خانه / پرسش و پاسخ روانشناسی کودک / علت جلب توجه کودکان و نوجوانان | بچه های توجه طلب

علت جلب توجه کودکان و نوجوانان | بچه های توجه طلب

در این مقاله از سایت مشاوره باما در مورد علل جلب توجه کودکان می پردازیم :

  • جلب توجه در یک کودک چیست؟
  • چه مقدار توجه برای کودک شما کافی است؟
  • انواع توجه
  • مشکلات عاطفی نهفته در رفتار جلب توجه کودک
  • نحوه مقابله با جلب توجه در کودکان
  • بایدها و نبایدها برای والدین کودکانی که جلب توجه می کنند.

توجه، یک نیاز اساسی انسان است که از وابستگی ناشی می شود. از این رو، هر کودکی به دنبال جبل توجه است؛ به خصوص جلب توجه والدین خود. به دلیل فرهنگ کار و زندگی پرمشغله ی امروزی، بیشتر والدین قادر نیستند زمان باکیفیتی را با کودکان خود سپری کنند. در نتیجه، کودک ممکن است احساس کند که کنار گذاشته شده است. احساس کنار گذاشته شدن منجر به رفتار جلب توجه در کودک می شود و حتی ممکن است چنین رفتاری را تقویت کند. برای آشنایی با رفتار جلب توجه در کودکان و نحوه پایان دادن به آن، ادامه مطلب را بخوانید.

دلیل جلب توجه در کودک چیست؟

آیا تابحال با کودک خود دچار مشکلاتی مانند دراز کشیدن در مغازه به دلیل این که یک اسباب بازی خاص می خواهد یا دزدیدن بستنی از خواهر یا برادر خود در پارک یا قلدری کودک نسبت به بچه های دیگر مواجه شده اید؟ این ها مثال هایی از رفتار جلب توجه کودک هستند و گاهی اوقات این رفتار به حدی شدت می یابد که افراد و والدین دیگر به شما خیره نگاه می کنند.

سایر نشانه های رفتار جلب توجه منفی در کودکان عبارتند از:

  • خود را به مریضی زدن برای این که وقت خود را به او اختصاص دهید.
  • ایجاد صحنه های درام یا عصبانیت در محیط خانه یا در مکان های عمومی.
  • آسیب رساندن به دیگران و تلاش برای ایفای نقش یک قهرمان.
  • ایجاد مشکلاتی که موجب جر و بحث بین والدین می شود.
  • با بزرگنمایی مشکلات ساده و روزمره خود را یک قربانی جلوه می دهد.
  • کودک نشان می دهد که خیلی مشغول است و همه چیز را به موقع یا حتی زودتر کامل می کند.

چه مقدار توجه برای کودک شما کافی است؟

این که چه مقدار توجه برای کودک شما کافی است به شخصیت کودک، رفتار روزانه ی کودک بستگی دارد. کودک شما ممکن است از توجهی که در خانه دریافت می کند احساس رضایت داشته باشد، اما ممکن است در کلاس درس ناامید شود. در اینصورت، ممکن است لازم باشد با مشاور مدرسه یا معلمان او صحبت کنید تا با سوال کردن از او و تشویق او به شرکت در بحث های گروهی، فرصت برای خودنمایی او نیز فراهم شود.

مطالب مرتبط:

توجه 100% به صورت کامل و بدون وقفه به کودکان در ساعاتی از روز در خانه به شدت توصیه می شود. دلیل آن این است که اگر توجه خود را از فرزندتان دریغ کنید، ممکن است موجب عصبانیت آن ها شده و در شرایطی موجب ایجاد صحنه هایی دراماتیک شود.

انواع جلب توجه در کودکان

انواع مختلفی از رفتارهای جلب توجه وجود دارد. با این وجود، مانند رفتارهای دیگر، روش هایی نیز برای تایید و پاداش وجود دارند که با توجه بزرگسالان همراه است. آن ها در ادامه فهرست شده اند.

