نظرات بسیار متفاوتی در مورد روشهای و رسیدن به اهداف و دستیابی به موفقیت در زندگی وجود دارد. ازجمله این روشها میتوان به سخت کارکردن، نظم و ترتیب داشتن و فداکاری اشاره کرد. بااینوجود، من معتقدم که یکی از فاکتورهای جداییناپذیر و ضروری برای موفقیت در هر کاری، برنامه ریزی است.
اگر از افراد زیادی بپرسید که در زندگی میخواهند به چه چیزی دست پیدا کنند، پاسخهای کاملاً متفاوتی را خواهید شنید. برخی از رایجترین پاسخهایی که به این پرسش داده میشوند، عبارتاند از:
- میخواهم پول بیشتری دربیاورم.
- میخواهم شاد و خوشحال باشم.
- میخواهم سالم و سلامت باشم.
- میخواهم وزن کم کنم.
- میخواهم سفر کنم و تمام جهان را ببینم.
- میخواهم روابط معنادار و شادی داشته باشم.
- میخواهم دست از نگرانی بردارم.
- میخواهم دیگران به من احترام بگذارند.
- میخواهم دست از به تعویق انداختن کارها بردارم.
همه این پاسخها، اهداف ارزشمندی در زندگی محسوب میشوند. بااینوجود، اگر از همین افراد بپرسید آیا برای رسیدن به اهداف خود برنامه ریزی کردهاند، بهاحتمالقوی تنها تعداد کمی از آنها پاسخ مثبت خواهند داد.
بهعبارتدیگر، درحالیکه اکثر انسانها آرزوها و رؤیاهایی در سردارند اما تعداد کمی از آنها زمانی را صرف برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف خود در زندگی دارند.
به همین دلیل است که ما یک کاربرگ و راهنمای تنظیم هدف ساده ولی قدرتمند را ایجاد کردهایم تا به شما در برنامه ریزی هدفمند زندگی کمک کنیم. این مقاله به شما نحوه برنامه ریزی و گامهایی که باید برای رسیدن به هدفتان طی کنید را نشان خواهد داد.
برنامه ریزی در زندگی یکی از مؤثرترین و قدرتمندترین روشهای رسیدن به اهداف است. هیچکس برای شکست، برنامه ریزی نمیکند؛ چنین افرادی در برنامه ریزی کردن شکست میخورند. بهعبارتدیگر، شکست در برنامه ریزی معادل برنامه ریزی برای شکست است.
برای چند لحظه به این موضوع فکر کنید؛ اگر میخواهید به مسافرت بروید، حتماً برای سفر خود برنامه ریزی میکنید. اگر میخواهید ازدواج کنید، حتماً برای انتخاب همسر مناسب برنامه ریزی میکنید. اگر میخواهید جشنی بر پا کنید، حتماً برای آن برنامه ریزی میکنید. شما هیچیک از کارهای بالا را بدون برنامه ریزی انجام نخواهید داد.
داشتن یک زندگی سرشار از شادی، رضایت و خوشبختی نیز تفاوتی ندارد. بااینوجود، اکثر مردم برنامه ریزی برای زندگی را نادیده میگیرند و وقتی به هدفشان نمیرسند، ناامید و دلسرد میشوند.
برنامه ریزی برای زندگی معادل داشتن نقشهای است که به شما در رسیدن به هدف موردنظر کمک میکند. بهجز جاهایی که چندین بار به آنجا سفرکردهاید و میدانید چگونه باید به آنجا بروید، همیشه در سفر به یک نقشه راه خوب نیاز دارید.
بیهدف سوار ماشین شدن و سفر کردن به امید اینکه نهایتاً به مقصد خواهید رسید، احمقانه است. بااینوجود، بسیاری از مردم در سراسر جهان در برنامه ریزی برای زندگی ناموفق هستند. این یکی از موانع پیشرفت در زندگی است.
وقتی زمانی را صرف برنامه ریزی برای زندگی میکنید، شما گامهایی ضروری را نهتنها در مسیر شناسایی و دستیابی به هدف مدنظرتان برمیدارید، بلکه طیکردن این مسیر را به مؤثرترین روش انجام میدهید.
بهجای تکیه بر شانس، برنامه ریزی برای زندگی، مسیری که باید در راستای هدف مدنظر طی شود را تعیین میکند.
