این یک سؤال همیشگی توسط والدین است: چگونه میتوان به یک دانش آموز برای درس خواندن انگیزه داد؟ ترغیب و ایجاد انگیزه شامل یک سیستم پیچیده در مغز است.
راهکارهای مرسوم مانند تقویت مثبت ساده یا تنبیه کودک اگر نتیجهای داشته باشند معمولاً موقتی است. آنها معمولاً نتیجه عکس دارند و منجر به انگیزه کمتر در نوجوانان میشوند. دریابید که چگونه میتوانید یک نوجوان را بهدرستی ترغیب کنید تا آنها بتوانند برای درس خواندن انگیزه لازم را داشته باشند.
ارتباط ایجاد انگیزه در دانش آموزان با مغز
انگیزه با ناقل عصبی دوپامین در ارتباط است. هنگام رویارویی با تجربههای مبتنی بر پاداش، سطوح دوپامین در بدن افزایش مییابد، مانند پیروزی در یک بازی ویدئویی یا وقتیکه کسی از شما تعریف و تمجید میکند. در مقابل، سطح پایین دوپامین با کمبود انگیزه و خستگی در ارتباط است.
سطح بهینه دوپامین میتواند به بالا رفتن انگیزه در دانش آموزان منجر شود. این کلید اصلی ایجاد انگیزه در نوجوان است.
در طی سالهای نوجوانی، پایین آمدن سطح دوپامین بسیار رایج است؛ بنابراین، پیش از هر چیز باید از پایین آمدن سطح دوپامین در نوجوانان جلوگیری کنیم.
تاثیر استرس بر کاهش انگیزه دانش آموزان برای درس خواندن
استرس دشمن دوپامین است. حتی استرس مزمن در حد متوسط نیز میتواند موجب شود تا سطح دوپامین به طور ناگهانی افت کند.
درحالیکه مغز کودکان در دوران بلوغ و نوجوانی بهسرعت رشد میکند، افزایش انعطافپذیری موجب میشود تا آنها آسیبپذیرتر از قبل شوند. مغز یک نوجوان نسبت به استرس حساستر است.
استرس مزمن که با نام استرس سمی نیز شناخته میشود، برای هیچکس در هیچ سنی خوب نیست اما به طور خاص برای مغز نوجوانها مضر است زیرا میتواند منجر به تغییرات دائمی در رشد و توسعه مغز شود. در موارد حاد، استرس سمی میتواند موجب شود که مغز نوجوان کوچکتر از حد معمول باقی بماند و به مراکز یادگیری، حافظه و تمرکز مغز آسیب جدی وارد شود.
علاوه بر این، استرس سمی در این دوران میتواند به مشکلات سلامت روان از جمله اضطراب، افسردگی، اسکیزوفرنی و سوء مصرف مواد مخدر منجر شود. این علائم اغلب در دوران بلوغ ظاهر میشوند.
نوجوانان نهتنها نسبت به استرس مستعدتر هستند بلکه واکنش و هیجانات آنها نیز شدیدتر است.
ازاینرو، نوجوانان بهراحتی انگیزه خود برای درس خواندن را از دست میدهند و وقتی از آنها خواسته میشود که تکالیف مدرسه را انجام دهند، احساسی واکنش نشان میدهند. از یک جهت، این واکنش دست خودشان نیست. در این دوران انگیزه و احساسات و عواطف آنها بسیار ناپایدار است.
آیا در ایجاد انگیزه برای فرزند خود مشکل دارید؟
چگونه نوجوانان را به درس خواندن تشویق کنیم؟
در ادامه اقداماتی برای شما آورده شده است که والدین میتوانند از آنها برای ترغیب و ایجاد انگیزه در نوجوانان خود بهره گیرند.
- برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان، استرس را در آنها کم کنید
استرس نهتنها موجب ایجاد انگیزه نمیشود بلکه تأثیر منفی بر رشد کودک نیز دارد. بهترین کاری که والدین میتوانند برای ایجاد انگیزه برای درس خواندن بچه ها انجام دهند، مقابله با استرس در زندگی آنهاست.
متأسفانه، خود والدین یکی از منابع اصلی استرس مزمن در نوجوانان به شمار میآیند. شما بهعنوان والدین تا همینالان نیز میلیون بار به فرزند خود یادآوری کردهاید که چه کاری را باید انجام دهد. یادآوری بیشتر موجب بهوجودآمدن استرس غیرضروری برای فرزندتان خواهد شد.
در اینجا عوامل استرس زایی که میتوانید از زندگی نوجوان حذف کنید، آورده شدهاند.
- غرغر کردن در مورد تکالیف مدرسه را متوقف کنید.
- از یادآوری مداوم در مورد انجام تکالیف مدرسه خودداری کنید.
- آنها را برای نمرات ضعیف یا انجام ندادن تکالیف مدرسه تنبیه نکنید.
- از اصرار و پافشاری در موارد خاص بپرهیزید.