  1. توجه مثبت

اگر متوجه شدید که کودکتان کار خوبی انجام می دهد، او را تشویق کنید یا با پاداش های مثبت این اقدام او را تقویت کنید. به این توجه مثبت می گویند. نوارش کودک، در آغوش گرفتن او، کلمات ستایش آمیز، طرح های لبخند یا یادداشت های محبت آمیز در دفتر او یا تهیه ناهار مخصوص همگی گزینه های خوبی هستند.

  1. توجه منفی

وقتی کودک شما رفتار بدی از خود نشان می دهد و در نتیجه ی آن شما ناراحت می شوید، ممکن است او را سرزنش کنید. این توجهی که از کودک خود دریغ می کنید، توجه منفی نامیده می شود. این توجه منفی می تواند به شکل سرزنش، نصیحت یا تنبیه کودک ظاهر شود. اگر کودک شما به دنبال جلب توجه است، این نوع توجه منفی به کاهش بدرفتاری های او کمکی نخواهد کرد، بلکه آن را افزایش می دهد. بنابراین، یک چرخه ی معیوب از شیطنت های دائمی کودک و توجه منفی مداوم شما به وجود می آید.

  1. بی توجهی به کودک

بی توجهی یعنی وقتی کودکتان کار خوبی را انجام می دهد به او توجه نمی کنید؛ اما وقتی رفتار بدی از او سر می زند به او توجه می کنید و رفتار توجه مثبت او را از دست می دهید. به عنوان مثال، دو برادر شلوغ و نامنظم بدون سر و صدا در حال تماشای تلویزیون هستند. والدین آن ها متوجه این تغییر مثبت نمی شوند. این مثالی از بی توجهی والدین است. از طرف دیگر، اگر این دو برادر یکبار دیگر رفتارهای بد خود را شروع کنند، والدین به سرعت متوجه شده و با سرزنش به آن واکنش نشان می دهند.

مشکلات عاطفی نهفته در رفتار جلب توجه نوجوان

مشکلات یا دلایل عاطفی جلب توجه در کودکان شامل موارد زیر است:

  • کودک شما در دوست یابی در مدرسه مشکل دارد.
  • او توجه کافی را از جانب شما در محیط خانه دریافت نمی کند.
  • او در میان خواهر و برادرهای دیگر خود احساس تنهایی یا تنها گذاشته شدن می کند.
  • به دلیل مشغله ی کاری والدین، کودک احساس می کند که نادیده گرفته شده است.
  • او در مدرسه یا سایر محافل اجتماعی توجه کافی دریافت نمی کند.
  • تجربه ها یا آسیب های گذشته.

نحوه مقابله با رفتارهای جلب توجه در کودکان

در اینجا نکاتی برای مقابله با رفتار جلب توجه در کودکان یا یاد گرفتن نحوه ی متوقف کردن این رفتار در کودکان برای شما آورده شده است.

  1. توجه مثبت خود را بیشتر کنید.

به کودک خود اجازه دهید در کارهای آشپزخانه به شما کمک کند یا وقتی به تنهایی و بی سر و صدا وقت می گذارد؛ مثل تماشای تلویزیون یا نقاشی کردن؛ او را تشویق کنید. اگر استعداد خاصی دارد، از او بخواهید که تمرین کند و به خاطر تلاشی که می کند او را تحسین کنید.

  1. رفتار بد او را نادیده بگیرید

رفتار بد هیچ پاداشی به همراه ندارد. این را از طریق نادیده گرفتن عصبانیت و ناله های فرزند خود به او بفهمانید. با گذشت زمان، او متوجه این موضوع خواهد شد و به آرامی رفتار خود را در جهت مثبت تغییر خواهد داد.

  1. به او حق انتخاب بدهید

دادن حق انتخاب به کودک باعث می شود احساس کند توسط شما دیده شده است. همچنین اگر در حین انجام وظایف و کارهای ساده مانند لباس پوشیدن یا غذا خوردن عصبانی می شود، این روش کمک می کند. شما می توانید از او سوال کنید که امروز می خواهد چه لباسی بپوشد یا بعد از تمام کردن سبزیجات دوست دارد چه نوع دسری را بخورد.