برنامه ریزی به شما کمک میکند تا در کوتاهترین زمان ممکن به هدف خود دست پیدا کنید. برنامه ریزی را میتوان هم برای اهداف کوچک و هم برای اهداف بزرگ زندگی بکار برد.
میتوان برای زود از خواب بیدارشدن، ترک سیگار، رشد فردی، بهبود روابط زناشویی، راهاندازی یک کسبوکار جدید، کاهش وزن، گرفتن ترفیع شغلی یا انتخاب شغل مناسب برنامه ریزی کرد.
شخصاً، من از قدرت برنامه ریزی برای کارهایی از قبیل زود بیدارشدن از خواب، راهاندازی این وبلاگ، تناسب اندام، کاهش وزن، رسیدن به آرامش درون، مطالعه بیشتر و لذت بردن از زندگی استفاده کردهام. اگر من برای انجام این کارها برنامه ریزی نمیکردم، مطمئن نیستم که میتوانستم به آنها دست پیدا کنم.
شک و تردید من به این دلیل است که هر موقع در شناسایی و برنامه ریزی برای هدفم ناموفق عمل کردم، در رسیدن به آن هدف ناکام ماندم. همانطور که گفتم، شکست در برنامه ریزی معادل با برنامه ریزی برای شکست است.
خوشبختانه، صرف کردن زمان اندکی بهمنظور برنامه ریزی برای زندگی کاری است که همگی ما قادر به انجامش هستیم. زمان و تلاشی که در مسیر رسیدن به هدف صرف میکنیم، نهایتاً به ثمر میرسد. داشتن برنامه ریزی همچنین ما را از احساس ناامیدی و دلسردی خلاص میکند و موجب صرفهجویی در زمان که باارزشترین دارایی ماست، میشود.
فواید و اهمیت برنامه ریزی در زندگی
- وقتی زمانی را صرف برنامه ریزی برای زندگی خود میکنید، متوجه میشوید چه چیزی در زندگی برایتان اهمیت دارد. شما دقیقاً متوجه میشوید که از زندگی چه میخواهید، چیزی که اکثر انسانها هیچگاه متوجهاش نمیشوند. این کار شما را قادر میسازد تا هدف خود را بدون هیچگونه ابهامی و بهوضوح مشخص کنید. برنامه ریزی به شما کمک میکند تا زندگی که میخواهید را دقیقاً تعیین کنید. با استفاده از نقشه راه، شما میتوانید به مقصد موردنظرتان دست پیدا کنید.
- برنامه ریزی به شما کمک میکند تا به مقصد موردنظرتان دست پیدا کنید. این نقشه علاوه بر اینکه به شما نحوه رسیدن به مقصد را نشان میدهد، همچنین شما را در تعیین مسیری که به این منظور طی کردهاید و مسیری که پیش رودارید، کمک میکند. بهعبارتدیگر، شما بهموجب برنامه ریزی، زمان خود را صرف کارهایی که برای رسیدن به هدف مدنظر فایدهای ندارند، نمیکنید.
- برنامه ریزی برای زندگی باعث میشود تا شما کنترل امور را در دست بگیرید. وقتی برنامه ریزی میکنید، پس باید خودتان تصمیمات لازم را بگیرید و دیگر کارها را به دست شانس و اقبال نمیسپارید و اجازه نمیدهید که دیگران بهجای شما تصمیم بگیرند. وقتی برنامه ریزی میکنید، خودتان مسئول کارهایی که باید بهمنظور رسیدن به هدف انجام دهید، هستید؛ بنابراین، رسیدن به جایگاهی که میخواهید، بسیار آسانتر خواهد بود.
- ایجاد و برقراری تعادل در زندگی با استفاده از برنامه ریزی بسیار آسانتر است. وقتی مردم، کارها و مسئولیتهای زندگی موجب استرس و حواسپرتی شما میشوند، برنامه ریزی به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید باید به هر یک از این حواسپرتیها چقدر توجه کنید. شما ممکن است بدون یک برنامه ریزی صحیح، خود را در مسیر اشتباهی قرار دهید و تعادل در زندگیتان را از بین ببرید، زیرا هیچگاه متوجه نخواهید شد چه زمانی باید بگویید دیگر بس است!