- بازسازی روابط خوب با فرزندان موجب افزایش انگیزه می شود
احساس تعلق یکی از قویترین عوامل ایجاد انگیزه است. این احساس تعلق و ارتباط با کسی است که برایش اهمیت دارید.
نوجوانانی که انگیزه خود را ازدستدادهاند اغلب رابطه خوبی با والدین خود ندارند. با ایجاد ارتباط و تبدیلشدن به والدین خوب در بچه ها انگیزه ایجاد کنید.
ایجاد یک رابطه قوی بین والدین و فرزندان تفاوت چندانی با ایجاد روابط دیگر در زندگی ندارد. اگر همیشه به شما دستور داده شود و درعینحال کسی برای شما احترام قائل نباشد، و همیشه در طرفی قرار بگیرید که اشتباه است و طرف دیگر درست باشد، آیا حاضر هستید چنین رابطهای را ادامه دهید؟
هیچکس چنین رابطهای را نمیخواهد.
یک رابطه قوی و مثبت بر مبنای اعتماد و احترام ساخته میشود.
ما فرزندان خود را پرورش میدهیم تا به افراد بالغ و بزرگسال تبدیل شوند. با آنها مانند افراد بزرگسال صحبت کنید و اگر موافق چیزی نیستید با آنها صحبت کنید.
داشتن روابط گرم و نزدیک با والدین قویترین پیشبینیکننده از موفقیت در آینده است. این روابط بستری را برای دستیابی به موفقیت در اختیار نوجوانان قرار میدهد.
- از آنها پشتیبانی کنید و اجازه دهید که خود به ارزش یادگیری و آموختن پی ببرند
طبق نظریه خود تعیینکنندگی که توسط دو روانشناس کودک و کارشناس انگیزه به نامهای دکی و رایان در دانشگاه روچستر توسعه داده شد، نوجوانانی که فکر میکنند کنترل فعالیتهای خود را در اختیار دارند از انگیزه بالاتری برخوردار هستند.
کودکان بهخصوص نوجوانان اگر حس کنند که برای درس خواندن کسی آنها را کنترل میکند یا تحتفشار قرار میدهد، انگیزه خود را از دست میدهند. آنها باید با میل باطنی درست بخوانند تا برای درس خواندن انگیزه لازم را داشته باشند.
به نظر بالعکس میرسد اما واقعیت این است.
وقتی به نوجوانان اجازه داده شود تا خود در مورد فعالیتهایی که در آنها شرکت دارند تصمیم بگیرند، بهصورت خودکار به سمت کارهایی تمایل خواهند یافت به نظرشان ارزشمند هستند.
کلید کار این است که به آنها کمک کنید تا خود به ارزش درس خواندن پی ببرند. کودکان و بهویژه نوجوانان، کارهایی را باارزش میدانند که میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
«من باید درس بخوانم زیرا در غیر اینصورت تنبیه خواهم شد.»
«من باید درس بخوانم زیرا آموختن و یادگیری برای مادرم مهم است و ازاینرو برای من نیز اهمیت دارد.»
کدام دلیل متقاعدکنندهتر است؟
اما برای انجام این کار باید ابتدا مورد دوم را اجرا کنید، یعنی بازیابی یک رابطه قوی.
اعطای یک حس سالم کنترل به معنی است که نوجوان برای کارهایی که باید نسبت به آنها پاسخگو باشد، کودک مسئولیت پذیر میشود. تکلیف مدرسه باید مسئولیت نوجوان باشد نه والدین؛ بنابراین، فرمان را به دست آنها بدهید و اجازه دهید که مسئولیت کارهای خود را بپذیرند.
- به آنها کمک کنید تا در انجام کارها تسلط یابند
نظریه خود تعیینکنندگی بیان میکند که حس شایستگی و لیاقت میتواند به بهبود انگیزه نوجوان کمک کند. اگر کودک در مواجه با کاری احساس کند که میتواند آن را کامل کند اما قدری سختی نیز در آن وجود دارد که او را به چالش بکشد، احساس تسلط بر کار را خواهد داشت.
کمک به نوجوان برای تسلط یافتن بر انجام تکالیف مدرسه به افزایش اعتماد به نفس کودک کمک خواهد کرد.
اگر موضوعی خیلی سخت باشد، داشتن انگیزه برای انجام کاری که میدانید در آن خوب نیستید دشوار خواهد بود. اگر نوجوان شما در انجام تکالیف مدرسه به دلیل اینکه عملکرد خوبی در انجامدادن آنها ندارد، با چالش روبرو است، از یک معلم خصوصی برای او کمک بگیرید. مطمئن شوید که فرزندتان با معلم خصوصی که استخدام کردهاید، رابطه خوبی دارد زیرا همین رابطه میتواند در ایجاد انگیزه و ترغیب نوجوان برای درس خواندن مفید واقع شود.
اگر مدرسه خیلی آسان است، به دنبال ثبتنام فرزند خود در کلاسهای فوقبرنامه باشید تا سرگرم شود. درهرصورت، در روند این تصمیم گیری آنها را نیز مشارکت دهید تا احساس کنند که کنترل امور را به دست دارند.