  1. برای او زمان بگذارید

5 تا 10 دقیقه زمان بی وقفه را به کودک خود به صورت جداگانه اختصاص دهید تا کودک بتواند با شما و همسرتان به صورت جداگانه وقت بگذارند. قبل از خواب یا هر زمان دیگری که هم شما و هم همسرتان به صورت جداگانه وقت آزاد دارید، می تواند کارساز باشد.

بایدها و نبایدها برای والدین کودکانی که جلب توجه می کنند

در ادامه برخی از بایدها و نبایدهای مقابله با رفتار جلب توجه در کودکان برای شما آورده شده است.

بایدها

  • سعی کنید نادیده بگیرید. اگر کودک شما داد و فریاد می زند یا موجب درگیری کلامی می شود، نترسید که به او بگویید به دلیل رفتارش به او شکلات یا زمانی برای تماشای تلویزیون داده نمی شود و وقتی آرام شد صدای او را خواهید شنید.
  • یک فهرست از قوانین تهیه کنید. قوانین خانه را فهرست کنید و پیامدهای رعایت نکردن هر یک را مشخص کنید. برای داد زدن، می توانید 10 دقیقه از زمان عادی تلویزیون تماشا کردن را کم کنید و برای بی نظمی، می توانید زودتر خوابیدن را قرار دهید و به همین ترتیب. این جدول را با کودک خود تهیه کنید و آن را در جایی نصب کنید که بتواند به طور منظم ببیند. بدون توجه به شرایط به این جدول پایبند باشید و به آرامی متوجه می شوید که رفتار کودک شما در حال تغییر است.
  • آگاهانه توجه کنید. این بدین معنی نیست که قوانین توجه شما را از بین می برند. به عنوان یک خانواده برای شام خوردن، صحبت کردن و خواندن کتاب قبل از خواب دور هم جمع شوید. کارهای کوچکی انجام دهید که به زندگی روزانه ی فرزندتان شادی می بخشند، اما به یاد داشته باشید که قوانین را اجرا کنید و وقتی قانونی شکسته شد در مورد پیامدهای از پیش تعیین شده ی آن ثابت قدم باشید. کودک شما تنها در صورتی قوانین را جدی می گیرد که شما از ابتدا ثابت قدم و جدی باشید.

نبایدها

  • جیغ زدن. احساس عصبانیت یا ناامیدی امری طبیعی است، اما هرگز با داد زدن بر سر کودک و از دست دادن کنترل عاطفی خود کودک خود را سرزنش نکنید. هر وقت احساس کردید که می خواهید خونسردی خود را از دست دهید، محل را ترک کنید و کمی استراحت کنید. از این که به فرزندتان بگویید که به کمی استراحت نیاز دارید زیرا نمی توانید ناله های او را تحمل کنید و بعد از آرام شدن او بعد از چند دقیقه باز می گردید، نترسید. تکنیک های تنفس عمیق را تمرین کنید و در روز چند دقیقه مدیتیشن انجام دهید تا آرام و خونسرد باشید.
  • عذاب وجدان دادن به فرزندان. به کودک خود احساس گناه ندهید یا از نظر عاطفی از او باج گیری نکنید. اگر خسته هستید، به فرزندتان بگویید که یک روز کاری خسته کننده داشته اید و نمی توانید مشکل او را امروز حل کنید زیرا انرژی لازم برای این کار را ندارید. به او واضح بگویید که اگر به داد زدن یا فریاد زدن ادامه دهد، نمی توانید باقی روز با او همراه باشید و در عوض از اتاق خارج شوید. حتی کودکان نیز احساسات دارند: آن ها قطعا متوجه خواهند شد.
  • فکر کنید که این یک اختلال بالینی است. اکثر والدین فکر می کنند که عصبانیت کودکانشان با ADHD یا سایر اختلالات پزشکی مرتبط است. اینگونه فرض نکنید. گاهی اوقات، داد و فریاد زدن کودکان بسیار طبیعی است زیرا آن ها در مرحله ی رشد زندگی خود هستند. با این وجود، اگر فرزند شما به خود آسیب می رساند یا در موقعیت های خطرناک خود را درگیر می کند، برای کمک به یک پزشک متخصص مراجعه کنید.