- بهعلاوه، شناسایی و تمرکز بر اولویتها با استفاده از برنامه ریزی بسیار آسانتر است. همگی ما مسئولیتها و اولویتهای مختلفی در زندگی داریم. بسیاری از آنها، اگر نگوییم اکثر آنها، توسط افراد دیگر بر ما تحمیل میشوند. از طریق شناسایی اولویتهای خود و جداکردن آنها از سایرین و برنامه ریزی برای دنبالکردن آنها، شما دیگر درگیر چیزهایی که بیشتر از آنکه برای شما مهم باشند برای دیگران اهمیت دارند، نخواهید شد.
- برنامه ریزی به شما کمک میکند تا رؤیاهایتان دستیافتنیتر شوند. اگر فکر میکنید که رؤیاهایتان همیشه دستنیافتنی هستند، شاید به این خاطر است که هیچگاه سعی نکردهاید برای رسیدن به اهداف برنامه ریزی کنید. با استفاده از یک برنامه ریزی صحیح، شما از این موضوع که رؤیاهایتان میتوانند چقدر دستیافتنی باشند، شگفتزده خواهید شد.
- داشتن هدف در زندگی میتواند نقش بسیار زیادی در شاد کردن شما داشته باشد. برنامه ریزی میتواند به شما در رسیدن به هدف کمک کند. افرادی که برنامه ریزی میکنند، افرادی هستند که در زندگی هدف و مقصود دارند و این هدف هر روز در آنها ایجاد انگیزه میکند. با برنامه ریزی اصولی در راستای رسیدن به اهداف فقط زندگی نمیکنید بلکه زندگی هدفمندی را دنبال خواهید کرد.
- برنامه ریزی به شما کمک میکند تا در برابر چیزهایی که برای شما اهمیت ندارند، بهراحتی “نه” بگویید. گاهی اوقات،”نه گفتن” میتواند بسیار دشوار باشد؛ اما وقتیکه با برنامه ریزی یاد گرفتید که به اهدافتان بله بگویید، قدرت تصمیم گیری در مورد اینکه کدام فرصتها برای شما از اهمیت بیشتری برخوردارند، آسانتر خواهد شد. بهعبارتدیگر، اگر فرصتی همراستا با برنامه شما نیست، ارزش وقت شما را نخواهد داشت و میتوانید بهراحتی و بدون تردید جواب منفی دهید.
- یک زندگی برنامه ریزی شده به شما احساس آرامش میدهد. دیگر لازم نیست در مورد درست یا غلط بودن تصمیماتتان نگران باشید. تا زمانی که تصمیمات همراستای برنامه ریزی تان باشند و شما را یک قدم به مقصد نزدیکتر کنند، پس میتوان از درست بودن آنها مطمئن بود. آرامش خاطری که احساس خواهید کرد، بسیار رضایتبخش است.
- برنامه ریزی به شما کمک میکند تا احساس قدرت بیشتری کنید. برنامه ریزی نهتنها به شما اجازه میدهد تا هرطور که میخواهید زندگی کنید، بلکه ابزارهای لازم برای چنین زندگی را نیز در اختیار شما قرار میدهد. به کمک برنامه ریزی اعتماد به نفس بالا در مورد تواناییهایتان پیدا میکنید و قدرت لازم برای دستیابی به اهداف را به دست میآورید.
- برنامه ریزی همچنین باعث میشود که شور و اشتیاق بیشتری پیدا کنید. مشتاق بودن در مورد هرآنچه برای تبدیلشدن به بخشی از برنامه مهم هستند، از اهمیت به سزایی برخوردار است. هرگاه که متوجه شوید برنامه ریزی شما بهدرستی کار میکند و گامهای لازم در مسیر دستیابی به هدف نهایی را برمیدارید، هیجانزده خواهید شد.
- برنامه ریزی همچنین باعث میشود تا آینده بهتری را متصور شوید. شما نمیتوانید به زندگی بهتر که در ذهن دارید، برسید مگر آنکه برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید.
- برنامه ریزی به شما احساس آزادی میدهد. برنامه ریزی به شما آزادی لازم برای تصمیم گیری در مورد زندگی به هر نحوی که دوست دارید را میدهد، بدون اینکه مجبور باشید توضیح دهید، توجیه کنید و از دیگران اجازه بگیرید. شما آزاد هستید تا در مورد اینکه میخواهید زندگیتان دقیقاً چه شکلی باشد، برنامه ریزی کنید.
- درنهایت، برنامه ریزی باعث میشود که دیگر در پایان مسیر احساس پشیمانی نکنید. ازآنجاییکه شما بهمنظور رسیدن به اهداف موردنظرتان برنامه ریزی کردهاید تا زمانی که بر اساس برنامه مدنظر عمل کنید، میتوانید مطمئن باشید که دیگر لازم نیست به عقب نگاه کنید و احساس پشیمانی داشته باشید.
