانواده به شما پيشنهاد نمیشود. در چنین شرایطی همسر شما بهجای شرکت در کارگاههای مهارت کنترل خشم به درمانهای ویژه و مشاوره روانشناسی نیاز دارد.
با سلام، چند روزی که مادرم با من قهر بود. و من غذایی نمیخوردم. که پدرم عصبانی شد. روی من دست بلند کرد و گفت ناراحتی از خونه برو بیرون. که خواهرم و مادرم جلوی من رو گرفتن. بعد همهشون به زندگی ادامه دادن. با من عادی حرف میزنن انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. و من الان چتد روزه از خشم و غم دارم نابود میشم. و نمیتونم چیزی بخورم. فقط میخوام راهکاری داشاه باشم که از میزان خشم و غمم کم بشه تا بعد به درمانگر مراجعه کنم.
مشکل من این است که نمیتوانم عصبا نیت خود را کنترل کنم و گاه باعث میشه که بعضی موقع ها حرف بیرط به آن موضوع بزنم. من بیشتر اوقات در جمع حرفی میزنم که اصلا به آن فکر نکرده و ناگهانی از دهنم خارج میشه اصلا دست خودم هم نیست.یا گاهی الکی عصبانی میشوم. و بیشتر اوقات هم با خوانواده ام بحثم میشه و بهم میگن تو مشکل روانی داری!من مهر ماه آینده به کلاس دهم میروم.من همیشه معدلم توی درس ها پایین هیته مثلا معدل کلم ۱۶ یا۱۷ هسته و پدر همیشه به من میگوید تو آدم بی هدفی توی زندگی هستی و یه انسان بیخاصیت هستی و بیشتر توی خونه باهام بد صحبت میکنه من با مادرم رابطه خوبی دارم ولی توی بعضی از چیز ها مثل لباس پوشیدن یا مدل موبحثم میشه و بهم میگه تو یه روانی هستی.من فقط نمیتونم عصبانیتم رو کنترل کنم و زود عصبانی میشم.وگاهی درجمع حرفم را نمی سنجم.
من حس میکنم یه چند مدته که سیستم عصبی بدنم به شدت ریخته به هم بدون دلیل عصبی میشم ناراحت میشم میخوام گریه کنم اروم بشم نمیتونم شوهرم خیلی اذیتم میکنه مجبورم بخاطر بچم تحمل کنم دیشب چون برای خونه خرید کرده بود زد تو سرم تهدیدم میکنه تحقیرم میکنه غرورم میشکنه قلبمو له میکنه تورو خدا کمکم کنید همش به خودکشی فکر میکنم
سلام وقتتون بخیر ببخشید من مدتی هستش که با کوچکترین حرف عصبانی میشم و کلا دوست ندارم با کسی صحبت کنم یا خانواده منو به خاطر کارام بازجویی کنن ۱۷سالمه. راهکار شما برای مقابله با این موضوع چی هستش؟و اینکه راه حلی هستش که من پیش ببرم تا حداقل با حرفام خانوادم رو از این موضوع ناراحت نکنم?کلا دوس ندارم درمورد کارایی که میکنم بازجویی بشم بعد خانوادمم بعضی اوقات خیلی با صدای بلند باهام صحبت میکنن و این باعث میشه بدتر من عصبی بشم نمیدونم چیکار کنم دقیقا
من دارای خشم بی دلیل هستم و احساس میکنم توانایی کنترل آن را ندارم ممنون میشم در بهبود آن کمک کنید
من خیلی استرس دارم و اصلا نمیتونم عصبی بودن خودم و کنترل کنم و پرخاشگری زیادی دارم و زود عصبی. میشم !شبا کابوس میبینم که تو خواب داد میزنم دلهره دارم و سر درد های شدید چه راه کاری. پیشنهاد میکنین من خودم به خیلی ها مشاوره میدم ولی بعضی مواقع دلم خود کشی میخاد و گریه چیکار کنم خودم و رو کنترل کنم
راستش من خیلی وقتا از خیلی چیزا عصبی میشم و همش دوست دارم داد بزنم و یه جوری انرژیمو تخلیه کنم اصلاتمرکز ندارمو همرو ناراحت میکنم
احساس میگنم یه ادم بدی هستم به همه اسیب می رسونم اصلا دلم نمی خواد زنده باشم میخوام که این عصبی از بین بره یه ادم اروم باشم وقتی عصبی میشم نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم به اطرافیان اسیب می رسونم
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. من ۲۱سالم و کودکی پرالتهابی پشت سر گذاشتم مشکل خودم اینه که زود عصبی میشم مثلا همیشه با خواهر کوچیکم دعوا دارم زود گارد میگیرم کلا از این موضوع خیلی ناراحت میشم که باعث ناراحتی کسی میشم. نمیتونم به یکی احساساتم نشون بدم یا مثلاً زود از یکی خسته میشم و نمیخوام دیگه تو زندگیم باشه چیکار میتونم انجام بدم ممنون از راهنمایی شما
۲۱ سال سن دارم وضعیت جنسی مرد مجرد میزان تحصیل مدرسه. مشکل اصلی زود ناراحت میشم وقتی یکی بخاد یه حرف دو یا سه بار بهم بگه سریع دعوا میکنم صدا بوغ ماشین گریه کردن بچه کلن اعصابم بهم میزنه وختی با یکی دعوام میشه دست پام میلرزه از کنترول خدم خارج میشه