- نوجوان را به انجام فعالیتهای تقویتکننده دوپامین تشویق کنید
یک روش برای کمک به نوجوانان برای بالابردن سطح دوپامین، ورزشکردن است. فعالیت فیزیکی میتواند به تنظیم ترشح دوپامین در مغز کمک کند.
علاوه بر این، ورزش میتواند روحیه و سلامت روان نوجوان را بهبود بخشد. ورزش همچنین با بهبود عملکرد شناختی و انعطافپذیری مغز در ارتباط است. داشتن روحیه بهتر در ایجاد یک رابطه مثبت و قوی کمک میکند و عملکرد بهتر مغز مهارتهای نوجوان را تسهیل میبخشد.
لازم به ذکر است که انجام چند تمرین ورزشی برای سلامت عمومی و ایجاد انگیزه برای درس خواندن در نوجوان ضروری است.
جمعبندی در مورد چگونگی ایجاد انگیزه برای درس خواندن در دانش آموزان بسیار پیچیده است زیرا مغز انسان یکی از پیچیدهترین سیستمهای موجود در جهان محسوب میشود. با پیشرفت تکنولوژی، دانشمندان به درک بهتری از آن دست مییابند. روشهای تربیت فرزند نیز باید با این پیشرفت سازگار شود زیرا امروزه دانش بیشتری در مورد نحوه کار مغز در اختیار داریم.
آیا به کمک بیشتری برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان نیاز دارید؟
اگر به دنبال نکات اضافی و یک برنامه گامبهگام عملی هستید، دوره آنلاین من تحت عنوان یادگیرنده خودانگیخته برای شروع عالی است.
این دوره مراحل موردنیاز برای شناسایی مشکلات انگیزشی در فرزندتان و استراتژی برای کمک به او در ایجاد انگیزه و یافتن میل باطنی به درس خواندن را در اختیار شما قرار میدهد.
بهمحض اینکه با این استراتژی مبتنی بر علم آشنا شدید، ایجاد انگیزه برای فرزندتان به یک کار ساده و بدون استرس تبدیل خواهد شد.
منبع: :www.parentingforbrain.com
سلام خدمت شما مشاور عزیز من یک دانش آموز کنکوری هستم که مدتیه دچار مشکلات روحی روانی شدم رفتارهام دیگه دست خودم نیستش یک زمانی جز بهترین دانش آموزان سالن مطالعه بودم اما حالا بدترین تایم مطالعه رو در بین دانش آموزان حتی ضعیفترین دانش آموز هم پایینترین تایم مطالعه را دارم و این در حالیه که در ۹ ماه گذشته من روزی ۱۲ ساعت تایم مطالعه داشتم حالا که به یک ماهه آخر رسیده ا زدم و نمیدونم چم شده با خودم میگم مگه من بلاً چیکار میکردم الانم همون کارو کنم اما به دلیل اینکه من پشت کنکوریام و سال گذشتهام بهم فشار میاره حالا جا خوردم با اینکه یک دانش آموز منظم در طول سال بودم اما در این ماه آخر بدترین نظم رو داشتم انگیزم به شدت پایین اومده و روحیم بسیار ضعیف شده دست خودم نیست نمیدونم چی شده خودم رو سرزنش میکنم
سلام پسرم ۱۷ سالشه که خیلی مودبه تا هشتم نمرات کلا۲۰ بوده سال نهم افت تحصیلی داشت ولی ترم آخر نمراتشو به ۱۹ رسوندبعد برای انتخاب رشته در دوره دبیرستان ریاضی رو انتخاب کرد سال دهم ضعف بود ولی خودشو به زور رسوند و قبول شد ولی امسال خیلی ضعیف شده و۸تا در ترم اول تجدید آورد در ضمن در این سه سال چندین بار به مشاوره و روانپزشک بردم و روانپزشک پزشک براش آسنترا اول ۱۰۰ و بعدا ۵۰ براش تجویز کرد الان هم وقتی سراغ درس خوندن میره میگه حوصله ام نمیکشه درس بخونم ولی میگه وقتی شروع میکنم از درس خوندن لذت میبرم الان من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید هم ما والدین وهم خودش خیلی رنج میکشیم در ضمن خودش خیلی دوست داره موفق بشه خیلی ممنون
سلام وقتتون بخیر من حس میکنم افسردگی گرفتم اصلا نمیتونم درس بخونم دیروز خواهرم کتکم زده و با پسر حرف زدن رو کلا مشکل میدونن همش گریه میکنم با اینکه خیلی انگیزه دارم برای درس خوندن کلا ذهنم درگیره نمیدونم چیکار کنم کلا کسی هواسششش به من نیست احساس پوچی دارم تو زندگی همش تنهام مامان میره سرکار ابجیم میره سرکار پیش مامان بزرگم
شما با خانواده صحبت می کنید. از احساسات و نیازهای درونی خودتان می گویید.از نیازتان به توجه و محبت خانواده می گویید. و درخواست می کنید در روز ساعاتی را با شما بگذرانند. وقتی روابط شما اصلاح شود. خیلی از مشکلات شما حل خواهد شد.
