دلایل ترس مردان از تعهد دادن
شما عاشق یک مرد فوقالعاده هستید، مردی که برای شما مناسب است. او نیز همین احساس را به شما دارد اما او اعتراف کرده است که از تعهد دادن میترسد (یا شاید رفتار او این را نشان میدهد). واکنش شما باید چه باشد؟
آیا بلافاصله قبل از اینکه آسیب ببینید رابطه خود را با او قطع میکنید یا تلاش میکنید تا او را دلداری داده و به او اطمینان دهید که روابط مبتنی بر تعهد زندگی را بهتر میکنند؟ اگر قادر باشید دلایل ترس او از تعهد دادن را درک کنید، شاید بهتر بتوانید او را حمایت کنید و او را متقاعد سازید که هیچ دلیلی برای ترس وجود ندارد.
چرا مردان از تعهد میترسند؟ در ادامه 11 دلیل ترس و فرار مردان از روابط واقعی را بررسی میکنیم.
ازدستدادن آزادی
شما نمیتوانید کسی را بهخاطر ترس ازدستدادن آزادی خود سرزنش کنید. همه ما بهخوبی میدانیم که بخشی از مجرد بودن بهمانند یک مهمانی دائمی است که هرگز به پایان نمیرسد؛ بیخیالی، خوابیدن تا لنگ ظهر بدون اینکه بخواهید به کسی جواب پس دهید. آرامش و تنهایی و خلوتی که به آن نیاز دارید و روابط اجتماعی گسترده. رهاکردن این سبک زندگی کار آسانی نیست.
بودن در یک رابطه متعهدانه و تعهد دادن بهنوعی این آزادی را از فرد میگیرد. معمولاً فرد باید خواستهها و علایق دوست دختر خود را در نظر بگیرد.
حقیقت این است که وقتی شما در یک رابطه عاشقانه هستید، این نوع فداکاری بیشتر شبیه بهنوعی موهبت است تا یکبار سنگین از مسئولیت. اما مردها باید این موضوع را در ذهن داشته باشند که اگر عاشق شوند، آدم اصلی که باید با او خوش باشند و از صلح و صفای بودن با او لذت ببرند، شریک زندگیشان است. وقتی کنار شریک زندگیشان هستند، باید احساس خوشبختی کنند که فردی را برای سپری کردن زمان همراه خود دارند.
ترس از تحت کنترل قرارگرفتن
مطمئنم که زنانی را دیدهاید یا در موردشان شنیدهاید که نسبت بهسلامت دوست پسرشان کمی بیش از حد حساس هستند؟ “تو نباید یک گیلاس شراب دیگر بخوری، جیم. برایت خوب نیست.” یا “جان، تو باید سیگار را ترک کنی، سیگار تو را به کشتن میدهد.”
دخترها بر این باورند که نقش همسران عاشق را ایفا میکنند اما در واقعیت، آنها میخواهند همه چیز را کنترل کنند. بااینوجود، اگرچه ممکن است از دید بیرونی خیلی وحشتناک به نظر آید اما برخی از مردها اعتراف میکنند که از اینکه میدانند کسی از آنها مراقبت میکند و کسی به آنها اهمیت میدهد، احساس خوشایندی دارند.
تغییر وضعیت
بیشتر مردها نسبت به پیر شدن و تبدیلشدن به پدرشان احساس بدی دارند. بهمحض اینکه سالهای نوجوانی را پشت سر میگذارند، میخواهند از جوانی و آزادیهای جدید نهایت لذت را ببرند. برخی اعتقاد دارند که بودن در یک رابطة متعهدانه به معنی رهاکردن وضعیت مجردی و جوانی و پذیرش قرارگرفتن در دسته مردهای مسنتر است.
واضح است که بودن در یک رابطه متعهدانه به معنی بازنشستگی از وضعیت جوانی و مجردی نیست بلکه حقیقت این است که روابط بزرگسالان نیازمند سطحی از بلوغ است که مردها نسبت به زنان به زمان بیشتری برای رسیدن به آن نیاز دارند.