و همین! نکات گفته شده در این مقاله را امتحان کنید و این نکات را در ذهن داشته باشید تا رفتار جلب توجه در کودکان در مدرسه و خانه را اصلاح کنید و ما مطمئن هستیم که شما خیلی زود متوجه تغییرات مثبت خواهید شد. و کلمه جادویی را به خاطر بسپارید: زمان!

15 دیدگاه

  1. سلام پسر5ساله ای دارم که خیلی جلب توجه میکنه و نظر بقیه غریبه آشنا و همه براش مهمه میبرمش پارک داره با من بازی میکنه ولی دائم نگاهش به اطرافیانه و منتظر عکس العمل اونهاس درصورتی که خودم و پدرش دائم بهش توجه داریم وتعجب میکنیم دلیل این کاراش چیه/

  2. من یک پسر ۱۳ ساله دارم که این اواخر خیلی من رو محبت میکنه،من رو در طی روز هرموقع که من و میبینه بغل میکنه و بوسم میکنه و میگه مامان من خیلی تو رو دوست دارم ،و فقط این رفتارش با من هست ،منظورم با پدرش اینطور نیست

  3. سلام.. من ی دختر 6 ساله دارم خیلی هم خودم هم شوهرم بهش توجه و محبت میکنیم دوسش داریم اما تا ی بچه میبینه بهش می‌چسبه و التماسش میکنه ک از پیشش نره و خیلی دهن لق هر چی با خوبی و قصه بهش میگیم مسائل خانوادگی ی راز باز هر کی و میبینه حتی بچه ها در اولین فرصت همه چی را لو میده.. ممنون از راهنمایی تون

  4. سلام وقت بخیر دخترم7سالشه و تو کلاس آرم نمیشینه و احساس میکنم دنبال توجه معلمش هست چکار باید بکنم

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      ابتدا شما به نیازهای کودک توجه می کنید. نیازهایی که در کامنت های اولیه آوردیم و تکرار نمی کنیم. اگر مشکل کودک حل نشد به روانشناس بالینی کودک مراجعه می کنید تا از نظر بیش فعالی بررسی شود، چون بچه های بیش فعال هم به شدت توجه طلب هستند. به نحوی که زمانی که در کنار فرد بزرگتری مثل معلم قرار می گیرند و معلم به شکل خصوصی فقط با ایشان کار می کند بیش از یک ساعت هم دوام می آورند. در حدی که دیگران را مشکوک می کنند که این کودک مشکلی ندارد و به ایشان برچسب زده شده است.
      در مرحله بعد معلم قوانین کلاس را روشن می کند، روی برگه ای با خط درشت می نویسد و به دیوار کلاس می چسباند. هر از چند گاهی قوانین کلاس را یادآوری می کند. فرزند شما را در صف اول می نشاند تا مطمئن شود در دید معلم است و باعث آشفتگی کلاس نشود.

  5. باسلام کودکی پنج ساله دارم که ایشان دخترهستند وقتی در جمع قرار می گیرم به جای اینکه وقتش را برای بازی کردن صرف کند همیشه دنبال تایید گرفتن از دیگران هست و بخاطر خوشحالی دیگران حاضر هرکاری بکنه حتی وسایل شخصیش را در اختیار دیگران قرار بده واین موضوع باعث نگرانی من شده اگر ممکنه من رو راهنمایی کنید. همچنین کودک من بهبچه های کوچک خیلی علاقه نشان می دهد و وقتی در جمع قرار می گیریم برای اینکه بتواند بااین بچه بازی کنه همه کارانجام می ده تاررضایت مادر بچه را بگیرد یا نظرش را جلب کند تا باکودکش بازی کند و وقتی در گروه همسالان هم قرار می گیره به کودکان دیگر باج میده مثلاً اسباب بازیه رودر اختیار دیگران قرار میده که فقط باهاش بازی کنند و همیشه غر می زنم که کسی باهاش بازی نمی کنه وقتی هم باهاش صحبت می کنم ومیگم کارش اشتباه شب در خواب دچار دندان قروچه میشه نمی دونم چه رفتار ی برایشان داشته باشم

