جهت مطالعه نظرات و تجربیات دیگران، به کامنتهای انتهای صفحه مراجعه نمایید
طی مسیر رشدی زندگی نوجوانان در این سن به دنبال یافتن هویت هستند و برای ارضای آن در محیطهای همسالان و مشارکت با آنها این هویت معنای بیشتری پیدا میکند. اگر نوجوان هویت، جایگاه مناسب و احساس پذیرش از میان همکلاسیهای خود، خانواده و معلمان را دریافت نکند، احساس بی ارزشی میکند و گاهی برای جبران آن وارد روابط با جنس مخالف خود میشود که میتواند سالم یا ناسالم باشد و ازطرفی نیاز به عشق و تجربه رابطه با جنس مخالف بین نوجوانان یک نیاز طبیعی است.
مطالب مرتبط: چجوری به مامانم بگم دوست پسر دارم
ابتدا از خود میپرسم، نوجوانان در پي ارضاي چه نيازهايي هست؟ (چقدر این نیاز طبیعی است و چقدر به عدم عزت نفس او بر میگردد)
برقراری رابطه همراه با پذیرش و درک شدن و ایجاد صمیمت با نوجوانان لازمه موفقیت رابطه والد و نوجوان است و برای تقویت آن میتوانید راه های زیر را امتحان کنید:
- ۱.وقت گذراندن با نوجوان و انتقال حس ارزشمندی و کافی بودن به او با انجام اين قبيل كارها: طي روز يا هفته زماني اختصاصي برای نوجوان گذاشتن در فضاي خصوصي و دونفره که غیر از شما و فرزندتان کسی حضور نداشته باشید و طی این مدت فقط شنونده صحبتهای او باشید، بدون هیچ قضاوت و سرزنشی. گفتگوها در مورد روابط دختر و پسر، نیازی به تمرکز بر رفتار پرخطر یا پیامدهای منفی ندارند. مکالمات همچنین باید به عواملی بپردازد که رشد و روابط سالم نوجوانان را ارتقا میدهد.
- ۲.تأکید روی توانمندیها و نقاط قوت نوجوان دختر
- ۳. در زندگی نوجوان دختر مشارکت فعال داشته باشید. راههایی را برای دانستن بیشتر در مورد دوستان و علایق نوجوان خود کاوش کنید. فعالیتهایی را پیدا کنید که میتوانید با هم انجام دهید.
- ۴.مشارکت نوجوان خود را در مدرسه یا جامعه تشویق و حمایت کنید.
- ۵. والدینی قاطع باشید – نه خیلی سختگیر یا خیلی شل – با تعادلی از حساسیت و استحکام. در مورد انتظارات و عواقب اعمال قاطع باشید.
- ۶. روابط سالم و ایمن را تشویق و الگوسازی کنید. بحث کنید که یک رابطه سالم چگونه به نظر میرسد، چه احساسی دارد و چگونه به نظر میرسد.
- ۷. نوجوان خود را برای مقابله با فشارهای دوران نوجوانی آماده کنید. ایفای نقش، به نوجوان شما کمک میکند تا برای مواجهه با رفتارهای پرخطر آماده شود.
- ۸. به او بیاموزید چطور احساسات خود را در تمامی مواقع ببیند (همه احساسات خوب و بد) و با شهامت آنها روبهرو شود و نوجوان دختر را در انجام این کار تشویق کنید.
- ۹. با نوجوانان جوان در مورد روابط سالم صریح صحبت کنید. به آنها اجازه دهید تا ارزشها و انتظارات خود را برای روابط سالم بیان کنند. بهجای نادیدهگرفتن ایدهها بهعنوان “اشتباه”، بحث را تشویق کنید – این به جوانان کمک میکند تا به درک خود برسند.
- ۱۰. سعی کنید خود را با تغییراتی که فرزندتان با آن مواجه است سازگار کنید. مایل به صحبت آشکار باشید و به اختلافنظرها احترام بگذارید. و توجه داشته باشید که تصمیماتی که میگیرید گاهی اوقات موردپسند نوجوان شما نخواهد بود.
- ۱۱. رشد نوجوان را درک کنید. نوجوانی همه چیز در مورد آزمایش است. از نوسانات خلقی گرفته تا ریسکپذیری، «رفتار عادی نوجوانان» میتواند هر چیزی طبیعی به نظر برسد. بااینحال، تحقیقات جدید نشان میدهد که رشد مغز در این سالها نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودک و نوجوانان بازی میکند.
- ۱۲.از لحظههای قابلآموزش” نهایت استفاده را ببرید. از قسمتهای تلویزیونی، فیلمها، اشعار موسیقی، اخبار، رویدادهای اجتماعی یا تجربیات دوستان برای بحث در مورد روابط سالم و ناسالم استفاده کنید.
مطالب مرتبط: دخترانی که کمبود محبت مادر دارند
فهمیدم دخترم دوست پسر داره
پیش از هرگونه برخورد با چنین پدیدارهایی در قدم اول میبایست شرایط و ضوابطی حاکم بر این موقعیت را مورد تدقیق قرار دهیم. بهگونهای ارزیابی و اندیشیدن حول موضوع پیش از اقدام به عمل، راهبر اقدامات بعدی ما خواهد بود. اولین پرسش چنین مطرح میشود …
1_ من در ارتباط شخص موردنظر (نوجوانی که دوست دختر دارد) چه نسبت و ارتباطی دارم؟
باتوجهبه بستر و اطلاعات در دسترس، نوع گفتمان را بر مبنای گفتمان مراجع _ مشاور تعیین میکنیم. اگر بهعنوان یک مشاور یا چهبسا شخصی در چنین جایگاه، قصد بر تحلیل موضوع داشته باشیم، در مرحله نخست میبایست به ماتریس یا الگوی ارتباطی شکل گرفته میان من و مراجع توجه کافی نمود. به نقل از رواندرمانگر تحلیلی، فرانک ل.سامرز محوریت و مسیر یک گفتمان را پیش انگارههایی موجود در دو شخص _ درمانگر و مراجع _ نسبت به یکدیگر تعیین میکند؛ بنابراین اینکه اساساً خودمان در مقام یک درمانگر یا شخصی که تصمیم به اقدام برخورد درست با یک شخص دیگر گرفته است، میبایست ابتدا به تحلیل و روشنسازی فهم و برداشت خود از مسئله وی (داشتن دوست دختر) به لحاظ فرهنگی و روانشناختی مبادرت بنماییم و سپس شروع به تحلیل تفسیر مراجع از این موضوع بپردازیم تا مبادا بهجای گوش سپردن و راهنمایی کردن، درگیر تحمیل عقاید خویش به وی شویم. ضمناً ذکر این نکته لازم است که علاوه بر جنبه روانشناختی، باید به جنبههای فرهنگی و اجتماعی این پدیده نیز واقف باشیم چرا که مقوله در حال افزایش ارتباط عاطفی در قالبهای دوست دختر و دوست پسر بودن، بهشدت مشروط به محیط جغرافیایی، وضعیت اجتماعی – اقتصادی و شرایط خانوادگی شخص مورد بررسی است. سپس همان گونه که در ابتدا ذکر شد از نقش خود و کیفیت ارتباطی که در برابر نوجوان یا جوانی که درگیر رابطه عاطفی با یک دختر یا پسر نیز آگاه باشد. مصادیق بسیاری است که به دلیل ترس نوجوان از قضاوتهای ارزشی والدین یا عصبانیت و واکنشهای تکانشی آنان نسبت به این مسائل در برخی از خانوادهها با زمینههای ارزشی و هنجاری بهخصوص نهتنها باعث بهبودی وضعیت بلکه منجر به ملتهب شدن شرایط میشود؛ بنابراین برخورداری از نقشی ایمن، همدل و هدایتگر در نگاه شخصی که دارای دوست دختر یا دوست پسر است، بیشتر به طرفین در فهم جهان ذهنی و پدیداری یکدیگر کمک میکند.