برنامه ریزی برای زندگی در صورت در اختیار داشتن ابزارهای درست میتواند بسیار آسان باشد. شما میتوانید تمام اطلاعات و راهنماییهای موردنیاز را از کاربرگ رایگان ما به دست آورید. با داشتن یک برنامه ریزی درست میتوانید تفاوتی که در زندگیتان ایجاد میشود را احساس کنید.
نیل به خواسته ها در گرو هدف گزینی صحیح، برنامه ریزی و مدیریت زمان!
همه ما گاهی خودمان را در موقعیت هایی تصور می کنیم که برایمان خوشایند است و شاید در آرزو و رویای رسیدن به بعضی از این تصوراتمان باشیم. برای مثال تحصیل در یک دانشگاه مطرح، کسب یک موقعیت شغلی ایده ال، تناسب اندام، خرید خانه یا اتومبیل دلخواه، مهاجرت و بسیاری از موارد دیگر…
وقتی به چنین مواردی تنها به شکل رویا و خیال پردازی فکر کنیم قطعا رسیدن به چنین موقعیت هایی هم برایمان خیالی دور از ذهن و حتی محال خواهد بود. مسئله از جایی آغاز خواهد شد که ما افکارمان را فراتر از رویا ببینیم و آن ها را تبدیل به یک هدف کنیم.
اهداف چیزهایی هستند که ما به دنبال رسیدن به آن ها هستیم و در این راستا برنامه ریزی و تلاش می کنیم. اما چرا خیلی از اوقات ما به اهدافمان نمیرسیم؟ پاسخ به این سوال دقیقا موضوع اصلی این مقاله است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
هدف هایی که ما در مسیر زندگیمان انتخاب می کنیم برای تحقق پیدا کردن نیازمند پیش نیازها و مواردی هستند که باید تعدادی از آن ها را پیش از انتخاب هدف در نظر بگیریم و تعدادی از آن ها را حین تلاش برای نیل به هدف به کار ببندیم.
مواردی که پیش از انتخاب هدف نیازمند به توجه هستند ویژگی های هدفمان است. به طور کلی گفته می شود که اهداف باید دارای پنج ویژگی باشند:
اهداف باید خاص باشند. (Specific)
هدف هایی که ما انتخاب می کنیم باید واضح و شفاف باشند به طوری که ما بدانیم که چه می خواهیم؟ و حتی چرا می خواهیم؟
بنابراین اگر هدفتان گنگ است بهتر است که بار دیگر در مورد ماهیت خواسته تان فکر کنید و آن را بازتعریف کنید.
اهداف باید قابل اندازه گیری باشند. (Measurable)
قابل اندازه گیری بودن بدین معناست که هدف باید به طور شفافی بیان کننده میزان تغییر و پیشرفتی که انتظار دارید داشته باشید باشد.
برای مثال اگر هدف شما یادگیری برنامه نویسی است، مشخص کنید که در روز چند ساعت نیاز به تمرین دارید. آن وقت برای مثال هدف شما تمرین برنامه نویسی دو ساعت در طی روز خواهد شد.
اهداف باید قابل دسترسی باشند. (Achievable)
نکته بسیار مهم در هدف گزینی انتخاب هدف به صورت منطقی است. شما باید با در نظر گرفتن توانمندی ها، امکانات و زمان با نگاهی منطقی دست به انتخاب هدف بزنید.
برای مثال انتظار 20 کیلوگرم کاهش وزن در طول یک ماه با روزی نیم ساعت پیاده روی هدفی منطقی و قابل دستیابی نخواهد بود بنابراین بهتر است به طور واقع بینانه تری بگوییم با روزانه نیم ساعت ورزش و رژیم غذایی مناسب در طول یک ماه 3 کیلوگرم وزن کم خواهد کرد.
اهداف باید مربوط به خودمان باشند. (Relevant)
هدف هایی که انتخاب می کنیم باید مرتبط با خودمان باشند و همچنین در تضاد با دیگر اهداف ما نباشند. این حرف بدین معناست که هدف های ما باید انتخاب خود ما باشند و از جانب دیگران به ما تحمیل نشده باشند.
