با سلام خسته نباشید من خواستگاری دارم از لحاظ مالی و تحصیلات و فرهنگ عالی هستن ایشون بمن احساس دارن ولی من حس ندارم بهشون چونکه ۳ سال با پسری دوست بودم و ایشون هم بمن قول ازدواج دادند تا یکسال آینده و خیلی هم دوسش دارم نمیدونم احساساتم رو اولویت قرار بدم و خواستگارم رو رد کنم یا با خواستگارم ازدواج کنم میترسم بپای احساساتم بمونم و دوس پسرم نتونه خوشبختم کنه یا برعکس عقلانی با خواستگارم ازدواج کنم و حسرت عشقم رو ب دل داشته باشم
هیچ کس نمیتونه جای اونی کا دوسش داری رو بگیره حتی اگه خاستگارت همه چیز برات فراهم کنه یه روزی یه جایی دلت برای عشقت تنگ میشه اونجاست که پشیمون میشی بنظرم اگه اون هم دوست داره صبر کردن براش ارزشش رو داره چون یکی از دوستام شرایط شمارو داشت بعد با یه پسر دیگه ازدواج کرد بدبخت شد
سلام خسته باشيد آيا همه عشقاي دوران نوجواني اشتباه هستند؟ من الآن حدود 22 سالمه و حدود 8 ساله كه يك خانمي رو كه از بچگي باهم بزرگ شديم رو دوست دارم و واقعا احساس ميكنم اين آدم از لحاظ رفتاري و شخصيتي بدردم ميخوره. با وجوود مشكلاتي مثل اينكه سطح مالي خانواده اونها از ما بالاتره (مادرش پزشكه و خودش ميخواد دندونپزشكي بخونه) و اينكه اونا دو سه ساله به خارج از كشور رفتن، من توي اين دو سه سالي كه توي دانشگاهم هيچكس رو مثل اون نديدم كه شخصيتش منو جذب كنه بنظرتون اين حس رو ادامه بدم يا نه؟ (مادرامون با هم در مورد ازدواجمون حرف زدن يعني تا اين حد پيش رفته ولي اونا جواب ندادن)
سلام. همانطور که از اسم مقاله مشخص است، یک ازدواج موفق بر اساس عقل و منطق دست یافتنی است و نه تصمیمات احساسی. سعی کنید در انتخاب همسر به معیارهای ازدواج توجه کنید و ببینید آیا با چنین شخصی ارزشها و اعتقادات مشترکی دارید؟ تنها راه آشنایی و شناخت هم، برقراری ارتباط سالم و گفتگو است. شما هم سعی کنید برای اطمینان، زمینه آشنایی را فراهم سازید. اما توجه داشته باشید که هر آشنایی حتما نباید به ازدواج ختم شود. یعنی در طول فرایند شناخت، سعی کنید احساسات خود را مدیریت کنید و احساسی تصمیم نگیرید.
با سلام خسته نباشید
من خواستگاری دارم از لحاظ مالی و تحصیلات و فرهنگ عالی هستن ایشون بمن احساس دارن ولی من حس ندارم بهشون چونکه ۳ سال با پسری دوست بودم و ایشون هم بمن قول ازدواج دادند تا یکسال آینده و خیلی هم دوسش دارم
نمیدونم احساساتم رو اولویت قرار بدم و خواستگارم رو رد کنم یا با خواستگارم ازدواج کنم
میترسم بپای احساساتم بمونم و دوس پسرم نتونه خوشبختم کنه یا برعکس عقلانی با خواستگارم ازدواج کنم و حسرت عشقم رو ب دل داشته باشم
هیچ کس نمیتونه جای اونی کا دوسش داری رو بگیره حتی اگه خاستگارت همه چیز برات فراهم کنه یه روزی یه جایی دلت برای عشقت تنگ میشه اونجاست که پشیمون میشی بنظرم اگه اون هم دوست داره صبر کردن براش ارزشش رو داره چون یکی از دوستام شرایط شمارو داشت بعد با یه پسر دیگه ازدواج کرد بدبخت شد
سلام خسته باشيد آيا همه عشقاي دوران نوجواني اشتباه هستند؟ من الآن حدود 22 سالمه و حدود 8 ساله كه يك خانمي رو كه از بچگي باهم بزرگ شديم رو دوست دارم و واقعا احساس ميكنم اين آدم از لحاظ رفتاري و شخصيتي بدردم ميخوره. با وجوود مشكلاتي مثل اينكه سطح مالي خانواده اونها از ما بالاتره (مادرش پزشكه و خودش ميخواد دندونپزشكي بخونه) و اينكه اونا دو سه ساله به خارج از كشور رفتن، من توي اين دو سه سالي كه توي دانشگاهم هيچكس رو مثل اون نديدم كه شخصيتش منو جذب كنه بنظرتون اين حس رو ادامه بدم يا نه؟ (مادرامون با هم در مورد ازدواجمون حرف زدن يعني تا اين حد پيش رفته ولي اونا جواب ندادن)
سلام. همانطور که از اسم مقاله مشخص است، یک ازدواج موفق بر اساس عقل و منطق دست یافتنی است و نه تصمیمات احساسی. سعی کنید در انتخاب همسر به معیارهای ازدواج توجه کنید و ببینید آیا با چنین شخصی ارزشها و اعتقادات مشترکی دارید؟ تنها راه آشنایی و شناخت هم، برقراری ارتباط سالم و گفتگو است.
شما هم سعی کنید برای اطمینان، زمینه آشنایی را فراهم سازید. اما توجه داشته باشید که هر آشنایی حتما نباید به ازدواج ختم شود. یعنی در طول فرایند شناخت، سعی کنید احساسات خود را مدیریت کنید و احساسی تصمیم نگیرید.
سپاس