سلام وقتتون بخیر من ی دختر 18 ساله ام و حالم خیلی بده و 6 سال بخاطر مسائل روحی نتونستم درس بخونم و بخاطر دخالت های زیاد خانوادم و مسائل شخصیم و 3 دوم بیشتر بخاطر این بود که رشتم دوست نداشتم و انگیزه نداشتم و امسال ب ای کنکورم هیچی نخوندم و دیپلم را هم هنوز نگرفتم و باید حتما در تجدیام نمره هامو همشو 20 بشم مگرنه باید ازدواج کنم یا کلا درس ول کنم ولی من الان میخام به صورت جدی درس خوندنو شروع کنم و نفر اول کنکور بشم و هوشش دارم ولی نمیدونم چطوری و از کجا باید شروع کنم و حالم خیلی بده و خیلی سردرگمم و میخام خودمو بکشم و حرف اطرافیان اذیتم میکنه ولی تصمیم گرفتم ی بار خودمو ثابت کنم به همه و خودم ولی نمیدونم چطوری و حالم بده و هیچ کس ندارمم
شما اول از همه باید با خانواده خود گفتگو کنید و اگر مشکل روحی قابل توجه دارید با کمک خانواده و همراه خانواده از کمک های تخصصی روانپزشکی و روانشناسی بهره بگیرید. در مرحله بعد بپذیرید هر کس توانمندی خاص خودش را دارد، انسان ها هوش های مختلف دارند، حتی روانشناسی به نام گیلفورد ۱۲۰ نوع هوش را مشخص کرده است. شما ممکن است مثلاً در زمینه ورزشی یا هنری خیلی برجسته باشید. اما در زمینه درسی، بخصوص که رشته مورد علاقه را انتخاب نکردید خیلی موفق نباشید. شما قدری انعطاف به خرج می دهید و آن « باید» ها را حذف می کنید. وقتی مبنا را بیست می گذارید، اضطراب بر شما غلبه می کند و نمی توانید به نتیجه دلخواه برسید. پس خود را کنار می کشید. انتظار افراطی را کم می کنید. واقعیت را می بینید. درست است هوش کافی دارید، اما به دلایلی اهمال کاری کردید و درس ها روی هم انبار شدند، اول باید درس ها را جبران کنید، سپس انتظار داشته باشید نفر اول کنکور باشید. این تفکر همه یا هیچ خودتان که باید اول باشم را اصلاح کنید. همچنین اگر اول نشدم یا بیست نشدم، کلا باید درس را کنار بگذارم و ازدواج کنم را اصلاح کنید. بعد از اصلاح این افکار برای درس ها برنامه ریزی می کنید و با جدیت تمام می خوانید، اما به نتیجه فکر نمی کنید. آنگاه خواهید دید، می توانید دیپلم بگیرید و بعد برای کنکور برنامه ریزی کنید.
من ۱۴ سالمه و توی مدرسه سمپاد درس میخونم. اخیرا هر وقت بیکار میشم، توی این فکر میرم که من قراره چیکار کنم؟ اصلا از درس خوندن به جایی میرسم؟ چند بار هم خواستم با دوست هام چند تا کار مختلف راه بندازم اما نشد. و وقتی بیشتر از ۱۰ دقیقه این افکار طول میکشن، کاملا بی حوصله و عصبانی میشم و چند ماهه که شروع کردم به گیتار زدن، اما بعد دو سه بار اشتباه زدن نت ها، سریع عصبی میشم و هر چقدر هم سعی میکنم نمیتونم خودم رو آروم کنم. اخیرا با خانوادم هم یک سری مشکلات داشتم که حتی از قبل هم کمتر باهاشون در ارتباطم. شاید در طول روز ۱۰دقیقه هم با هم وقت نگذرونیم
شما از هر فرصتی برای بهبود روابط خود با والدین خود استفاده کنید. شما در سن نوجوانی قرار دارید و هویت شما در حال شکل گیری است. طبیعی است که سوال های مختلفی از این دست ذهن شما را درگیر کند.
شما علایق خود را پیدا کنید و برای آن برنامه ریزی کنید و در هر مورد در برخورد با مشکلات و چالش ها زود خود را عقب نکشید. هر کاری نیاز به تمرین و تکرار دارد. وقتی با تمرین و تکرار فراوان بر یک کاری تسلط پیدا کنید، از آن کار لذت می برید. و تعیین اهداف آینده خیلی روشن و ملموس می شود.
سلام من یک دختر ۱۴ساله نوجوان دارم که متاسفانه خیلی به موبایل وابسطه شده و کلاس ورزش و نقاشی و زبان میره اما خیلییی کم به تمرین میپردازه و میگه همه رو علاقه دارم الان مشگلم اینه که مدرسه شروع میشه و درس خوندش هم این طوری بشه و در دوران مدرسه میترسم موبایل بازی کنه و افت تحصیلی پیدا کنه چه کار کنم؟؟؟
شما مادر گرامی با فرزند خود همدلی می کنید. می دانم کار با گوشی یا چرخیدن در فضای مجازی جذاب است. اما بهتر است برای استفاده از آن همه ما برنامه ریزی داشته باشیم. بهتر است یک دورهمی خانوادگی داشته باشیم. هر کدام از اعضای خانواده ، راهکارهای خود را ارائه دهد. به راهکار های خود نوجوان بیشتر توجه می کنید. تمام جوانب مثبت و منفی هر کدام از راهکار ها را بررسی می کنید.و بهترین راهکارها را برای استفاده کمتر از موبایل انتخاب می کنید و آن را عملی می کنید.
نکته دیگر: هر روز ساعت مشخصی به مدت ۴۵ دقیقه تا یک ساعت دور هم جمع شوید. از خودتان پذیرایی کنید. گوشی ها را در آن ساعت کنار بگذارید و با هم راجع به موضوعات مختلف خوشایند با هم گفتگو کنید. تا هم باعث تقویت رابطه بین اعضای خانواده شود و هم اعضای خانواده عادت کنند ساعتی بدون موبایل بگذرانند.
باسلام من یک فرزند در مقطع متوسطه دارم در پایه دهم همیشه درس خواندن روبعداز همه تفریحاتش می خواد انجام بده خیلی بچه شادی وازهمه فرصتهای برای شادبودن استفاده می کنه فوق العاده مهربان و احساسی وحساس اما متاسفانه به دلیل اینکه دوتا ازنمراتش به حدنصاب نرسیده از مدرسه نمونه عذرش را خواستند من به روش نیاوردم ولی خودش گریه می کنه و میگه که من بچه خوبی برای شما نیستم وسعی می کنه با خوردن مسکن بخوابه وبا پدرش روبه روشه البته پدرش اصلا برخورد بدی باهاش ندارن ولی گاهی وقتها نصیحتش می کنه حالا دوروزه ه که این رویه را پیش گرفته من می توانم چه رفتاری باهاش داشته باشم که آسیب نبینه لطفاً راهنماییم کنید ممنون ازشما
درود بر شما مادر گرامی ،که فرزند خود را سرزنش یا نصیحت نکردید، شما با فرزند خود همدلی می کنید، خیلی ناراحتی که این اتفاق افتاده است. شاید فکرهای زیادی با خودت می کنی، شاید تو دلت خودت را سرزنش می کنی ، اما وجود خودت برای ما ارزشمند است، ما تو را دوست داریم فارغ از عملکردت. تحصیل در مدرسه نمونه یا تیزهوشان نیست که تو را ارزشمند کند.هر انسانی ممکن است جایی اشتباه کند یا کوتاهی کند. الان می توانی فکر کنی از چه راه هایی می توانی جبران کنی، هر جا هم لازم بود ما در کنارت هستیم.
۱۶ سالمه دختر هستم و دانش آموز پایه دهم هستم و در درس خواندن مشکل دارم به زور درس میخونم در صورتی که تا پارسال خیلی علاقه مند به درس بودم و واقعا خسته شدم میخوام بازم بتونم با علاقه درس بخونم فکر میکنم کمبود اعتماد به نفس دارم ممنون میشم راهنماییم کنین. من تو هیچ چیزی استعداد نداشتم فقط میتونم درس بخونم همین استعداد ورزشی ندارم هنری هم ندارم فکر کنم اگه معلم هم بشم یه معلم افسرده ای که همیشه تو خودشه باشم. از وقتی بی انگیزه شدم بهم میگن ببین اونا که شرایط بدتر از تورو داشتن از تو جلو زدن و تو هیچ امیدی نداری حتی اگه حرفشون درست باشه چطور باید امید داشته باشم امید چی هست اصلا اعتماد بهنفس چیه قوی بودن چیه کسی که دانش آموزه فقط باید سرش تو کتاب باشه مگه نه؟معنی کلمه قوی بودن رو یادم رفته از بس تو اقیانوس ناامیدی غرق دم و رفتم پایین و هیچکس نتونسته منو ازین حالت در بیاره
احتمالا اتفاقی در زندگی شما افتاده است. بر اساس گفته خودتان تا سال گذشته خوب بودید. از لحن گفتار شما پیداست که افسرده شدید. ابتدا از روانپزشک و روانشناس کمک می گیرید و بعد اهداف دیگر زندگی را پیگیری می کنید.
سلام وقت بخیر من یه دانش آموز دختر پایه ی یازدهم هستم و این تابستون برای من خیلی سرنوشت سازه و باید کلی وقت و زحمت بکشم تا نتیجه ی خوبی کسب کنم اما مدتیه متاسفانه خیلی پریشونم بدبینم انگیزه ام رو از دست دادم شوق و ذوقی ندارم بعضی وقتا همش تو خودمم خواستم بدونم چیکار کنم که از این حالت در بیام چون واقعا عذابم میده و تمرکزم رو برای درس خوندن پایین میاره
گفتید پریشان هستید، ذوق ندارید، بدبین هستید و تمرکز ندارید. در حال حاضر چند تا از علایم افسردگی را دارید. اگر علاوه بر اینها تغییراتی در خواب و خوراک شما بوجود آمده باشد. احساس خستگی و نا امیدی بر شما غلبه کند. قدرت تصمیم گیری نداشته باشید. احساس گناه یا بی ارزشی کنید، خلق غمگین یا پرخاشگر داشته باشید و حتی در موارد شدید به مرگ و مردن فکر کنید. افسرده شدید و اول باید به فکر درمان افسردگی باشید. اگر علایم برای شما آزار دهنده اند و در عملکرد شما اختلال ایجاد کرده اند، حتما باید از خدمات روانپزشکی استفاده کنید. اگر خیلی شدید نیستند، شما می توانید با ورزش، حفظ روابط اجتماعی و مجبور و مقید کردن خودتان به برنامه های روزانه سلامت خود را بازیابید و به اهداف آینده تان برسید.
37زن متاهل کارشناس it معلم من به پسر 14ساله. دارم خیلی بی انگیزه هستش به هبچچیز علافه نداره ..چند روزپبش درباره سکس سوال کرد ودرسش هم خوب نیست اهمیت نمیده لطفا راهنمایی کنید خودم هم حال خواب ندارم خمس دوست دارم پرخاش کنم بهزیستی زنگ زدم هیچ جوابزنکرغتم
احتمالا شما مشکلاتی در زندگی خود و روابط خانوادگی خود دارید. ابتدا بر خودتان تمرکز می کنید. مشکل خود را برطرف می کنید. ارتباط خود را با فرزند بیشتر می کنید. زمان های مشترک مفید و خوشایندی در کنار هم می گذرانید. کمک می کنید هدف خود را پیدا کند و با کمک خودش برنامه ریزی می کنید و نظارت می کنید تا برنامه ها را اجرا کند. وقتی راجع به مسائل جنسی سوال می پرسد، طرفه نمی روید، بررسی می کنید که چقدر می داند؟ چه می داند و از کجا می داند و آنگاه شما جواب های مفید و قانع کننده می دهید و حتی با کمک خودش از منابع مختلف اطلاعات می گیرید.
سلام من سال اخر رشته تجربی هستم و حدود دوماه دیگه کنکور دارم. هم برنامه تحصیلی خوبی دارم هم تمام شرایط برای درس خوندنم فراهمه اما گاهاًحس درس خوندن ندارم و دلم نمیخاد اصلا انگار زده شدم بااینکه قبلا خیلی انگیزه داشتم اما الان حس میکنم که نمیتونم نمیکشم دیگه و یه حسی که بیشتر اذیتم میکنه اینه که به هنر خیلی علاقه داشتم و نتونستم برم چون معدلم خوب بود فرستادنم تجربی ولی از اینجام راضیم.ولی نمیدونم بااین سردرگمی و اینکه تمایلی به درس خوندن ندارم چیکارکنم.
دو ماه زمان زیادی نیست، تلاش خود را می کنید، اصلا عقب نشینی نمی کنید. کنکور می دهید اگر نتیجه خوبی گرفتید که ادامه می دهید. اگر نتیجه خوبی نگرفتید، می توانید علاقه خود را پیگیری کنید و برای سال آینده برنامه ریزی کنید.
من ۱۵ سالم هست و پسر هستم و از امتحانات خرداد استرس دارم و همچنین احساس بی انگیزگی برای خوندن میکنم و همینطور حس تلنبار درس ها . برنامه درسی هم درست کردم اما نمیتونم بهش عمل کنم با وجود استرس و حس تلنبار و هم نمیتونم بازی یا چیزای مورو علاقم انجام بدم. یه حالت مضخرفی ام.
عوامل حواس پرتی را از خودتان دور می کنید، خودتان را مقید به برنامه می کنید. هفته ای چند بار باشگاه می روید. اگر روزهای اول برنامه شما طبق انتظار پیش نرفت، تا امید نمی شوید و باز هم ادامه می دهید. بر نتیجه و آینده مبهم تمرکز نمی کنید. بلکه فقط تلاش می کنید و پیشرفت تدریجی خود را می بینید.