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      مادر عزیز احتمالا شما وقت کافی برای فرزند خود نمی گذارید، با او بازی نمی کنید، زمان هایی ایشان را بغل نمی کنید، بوس نمی کنید. احتمالا در اطراف شما کودک دیگری هستند که توجه بیشتری دریافت می کند، به دلیل کوچک تر بودن، یا زیبا تر بودن و غیره و این موضوع ایشان را ناراحت می کند، ایشان برای جبران سراغ بازی با بچه‌های کوچک می رود، او خوب می داند کسی که بیشتر از همه توجه دریافت می کند، بچه کوچک است. پس می خواهد در کنار او باشد، برایش کاری انجام دهد تا خودش هم دیده شود.
      در جمع هم مقایسه ها را در ذهن خودش دارد، وقتی لحظه ای توجه نگیرد یا فکر کند بقیه بازی نمی کنند، دست به کاری می زند تا توجه ها را بیشتر به سمت خود جلب کند. شما مادر گرامی رفتارهای مثبت ایشان را بیشتر ببینید، بیشتر با او همدلی کنید، بیشتر احساسات او را تایید کنید، اجازه بدهید برای شما حرف بزند، چیزهایی که دیده تعریف کند، کتاب های که برایش خواندید برای شما بازگو کند. نقاشی که می کشد، نقاشی اش را توصیف کنید. مهارت های ارتباطی و دوست یابی را با نقش بازی کردن یادش دهید. وقتی بازی می کنید، هم زمان هم نیاز به تفریح اش برطرف می شود ، هم توجه می گیرد و هم احساس می کند انسان ارزشمندی است و شما دوستش دارید.
      پس زمانی که از رفتار کودک خوشتان نیامد مستقیم انتقاد نکنید ، اول همدلی کنید.« دوست داشتی بیشتر با شما بازی کنند درسته؟ » ، به همین خاطر غر غر کردی یا اسباب بازی هایت را دادی درسته؟ » . آنگاه کودک با شما احساس راحتی می کند و بیشتر از احساس خودش می گوید. و چیزی که شما دیدید توصیف کنید. من هم داشتم بازی شما را می دیدم در جایی که حق با فرزند شماست به او‌ حق بدهید. بازی کودک خود و سایرین را توصیف کنید. تا کودک متوجه شود چقدر بازی کردند. تا دقایقی بازی نکردن را دلیل بر «هیچ‌کس با من بازی نمی کند» نداند.