مطالب مرتبط: با خانواده سختگیر چه کنیم
2_ نوجوان در چه سنی و در چه شرایطی اقدام به شروع ارتباط عاطفی با یک دختر کرده است؟
این بهشدت مسئلهای شایانذکر است که نوجوان در چه سنی اقدام به برقراری ارتباط عاطفی کرده است. چرا که بنابر پژوهشهای شکل گرفته، هر چهقدر سن ارتباط یابی عاطفی افراد با جنس مخالفشان کمتر باشد همبستگی بیشتر با سطح نابالغ بودگی و بیثمر بودن آن رابطه دارد. حال چرا این موضوع را مطرح کردیم؟ زیرا که هرچقدر نوجوان در سنین پایینتر درگیر این روابط شود، سطح آسیبزا و نادرست بودن آن رابطه بیشتر و در نتیجه عواملی که منجر به شکلگیری این رابطه و خارجکردن آن از قالب ارتباط عاشقانه اصیل میشود، بیشازپیش رو به فزونی میگردد. حال برای ابهامزدایی و روشنسازی این مفهوم به چند مثال اکتفا میکنیم. فرض کنید اشخاص بر مبنای عوامل اجتماعی تنها بر اثر تحریک گروه هم سن و سالان و رقابتی که با آنان دارد یا تنها بر حسب گذران دوران بلوغ و میل و نیاز جنسی خویش یا چهبسا به دلیل خلأها و تعارضات درون روانی خود مثل عدم اعتماد به نفس، هراس از تنهایی یا اجتناب از مشکلات و مسائل شخصیاش به دامان ایجاد رابطه با دیگری پناه میبرد؛ بنابراین تمامی این عوامل ممکن است در ایجاد و شکلگیری رابطهای صرفاً در جهت رفع نیاز شخص مؤثر واقع شوند و متعاقباً چنین روابطی را نمیتوان روابطی سالم و اصیل دانست؛ بنابراین اگر بخواهیم نگاه و اِستنتاجی اجمالی از پاسخ به این سؤال داشته باشیم، میبایست علتیابی یا به تعبیر علمی، تبیین درستی از علل شکلگیری رابطه موردنظر داشته باشیم. راهکار کاربردی وابسته است به وجود تبیینی صریح و صحیح از موقعیت و خواست نوجوان.
حال ممکن است این سؤال مطرح شود که چگونه میتوان میان روابط سطحی ازایندست و روابط عاطفی اصیل تمایزی بنیادین قائل شد که در بخش بعدی سؤالات بدان خواهیم پرداخت.
3_ نوجوان چه نوع موضع نگرش روانی و بینشی به مقوله رابطه یا اساساً داشتن دوست دختر دارد؟
شاید این گفته کمی متناقض به نظر بیاید ولیکن نوجوانان این مقوله را (داشتن دوست دختر و دوست پسر و ارتباط عاطفی) ذاتاً هرمنوتیکی میبینند. حال این به چه معناست؟ بدین معناست که ماهیت رابطه ی خود را به نحوی کاملاً رمانتیک و سالم تفسیر میکند. درصورتیکه چنین امکان دارد که این تفاسیر مملو از تحاریف شناختی باشند. عدهای بدون داشتن شناخت و آگاهی کامل از حداقلهای شخصیت یکدیگر، وارد رابطه میشوند و تمایزات بنیادینشان را کوچکسازی و بیاهمیت، در لباس عشق توجیه میکنند یا چهبسا به نقل از دکتر یدالله موقن نگاه واقعبینانه یا به تعبیری رئالیستی خود را از دست داده و به سطح ذهنیت اسطورهای و عرفانی تنزل پیدا میکنند. ذهنیتی که قطعیت و یقینی بودن رابطهشان را با تفاسیری از قبیل: «نیروی عشق بر هر چیزی می چربه» یا «اگر واقعاً عاشق باشی با بدیها و نداشته هاش میسازی» سعی دارند که به اثبات برسانند. از اَهم این موارد تعمیمپذیری شناختی اشتباهی است که نوجوانان درگیرش میشوند. هرگز اولین تجربه عاطفی دال بر عشق نیست و هرگز عشق و رابطه عاطفی به لحاظ منطقی تعریف «این همانی» با یکدیگر ندارند. شاید مرزهای مشترکی داشته باشند ولیکن هم مفهوم نیستند و در اینجاست که تمایز میان داشتن دوست دختر برای ابراز عطوفت و داشتن یک معشوق برای عشق ورزیدن مشخص میشود. مارتین بوبر فیلسوف یهودی اتریشی (1878-1965) در کتابش تحت عنوان: ” من و تو” وی چنین گفته است: برای اینکه بتوان دیگری را چنانکه باید تلقی کرد باید ارتباط «من و تو» را به ارتباط «من و آن یک» مبدل ساخت، بهعبارتدیگر بهجای رابطه «موضوع» و «مورد» رابطه ی «موضوع» و «موضوع» را برقرار ساخت. برای اینکه دو وجدان به همراه جویند باید «من و تو» زبان یکدیگر را بفهمند؛ باید بکوشند تا «ما» را پدیدآورند یا بازیابند و این «ما» همان وجدان عام است، یعنی وجدان مشترک در بین وجدانهایی که هرکدام از آنها را بهمثابه یک «موضوع» تلقی میکنند نه «مورد». نقلقول فوق بهصورت اجمالی بدین مفهوم میپردازد که من در ارتباطهای اصیل و عمیق در برابر شخص موردنظر (دوست دختر یا دوست پسر خود) او را تنها بهمثابه یک پارتنر یا شریک عاطفی جدای از خود نمیبینم؛ بلکه او را همانند خود میبینم، میشنوم، درک میکنم و در نهایت با او زندگی میکنم. ولیکن چنین اصالت و خصوصیتی در روابط دوست دختر، دوست پسر یافت نمیشود. حال از کجا میتوان در این مورد به قطعیت رسید؟ با استناد به شواهد و قرائن موجود در آن رابطه. در قسمت بهمنظور جلوگیری از اطناب به یک تفسیر بینش بخش از اریش فروم (1900-1980) و چند مصداق اکتفا میکنم. فروم در کتاب داشتن و بودن خویش به تمایز اساسی میان این دو مفهوم میپردازد که از جمله کاربردهای آن در حوزه رابطه و عشق است. وی چنین قلمداد میکند افرادی که به معشوق خویش بهمثابه یک داشته مینگرند، حقیقتاً آن رابطه را با تمام وجود زیست نمیکنند؛ زیرا تا زمانی که شخصی یا چیزی همچو یک دارایی تلقی شوند و ازآنجاییکه از جمله خصوصیات یک دارایی فانی و صرفاً تعلق پذیر بودن آن است، پس در نتیجه همیشه نوجوان باید در صدد بررسی و کنترل اموال خویش باشد که مبادا روزی از دست برود و این به معنای واقعی کلمه در تضاد با نگرش مخالف خود یعنی «بودن – در – رابطه» است. بدین معنا که فروم چندین بار این جمله را یادآور میشود که عشق فرزند آزادی است و این آزادی تنها با تحقق بودن افراد بهمثابه همان شخصی که واقعاً هستند، محقق میشود؛ بنابراین ترس نوجوان به از دست دادن و بررسیهای وسواسی دوست دختر خویش یا شککردن به او، بهگونهای میتواند از این نگرش سرچشمه بگرید؛ بنابراین ارزیابی تفسیر نوجوان از داشتن دوست دختر بیانگر وضعیت و حالت روانی وی خواهد بود که همین موضوع در توصیف دقیق ما از او و راهنمایی کردن وی، ما را یاری میکند.