کمبود حریم خصوصی
حریم خصوصی و حق نگهداشتن رازهایی برای خود یکی دیگر از دلایلی است که مردها را از تعهد دادن میترساند. آنها میفهمند که شریک شدن زندگی با یک زن به معنی مواجه شدن با تاریکترین و خصوصیترین بخشهای زندگیشان است. هر رازی که تابهحال نگهداشته بودند را باید بازگو کنند و ممکن است احساس راحتی نسبت به این موضوع نداشته باشند.
به همین دلیل این موضوع اهمیت دارد که پسرها با دخترهایی قرار عاشقانه بگذارند که آنها را بهخاطر شخصیتشان و هرآنچه درگذشتهشان بوده، میپذیرند و درک میکنند. بهاینترتیب آنها از داشتن فردی که میتوانند رازهای زندگیشان را با او شریک شوند، احساس رضایت میکنند.
این یک بهانه است
از گفتن این متأسفم اما باید این دلیل را هم خاطرنشان کنم.
برخی از مردها از عبارت “ترس از تعهد” بهعنوان بهانهای برای جلوگیری از جدی شدن رابطة خود استفاده میکنند. نقلقولی از مردی وجود دارد که کتابی نوشته است و آن کتاب در نهایت به یک فیلم سینمایی تبدیل شده است: “او به شما علاقهمند نیست! “. به هر دلیلی، این امکان وجود دارد که یک مرد طرف مقابل را بهعنوان کسی که بخواهد رابطه خود را با او جدی کند، در نظر ندارد.
اگر اینچنین باشد، شما باید آن را قبول کنید و به زندگی ادامه دهید.
ترس از فشار
بودن در یک رابطه متعهدانه، مردها (و حتی زنان) را تحتفشار قرار میدهد. آن چیزی که به ذهن خطور میکند این است که فرد از شریک شدن در احساسات فرد دیگر تحتفشار قرار میگیرد. اگر او غمگین است، شما مجبور هستید که او را سرحال بیاورید. اگر او استرس دارد، وظیفة شماست که او را آرام کنید. گاهی اوقات، رویارویی با واکنشهای احساسی خودمان نیز بهاندازة کافی سخت است چه برسد به احساسات و عواطف دیگران.
کمککردن به آشفتگی احساسی یک فرد دیگر یک فشار اضافی بر فرد است. بااینوجود، وقتی فردی را دوست داریم، این فشار زیاد به چشم نمیآید مگر اینکه شرایط برای فرد مقابل نیز دشوار شود. بااینوجود، به او یادآوری کنید که داشتن فردی که میتواند در کشمکشهای احساسی و عاطفی به او کمک کند یک مزیت است.
ترس از انحصار
وقتی دلایل ترس مردان از تعهد دادن را بررسی میکنیم، این گزینه بهاحتمال زیاد از همه قویتر و صحیحتر است. ترس از انحصار منطقی به نظر میآید زیرا این اصلیترین قسمت از متعهد بودن و داشتن یک رابطه بر مبنای تعهد است. تنها مردانی که مطمئن هستند میتوانند قرار گذاشتن را کنار گذارند و یا روابط خود با دخترهای دیگر را فیلتر کنند باید بودن در یک رابطه واقعی را در نظر گیرند.
اگر مردی به شما میگوید که مطمئن نیست بتواند چنین چیزی را انجام دهد، بهتر است بپذیرید که او آماده متعهد شدن نیست.
فشار و تأثیر رفقا
پسرها به شدت تحت تأثیر رفقا و دوستان خود قرار دارند. اگر هیچ یکی از دوستان دوست پسر شما رابطه متعهدانهای ندارد، میتوانید مطمئن باشید که او نیز نسبت به این موضوع بیمیل خواهد بود. پسرها معمولاً سربهسر همدیگر میگذارند و همین موجب میشود تا دوست پسر شما جوکهای زیادی را متحمل شود زیرا او اولین کسی است که اسیر یک دختر شده است.