من 17سالمه و سال دیگه کنکور دارم. مشکلات درسی، دارم و اصلا انگیزه درس خوندن ندارم. و در خانواده ای هستم ک درس خیلی مهمه براشون و حتی من انلاین شاپ داشتم ولی مخالفت کردن باهاش و گفتن درس بخون. و الان هم نه انگیزه درس خوندن دارم نه به خودم میرسم و فقط سر گوشی وقتمو میگذرونم
گاهی با تلاش در یک دوره کوتاه میتونید راه چندین ساله رو طی کنید تو این مدت از دوستانی که درسشون خوبه کمک بگیرید یه کاغذ بردارید بنویسید اگه درس بخونید چی میشه اگه نخونید چی میشه بچسبونید جلوی چشم. به خودتون انگیزه بدین از جملات مثبت بگید و بدونید تنها نیستین همسنهای شما زیادن
گفتید مشکلات درسی دارید، اگر منظورتان این است که تلاش کردید اما در درس موفق نبودید حق دارید به گرفتن دیپلم بسنده کنید و بعد علایق خودتان را پیگیری کنید. اما احتمالاً خانواده شما تحصیل کرده هستند و نمی توانند بپذیرند که فرزندشان تحصیلات دانشگاهی نداشته باشد. علایق شما را نادیده می گیرند و بر درس اصرار می کنند. شما چون از خودتان خبر دارید و می دانید که نمی توانید انتظار خانواده را برآورده کنید، به خودتان می گویید، اصلأ تلاش نکنم، بهتر است تا تلاش بکنم و به نتیجه مطلوب نرسم.
سلام وقتتون بخیر ببخشید من واسه این باید چکار کنم کلا خیلی بیخیال هستم اکثر اوقات مدرسه دیر میرم یا نمیرم اصلا و انگیزه ای به درس و انجام کارها ندارم و اینکه با یکی قرار یک چیز بزارم هم باز بیخیالم بعد اینکه همه کارام نظم نداره و اینکه وقتی هم که بخوام درس بخونم سریع حواسم پرت میشه و نمیتونم حواس خود را جمع کنم شرمنده مزاحم شدم لطفا راهنمایی کنید
شما نگفتید چند سال دارید اما پیداست که از ابتدا نظم و قانون در زندگی شما جاری نبوده است. به حال خود رها بودید. به خودتان زحمت ندادید و تلاشی نکردید.
هر جایی که هستید، از همان جا شروع می کنید، به تمام امور زندگی خود نظم می دهید و با سختی ها مواجه می شوید. مدتی شرایط را تحمل می کنید تا به وضعیت جدید عادت کنید. آنگاه خودتان هم از خودتان خوشتان می آید، خود را باور می کنید و به خودتان افتخار می کنید.
سلام من ۱۳سالمه نیاز به کمک دارم من انگیزه برای درس خوندن ندارم امکاناتشون دارم انگیزه ندارم و به همین علت مادر پدر من با من دعوا میکنن چرا نمیری مدرسه اینا منم وقتی میام عذاب خورد دارم میشه لطفا یه کمکی به من بکنید
پدر و مادر همه امکانات را برای شما فراهم کردند و از شما انتظار دارند. وقتی کم کاری شما را می بینند نمی توانند تحمل کنند. شما با خودتان فکر می کنید اگر نتوانم انتظار پدر و مادر را برآورده کنم چی؟ احتمالا نقاط قوت خود را نمی بینید و نقاط ضعف خود را پر رنگ می بینید. در مورد خودتان پیش گویی منفی می کنید. برای اجتناب از شکست و سرزنش پدر و مادر به خودتان می گویید کاری نکنم بهتر است. شما با این روش موقتا آرام می شوید اما مشکل شما حل نمی شود و روز به روز بیشتر می شود. پس تنها راه غلبه بر این مشکل مواجهه با مشکل است. شما هدف خود را مشخص می کنید. برایش برنامه ریزی می کنید. عوامل حواس پرتی را از خودتان دور می کنید. مثلاً اگر وسیله ای مثل موبایل، تبلت و غیره دارید که زمان زیادی از شما می برد. آن را کنار می گذارید، تحویل خانواده می دهید. و برای استفاده از آن هم برنامه ریزی می کنید. برنامه ورزشی یا پیاده روی هم در برنامه خود می گنجانید. خود را ملزم می کنید طبق برنامه پیش بروید. فقط تلاش خود و پیشرفت خود را می بینید.
پدر و مادر هم تمام و کمال برای شما هزینه نمی کنند، وقت و انرژی نمی گذارند. شما باید بخشی از زندگی پدر و مادر باشید، نه همه زندگی پدر و مادر. این پدر و مادر هم باید یاد بگیرند، ساعاتی از روز برای خودشان زمان بگذارند، باشگاه بروند، به کارهای مورد علاقه خود بپردازند. و این مسئولیت را به خود شما واگذار کنند.