4_ آیا نسبت به پیامدها و نتایج تصمیمی که اتخاذ کرده است، آگاهی کافی دارد؟
در آخرین مرحله بعد از اینکه نوجوان به نقش شما بهعنوان شخصی ایمن، همدل و البته هدایتگر اعتماد کرد، سپس به تبیینی از چرایی اقدام وی به ایجاد رابطه عاطفی یا داشتن دوست دختر واقف شدید و نهایتاً با کمک ارزشیابی تفسیر نوجوان از رابطه و توصیف دقیق از وی، به کلیت جهان ذهنی – پدیداری نیز آگاه شدید زمان آن میرسد که پیشنهاد یا عدم پیشنهاد خود را یا به تعبیری حمایت یا عدم حمایت خود باتوجهبه شروط و اطلاعات ذکر شده از طرف وی، اقدام نمایید. پیش از هر چیزی باید بدانیم که تجربه و شکست به شکلی فینفسه مفید است. یعنی اینکه به نوجوانان اجازه دهیم تا یک رابطه عاطفی را با جنس مخالف خویش شروع کنند، منجر به این میشوند تا از ساحت درون – روانی خویش خارج شده و متوجه دیگری شوند. به نقل از افلاطون دو مقوله توجه انسان را از خویش منحرف و معطوف به دیگری میکند. اولی شناخت و دومی عشق است. اینکه نوجوان تجربه داشتن دوست دختر را کسب کند، باعث میشود که علاوه بر خودش آگاه و آشنا به جهانهای ذهنی دیگری از جمله حیات روانی دختران شود و البته متقابلاً این تجربه نیز برای دختران صادق است. به قول آن گفته مشهور اروین د. یالوم که اشخاص در ارتباط با هم آسیب میبینند، در ارتباط با هم ترمیم میشوند و در نهایتاً در ارتباط با هم رشد میکنند در این مورد کاملاً صادق است. حتی بر طبق اصل دیالکتیک هگل نیز که لکان روانکاو مشهور فرانسوی بهشدت متأثر از آن است، هر عنصر از دل خویش، متناقض خود را میزاید و در ارتباط به خود، آگاه و اساساً بودنش معنا میگیرد. در جریان روابط نیز اوضاع بر همین منوال است. افراد در ارتباط با دیگری و در برخورد با تعارضات میانفردی است که متوجه پیامدها و ثمرات تصمیمات خویش میشوند. اینکه ما در جریان ارتباط عاطفی با دیگری، بیشازپیش مسئول هستیم یا اینکه در مواردی بهخاطر دیگری میبایست کمی از خودمحوری و خودبینی خویش بکاهیم و در مواردی ایثار و فداکاری کنیم یا نسبت به جنس مخالف مهارت ابراز همدردی و همدلی را بیاموزیم یا بکار ببریم و … تمامی این مسائل تنها مستلزم درگیری نوجوان در روابط عاطفی است. به قول روبرت دامیکو، از فلاسفه حوزه علوم اجتماعی، چنین بیان میکند ما انسانها با شناختی که از جهان داریم، نمیتوانیم بازنماینده حقیقت آن باشیم؛ بلکه میتوانیم برسازنده آن باشیم. این جمله بدین معناست اینکه برای نوجوانان حکم قطعی و کلی صادر کنیم نه تمایلی داشته و نه چنین روابطی را پیشه بگیر درست نیست؛ بلکه درست این است که به آنها اجازه دهیم خود در این فرایند درگیر شوند و با تجربیاتی که کسب میکنند شروع به ساختن نگرش خود از روابط عاطفی خویش بکنند. ولیکن نباید این نکته را هم نادیده گرفت که آنها را به بهانه کسب تجربیات جدید نباید به حال خویش رها کنیم چرا که ممکن است دچار عواقب شدیدی شوند و تنها میراثی که از تجربیات عاطفیشان برایشان به یادگار میماند گفته مشهور ساتر باشد: «جهنم، دیگری است.» بنابراین مرحله آخر را میتوان باتوجهبه توصیفات موجود، مرحله مداخله نامید. درمانگر، والدین، دوست یا هرآنکس که نوجوان بهمثابه شخصی برای مشورت به اون مراجعه کرده است میبایست باتوجهبه اطلاعات بهدستآمده و فهمی که از نوجوان و مسئله وی دارد، تصمیم بر آن بگیر تا گاهی اوقات و نه همیشه، در برخی مسائل بهشرط پذیرش نوجوان مداخله کرده تا چهبسا شخص را نسبت به فواید و مضرات رابطهای که در پیش گرفته، آگاه سازد و بهگونهای بستری برای خودآگاهی نوجوان شود تا مبادا با اتخاذ تصمیمات شتابزده یا تکانشی باعث آسیب به خود یا طرف مقابل نشود.
* نکته: لازم به ذکر است که تمامی مراحل و پیشنهادات مطرح شده تنها بازه سنی 19 تا 25 سالگی را شامل میشود و برای سنین پیش از آن، وجود چنین روابطی به دلایل زیستی، فرهنگی و روانشناختی، پیشنهاد نمیشود.
دخترم دوست پسر داره
ببخشید دختر من ۱۷ ساله آقا پسر ۲۱ساله ازاون خوشش اومده اونا باهم دوست میشن. دختر من همان اول به من میگه و من قرار میزارم پسر و ببینم بچه خوبی بهش گفتم ۲ ساله بعد میتونه بیاد خواستگاری الان قبول کرد و گفت هرچند وقت یکبار با دختر خود بیابید من باهاش صحبت کنم تماس تلفنی رو باهاش قطع نمیکنم ولی دیدار حضوری با شما من هم قبول کردم. الان مشاوره رفتم گفت اشتباه این طوری برو محل کار اونو ببین خانواده اون مادرش را دعوت کن باهاشون حرف بزن شما برو خونه اونا با هم رفت و آمد داشته باشید تا همو بشناسید منم قبول کردم اول کار رفتم پنهانی به آدرس خونه اونا دیدم پولدار هستن ما از خانواده متوسط معمولی الان به دختر میگم ببین مامان اینا پس فردا امکان داره باعث جدایی بشه قبول نمیکنه چیکار کنم الان لطفاً مرا راهنمایی کنید مرسی
پاسخ مشاور به پرسش ” دختر نوجوانم دوست پسر داره“
نگرانی شما را کاملاً درک میکنم و میفهمم چه فشار و استرسی را تجربه میکنید. خیلی خوب است که آنقدر برای دخترتان فرد ایمنی هستید که مسائلش را با شما مطرح میکند. اما واقعیت این است که ما مادرها نمیتوانیم جای فرزندانمان تصمیم گیری کنیم. ما تنها میتوانیم راهنمای آنها در زندگی باشیم. همین که فرزندتان بدون ترس از قضاوت با شما این مسئله را مطرح کرده است؛ یعنی شما را پذیرفته است و به حرفهای شما فکر میکند. مسائلی که به نظرتان درست میآید را مطرح کنید و از تجربیاتتان بگویید؛ اما خودتان را مسئول انتخابش ندانید. مسئولیت اینکه چه تصمیمی برای زندگیاش بگیرد را به عهده خودش بگذارید.