بودن با دوستان بسیار سرگرمکننده است اما تنها یک مرد عاقل دختری که دوست دارد را بهخاطر دوستانش ترک نمیکند، اینطور نیست؟
تأثیر فرهنگ پاپ
فرهنگ پاپ در ترس مردان از تعهد دادن بسیار تأثیرگذار بوده است. گاهی اوقات، افراد مشهور مرد سبک زندگی مجردی را بیش از حد پرزرقوبرق نشان میدهند. موزیک ویدئوها پر است از دخترهای نیمه برهنه، پول پارتیها، کلوبهای شبانه و دخترهای مختلف در صحنههای متعدد. دقیقاً مشابه با تأثیر رفقا، فرهنگ پاپ نیز مردها را تحت تأثیر قرار میدهد تا آنها بهگونهای فکر کنند که باید همیشه مجرد بهمانند.
خبر خوب این است که افراد مشهوری نیز وجود دارند که بودن در یک رابطه عاشقانه را مثبت و خوشایند جلوه میدهند. شاید بهتر است تنها خوانندگانی را در پلی لیست خود نگه دارید که هم شما و هم عشقتان به آنها علاقمندید.
تجربههای بد و ناخوشایند
یک دلیل معتبر دیگر برای ترس مردان از تعهد این است که ممکن است تجربة بدی درگذشتهشان وجود داشته باشد. این موضوع میتواند به رابطه بدبین والدین یا یک تجربه شخصی مرتبط باشد. شاید او و دوست دختر سابقش زیاد جروبحث میکردند، شاید رابطه جنسی بین آنها یکدفعه به سردی کشیده باشد یا هزاران شاید دیگر که او را از تعهد مجدد میترسانند. بههرحال، شکلگیری نوعی احساس ترس از تعهد دادن بنا به تجربههای گذشته، توجیهپذیر است.
در این مورد، باید صبورانه به او یادآوری کرد که کنترل سرنوشت خود را در دست دارد و قدرت تصمیم گیری در مورد نوع رابطهای که میخواهد در آن درگیر شود را دارد.
علت فرار مردان از عشق
همه در زندگی اجتماعی و شخصی خود افراد متعهدی نیستند و شما ممکن است در موقعیتی باشید که علاقه دارید با نامزد یا دوست خود بهنوعی ارتباط جدی داشته باشید، اما او ترس از جدی شدن رابطه دارد یا از تعهد در رابطه عاطفی می ترسد.
از دیدگاه روانشناسی دلایل بسیاری وجود دارد که در مدت دوستی قبل ازدواج ترس از تعهد در رابطه ایجاد میشود. درصورتیکه علت اصلی ترس از تعهد در رابطه عاطفی را از دوست خود بپرسید و با او در این مورد به بحث و گفتگو بپردازید، به این نتیجه خواهید رسید آیا برقراری رابطه متعهدانه با چنین فردی امکانپذیر هست یا خیر.
چرا شریک زندگی من از تعهد در رابطه عاشقانه میترسد؟
اگر در دوستی قبل ازدواج او از تعهد در رابطه بیم دارد، از دیدگاه روانشناسی دلایل بسیاری برای این نوع رفتار وجود دارد:
ترس از جدی شدن رابطه به علت آسیب دیدن در روابط قبلی
یکی از دلایل اصلی ترس از تعهد در رابطه این است که او ممکن است در رابطه قبلی خود آسیب دیده باشد. بهعبارتدیگر، این فرد با فاصله گرفتن و دوری از برقراری رابطه جدی و متعهدانه با شما، نمیخواهد تجربه تلخ گذشته در رابطه قبلی خود را تکرار کند.
ترس از تعهد به خاطر تنوع طلبی
همچنین ممکن است این فرد نمیخواهد که در دوستی قبل ازدواج فقط محدود به شما باشد و تعهد در رابطه با شما مانع از این است که توانایی ارتباط یا تجربیات جنسی با افراد دیگر را داشته باشد. بر همین اساس، ترس از تعهد در رابطه برای کسی که میخواهد بهسادگی گزینههای دیگری برای عشق بازی و رابطه بی قید و شرط داشته باشد وجود دارد.
ترس از تعهد به این دلیل که او بهتازگی رابطه جدی را قطع کرده است
علت دیگر ترس از تعهد در رابطه دوستی قبل ازدواج ممکن است به گذشته او مربوط باشد. در حقیقت، دوست یا نامزد شما ممکن است آمادگی کافی برای شروع یک رابطه جدی در این زمان را نداشته باشد و در مورد تصمیم گیری برقراری یک رابطه متعهدانه بیم دارد.
از اینکه شمارا برای پیشنهاد ازدواج مأیوس کند از تعهد میترسد
جالب است بدانید ترس از تعهد در رابطه قبل ازدواج میتواند ناشی از نگرانی او در مأیوس کردن شما باشد. بهعبارتدیگر، نامزد یا دوست شما ممکن است ترس از شکست در تعهد، فریب دادن شما یا برآورده نکردن انتظاراتتان را داشته باشد؛ به طوری که اراده لازم برای اینکه کاملاً به شما وفادار و متعهد بماند را نداشته باشد.
ترس از تعهد جدی چون از احساسات خود نسبت به شما مطمئن نیست
یک دلیل دیگر، برای ترس از تعهد در رابطه در دوستی قبل ازدواج می تواند بر اساس این واقعیت باشد که دوست یا نامزد شما هنوز نمی داند چه حسی نسبت به شما دارد. بهویژه، این ترس ممکن است ناشی از این باشد که شما معیارهای ازدواج مناسب او را نداشته باشید یا اینکه بعد از ازدواج با شما پشیمان شود که در انتخاب همسر مناسب خود اشتباه کرده است.
چه کنم اگر او از تعهد در رابطه میترسد؟
اگر شما علاقهمند به برقراری رابطه دوستی به قصد ازدواج هستید، اما او حقیقتاً از اینکه به شما متعهد شود میترسد، از دیدگاه روانشناسی، مراحل مختلفی وجود دارد که میتواند برای مقابله با ترس ازتعهد به شما کمک کند.
در مورد دلیل ترس از تعهد در رابطه با او گفتگو کنید
برای درک کامل این موضوع که چرا او از تعهد در رابطه دوستی قبل ازدواج ترس دارد، مهم است یک مکالمه صادقانه داشته باشید. بنابراین، کاملاً رک و صریح بودن با یکدیگر، زیربنای برقراری یک رابطه دوستی متعهدانه و جدی قبل ازدواج است. اگر شما خواستار این نوع رابطه عمیق هستید، ضروری است که هردوی شما درباره پایه و اساس این ترس گفتگو کنید.
به دنبال علامت خطر در جدی نشدن رابطه باشید
هنگامیکه شما قادر به داشتن این گفتگوی معنادار هستید، بهتر میتوانید تشخیص دهید آیا دوست یا نامزد شما واقعاً میخواهد بر ترس عدم تعهد در رابطه غلبه کند یا بهسادگی از آن بهعنوان یک بهانه استفاده میکند. بهعنوانمثال، اگر در او هیچ نشانهای از تمایل به تعهد در رابطه قبل از ازدواج مشاهده نمی کنید، پس بهتر است هرچه زودتر این رابطه بی قید و شرط را قطع کنید و عمر خود را برای رابطه ای که چارچوبی ندارد تلف نکنید.
از سوی دیگر، در صورتی نامزد یا دوست شما برای غلبه بر ترس از تعهد در رابطه از افراد با تجربه یا مشاوره ازدواج کمک می گیرد، این یک نشانه عالی است که او در تلاش برای داشتن یک رابطه جدی با شماست.
تصمیم بگیرید چه چیزی از تعهد در رابطه عاطفی می خواهید
همچنین ضروری است احساسات، نیازها و خواستههای خود را در هنگام شروع رابطه دوستی قبل ازدواج در نظر بگیرید. برای مثال، اگر او علاقهمند به برقراری رابطه باز و آزادانه با شما باشد اما شما با این موضوع احساس راحتی نمیکنید، باید با خود صادق باشید و شخص دیگری را پیدا کنید.
در یک کلمه، اگر ترس تعهد در رابطه به این معناست که او برای حفظ رابطه پایدار که شما به دنبال آن هستید هیچ تلاشی نمیکند، پس شما باید متعهد شوید که او را ترک کنید و سرنوست زندگی خود را به دست چنین فردی نسپارید.
کلام آخر
قبول این موضوع که مردی که دوستش دارید از تعهد کامل به شما میترسد، سخت است. اما بهمحض اینکه دلیل ترس او را درک کنید، باعث میشود نسبت به او رفتار محبتآمیزتری داشته باشید و احساس طردشدگی یا صدمه دیدن را کنار بگذارید. سعی کنید دلایل ترس عشقتان را شناسایی کنید و امیدوارانه با کمک یکدیگر برای غلبه بر آنها تلاش کنید.
سلام من با پسری توی رابطه هستم که میگه امادگی ازدواج نداره میترسه بهم قول ازدواج بده اما بعدا پشیمون شه و میترسه بعدا بهم خیانت کنه اما همو خیلی دوست داریم من فکر میکنم ایشون ترس از تعهد دارن و رابطه قبلیشونم اسیب زیاد دیدن بنظرتون میشه کاریش کرد من ایشونو خیلی دوست دارم
یکی پسری از من خاستگاری کردهو من اون همو دوست داریم. ولی اون میگه که من نمی تونم متعهد بمونم. ترس از متعهد بودن موندن داره انگار. میگه که تو رابطه های قبلی آسیب دیده
من به تازگی با آقایی دوست شدم. از قبل هم رو میشناختیم. این دوستی حالت صمیمی گرفت و حرفهایی زده شد که مشخص بود این آقا میخواد به من نزدیک بشه و ارتباطمون جلوتر بره. وقتی در مورد همه چیز صحبت شد، خودش اعلام کرد که این دوستی ممکنه خیلی جلوتر هم پیش بره و من نمیخوام تو آسیب ببینی و وابسته بشی. من گفتم چطور؟ گفت که اون شاید دوست خوبی باشه ولی چون از یه ازدواج اومده بیرون دیگه فعلا نمیخواد به کسی تعهد داشته باشه. خب من خیلی تعجب کردم. چون تمام حرفش از اول دوستی این بود که تعهد براش مهمه و این که نمیتونه با هر کسی باشه مگر دوستش داشته باشه و اینکه میترسه دوستدختر بگیره و وابسته بشه. اما یهو گفت میخواد رها باشه و اینکه میترسه که طرف مقابل که من باشم وابسته بشم! من دیگه چیزی نگفتم. به نظرتون تمام آنچه که گفت ناشی از ترس از تعهد خودش نیست؟ انگار که میترسه دوباره شکست بخوره. متاسفانه من اون لحظه شوک بودم و چیزی نگفتم و خب فعلا ارتباط ما قطع شد.
سلام ببخشید، یه راهنمایی میخواستم از شما پسرم ۱۹سالمه ، من تقریبا یک سالی میشه با یه دختری مجازی صحبت میکنم و میدونم که مسخره بنظر میرسه ولی تا الان همدیگه رو ندیدم چون همینجوری با هم حرف میزدیم و چت میکردیم و من متوجه شدم که بهمدیگه وابسته شدیم و ازش پرسیدم و ایشون به من ابراز علاقه کردن و من اون لحظه ترس برم داشت و این ترس تا الان با منه چون تا حالا تو این موقیعت قرار نگرفته بودم و نمیدونم چیکار کنم این حس ترس اینقدر قویه که نمیزاره بفهمم من چه احساسی نسبت به ایشون دارم ذهنم همش درگیر اینه که اصلا شروع یه رابطه عاطفی بین دختر و پسر درسته یا نه یا اینکه اگرم وارد رابطه بشیم چون از همدیگه خیلی دوریم رابطمون لانگه با خودم میگم طهش که چی ، ولی از طرفی یه حسی بهش دارم اما نمیدونم چیه دلم براش تنگ میشه، وقتی باهاش چت میکنم احساس خوبی دارم ، وقتی مشکلی داره ناراحت میشم،نمیدونم عادت کردم بهش یا واقعا یه احساسی بهش دارم یا نه
نمیدونم چیکار کنم میشه لطفا راهنمایی کنید خواهش میکنم
من از طریق دانشگاه با پسری اشنا شدم و و مدت هاست ک باهم در قالب دوست صمیمی هستیم و رابطه خوبی داریم ولی حسی ک بین ما دوتاست البته اینطور ک من فکر میکنم جفتمون بهم تمایل داریم و از هم خوشمون میاد ولی نمیتونیم بیان کنیم چند وقت پیش یک شب کلی این پسر از من تعریف کرد و تهش بهم گفت ک ازت خوشم میاد ولی نمیتونم بهت بگم و فردا حضوری باهم صحبت میکنیم. ولی فردا ک باهم رو ب رو شدیم گفت درباره حرفای دیشبش باید بگه ک میترسه به خاطر این ک منو از دست بده با من وارد رابطه بشه میترسه ب خاطره دعوای مزخرف و این چیزا ک پیش میاد از هم جدا بشیم
این اقا اگر واقعا این ترس رو داشته باشند یه ترس طبیعی هست و باید با این ترس مقابله کنند قطعا ازدواج با هر شخصی یه سری نگرانی ها،عدم تفاهم،و اختلاف سلایق و نظرات داره شما میتونی با ایشون صحبت کنید و این موارد رو بهشون بگید و بگید که این حس دوست داشتن برای من بوجود اومده ایا برای شما وجود نداره؟ببین اگر دوست داشتن شکل گرفته باشه و از نظر فرهنگی،مذهبی و طبقاتی اختلاف نداشته باشید و به شناخت و درک و درایت رسیده باشید و تصمیم تون از روی آگاهی باشه نه هوس میتونید ادامه بدین
سلام من خانمی ۳۲ ساله هستم که قبلا سابقه ازدواج نداشتم. هفت ماه پیش با آقایی آشنا شدم که دو سال از من بزرگتر بودن. ما با هم به یک مسافرت تنگه رغز رفتیم و مدت چند روز رو کنار هم گذروندیم. ایشون تهران هستند و من شمال البته اصالتا همشهری هستیم. من تو این مدت خیلی با احترام و ادب و منطق با ایشون رفتار کردم. هیچ خواسته مالی از ایشون نداشتم. برای من هیچ هدیه ای نگرفتن من در حد وضعیت مالی خودم هدیه گرفتم. ایشون هم برخورد مناسبی با من داشتن. تا اینکه اواخر پدره ایشون که از مادرشون جدا شده با خواهرم ازدواج کرد. و من هم برای اینکه تو این سن وقت و از دست ندم چون میخوام تا 35 سالگی مادر بشم گفتم به همدیگه تو رابطه تعهد بدیم منظورم این بود من و با مادرش آشنا کنه یا با خانوادم آشنا شه. که گفت من شرایط تعهد دادن ندارم و من هم گفتم وقتی برای گذروندن با شما ندارم. الان هشت روزه که رفته و من حس خوبی ندارم و فکر میکنم تو این مدت وابسته شدم و نمیتونم تمرکز کنم حتی وقتی ورزش میکنم باز تو فکرم هست میترسم مدت ها اینطوری بمونه حتی نمیتونم مطالعه کنم. ممنون میشم اگر کمکم کنید
به نطرم شما نباید بیشتر از دو ماه با پسری که قصد ازدواج نداره ادامه می دادید. باید بدونید هر آشنایی نباید به ازدواج ختم بشه. هدف از آشنایی قبل از ازدواج ایجاد شناخت متقابل است. مشکل جایی شروع میشه که دختر یا پسر بدون شناخت تصمیم می گیره عاشق طرف بشه و این وابستگی عاطفی مانع شناخت بیشتر میشه. وقتی هم رابطه کات میشه به دلیل وابستگی اذیت می شید.
ما با هم هیچ مشکلی نداشتیم توی رابطه کاملا تعهد وجود داشت و اعتماد و همینطور شناخت… ولی توی سه ماه اخیر توجهش کم شد وقت کمی برای گفتگو و پیام میذاشت تماس نمیگرفت و شبا زود میخوابید چند باری هم گفته بود درگیری ذهنی داره…بخاطر مشکلات کاری و مالی و اینکه خودمم حس کرده بودم از جدی شدن رابطه ترسیده و دودل هست تا اینکه من نسبت به رفتارش واکنش نشون دادم و گفتم لطفا وقت بیشتری بذار همه چیو حل میکنیم اگه نمیتونی بهتره تمومش کنیم و اونم از خدا خواسته تموم کرد و اصرارای من برای موندن فایده ای نداشت و الان یک هفته از جدایی مون میگذره و اینکه بدون خداحافظی رفت…