  6. من وقتی کلاس نهم بودم وارد یه مدرسه جدید شدم اونجا خیلی با مدرسه قبلیم فرق میکرد استرس و احساس غریبی داشتم اولش و من هیچ کدوم از بچه هارو نمی‌شناختم و باهاشون دوست نبودم تنهایی تنها بودم و هیچ علاقه ای هم به دوستی نداشتم و رابطه اجتماعی بسیار ضعیفی داشتم مهارت برقراری ارتباط اجتماعی این که چطور با دیگران ارتباط برقرار کنم نداشتم و بلد نبودم و دوست یابی که چطور برا خودم دوست پیدا کنم بلد نبودم و تو ذهنم این موضوعات اهمیت نداشت اصلا و نسبت به همه فکر بد داشتم و اصلا اجتماعی نبودن و با هیچ کس بیرون نمی‌رفتم به خاطر ترس هایی که تو ذهنم داشتم و من اون موقع برای این که بهم توجه کنن و به من نگاه کنن جک میگفتم بلند تو کلاس همه بشنون و بخندن و یا هر چیزی جوری میگفتم که همه بخندن دوست داشتم خنده دیگران به حرفمو حس میکردم اگه یه چیزی بگم دیگران بخندن خیلی حرف بامزه ای زدم و میخواستم بخندن اینو دوست داشتن ولی کم کم معلما متوجه شدن که بچه ها دارن منو دست میندازن و واسه هرچیز کوچکی به من میخندیدن و من تنها کسی تو اون کلاس بودم که آنقدر شدید بود و این احساس بی ارزشی و بدردنخور بودن تو من ایجاد کرد و آنقدر باهاش حالم بد بود اعتماد به نفسم ازدست داده بودم و درسم نمیخوندم و دیگران بالاتر از خودم میدونستم و هرچی که میگفتم منو مسخره میکردن و تمسخرم میکردن و به من میخندیدن و سوژم میکردن که معلما فهمیده بودن و به دفتر گفته بودن و من خیلی خجالت میکشم از این موضوع له میشم و زشته یبارم تو حیاط مدرسه جلوی معلمای اون مدرسه داشتم طنز میگفتم همه بخندن به من متلک انداختن جلو معلما و بهم خندیدن . و مسخرم کردن و فرداش معاون اون مدرسه اومد منو کشوند بیرون و گفت مگه تو ملعبه دست این و اونی مگه تو بازیچه دست دیگرانی.

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      توجه طلبی در سن نوجوانی تا حدی طبیعی هست. اما متاسفانه شما به قول خودتان مهارت بلد نبودید. می توانستید خوب درس بخوانید و سر کلاس حاضر جواب باشید، آنگاه هم مورد توجه معلم قرار می گرفتید و هم سایر بچه ها. عده ای خودشان می آمدند با یک دانش آموز درس خوان دوست شوند. اگر در درس ها نمی توانستید خودتان را نشان دهید، در فوق برنامه های مدرسه شرکت می کردید و کار خودتان را ارائه می دادید و دیده می شدید.
      مشخص نیست چرا مدرسه تان را عوض کردید، به خاطر شغل پدر و مادرتان بوده است؟ یا نتوانستید با مدرسه قبل سازگار شوید.
      اما دلیل اصلی این همه نیاز به توجه طلبی به رابطه پدر و مادر شما با شما برمی گردد. احتمالا پدر و مادر آن طور که شایسته است شما را نمی بینند، برای شما وقت نمی گذارند، ساعتی کنار شما نمی نشینند، با شما فیلمی ببینند. در مورد کتابی که خواندی برای پدر و مادرت بگویی، با هم پیاده روی بروید یا با هم گفتگو کنید، در تصمیم های مهم خانواده شما را مشارکت نمی دهند‍.
      از کودکی محبت کافی دریافت نکردید به جای محبت تحقیر شدید یا تنبیه شدید. اکنون که بزرگ شدید خواستید جبران کنید. مورد توجه قرار بگیرید، چون جای عشق و تحسین را اشتباه گرفتید. غافل از اینکه تحسین شدن موقتا حال شما را خوب می کند و باز مجبور می شوید دست به کار دیگری بزنید تا توجه دریافت کنید.‌ نتیجه توجه طلبی شما به روش نادرست آن شده که باز احساس حقارت و بی ارزشی دامن شما را بگیرد.
      همه ما در اصل انسانیت یکی هستیم. همه ما ارزشمند و دوست داشتنی هستیم.اما متاسفانه در خانواده هایی به دنیا آمدیم که خواسته یا ناخواسته آسیب زدند.‌ پس اگر خانواده ای داری که از نظر مالی حمایت ات می کنند. حتما درخواست می کنید که از کمک های تخصصی روانشناسی بهره بگیرید. عزت نفس شما تقویت شود، ارزش خود را بدانید، جایگاه واقعی خود را پیدا کنید.