سلام من میخوام سیاست هایی که اطرافیانم دارن و من نمیتونم داشته باشم و اینکه زود عصبانی میشم رو با مشاوره در جریان بذارم ولی نمیدونم چه مشاوری و تخصصی باید وقت بگیرم
من وقتی میترسم خشمگین میشم و نمیتونم کنترل کنم
من یه آدم بیش از حد عصبیم که نمیتونم عصبانتیم رو کنترل کنم و نمیدونم باید چیکار کنم با مادرم درست رفتار نمیکنم به خاطر همین عصبانیتم و باعث میشم اذیت شه من با همه همینجوریم ولی اون بهم میگه ت با پدرت بهتر رفتار میکنی من واقعا دست خودم نیست نمیدونم باید چیکار کنم حتا ممکنه ب خودم آسیب بزنم وقتی هم که تصمیم میگیرم از امروز مثلا دیگ کمتر عصبی شم اصلا نمیتونم
ببخشید من تو یه رابطم همدیگرو خیلی دوست داریم منتها من یه چند وقته اصلا نمیدونم چرا یهو جوش میارم حرفای که نباید بزنم میزنم خودم خیلی بابت این مسئله ناراحتم ولی نمیدونم چرا اینجوزی میشم طرف مقابلمم خیلی صبوره هرموقع که اینجوری میشم باهام حرف میزنه اونم بعضی وقتا از روی اعصبانیت بهم فهش میده ولی خوب از ته دلش نیست میدونم بعدش خیلی ازم عذرخواهی میکنه میخوام درست شم
مشکل اساسی من اینه تنها کسانیکه خیلی زود منو اعصابانی میکنند اول مادرم بعد پدرم و منم اصلا نمیتونم جواب ندهم. سر چیز های ریز و کوچک اعصابم خورد میشه و پشیمون میشم از اینکه با صدای بلند باهاشون حرف میزنم. امیدوارم که دیگه زود از کوره درنروم مرسی که کمکم میکنید
من وقتی عصبی میشم نمیتونم خودم رو کنترل کنم روانشناس رفتم تمرین ۴۷۸ گفت انجام بده ۴ ثانیه دم ۷ ثانیه حبس نفس ۸ ثانیه باز دم ولی تاثیر نداشت چیکار کنم خودمو کنترل کنم؟؟؟
سلام من خیلی خیلی زود عصبانی میشم واین خیلی برام آزار دهنده هست باید چکارکنم تا آستانه تحملم بالا ببره
عصبانیتی که من دارم باعث میشه هم دیگران اسیب ببینند هم خودم،کنترل کردنش زیادی سخته جز عصبانی بودن احساس خود کنترل کردن هم سخت است،فکر کردن زیاد که نباد در مورد اون فکر کردم ازارم میده باهاش کنار نمیام اگه میتونید بهم درباره این موضوعات کمک کنید
سلام من مشکلی ک دارم خیلی عصبی هستم دائم درحال جیغ و داد کردن هستم زود عصبی میشم با پسرم ک ۲ سالشه اصلا نمیتونم بسازم اگه چیزی رو زمین بریزه جیع میزنم سرش دست روش بلند میکنم حوصله این ک بخام واسش وقت بزارم ندارم خیلی جلوی خودمو میخام بگیرم ک دست روش بلند نکنم ولی دست خودم نیست تا پسرم منو میزنه کنترلم از دست میدم ده برابر محکم تر از خودش میزنمش باعث شدم پرخاشگر و عصبی بشه ک دائم جیع بزنه و گریه کنه اگه دوبار پشت سر هم بگه مامان اعصابم بهم میریزه حمله میکنم سمتش
سلام من تقریبا مشکلی به شما رو داشتم سعی کنید مطالعه کنید با مطالعه دید شما نسبت به جهان عوض می شود و با بزرگ شدن دید شما نسبت به جهان خیلی از مسایل برای شما کوچک به نظر می رسند که بتوانند شما رو عصبانی کند موفق باشید
گناه داره اون بچه دوساله مثل فرشته ها میمونه هر وقت خواستی دست روش بلند کنی به چشمای قشنگش نگاه کن اون لحظه بغلت باز کن بگیر بغلت ناخود آگاه آروم میشی هم خود بچه هو خودت وقتایی اعصبانی این خدا صدا بزن خدا باهات دست صورتت بشور بعد بیا تمرکز کن
شما خسته اید از یک نفر کمک بگیرید زیاد وابید
سلام. مردی ۳۹ ساله و مجرد هستم. سالهای زیادی درگیر عصبانیت و خشم افسارگسیخته هستم که باعث میشود بعد از فروکش کردن خشمم، به شدت پشیمان و افسرده شوم و از طرفی هم باعث کدورت خاطر بین من و خانوادهام شده که البته کاملاً به حق است. در لحظه بروز خشم، بسیار خودخوری میکنم و بعد از آن، به شدت و با بددهنی شدید سعی در تخلیه خشم و عصبانیت خودم دارم و اوج این خشم ها، هنگام رانندگی اتفاق میافتد که به خاطر رانندگی بد برخی از رانندگان، بسیار خشمگین میشوم. لطفاً من را راهنمایی کنید.
سوالم درخصوص کنترل خشم در مورد افرادی است که در خانواده پر تنش متولد میشوند .ایا با وجود خشم ذاتی که در وجود همه هست و خشمی که محیط(خانواده) تاثیر بسزایی دارد با این وجود، خشم قابل کنترل هست؟ در صورتی که پاسختونمثبت است وجود سن چقد تاثیر در کنترل خشم دارد با وجود گذر زمان که به نوعی برخی رفتارا جز عاداتو بهنوعی جوهره ی افراد میشود ایا همچنان کنترل خشم به شکل معقول امکان پذیراست ؟
خیلی مطالبتون مفید بود واقعا ممنونم
ممنون از حسن نظر شما