اما مسلماً روابط دختر و پسر و شرایط خانوادگی دو طرف باید بررسی شود و قطعاً هر چه رفتوآمد شما با یکدیگر باشد با شفافیت و اعتماد بیشتری میتوانند تصمیم بگیرند. در مورد نگرانیهایتان باید عرض کنم هیچچیزی بیشتر از شفافیت در رابطه اهمیت ندارد. اختلاف طبقاتی میتواند باعث چالش شود؛ اما موضوعی که بیشتر اهمیت دارد این است که دو طرف به بلوغ عاطفی برای ازدواج رسیدند؟ آیا مهارت حل مسئله دارند و میتوانند مسئولیت سختی های زندگی مشترک را بر عهده بگیرند؟ اگر دو طرف از این قابلیتها محروم باشند و تصورات رؤیایی از ازدواج داشته باشند حتی اگر در همه موارد شبیه و یکسان باشند، تجربه ازدواج موفق را نخواهند داشت.
نگرانی من برای این دونفر اختلاف طبقاتی نیست؛ بلکه سن پایین آنها برای تصمیم گیری برای ازدواج است که به نظر من حتماً باید به مشاور متخصص مراجعه کنند و بررسی شوند آیا این دو نفر آمادگی برای ازدواج را دارند. البته این موضوع که آنقدر آقا پسر مسئولانه وارد این ارتباط شده است و با شما رودررو شده است نکته بسیار مثبتی است که میتواند نشانه این باشد که تصمیمش برای ازدواج و ادامه رابطه جدی است.
مطالب مرتبط: آنچه دختر باید قبل از ازدواج بداند
بهعنوان یک مادر چطور با نوجوانی که دوست پسر برخورد کنید؟
- مواردی که به نظرتان درست میآید و احساس میکنید در مورد ازدواج فرزندتان احتیاج به تأمل دارد را با فرزندتان مطرح کنید؛ اما این را هم مطرح کنید که انتخابت برای من قابلاحترام است. نگرانیهایتان بهعنوان یک مادر ارزشمند هستند و آنها را بیان کنید.
- در ارتباط با خانواده پسر و خود پسر شفاف عمل کنید؛ یعنی نگرانیهایتان را مطرح کنید و صادقانه شرایط خانوادگی خود را توصیف کنید. برای مثال: من احساس میکنم ما به لحاظ اقتصادی با یکدیگر اختلافاتی داریم که من را نگران میکند. از نحوه خرج عروسی و جهیزیه و هر چیزی که باعث نگرانیتان است صحبت کنید. اگر دو طرف با آگاهی و شفافیت نسبت به این موضوع یکدیگر را انتخاب کنند جای نگرانی نیست. شما هرگز فردی را پیدا نمیکنید که از هر لحاظی با شما یکسان باشد.
- هر چه ارتباطتان با خانواده طرف مقابل بیشتر باشد، شناخت بیشتری از یکدیگر کسب میکنید و با آگاهی بیشتری انتخاب میکنند.
- مراجعه به مشاور متخصص را نادیده نگیرید. باورها و نگرشهای طرفین باید بررسی شود.
ممنون از همراهی شما
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
سلام خسته نباشید من یک پسر پایه یازدهم تجربی دارم که با یک دختر دوست شده و به درس زیاد علاقه نمیدهد بخونه هر چی میگم درست را بخوان با من لج می کنه.
پاسخ مشاور به سوال پسر نوجوانم دوست دختر داره چکار کنم؟
سلام دوست عزیز میدونم چقدر این موضوع برای شما اضطرابزاست و حتماً باعث بروز تنشهایی در روابط بین شما و فرزندتان شده است. اما اگر سعی در مدیریت این ماجرا دارید، باید اجازه دهید حس کند که شرایط و مقتضیات سن او را درک میکنید. شما هرچقدر در موضوعات مختلف به او فشار بیاورید از شما بیشتر فاصله میگیرد و حس میکند یک نفر هست که بیشتر از من نگران درس خوندنم است؛ بنابراین لازم نیست دغدغهاش را داشته باشم.
به عبارتی، فرزند شما دیگر کودک نیست و پا به سن نوجوانی گذاشته است و حق دارد برای زندگیاش تصمیماتی بگیرد. شما هم باید در این راستا آگاهیهای ممکن و لازم را بدهید؛ اما تصمیم با پسر خودتان است و عواقبش را هم خودش باید بپذیرد. مطمئن باشید اگر بگذارید خودش مسئول اعمال و رفتارهایش باشد خیلی زود راه درست را پیدا میکند؛ اما این فرایندی که در حال حاضر بین شما دو نفر است، لجبازی پسرتان را فعال میکند و روی مسائلی که با او مطرح میکنید تأمل نمیکند.
مسائلی که باید در ارتباط با فرزندتان به کار بگیرید:
- 1- احساسات و هیجاناتش را سرکوب نکنید: بگذارید بدون اینکه حس شرم در او ایجاد کنید با شما صحبت کند.
- 2- همدلیکردن: اینکه احساس کند شما او را درک میکنید و سعی میکنید به دنیای او نزدیک شوید اهمیت زیادی دارد: برای مثال: میفهمم چقدر سخته بخواهی درس بخونی منم همسن تو بودم دوست داشتم با دوستانم مدام در حال خوشگذرانی باشیم؛ اما باید باهات صادق باشم که رابطه تو در این سن من رو بسیار نگران میکنه.
- 3- صادقانه و شفاف در مورد نگرانیهایتان و مسائلی که ممکن است اگر بداند به او کمک میکند، صحبت کنید: از ارائه اطلاعات جنسی به فرزندتان نترسید، برایش مسائلی را بهصورت واضح و شفاف توضیح دهید.
- 4- تا زمانی که فرزندتان تمایلی به صحبت کردن در مورد رابطهاش ندارد از او سؤال نپرسید.
- 5- اگر موافق رابطهاش نیستید با او مطرح کنید؛ اما به فرزندتان نشان دهید که از حمایت شما برخوردار است.
- 6- محدودیتهایی رو برای او قائل شوید: با او در این باره صحبت کنید که تو در قبال خانواده و مدرسهای که در آن تحصیل میکنی مسئول هستی؛ بنابراین من دخالتی در روابط تو نمیکنم؛ اما باید زمانت را بهگونهای مدیریت کنی که به کارهای شخصی و خانوادگی هم برسی، در غیر این صورت مجبور هستم زمانی که با دوستانت میگذرانی را محدود کنم. هر زمان که مسئولیتهای دیگر هم در نظر گرفتی خیالم راحت است که خودت روی تمام جوانب زندگیات مدیریت داری.
- 7- باید فرزندتان این موضوع را در نظر بگیرد که این رابطه و این احساسات و هیجانات موقتی است و ممکن است به خودش و دوست دخترش آسیب بزند.
- 8- در نهایت با رعایت و پایبندی به مرزهایی که برای او قائل شدید، به او اعتماد کنید و بگذارید حس کند که شما به او اعتماد دارید و مسائل زندگیاش را به خودش بسپارید.
مطالب مرتبط: چرا پدر و مادرم به من اهمیت نمی دهند
سلام وقت بخیر من دختر 16 ساله دارم که از یک سالگیش پدرش فوت شده و من تنهایی بزرگش کردم دختر من تو درسش خیلی موفق هستش جدیدا متوجه شدم که با یک پسر که از خودش 8 سال بزرگتر هست دوست شده و من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
سلام من دختری دارم 14 ساله به تازگی متوجه رابطه او با پسری شدم و برخورد خیلی بدی کردم باهاش ولی بعد که با اون پسر صحبت کردم خیلی پشیمون شدم چون بر خلاف تصوراتم بود الان نمیدوم باید چیکار کنم واقعا به نظرتون درسته برم اون پسر رو ببینم و زیر نظر خودم باشه رابطشون ؟ چون میدونم این دوتا از هم دست نمیکشن
تازگی متوجه شدم که دخترم که فقط ۱۴ سال سن دارد حدودا ۶ ماه هست که با پسر ی از خانواده خودم ارتباط تلفنی برقرار کرده و این ارتباط در حد ابراز محبت و گفتگو بوده الان که متوجه شدم با هزار دلیل و راه باهاش حرف زدم که توی این سن نباید این رابطه ادامه پیدا کنه و دو روز هست که فقط گریه میکنه در عین اینکه عقلانی میپذیره ولی نمیتونه قطع رابطه کنه هر دو طرف فقط گریه میکنند مستاصل شدم که چکار کنم
سلام و عرض ادب خسته نباشید،به تازگی متوجه شدم دختر ۱۵ ساله ام در راه مدرسه با پسری دوست شده،من این و از تو دفتر خاطراتش متوجه شدم حالا میخوام بدونم چطور باید باهاش برخورد کنم… وهمینطور دخترم متوجه نشه که من دفترش رو برداشتم و خاطراتش رو خوندم. از چه راهی وچطوری راهنماییش کنم که این کارش اشتباهه. ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام دخترم ۱۴سالشه ۳ماهه با پسر۱۷ساله دوست شده ورابطشون فقط از طریقه چت تو فضایه مجازیه دخترم بامن که مادرشم خیلی دوست هست ولی من نگرانشم واصلا بااین کارموافق نیستم چون حس میکنم هردوشون دارند به هم وابسته میشند وهردو تجربه اولشونم هست چند باری به اقا پسر پیام دادم که مزاحمه دخترمن نشو ودیگه پیام نده ولی موفق نشدم هرموقع حرف ازکات کردن میشه اقا پسر دخترما تهدید میکنه که یه بلایی سرخودم میارم دخترمنم چون خیلی دوسش داره مجبور میشه باهاش چت کنه وهمش به دخترم میگه من میخام تورا واسه خودم نگه دارم وقبل از رفتن سربازی بیام خاستگاری وقول ازدواج بهش داده توروخدا کمکم کنید چطوری میتونم این رابطه را تموم کنم چون دخترم داره از هدفاش دور میشه
من مادر پسر شانزده ساله ای هستم که چند سال پیش متوجه ارتباط نامشروع پسرم با یکی از پسرهای فامیل شدم که بعد از کلی صحبت و….کمی دوری کردن ولی در طول این مدت تا بحال خود ارضایی میکردن والان جدیدن متاسفانه دوباره با تماس یکی از فامیلها فهمیدن مثل اینکه باپسر کوچیک آنها چند بار نزدیکی از پشت میکردم والان من دارم دیوانه میشوم وبا این همه خودش این امر رو انکار میکنن
من خانوادم مذهبی هستن و به همه چی گیرمیدن و من ی بار با ی پسر شنا شدم و به مامانم جریانو گفتم علاوه بر اینکه کلی کتک خوردم الان ی سال از اون قضیه میگذره و مامانم تو خونه من رو با لقب های زشت صدا میزنه دیگه نمیتونم پیششون زندگی کنم ی بار ی تینت زدم بابام ایقدر منو زد که دهانم شد پر خون و دوس دارم جوری ازاد باشم و بهشون نشون بدم ک من دختر بدی نیستم
سلام من ۱۶سالمه خانواده سخت گیری دارم بایه پسری اشنا شدم۱۸سال بود بعدیواشکی باهاش صحبت میکردم خیلی سخت گیرن حتی نمیزارن پوشش خودموداشته باشم حتی نمیزارن بیرون برم تااینکه امروز فهمیدن قراره برم خونه کشته بشم من درساموخوب میخونم ازنظرمالی تامینم میکنن ولی من هیچ سرگرمی توخونه ندارم خستم ازاین وضعیت حتی اجازه هیچ کاریوندارم همش زیرنظرم
سلام وقتتون بخیر دختر۱۶ساله دارم چنذین مرتبه با جنس مخالف تلفنی بوده فهمیدم چندین مرتبه دعوا شده باهاشون فرار کرده روز بعدش هم اومده این اواخر حتی میارشون خونه جرات ندارم خونه خالی بگذارم با پدرش وقتی۳ساله بوذ جدا شدیم۹بود رجوع کردیم گفت خواهر برادر میخوام پسرم بدنیا اومد دوره کرونا با گوشی اشنا شد روزگارم سیاهرشده از گوشبش جدا نمیشه الان هم با پدرش به مشکل خوردم تو جدایی هستم رفته پسر اورد خونه بابام برادرم فهمید اومدم دعوا کتک کاری خودمم زد بهم روانی میگه ماندم چکار کنم دوسال تحت درمان روانکاو هم بوده
سلام من تازگیا فهمیدم که خواهر کوچیکترم (پانزده سالشه) با جنس مخالف توی گوشیش صحبت میکنه میدونم الان سنش حساسه من حس میکنم چون خودم تازه نامزد کردم و نامزدم توی خونمون رفت و امد داره خواهرم اینطوری شده تا الان هیچ چیزی ندیده بودم و الان نمیدونم چجوری باید باهاش حرف بزنم جوری که متقاعد بشه کارش درست نیستو هر چیزی زمانی داره
سلام .من مادر یک دختر ۱۴ ساله هستم .دخترم دوستان دختر زیادی داره که با یکیش خیلی صمیمی هست بیشتر وقتشو با اون میگذرونه به خاطر همون به مدرسه ای رفت که همان دختر هست .الان سه الی ۴ساله باهم هستن .پدرو مادر اون دختر امسال از هم طلاق گرفتند به علت اعتیاد پدر سه فرزند با مادر زندگی میکنن..الان مشکل من اینه که دخترم از وقتی با این دختر دوست شده .دوست پسر هم وارد زندگیش شده .با وجود اینکه پدرش با هاش صحبت کرده دعوا کرده قهر کرده پدر آخر باهاش دوست شده هرچی از پدرش میخواد پدرش برایش برآورده میکنه من صحبت کردم وعواقب دوستی با جنس مخالف همه را خودش میدونه ولی تا پاسی ازشب به همین آقا پیام میده دیشب خوابش برده پدرش گوشیشوچک کرده پیامهاشونو دیده حالش خراب شد ازخونه زد بیرون گفت یا خودمو میکشم یا اونو باهاش صحبت کن .یا اگه این کارشوترک نکنه یا شوهرکنه تنهایی ببزرگشون کن .من موندم چطور با دخترم صحبت کنم . لطفاً راهنمایی بفرمایید .دخترم سریع موضع میگیره و برای اینکه جواب نده عصبانی میشه نیره در روش میبنده وقهر. میکنه
سلام خسته نباشید ببخشید من یک دختر سیزده ساله دارم تقریبا چندماه پیش دیدم سینش کبوده فهمیدم که با کسی درارتباط هست گوشیشو چک کردم و متوجه شدم با یک پسر در ارتباط هست…گوشی ازش گرفتم یک مدت گوشی نداشت و نمیذاشتم بیرون بره الان بخاطر مدرسه ها دوباره گوشی داره گذشته از اینکه مدام گوشی دستش هست باز امروز متوجه شدم سینش کبوده و اینکه با کسی در رابطه هست نتونستم خودمو کنترل کنم و بهش گفتم چرا سینت کبوده و کی اینکارو کرده اما نمیدونم چکار باید بکنم خواهش میکنم راهنمایی کنید
سلام دختر 14ساله دارم هیچ کاری کمکم نمیکند قبلاً دو بار دوست پسر داشته و فهمیدم هم دعواش کردم هم مفصل راجب دوست پسر و زیان هایش به او گفتم گوشیش را به مدت شش ماه از او گرفتم دوباره به او دادم گفتم اعتماد مرا لکه دار نکند متاسفانه دوباره به او شک دارم میدانم در یک بازی آنلاین که هم پسر است و هم دختر شرکت دارد به او اطمینان کردم ولی بعد از یه مدت دیدم با پسر ها صحبت میکند ولی به آنها گفته رل نمیزنم پرخاشگر شده شبها تا نصف شب بیدار میمانده تا من بخوابم تا بتواند بازی کند این را روی دلنوشته اش روی دفترش دیدم نمیدانم چگونه با او برخورد کنم
دختر نوجوان ۱۵ ساله دارم تک فرزند پدرومادر هر دو کارمند .از خانواده سطح متوسط هستیم یه مدته دخترم میگه من دوست پسر میخوام . نمیدونم چه واکنشی باید نشان بدم . میترسم چیزی بگم که دیگه بهم اعتماد نکنه و به منکه مادرشم چیزی نگه ممنون میشم کمکم کنید
من چند روز پیش هم پیام دادم ،پسر من 16 سال کلاس دهم امسال مدرسه نمونه قبول شد،از پارسال از طریق گوشی با جنس مخالف در ارتباط بود چند بار باهاش صحبت کردم وقول داد دیگه ادامه نده اما باز کار خودش کرد تا اینکه تو تابستون که یکبار دیگه فهمیدم و گیر دادمش بهش اقدام به خودکشی کرد رگ دستش زد ولی خداروشکر بخیر گذشت و باز قول داد تا اینکه باز الآن دیدم تو گوشی با یک دختر مشهدی دوباره ارتباط داره کمکم کنید چون پسر زرنگی و نمیخوام آیندش از الآن خراب کنه و درگیر این مسائل بشه بهم قول داد که این هفته گوشی بهتون تحویل میدم ولی میدونم که نمیده
سلام من با خانواده ام سرمسائل اعتقادی بشدت مشکل و اختلاف نظر داریم الان ی هفتس ک پدر من متوجه شده با ی پسر در ارتباط هستم(فقط در حد بیرون رفتن و گشتن)البته مادرم از قبل میدونست الان ک پدرم فهمیده یک هفته اس تمام اختیارات من چ بیرون رفتن و حق لباس و .. حتی ساعت خاب و استفاده از گوشی و از من گرفت امرو تلفن و بهم داد اما با کلی شرط من واقعن از این وضع زندگی ک دائما بکن نکن باشه یا دستوری بدم میاد هیج جوره هم راضی نمیشن میخام از خونه برم و حدا زندگی کنم چجور رازیشون کنم . برای جای خواب و… کلی کار در منزل هست ک جا خواب داره. من ۱۹سالمه رابطم با اون پسر کلن تمام شد و دیگه در ارتباط نیستیم علارغم میل باطنی و ب اسرار خانواده. چیکار کنم واقعن از اینشرایط بدم میاد از اینکه یکی برام تایین تکلیفت کنه تا حرفی بزنم میگن قانون خونه ما اینه مثلن من کار میرم صبح ساعت۷ تا ۸ عشر تنها تایم خالی من ۷ عصر ب بعده و میگن دیر وقته و حق بیرون رفتن ندارم یا اگه رفتم باید زود خونه باشم ولی جایی ک من هستم تا شهر خیلی فاصله تقریبا ۱ساعت تا برم باید برگردم ک دیر نرسم خونه
سلام من دختری ۱۹ ساله تک فرزند و دانشجو دارم از نظر توجه و محبت و مالی بسیار مورد توجه خانواده است و در دانشگاه با همکلاسی دوست شده حدود هفت ماه است و در گوشی وی چت با دوست پسرم رو خوندم در مورد سکس بود و متوجه شدم سکس داشته اند الان نمیدونم چگونه مداخله کنم و موضوع رو با دخترم مطرح کنم .دخترم از طرف پدرش خیلی حمایت میشه و دایم پدرش برایش همه چی رو فراهم میکنن .برام تعریف کرده که با پسره دوست شده و قبل این هم برام همیشه تعریف میکرد از احساس هاش یا اگر از کسی خوشش میآمد ولی سکس بدون آموزش و در شرایطی که من این موضوع رو خیلی دور میدیدم خیلی شوکه کننده س برام سکس موضوعی که نیاز به آموزش داره و من این مورد رو انجام ندادم و نمی دونم چطوری باید در این مورد صحبت کنم باهاش. پدرش یک مقدار بخاطر لجبازی با من و برای اینکه به دخترم نزدیک تر باشه از من، بهش امکانات زیاد میده و اونم چون از طرف پدرش حمایت میشه یک مقدار حاضر جواب هست من سعی میکنم حرمت ها و احترام خودم رو نگه دارم.ولی موضوع سکس به هیچ وجه و در هیچ شرایطی از طرف پدرش قابل قبول نیست و اگر حتی خیلی کم هم متوجه بشه تا همیشه منو مقصر خواهد کرد.من با دخترم ملایم و با احترام و محبت صحبت میکنم و همیشه کلمه جان در کنار اسمش میگذارم، ولی الان میخواهم این مساله رو یک جوری مطرح کنم ولی نمیدونم مستقیم و تبری برخورد کنم یا در حاشیه؟؟؟
سلام وقت بخیر دخترم دیشب بهم گفته که با یه پسری اشنا شده این پسر دوست پسر خاله اش هست و به سالی میشه که تو دور همی ها با هم هستن و تا الان این پسر هیچ عکس العملی نشون نداده که از دخترم خوشس میاد و دیروز بهش پیشنهاد داده و دنترم اومده بهم گفته من نمیدونم باید چیکار کنم و چه ریکشنی نشون بدم فقط گوش دادم به حرفاش و جواب ندادم کفتم بعدا صحبت میکنیم ولی خیلی مراقب خودت باش دخترم با این اقا پسر یه دورهمی دوستانه دارن جندنفرن که چند ساله با هم دوستن و خونه همدیگه میرن و میان مثلا این هفته تولد دخترم هست این اقا پسر هم هست و من نمیدونم باید چطور رفتار کنم و چی بگم
سلام وقت بخیر.من 35 سالمه و مادر دختر 13 ساله هستم.دخترم تقریبا 6 ماهه که اصلا از گوشی موبایلش نمیاد بیرون و باشگاه و کلاس نقاشی و موسیقی رو رها کرده و میگه حوصله ندارم.امروز صبح به دلیل اینکه گفت باشگاه نمیرم من گوشی موبایلش رو گرفتم و با خودم اوردم سرکار و بهش گفتم علت اینکه حوصله نداری اینه که همش سرت داخل گوشی موبایله.من متاسفانه گوشی دخترم رو چک کردم و دیدم که با یک پسر ارتباط داره و چندتا عکس خیلی ناجور هم توی گوشیش بود.الان واقعا نمیدونم باید چیکار کنم و بسیار نگران هستم.باید به دخترم بگم که از همه چیز خبر دارم یا نباید بگم؟خواهش میکنم کمکم کنید واقعا دارم سکته میکنم.
سلام و خسته نباشید من دختر 14ساله دارم که دوس پسر داره ومن میدونم با من خیلی راحت بود همه چیز را میگفت گفتم اشکالی ندارد کم کم از یادش میره ولی بعد مدت ها فهمیم با چند نفر دوست میشه وهمش درحال چت کردن هست ومن خیلی بااین کارش مخالفت میکنم گاهی وقت ها هم قرار میزاره ومن مچش را میگیرم سریه آخر که پدرش هم فهمید و حسابی کتک خورد ولی باز هم تکرار میکنه چکار باید کنم
سلام من ی دختر 20 ساله دارم الان با ی مرد 55 ساله نزدیک 2 ماه تو ارتباط اون آقا بچه منو با پول و ماشین گولش زده هر کاری میکنم دست بردار نیست حتی پدرش هم متوجه شده و با یارو دعواش شده کلا کاری کرده ک دخترم منو هم کتک میزنه نمیدونم چکار کنم
سلام و عرض ادب ، من مادر دختر نوجوان ۱۳ ساله ای هستم که بتازی متوجه شدم دخترم وارد رابطه با دسر دایی خود که نوجوان ۱۴ ساله هست شده است . وضعیت فعلی ما اینگونه بود که من باردار بودم و بعد از زایمانم توجه ام به دخترم کمتر شد به خاطر شرایطی که نوزاد داشتم و خیلی گریه میکرد و من توان کامل نداشتم با دخترم باشم و از طرفی هم تازه وارد کلاس هفتم شده بود و دختران مدرسه اش وضعیت جالبی نداشتند و هفته های اول دچار افسردگی میشد و گریه میکرد که همکلاسی هاش در مورد همه چیز جنس مذکر صحبت میکنند اما بعد ها دیگه کنار اومده بود و درباره آن موارد کمتر صحبت میکرد، بعد از زایمانم که مادرم مریض شده بود و نیاز به مراقبت شبانه روزی داشت متاسفانه مجبور شدم در هفته دوبار الی سه بار به خانه مادرم برم و از مادرم مراقبت کنم. از اونجایی هم که خانه ی نداریم آپارتمان هست و همه برادرام یکی از خواهرام در آنجا ساکن هستند و هر وقت میرفتیم که دخترم هم با من بود با بچه های برادرام و خواهرم بازی میکردند و این موضوع هم باعث ایجاد این رابطه با پسر داییش شده است و در حال حاضر ما برای کنترل این رابطه اش گوشی پ لب تاپ دخترم رو گرفتیم و الان حدود ۳ هفته است خونه مادرم نبردم و الان موندم چکار کنیم چه راهکاری با پدرش بیاییم که این احساس غلط و رابطه را حذف کند البته با مطالبی که از اینترنت خوندم الان سعی میکنم بیشتر با دخترمون وقت بگذرونیم که حس ارزشمند بودن را داشته باشه اما یک استراتژی اساسی میخواییم که کلا این حس غلط و این رابطه غلط را از بین ببرد . ممنون میشم راهنماییم کنید ??
دختری ۱۶ ساله دارم تک فرزند. به تازگی با پسری همسن خودش اشنا شده .حدودا ۳ ماهه . سه روز پیش موضوع رو برای من عنوان کرد و گفت تو این سه ماه یکبار بیرون دیدمش. راستش من شوکه شدم چون هیچوقت میلی به جنس مخالف نداشت. اما از اینکه با من در میون گزاشت خوشحال بودم که بهم اعتماد کرده و جبهه نگرفتم و ارام برخورد کردم و گفتم من مخالف نیستم اما سن شما یکم برای دوستی با جنس مخالف زوده. اما گفت تمام دوستانم دوست پسردارن. و چون از پدرش حساب میبره گفت که فعلا به پدرش چیزی نگم. من اگاهش کردم و گفتم باید خط قرمز ها رو رعایت کنه. نزاره کسی به بدنش دست بزنه و وارد حریم خصوصیش بشه.حالا نمیدونم کارم درسته یا نه؟ ایا باید محدودش کنم و اجازه ندم؟ اینم بگم دخترم لجبازه و کاری که بخواد باید انجام بشه. صلاح ندیدم فعلا به پدرش چیزی بگم چون خیلی حساسه و ممکنه گوشی رو ازش بگیره و کلا ازادی هاش رو محدود کنه و نزاره بره بیرون
یه خانم هست میگه متوجه شدم همکلاسی دخترم دوست پسر داره.بهش گفتم کارت درست نیست.گفته باشه دیگه کات میکنم.فقط به مادرم نگو .اگه بگی خیلی برام بد میشه.میگه قبول کردم ونگفتم.اما الان متوجه شدم هنوز درارتباط هستن.الان نمیدونم چیکار کنم.به مامانش بدم بد میشه.نگم ممکنه خطا واشتباه کنن ومن بعدا پشیمون بشم چرا کاری نکردم.عذاب وجدان داره ونمیدونه چیکار کنه.از من مشورت گرفته .منم نمیدونم چی بگم بهش.سخته با نوجوان های امروزی.آدم نمیدونه چطور رفتار کنه که از همه لحاظ سنجیده ودرست باشه.
من 36 سالمه و مادر یه دختر 15 ساله هستم تقریبا 2 هفته اس متوجه شدم دخترم باپسری در ارتباطه و دوستان دخترش هم سیگار میکشن و ترک تحصیل کردن باهاش برخورد کردم و گوشیشو گرفتم و محدودیت براش گزاشتم بعد از 1 هفته بنابه شرایط و صحبت هایی که کردیم و قولهایی که ازش گرفتم گوشیشو برگردونم ولی متوجه شدم نه تنها ارتباط قطع نشده بلکه خیلییی قشنگ بمن دروغ میگه
سلام خدمت شما من دخترم 15 ساله هست ودوست پسرش دهم هست از رابطه اونا راضی نیستم ودوست دارم با اگاهی بهتر به اشتباه خودش پی ببره و نتیجه عکس نده راهنماییم کنید
پدر و مادرم بهم احمیت نمیدن اصلا هرچیزی ک میگم برام بخرین برام نمیخرن دوستام همه اوتاق دارن لباس های زیاد من لباس زیاد دارم ولی اوتاق ندارم همش گوشی ازم میگیرن وقتی میخام درس بخونم اهنگ میزاره و نمیزاره درس بخونم ولی دعوام میکنه کحتما باید نمره بالاهم ببرم الان با ی پسر وارد رابطه شدم باهم دیگه صحبت میکنیم بطور آنلاین اونم مثل منه تنها هست کسی بهش اهمیت نمیده قراره در اینده با هم ازدواج کنیم……. الان با این وضعیت من خیلی افسرده شدم در 5 ماه گزشته تا الان دیگه بیرون نمیرم تنها شدم هیشکی حواسش بهم نیست نمیدونم با کی درد دل کنم مامانم پول داره ولی برام چیزی نمیگیره اوتاق داره خونمون 2تا داره ما 3تا هواهر برادریم میگم یکیش واسه من و خواهرم یکیش واسه تو و بابا میگه ن نمیخاد همش ب گریم میاره هم کلاسیام از چیزاشون تعریف میکنن من در سکوت برام هیچیز نمیخره میگم کرم میخام میگه ب من چ میگم مامان لباس میخام میگه سالی 2 بار برات میخرم خیلی ناراحتم میکنه منم ترجیح میدم از خونه بیرون نرم باهاش جایی نمیرم تنهایی و اهنگ گوش دادن خوبم میکنه هروقت برم هموم خمش میگه زود باش جرا طول میدی من هیشه زیر دوش اب گریه میکنم دلم میخاد خدم رو بکشم ولی دوست پرم بدون من میمیره و دلم نمیخاد براش اتفاقی بیفته خیلی همو دوست داریم 1ساله ک با همیم هردوتامون ب هم دیگه نیاز داریم بهم میگه بیا پیشم بهت انگشتم نمیزنم فقت بیا کنارم نمیرم چون خذنوادم اگه بدونن میکشنم خیلی این بده ارزوم اینه بتونم لمسش کنم یا بغلش کنم
سلام وقت بخیر،من امروز متوجه شدم دختر۱۴سالم دوست پسر داره،پسر شهردیگه ای هست،اما خیلی صمیمی و دومورد همه چی حرف میزنن باهم،باشناختی هم ک ازپسردارم ازخانواده مناسبی نیست،خیلی نگران شدم چون دخترم خیلی زیاد بهش ابراز محبت میکنه،الان موندم چطور باید بادخترم مطرح کنم این موضوع رو ک میدونم و نگرانیهامو بهش بگم ک وارد راه اشتباه نشه. گوشیش دستم بود برای اطلاع رسانی مدرسه،چون خیلی مدت زیادی توی اینستا میچرخید،رفتم ببینم سرچ هاش بیشتر دررابطه با چه موضوعی هستن ک توی دایرکتش دیدم چتش رو
سلام خسته نباشین ، مادری ۴۰ ساله هستم خیلی مذهبی هستم ، که یک ماه متوجه شدم دختر ۱۴ ساله ام با پسری ۱۶ساله چت و تلفنی صحبت میکنه ، دخترم فوق العاده مذهبیه و مسجدی و پسری هم که باهش دوست شده مداح و مذهبی و مسجدی ، روزی که متوجه شدم روحانی مسجدی هر دو کشید کنار و باهشون صحبت کرد ، و از اقا پسر تعهد گرفت که دیگه پیام ندن ، من متوجه این رابطه شدم ، دخترم رو دعوا نکردم و فقط از مسجد محدودش کردم ، به پسر پیام دادم لطف کن پیام نده چون دختر رو محدود می کنم ، ایشون گفت من خیلی دوستش دارم و برای اینده میخوامش ، حتی میتونم الان پا پیش بزارم ، من چون دیدم هر دو کوچیک هستن ، بهش قول دادم تا ۱۸ سالگی دخترم خواستگار راه ندم تا هر دوشون با خیال جمع درسشون بخونن. دخترم خیلی دوستش داره ولی من از عواقب بعد ماجرا میترسم پدرشون نظامیه و مادرش خانه دار ، من مستاجر و ایشون صاحب خونه ، فکر میکنم اونا از ما مذهبی تر باشن. دخترم خیلی دوستش داره ولی من از عواقب بعد ماجرا میترسم پدرشون نظامیه و مادرش خانه دار ، من مستاجر و ایشون صاحب خونه ، فکر میکنم اونا از ما مذهبی تر باشن
سلام . من دختری دارم ۱۶ ساله . ۲ ساله که با پسری د ارتباطه . یکسال پیش منم در جریان گذاشت . هر کاری که کردم نتونستم مانعش بشم . و در نهایت کوتاه اومدم و همچنان باهم بودند . این اواحر پسره دخترم رو خیلی اذیت میکنه . پسره هم خودش ۲۰ سالشه و به دخترای دیگه پیام میده تکه میندازه و خود دخترمم فهمیده که با ۳ تا دختر دیگه هم هم زمان رابطه داره . این چند روز هم پسره گذاشته رفته ولی دختر من نمیتونه دووم بیاره و هی بهش پیام میده و دوباره دعواا میکنن . جوری شده که دخترم کاملا افسردا شده درس نمیخونه غذا نمیخوره و کارش شده فقط گریه . و بد رفتاری با من و عصبانیت . واقعا دیگه نمیدونم چی کار کنم که دخترم دل بکنه ازش .
سلام من یه دختر دارم که ۱۴ سالشه براش دو سال پیش گوشی خریدیم ولی تازگیا یهویی فهمیدیم تو تلگرام با پسرا مثبت ۱۸ چت میکرده و باباش کل چت هاش رو خونده اصلا انتظارش رو نداشتیم چون دخترمون خیلی سر به زیره و هیچ وقت جلوی ما همچین حرف هایی رو نمیگفت باباش گوشیش رو خورد کرد و کلی دعواش کرد من با باباش باهاش حرف زدم که تو مدرسه و گروه های تلگرام بهش یاد دادن ولی اون خیلی سر آبرو حساسه و میگه دیگه نمیتونم بهش بگم بچم و اون بچه ی من نیست و دیگه نمیتونم بهش نگاه کنم الان نمیتونم چیکار کنم زندگیمون به حالت قبل برگرده
سلام من پسری دارم 17 ساله که دوست دختر دارد ومادر دوست دخترش هم خبر دارد ولی مادر این دختر همیشه کارهایی میکند که برایم قابل هضم نیست مثلن که خانه ما کسی نیست میتوانی بیای پیش دخترم
یا پسر منو به قهوه خونه میبره
جدیدن متوجه شدم دخترش سیگاری هم مصرف میکند
خیلی خیلی نگران پسرم هستم تو رو خدا بگید چکار کنم که
این رابطه کم یا قطع بشه. چند بار متوجه شدم که پسر من هم سیگاری کشید به روش آوردم ولی زد زیرش گوشیشو چک کردم فهمیدم دختره بهش داده
الانم تولد دختره هست مادرش به پسرم زنگ زده که بیا دخترمو سورپرایز کنیم. بخدا دیگه ماندم چکار کنم که پسرم متوجه بشه که اینا به درد اون نمیخورن میترسم از دستش بدم تورو خدا بگید چکار کنم
اینجانب یک دختر 13ساله. دارم که کلاس هفتم است و تک فرزند فوق العاده بی دقت ،نامرتب و حرف گوش نکن و به خواندن درس اهمیت نمی دهد ،دروغ زیاد می گوید و دروغهایی که تنها در تخیل اوست مدام با دوستانش قهر می کند و جدیدا فهمیدم که یک دوست پسر پیدا کرده است من آنها را تعقیب می کردم و وقتی دخترم مرا دید پسر در حال دویدن بود که به دخترم گفتم صدایش کن میخواهم با او صحبت کنم ،به او گفتم این کار شما درست نیست چرا دخترم را همراهی می کنید او گفت من او را خیلی دوست دارم و هرگز نمیتوانم از او جدا شوم ،15سال دارد . من هر حرفی می زنم باز حرف قبلی خود را تکرار میکند دخترم هم از او تبعیت می کند ،واقعا نمیدانم چکار باید بکنم پدرش گوشی اش را گرفته و به من گفته که هر روز هم آه دخترم باشم و مانع ارتباط آندو باشم در این نوع مشکلات راه حل چیست و من و پدرش چکار باید بکنیم،خواهش می کنم لطف کنید در این خصوص ما را راهنمایی کنید پدرش خیلی ناراحت است و فقط میگوید مشاوره کنیم و راه حل را پیدا کنیم از آنجا که مشاوره حضوری خیلی گران است ما بودجه اش را نداریم به همین دلیل مزاحم شما شدیم ،لطفا هر چه سریعتر راه کاری به ما بدهید که راه و عملکرد اشتباهی را در پیش نگیریم .باسپاس
سلام وقت بخیر. امروز همسرم وخودم متوجه شدیم که دختر 14سالم با پسری تلفنی چت میکنه نمیدونم چگونه باید باهاش رفتار کنم
سلام و روز خوش دخترم ۱۲ سالشه و تو دفتر خاطراتش خوندم که نوشته پسر همسایه که اون ۱۱ساله روش کراش داره شما بگین الان چطوری این نوًوع رو با دخترم در میون بزارم و راهنماییش کنم.من الکی بهش گفتم که یه رفتار نادرست از پسر همسایه دیدم تا امشب فکر کن و اگه دوس داشتی باهام حرف بزن راجع به این موضوع.ظهر اومد که باهام در موردش صحبت کنه گفت که پسر همسایه گفت بیا با هم دوسن معمولی باشیم.و حرفی از کراش داشتن نزد.الان در مقابل دروغش من چکار کنم؟
با سلام و خسته نباشید من 44سالمه 6ساله جدا شدم و با تک پسرم مستقل زندگی میکنم حتی تو زندگی مشترکم بودم خودم خرج میدادم و کار میکردم و همسرم بسیار بی مسیولیت و خودشیفته بود به هر بدبختی بود پسرم و به 16سالگی رسوندم از وقتی درسا مجازی، شد و گوشی براشون واجب به دخترا گرایش پیدا کرده و الان یک ساله با دختری صحبت میکنه که ساکن اصفهانه خودمون اندیشه شهریار هستیم تهران و دختره خوبی نیست خانواده دار نیست و 15سالشه و نمیدونم چیکار کنم خودم یک ساله ازدواج کردم با مرد بسیار موجه و شریف