سلام من۱۳سالمه خوب تقریبا میشه گفت یسالی شده که هیچ توجهی به هیچ چیزی ندارم و بیشتر سوالارو با نمیدونم جواب میدم مشکل اصلیم اینه که خیلی بیش از حد بی توجه هستم و درکی از درس ندارم و خوب توی درس بنظر من حفظ کردن جواب نمیده و درس رو باید درک کرد ولی من هیچ درکی از درس نمیتونم داشته باشم دوسه ماهی میشه اینجوری شدم تمرکز ندارم اصلا همش هم میخوابم هیچکدوم از رفتار هام شبیه به همسن و سال های خودم نیست و حس میکنم که بیشتر از سنم عمر کردم یجورایی و الان واقعا نیاز دارم به اینکه رو درسم یجوری تمرکز کنم و یادش بگیرم ولی نمیتونم از گوشی خیلی بدم میاد و ازش متنفرم ولی نمیدونم چرا بازم میام سمتش هیچ چیز جذب کننده ای هم تو گوشیم نیست ولی با این حال میام و همیشه دستمه
با توصیفی که کردید به نظر می رسد افسرده شدید. باید تعادل در زندگی شما برقرار شود. روابط اجتماعی خود را حفظ می کنید و ورزش را در برنامه روزانه و هفتگی خود می گنجانید. برای درس ها و کارهای دیگر برنامه ریزی می کنید و خود را مقید به انجام آنها می کنید. اگر نتوانستید برنامه را اجرا کنید حتما به یک روانپزشک مراجعه می کنید.
پسر ۷ساله ای دارم علاقه بهدرس نداره کلاس اوله درسش ضعیفه چی کار کنم. علاقه به فوتبال داره تمرکز حواس نداره بی حوصله ست باید چی کار کنم
اول از همه روابط خانوادگی شما بررسی می شود. آیا شما پدر و مادر روابط مناسبی با هم دارید؟ فرزند شما افسرده نیست؟ اختلال یادگیری ندارد؟ هوش کافی دارد؟ مشکل کم توجهی دارد؟ کدام یک از علایم زیر را دارد؟ به جزئیات توجه کافی و دقیق دارد؟ می تواند تمرکزش را برای یک مکالمه طولانی یا سخنرانی یا مطالعه طولانی حفظ کند؟ دستورالعمل ها را درست دنبال می کند؟ می تواند تکالیف مدرسه اش را به پایان برساند؟ می تواند کارها و فعالیت هایش را ساماندهی کند؟ از تکالیفی که نیازمند فعالیت ذهنی مستمر است دوری می کند یا نفرت دارد؟ وسایل لازم برای انجام تکالیف را گم می کند؟ به راحتی با محرک های خارجی حواسش پرت می شود؟ کارهای روزمره اش را فراموش می کند؟ در خانه و مدرسه یکسان عمل می کند؟ فوتبال نمی تواند عملکرد درسی اش را بالاتر ببرد؟ وقتی علت دقیق مشکل فرزند شما روشن شد، آنگاه می توان راهکار داد.
سلام پسر من ۱۰ ساله است و درس زیاد نمی خواند و موقع درس خواندن و نوشتن خیلی اذیت میکنه و انگیزه برای درس خواندن ندارد. لطفا راهنمایی کنید
فرزند شما باید از جوانب مختلف بررسی شود. آیا شما پدر و مادر رابطه خوبی دارید، فرزند شما نگرانی های از این بابت ندارد؟ رابطه شما با فرزند چگونه است؟ کارهای مثبت او را می بینید یا فقط کم کاری ها را می بینید و سرزنش می کنید؟ فرزند شما مشکل بیش فعالی/کم توجهی ندارد؟ هوش کافی دارد؟ در منزل چه چیزهایی دارد که جذاب تر از درس است؟ شما قوانینی برای درس، استفاده از تبلت، تلویزیون و غیره دارید؟ برنامه برای درس و تفریح دارد یا کلا رها هست؟
پسری ۷ ساله دارم که کلاس اول مدرسه رفتن رو دوست داره ولی مشق نوشتن رو نه اوایل کتاب ها شو خط خطی میکرد ولی الان بهتره تو خونه بهتر تکالیف انجام میده ولی تو کلاس نه همش میشه نوشتن سخته با اینکه الان یاد گرفته ولی باز میگه سخته وتو کلاس نمینویسه میخواستم راهنمایی کنید
ابتدا با فرزند خود همدلی می کنید. وقتی می گوید نوشتن سخت است، از دید کودک حتما کار سختی است، پس می گویید« می دانم کار سختی است» . با فرزند خود گفتگو کنید، راه های مختلف پیشنهاد بدهید. می دانم خسته می شوی ، مشق ها را تقسیم بندی می کنیم و هر بار چند خط می نویسی. من تا شماره ده یا بیست می شمارم تا این خط را تمام کنی. پنج دقیقه زمان می گذارم تا دو خط بنویسی، سعی کن زمانی که زنگ می خورد دو خط را تمام کرده باشی. هر پیشرفت کودک را توصیف کنید. یا هر بار که زمان کمتری را صرف نوشتن می کند تشویق کنید. بعد از نوشتن تکالیف ،اجازه دهید کار مورد علاقه اش را انجام دهد.مثلا اگر بازی با شما را دوست دارد، نیم ساعت با او بازی کنید. با این روش ها دشواری نوشتن را بهتر تحمل می کند و برایش به کار لذت بخش تبدیل می شود.
تکلیف سر کلاس را به خود معلم واگذار کنید.