  7. سلام نمیدونم چیه فقط میدونم دلم میخواد خیلی مورد توجه قرار بـگیرم گاهی به همین خاطر زخم روی بدنم ایجاد میکنم و تازگی ها به خودکشی فکر میکنم و من 14سالم هست نمیدونم چیکار کنم

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      در سن نوجوانی همه دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند. دیده شوند. طبق نظر دیوید الکایند، نوجوان مرتب خودش را در آینه می بیند، فکر می کند مرکز عالم است و همه نگاه ها به سمت خودش هست. اما نوع دیده شدن شما بیمارگونه است. شما در کودکی محبتی دریافت نکردید. به موقع دیده نشدید. فقط زمانی به شما توجه کردند که مریض بودید. الان هم دوست دارید به خودتان آسیب بزنید بلکم دیده شوید. یا حتی فکر می کنید بمیرید چند روز درگیر مراسم شما می شوند، مدتی ذهن‌شان را مشغول می کنید.
      اما دوست عزیز متاسفانه ما این خانواده ها را انتخاب نکردیم ، آگاهانه یا ناآگاهانه آسیب زدند. یا خودشان هم آسیب دیده بودند و چرخه معیوب را ادامه دادند. پس وقت آن رسیده به خودت بیایی، همه ما انسان های ارزشمند و دوست داشتنی هستیم ، همه ما در اصل انسانیت یکی هستیم. پس خودت به خودت احترام بگذار، خودت خودت را دوست داشته باش. به اهداف آینده ات فکر کن. استعداد و توانمندی های خودت را پیدا کن، آن ها را پیگیری کن. در هر زمینه ای که پیشرفت خودت را ببینی باورت نسبت به خودت بیشتر می شود، اعتماد به نفس پیدا می کنی، کم کم از خودت خوشت می آید و به این نتیجه می رسی که بیشتر به خودت احترام بگذاری، زندگی خوبی تجربه کنی، آن وقت حتی اگر باز دیدی هنوز احساس خوب نسبت به خودت نداری از روانشناس کمک می گیرید.

  8. برادر من ۱۷ سالشه به شدت دوست داره که خودشو بزرگ نشون بده. چند وقتیه که سیگار میکشه و یجوری رفتار میکنه که انگار چندین سالِ سیگاری و نمی‌تونه ترک کنه. دوست داره با مشروب خوردن و سیگار کشیدن بگه که بزرگ شده و من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟بابام کلا آدم خوشگذرانی هستش ظاهرا با ما زندگی میکنه. کلا بی برنامه و خوش گذرانه. مادرم خیلی آروم و عاقل هستش دقیقا برعکس پدرم. نمیدونم چرا برادرم از مادرم الگو برداری نکرده. زیادم شبیه پدرم نیست ولی خب یه سری رفتاراش خیلی آزاردهنده است. پرخاشگر و بددهنه خودش میگه ک دوست نداره اینجوری باشه ولی نمیتونه عصبانیتشو کنترل کنه بخاطر این موضوع هم کلی از اطرافیانش ازش ناراحت شدن و کات کردن

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی

      هر کدام از ما پنج نیاز هیجانی اساسی داریم. بخصوص اگر در سال های کودکی به این نیاز ها پاسخ گفته نشود در سال های آینده زندگی مشکلات فراوانی را تجربه خواهیم کرد. این نیازها به ترتیب عبارتند از : ۱. نیاز به دلبستگی ایمن: هر کدام از ما نیاز داریم از طرف اطرافیان دوست داشته شویم، محبت ببینیم، نوازش شویم. احترام ببینیم ، مورد پذیرش قرار بگیریم. تحقیر نشویم ، سرزنش نشویم، مورد انتقاد قرار نگیریم، تنبیه نشویم.
      ۲. خودگردانی ، کفایت و هویت: هر کدام از ما دوست داریم متناسب با سن خودمان کارهای خودمان را انجام دهیم. نه مسئولیت افراطی بدهند و نه آنقدر حمایت کنند که اعتماد به نفس خودمان را از دست بدهیم و باور کنیم خودمان یک دست و پا چلفتی هستیم.
      ۳. آزادی در بیان نیازها و هیجانات سالم: باید فضای مناسبی داشته باشیم تا به موقع از احساسات و نیازهای خودمان بگوییم، حتی زمانی که از کسی عصبانی هستیم، یا نسبت به اطرافیان حسادتی در وجودمان پیدا شد بتوانیم بدون ترس بر زبان بیاوریم.
      ۴. محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری. در زندگی نیاز به نظم و قانون داریم که برنامه ریزی درستی داشته باشیم و به موقع به هدف خود برسیم. همچنین باید بتوانیم در جاهایی جلو خود را بگیریم. مثلاً عصبانی می شویم اما حق نداریم هر طور دلمان می خواهد خشم خود را بروز دهیم. پدر و مادر در عین حال که همدلی می کنند، احساس ما را به رسمیت می شناسند، نحوه صحیح کنترل خشم را یاد می دهند. یا جایی خیلی دوست داریم شیرینی بخوریم، بستنی بخوریم اما در مهمانی هستم و باید محترمانه رفتار کنیم. یا قبل از غذا هست و اگر بخوریم دیگر نمی توانیم با بقیه اعضای خانواده سر ناهار یا شام حاضر شویم.
      ۵. خود انگیختگی و تفریح: تعادل باید در زندگی ما برقرار باشد، به موقع کار کنیم و به موقع تفریح کنیم. زمان های در کنار خانواده بحث و گفتگو های شیرین داشته باشیم. پدر یا مادر با فرزند بازی کنند، برایش کتاب بخوانند، با هم فیلم ببینند، با هم خرید بروند، با هم پیاده روی کنند، حتی با هم کیک ، دسر و حتی غذا درست کنند.‌

      از یک طرف پدر شما الگوی برادرتان هستند. از سویی دیگر برادر شما در کودکی محبت کافی دریافت نکرده است، بخصوص از طرف پدر، الان می خواهد دیده شود، فکر می کنید اگر دیده شود، انگار محبت های ندیده جبران خواهد شد. از سمت دیگر از کودکی برای برادر شما محدودیت اعمال نشده، هر چه خواسته، به دست آورده است، نظم و قانون یاد نگرفته است، یاد نگرفته موقع عصبانیت چگونه خشم خود را کنترل کند و شاید با جیغ و داد و پرخاشگری به خواسته های خود رسیده است. پدر و مادر برای خفه کردن صدای او ممکن است به خواسته هایش تن داده باشند، اما جامعه نمی تواند، دوستان نمی توانند، همکلاسی و همکار نمی تواند، پس ناخودآگاه طرد می شود.‌

  9. من یه چند وقته احساس میکنم هر کسی دورم هست اضافیه و همه تظاهر میکنن بهم اهمیت میدن و دوسم دارن در واقع این طور نیست.نمیدونم چجوری بهشون بفهموکم نیاز به توجه دارم و خودمو چجوری بهشون ثابت کنم .ممنون میشم راهنماییم کنید

    • زیور رحمانی نژاد روان شناس بالینی متخصص کودک و نوجوان

      شما نگفتید چند ساله هستید، از حرف های شما پیداست، خانواده و بخصوص پدر و مادر برای شما وقت نمی گذارند. دقایقی دور هم بنشینید از مسائل زندگی بگویید ، از نیازهای خودتان بگویید، از احساسات خودتان بگویید ، صحبت کنید و بدون قضاوت شنیده شوید.‌ محبتی نمی بینید، احتمالا به شدت درگیر کارهای خودشان هستند یا خودشان در کودکی محبتی ندیدند و یاد نگرفتند چگونه محبت کنند. در یک فرصت مناسب باید بنشینید و با پدر و مادر خود صحبت کنید، از نیازها و احساسات خودتان بگویید. اگر پدر و مادر اهل گفتگو نیستند نامه محترمانه ای بنویسید و حرف های دلتان را در آن بزنید.

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.