اهداف باید بازه زمانی مشخص داشته باشند. (Time-bound)
همانطور که هدف های ما باید قابل اندازه گیری باشند باید بازه زمانی مشخص شده ای هم برای آن ها در نظر گرفته شود. برای مثال اگر هدف شما خواندن یک کتاب در ماه است آیا برایتان اهمیت دارد که هرروز صفحات مشخصی را مطالعه کنید و یا میخواهید کل کتابی که این ماه قرار است بخوانید را در طول چند روز مطالعه کنید.
اگر ما اهدافمان را از این پنج فیلتر عبور بدهیم هدفی باقی خواهد ماند که خاص است، می توان برایش مقیاس و اندازه ای در نظر گرفت، قابل دسترسی است و به طور منطقی انتخاب شده، انتخاب خودمان است و کسی آن را به ما تحمیل نکرده، با اهداف دیگرمان در تضاد نیست و بازه زمانی مشخصی دارد که می توانیم طبق آن پیش برویم.
چنین هدفی قطعا دیگر دور از ذهن نخواهد بود و می توان در مسیر نیل به آن حرکت کرد. اما همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد انتخاب هدف درست تنها بخشی از مسیر است. در واقع ما مقصد درست را انتخاب کرده ایم اما ابزار رسیدن ما به این مقصد برنامه ریزی و مدیریت زمان صحیح است.
پیچیدگی برنامه ریزی و مدیریت زمان در این است که معیار و مبنای مشخصی برایش وجود ندارد که بتوان آن را برای دیگران تجویز کرد. حتی مشاوران و متخصصان این زمینه هم نمی توانند که برای مراجعانشان برنامه ریزی انجام بدهند. چرا که مدیریت زمان و برنامه ریزی دو مهارتی هستند که افراد باید آن ها را فرا بگیرند و سپس خودشان در زندگی خودشان آن ها را به کار ببندند. علت این مسئله این است که نه تنها اهداف هر فردی با دیگری متفاوت است بلکه ویژگی ها، توانمندی ها و امکانات افراد هم با هم تفاوت دارند.
برای مثال شاید در کتاب هایی خوانده باشیم که باید کارهای سخت تر در برنامه روزانه مان را زودتر از کارهای ساده تر انجام بدهیم. این نظر به طور کامل می تواند که بی پایه و اساس باشد چرا که هر انسانی از لحاظ سطح انرژی متفاوت است. مثلا ممکن است که شما صبح ها زمان اوج انرژیتان باشد اما شخص دیگری هنگام عصر زمان اوج انرژی اش باشد. قطعا کسی که عصرها احساس توانمندی بیشتری می کند و صبح ها احتمالا کسل است نمی تواند که کارهای روزانه سخت ترش را در اول صبح انجام بدهد. بنابراین زمان بدن و سطح انرژی هرفرد در طول ساعات شبانه روز با دیگری متفاوت است و نمی توان که نسخه ای یکسان برای چگونگی انجام برنامه ها به همگی داد.
چنین مسئله ای در مورد برنامه ریزی هم صدق می کند. یعنی وقتی که فرد مفهوم مدیریت زمان را درک کرده باشد می تواند با تشخیص ساعت بدنش، توانمندی هایش، امکاناتی که در دسترس دارد و مدت زمانی که پیش تر در هدف گزینی برای رسیدن به هدف تعیین کرده برنامه ای متناسب با شرایط خودش تدوین کند. برای مثال شما قصد دارید که در این ماه با روزانه یک ساعت ورزش پنج کیلوگرم وزن کم کنید. شما معمولا صبح ها شاداب ترید بنابراین صبح ها را برای ورزش انتخاب خواهید کرد؛ اما این را هم در نظر دارید که در حال حاضر پرداخت شهریه باشگاه برایتان کمی دشوار است بنابراین تصمیم میگیرید که در پارک ورزش کنید. شما علاقه زیادی به دوچرخه سواری دارید بنابراین دوچرخه سواری را هم در قسمتی از ورزش روزانه خود قرار می دهید.
اکنون شما یک برنامه همه جانبه دارید که شما را به سمت هدف صحیحی که پیش تر تعیین کرده بودید هل می دهد. شما بلدید که هدف درست را تشخیص بدهید. همچنین می دانید که برای رسیدن به این اهداف نیاز به برنامه ریزی و مدیریت زمان دارید که تنها خودتان از عهده اش بر می آیید؛ پس اکنون با اهرم تلاش این خودرو را که شما را به سمت اهدافتان میبرد را روشن کنید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما