بهتازگی بنده فرصتی برای بازبینی شواهد علمی پیرامون مزایا و فواید ازدواج با همراهی برخی روانشناسان از جمله خانم دکتر لیندا جِی وایت، محقق دانشگاه شیکاگو، برای کتاب جدیدمان «پرونده ازدواج» پیدا کردم. موضوعی که به آن پی بردم باعث تعجب من شد.
متون گسترده و عمیق علمی، خیلی لطیف و بهدوراز هیاهو، آموزههای دینی را تائید میکنند: برای انسانها، چه مرد و چه زن، تنهایی مفید نیست. دانشمندان علوم اجتماعی تقریباً از هر روش ممکنی به این نتیجه رسیدند که زندگی افراد متاهل بسیار بهتر از افراد مجرد و مطلقه است: افراد متاهل زندگی طولانیتر، سالمتر، شادتر، سکسیتر و مرفهتری نسبت به مجردها دارند.
ازدواج چه تفاوت عمدهای ایجاد میکند؟ اگر دیوید لترمن میخواست به 10 مورد از بهترین مزایای ازدواج اشاره کند، ممکن بود چنین چیزی بنویسد:
10 مورد از مهمترین مزایای ازدواج
افزایش امنیت فرد از مزیت های ازدواج
یکی دیگر از فواید ازدواج کاهش احتمال بروز خشونت ازجمله خشونت خانگی است. دریکی از گزارشهای سال 1994 وزارت دادگستری امریکا، بر اساس بازنگری ملی قربانیان جرم و جنایات، مشخص شد در آن سال زنان مجرد و مطلقه بهاحتمال چهار تا پنج برابر، بیشتر از زنان متاهل قربانی خشونت بودند.
مردان مجرد نیز بهاحتمال چهار برابر، بیشتر از مردان متاهل قربانی خشونت و جنایت بودند. دوسوم اعمال خشونت علیه زنان، نه توسط همسر، بلکه توسط دوستپسر یا همسر سابق اعمال شده بود. بهطور خلاصه، یکی از تحقیقات روانشناسی درباره مزایای ازدواج نشان داده: «صرفنظر از روش تحلیل مطالعات، نتایج مشابه است: زوجهایی که فقط با هم هم خانهاند، درگیر خشونت بیشتری نسبت به زوج های متاهل هستند.»
دکتر لیندا وایت، تحلیلی از سازمان ملی بررسی خانواده ها و خانوارها را برای کتاب جدیدمان انجام داد. وی دریافت حتی پس از در نظر گرفتن سطح تحصیلات، نژاد، سن و جنسیت، هم خانهها سه برابر بیشتر از افراد متاهل بیان میکنند که در طول سال گذشته دعواهای آنها شکل فیزیکی (مانند لگدزدن ، ضربه زدن یا هل دادن) به خود گرفته است.
مطالب مرتبط: بهترین سن ازدواج
ازدواج میتواند زندگی شما را نجات دهد
افراد متاهل زندگی طولانیتر و سالمتری دارند. مزیت ازدواج بهویژه در اواخر دوره میانسالی مشهود است. بهعنوانمثال، وقتی لیندا وایت و یکی از همکاران او، اختلافات مرگومیر را در نمونه بسیار بزرگی که نماینده جامعه بود تجزیهوتحلیل کردند، متوجه اختلاف عجیب طول عمرها شدند.
با درنظرگرفتن نژاد، سطح تحصیلات و درآمد، مردان متاهل 48 ساله با احتمال نود درصد تا 65 سالگی زنده میمانند، درحالیکه این احتمال در مردان مجرد شصت درصد است. مزایای ازدواج در حفاظت از زنان نیز نسبتاً قوی است؛ خانم های متاهل 48 ساله با احتمال 90 درصد به سنین پیری میرسند، در مقابل این احتمال برای خانم های مطلقه و مجرد تنها 80 درصد است.
درواقع، بر اساس گفتههای آماری برنارد کوهن و آسینگلی، مؤلفان کتاب خطرات نسبی مرگومیر، «ازدواج نکردن یکی از بزرگترین خطراتی است که افراد داوطلبانه خود را در معرض آن قرار میدهند.»
بهعنوانمثال، ابتلا به بیماریهای قلبی امید به زندگی یک مرد را شش سال کاهش میدهد، درحالیکه ازدواج نکردن زندگی مرد را تقریباً ده سال کوتاهتر میکند. این تنها اثر انتخاب نیست. حتی با درنظرگرفتن وضعیت اولیه سلامتی، افراد بیمار در صورت تأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر عمر میکنند. بهعنوانمثال، داشتن همسر خطر مرگ یک بیمار سرطانی را تا ده سال کاهش میدهد.
مطالعهای جدید در مورد بیماران نیازمند جراحی نشان میدهد، تنها با ازدواج کردن، خطر مرگ بیمار در بیمارستان کاهش مییابد. به دلایلی شاید واضحتر، خطر انتقال بیمار به خانه سالمندان در صورت مجرد بودن وی دو و نیم برابر بیشتر است.
دانشمندانی که عملکرد سیستم ایمنی را در آزمایشگاه بررسی کردهاند، دریافتهاند که در زوج های موفق سیستم ایمنی دارای عملکرد بهتری است. در افراد مطلقه، حتی چندین سال بعد از طلاق، سطح ایمنی بدن بسیار پایینتر است و این یکی از فواید ازدواج از نظر پزشکی است.
ازدواج میتواند زندگی کودک را نجات دهد
اگر والدین کنار یکدیگر باقی بمانند، فرزندان زندگی سالمتر و طولانیتری را تجربه میکنند. والدینی که نگران استشمام دود سیگار و مستی رانندگی کردن فرزند خود هستند، میتوانند حداقل بخشی از توجه خود را به این نکته معطوف کنند.
یکی از مطالعات طولانیمدتی که بر روی یک نمونه از کودکان بسیار مرفه (سفیدپوستان طبقه متوسط با ضریب هوشی حداقل 135) تا هفتادسالگی انجام گرفت، نشان داد، طلاق والدین چهار سال از امید به زندگی کودک کم میکند. کودکانی که والدینشان طلاق گرفته بودند در چهلسالگی سه برابر بیشتر از گروه دیگر بنا به هر علتی میمردند.
با ازدواج پول بیشتری به دست خواهید آورد
امروزه مردان تمایل دارند به ازدواج به چشم یک بار مالی نگاه کنند. اما تحقیقات گسترده و عمیق علمی در مورد فواید ازدواج نشان میدهند، ازدواج عامل رشد مالی بهویژه برای مردان است؛ مزیت ازدواج در مسائل مالی به اندازه فواید آموزشوپرورش در افزایش درآمد مرد مهم است.
در حقیقت، داشتن همسر ممکن است حقوق یک مرد را بهاندازه داشتن تحصیلات دانشگاهی افزایش دهد. بر اساس برخی برآوردها، مردان متاهل، حتی با درنظرگرفتن سطح تحصیلات و سابقه شغلی، 40 درصد بیشتر از افراد مجرد درآمد دارند. هرچه به طول ازدواج افزوده شود، حق بیمه ازدواج نیز افزایش مییابد. درآمد خانمهای متاهل نیز با ازدواج افزایش مییابد، هرچند با ورود نقش مادری به زندگی مشترک این رقم رو به کاهش میگذارد. از میان خانم های متاهل و بدون فرزند، سفیدپوستان 4 درصد حق بیمه ازدواج دریافت کرده و سیاهپوستان نیز 10 درصد بیشتر از زنان مجرد درآمد دارند.
آیا اشاره کردم که از فواید ازدواج این است که ثروتمندتر خواهید شد؟ افراد متاهل نهتنها درآمد بیشتری دارند، بلکه پول را بهتر مدیریت میکنند و به همین دلیل ثروت بیشتری را در مقایسه با زمان مجردی کسب میکنند.
بهعنوانمثال، در سطوح درآمدی یکسان، گزارش افراد متاهل در مورد «مشکلات اقتصادی» یا مشکل پرداخت قبضها و بدهیهای اساسی کمتر است. هرچه عمر ازدواج بیشتر باشد، ثروت بیشتری کسب میکنید.
در مقابل، مدتزمان هم خانه بودن هیچ ارتباطی با انباشت ثروت ندارد. یک زن و شوهر متأهل در آستانه بازنشستگی دارایی به ارزش حدود 410،000 دلار جمع میکنند، این در حالی است که این رقم برای افراد مجرد 167000 دلار و برای افراد مطلقه 154000 دلار است. مشاهده شد، دارایی زوجینی که در طی یک مطالعه 5 ساله متاهل ماندند، دو برابر سریعتر از کسانی که در طی این دوره مطلقه بودند افزایش داشت.
با ازدواج کردن، شما قلب خیانتکار شریک خود را مهار خواهید کرد
از مزیت های ازدواج این است که باعث افزایش وفاداری جنسی میشود. مردان هم خانه چهار برابر بیشتر از مردان متاهل و خانمهای هم خانه هشت برابر بیشتر از خانمهای متاهل اهل خیانت و روابط نامشروع هستند.
همچنین ازدواج تنها وعده واقعگرایانه در حفظ رابطه عاشقانه است. فقط یک زوج از هر ده زوج هم خانه همچنان بعد از پنج سال با هم زندگی میکنند. در مقابل 80 درصد از زوجینی که برای اولین بار ازدواج میکنند، بعد از پنج سال هنوز نیز متاهل ماندهاند و نزدیک به 60 درصد (در صورت ادامهدار بودن آمار طلاق فعلی) تا انتهای زندگی خود متاهل باقی خواهند ماند.
یک مطالعه در بریتانیا نشان داد، والدین بیولوژیکی که با یکدیگر ازدواج میکنند، در مقایسه با والدین بیولوژیکی که صرفاً همخانهاند، حتی با درنظرگرفتن سن مادر، سطح تحصیلات، مشکلات اقتصادی، شکستهای روابط قبلی، علائم افسردگی سه برابر بیشتر احتمال دارد که بعد از دو سال همچنان کنار هم زندگی کنند. ازدواج ممکن است گزینه پر ریسک تری نسبت به گذشته باشد؛ اما هنگامیکه موضوع یک عشق پایدار در میان است، همچنان شرایطی بهتر از ازدواج وجود ندارد.
مزیت ازدواج برای سلامت روانی
ازدواج برای حفظ سلامت روان مفید است. زنان و مردان متاهل آمریکایی نسبت به افراد مجرد، مطلقه یا بیوه به میزان کمتری نشانه های افسردگی و اضطراب را تجربه کرده و از سلامت روانی بالاتری برخوردارند.
در مقابل، طلاق سلامت روانی مردان و زنان را به خطر میاندازد، سبب افزایش افسردگی و خصومت میشود و عزت نفس و احساس تسلط بر خود و هدفمندی زندگی را پایین میآورد.
موارد نامبرده صرفاً یک توهم آماری نیست. محققان روانشناسی که فواید ازدواج را ارزیابی کرده، دریافتهاند این تنها افراد خوشحال و سالم نیستند که ازدواج میکنند؛ بلکه ازدواج باعث بهبود و حفظ سلامت روانی افراد میشود.
دکتر نادین ماركس و جیمز لمبرت به بررسی تغییراتی در سلامت روانی افراد زیادی در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود پرداختند. آنها در ابتدا سلامت روانشناختی افراد را اندازه گرفتند و سپس تغییراتی را که در افراد بعد از ازدواج ، مجرد ماندن یا طلاق گرفتن به وجود میآمد را مشاهده کردند.
در این مطالعه مشاهده شد که سلامت روانی افراد بعد از ازدواج، بهطور مداوم و فراوانی بهبود یافت. هنگامیکه افراد طلاق گرفتند، در سلامت روانی و عاطفی خود دچار مشکلات قابلتوجهی شدند؛ ازجمله افزایش علایم افسردگی و کاهش شادی و احساس رضایت از زندگی. کسانی که در این مدت تصمیم به طلاق گرفتند مواردی مبنی بر کاهش تسلط بر خود، کاهش رابطه سالم با دیگران، عدم هدفمندی در زندگی و کاهش عزت نفس نسبت به دوران متأهلی گزارش دادند.
احتمال خودکشی در مردان متاهل نصف افراد مجرد و یکسوم افراد مطلقه است. زنان متاهل نیز نسبت به زنان مجرد، مطلقه یا بیوه بهاحتمال بسیار کمتری خودکشی میکنند. همچنین احتمال سوءمصرف الکل یا سوء مصرف مواد مخدر در افراد متاهل کمتر است. در یک بررسی ملی اخیر، یک نفر از هر چهار مرد مجرد در سنین 19 تا 26 سال نوشیدن مشروبات الکلی سبب پرخاشگری یا ایجاد مشکلاتی در محل کار وی میشود؛ درحالیکه این آمار در مردان متاهل یکبههفت است.
فایده ازدواج در احساس خوشبختی
شادیهای زندگی مجردی و گرفتن طلاق در نگاه بیشتر مردم بیشازاندازه بزرگ شده است. بهطورکلی، 40 درصد از افراد متاهل بیان میکنند مجموعاً از زندگی زناشویی خود بسیار راضی هستند. در مقابل تنها حدود یکچهارم مجردها یا هم خانهها چنین ادعایی دارند. احتمال نارضایتی افراد متاهل از زندگی مشترک خود نصف احتمال افراد مجرد یا هم خانه است.
مطلقهها تا چه اندازه خوشبخت هستند؟ اگر مردم باهدف رسیدن به خوشبختی طلاق بگیرند، همان چیزی که مدام به ما گفته میشود، باید گفت که تنها 18 درصد از افراد مطلقه میگویند «بسیار خوشحال هستند».
افراد مطلقه دو برابر بیشتر از افراد متاهل اظهار نارضایتی از زندگی دارند. تعداد اندکی از افراد مطلقه، بیان میکنند که در ازدواج مجدد شادتر و رضایتبخشتر از ازدواج قبلی هستند. «طلاق بگیر یا بدبخت بمان» جملهای است که برخی از صداهای فرهنگی مدام در گوش ما میخوانند، اما اگر بخواهیم حقیقت را عنوان کنیم، «طلاق بگیر و بدبخت شو» نتیجه محتملتری است.
این پدیده تنها محدود به آمریکاییها نمیشود. یکی از مطالعات جدیدی که توسط استیون استاک و جی. راس اشلمن از 17 کشور توسعهیافته انجام گرفت، نشان داد که حتی با درنظرگرفتن جنسیت، سن، سطح تحصیلات، فرزندان، اهمیت دادن به مسائل مذهبی، رضایت مالی و سلامت، «افراد متاهل از میزان شادی بهمراتب بالاتری نسبت به افراد مجرد برخوردار هستند».
علاوه بر این، «ارتباط قوی موجود بین ازدواج و خوشبختی به طرز چشمگیری در بین ملل مشترک است.»
فراتر از بهبود وضعیت مالی و سلامتی، ازدواج موجب احساس خوشبختی در زندگی میشود. در عوض، هم خانه بودن، رضایت مالی یا سلامتی را افزایش نداده و احساس رضایت و خوشبختی از هم خانه بودن تنها در حدود یکچهارم ازدواج است.
یک مطالعه بزرگ دیگر که بر روی 100000 نروژی درباره مزیت های ازدواج انجام گرفت نشان داد که بالاترین سطح سلامت روانی را در درجه اول متأهلین و در درجه دوم بیوهها دارند. حتی افرادی که برای مدت طولانی طلاق گرفته بودند ولی در یک خانه زندگی میکردند خوشبختتر از مجردها نبودند.
کودکانتان شما را بیشتر دوست خواهند داشت
طلاق، پیوند بین والدین و فرزندان را در طولانیمدت تضعیف میکند. بزرگسالانی که شاهد طلاق والدین خود در کودکی بودند، بهطور متوسط روابط خود با والدینشان را ضعیفتر توصیف کرده و حدوداً 40 درصد کمتر از دیگران، والدین خود را در هفته ملاقات میکنند.
بیشتر اوقات رابطه جنسی بهتری خواهید داشت. برخلاف تبلیغات جنسی پرشوری که قول شادی شهوانی غیرقابلتوصیفی را به مجردها میدهد، خانمها و آقایان متاهل، هردو بهاحتمال بیشتری گزارش میدهند که زندگی جنسی بسیار رضایتبخشتری نسبت به افراد مجرد یا همخانهها دارند.
(زنان مطلقه کمترین احتمال را برای داشتن زندگی جنسی رضایتبخش ازنظر عاطفی دارند.) نکته دیگر اینکه، افراد متاهل از رضایت جنسی بالاتری برخوردارند.
مردان مجرد 20 برابر و زنان مجرد 10 برابر بیشتر از افراد متاهل احتمال دارد که در طول یک سال گذشته رابطه جنسی را تجربه نکرده باشند. (تقریباً یکچهارم پسران مجرد و 30 درصد از زنان مجرد زندگی بدون رابطه جنسی دارند.)
افراد متاهل بیشترین احتمال را برای گزارش یک زندگی جنسی رضایتبخش دارند. بهعنوانمثال، زنان متاهل تقریباً دو برابر زنان مطلقه و دختران ازدواج نکرده رضایت جنسی دارند.
برخلاف تصور عموم، در ارتباط با مردان نیز داشتن همسر، هم خانه بودن را با اختلاف بالایی کنار میزند: 50 درصد از مردان متاهل میگویند رابطه جنسی با همسرشان ازنظر جسمی بسیار رضایت بخش است، درحالیکه فقط 39 درصد از افراد هم خانه چنین ادعایی دارند.
چگونه یکتکه کاغذ ( سند ازدواج ) میتواند چنین معجزاتی داشته باشد؟ در کمال تعجب، این تکه کاغذ، و نهفقط رابطه شخصی، اهمیت زیادی دارد. بیشتر افرادی که در کنار هم زندگی میکنند، تمامی مزایای ازدواج افراد متاهل را به دست نمیآورند. چیزی در مورد ازدواج بهعنوان یک نهاد اجتماعی، یک آرمان مشترک و یک پیمان عمومی و قانونی به زوجین قدرت تغییر زندگی یکدیگر را میدهد.
ازدواج با اطمینان بخشیدن به دوام این همراهی، به زن و مرد اجازه میدهد تا وظایف زندگی را به شکلی تخصصی میان خود تقسیم کنند. بهاینترتیب هریک از زوجین میتواند آن دسته از وظایفی- از توسعه یك زندگی اجتماعی جالب گرفته تا کسب درآمد را به عهده بگیرد كه مهارت بالاتری در آن داشته یا از آن بیشتر لذت میبرد.
اگرچه تقسیم وظایف در ازدواج غالباً در امتداد نگاه سنتی و جنسی انجام میگیرد، اما حتماً لازم نیست اینگونه باشد. حتی زوج های بدون فرزند از تقسیمکار سود میبرند. متأهلین در مقایسه با مجردها دو برابر استعداد، دو برابر وقت و دو برابر نیروی کار بیشتری دارند. باگذشت زمان و کسب مهارت، توانایی زوجین در رفع نیازهای زندگی، در مقایسه با مجردهایی که مجبورند تمام بار زندگی را بهتنهایی بر دوش بکشند، بالاتر میرود.
ازآنجاییکه ازدواج، مشارکت در سراسر ابعاد زندگی است که توسط خانواده، اجتماع و ارزشهای دینی حمایت میشود، میتواند کاری انجام دهد که مشارکت اقتصادی بهتنهایی نمیتواند. ازدواج معنا و مفهوم بیشتری به زندگی دهد (دلیلی برای ورزش کردن یا قطع مشروبات الکلی، سخت کار کردن و حتی ادامه دادن در مواقعی که ممکن است ازدواج بههیچوجه رضایت بخش نباشد).
افراد متأهل نسبت به یکدیگر مسئولاند و این شراکت نیرومند و متقابل باعث میشود که افراد متاهل مسئولیتپذیرتر، مثمر ثمر تر و رضایتبخشتر زندگی کنند. ازدواج یک اقدام متحول کننده است و نحوه نگاه دو نفر به یکدیگر، نقشهای آن دو در جامعه را تغییر میدهد. همچنین از مزایای ازدواج این است که نگاه و رفتار دیگران از خانواده و همسایه گرفته تا همکار و همسایه به زوج را تغییر میدهد.
وفاداری جنسی، اتحاد اقتصادی، اتحاد تربیتی و مراقبتی که از احساسات روزانه فراتر میرود، همه از مواردی هستند که پیش از روحانی یا قاضی، به تعدادی کلمه زمزمه شده، توانی میدهند که میتواند زندگیها را دچار تغییر و تحول کند.
چه نسبتی از زوج های متأهل ناراضی که به ازدواج خود ادامه میدهند و طلاق نمیگیرند ناراضی باقی خواهند ماند؟ آخرین اطلاعات نشان میدهد که باگذشت 5 سال، تنها 12 درصد از زوج های ناراضی که به تعهد خود ادامه میدهند، همچنان ناراضی باقی میمانند.
70 درصد از ناراضیترین زوجها، بهمرور، ازدواج خود را «بسیار» یا «کاملاً» رضایتبخش توصیف میکنند. به همان اندازه که ازدواج های خوب خراب میشوند، ازدواج های بد هم خوب میشوند. ازدواجهای بد در جامعهای که ارزش ازدواج را به رسمیت میشناسد، نسبت به جوامعی که آواز آمارهای مشکوک طلاقهای شادیآفرین را سر میدهند شانس بهتری دارند.