خانه / پرسش و پاسخ روابط عاطفی / کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد |بعد از کات چیکار کنیم؟
بعد از پایان رابطه

کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد |بعد از کات چیکار کنیم؟

آیا نمی‌دانید چگونه باید با زندگی بعد از جدایی کنار آمد؟ یا چه کارهایی بعد از کات کردن و پایان رابطه باید انجام دهید؟ کنار آمدن با غم جدایی هیچ‌گاه آسان نیست، به‌خصوص درصورتی‌که یک رابطه مهم یا ازدواج به پایان برسد. یاد گرفتن اینکه چگونه باید با مسئله جدایی از فردی که همیشه دوستش داشتید، کنار آمد و به زندگی ادامه داد، چالش‌برانگیزترین بخش ماجراست.

پذیرش این واقعیت که رابطه به آخر رسیده، دشوار است. التیام قلب شکسته ازآنچه تصور می‌کنیم، دشوارتر است. هیچ‌کس واقعاً دوست ندارد غم جدایی را تجربه کند، خواه این جدایی مصالحه آمیز و با موافقت طرفین باشد یا با جنگ‌ودعوا به پایان برسد.

تعداد کمی از افراد اکنون یاد گرفته‌اند که چگونه باید با مسئله جدایی کنار آمد و به زندگی بعد از اتمام رابطه ادامه دهند. من نیز چیزهای زیادی از تجربیاتشان یاد گرفته‌ام و فکر کردم که این نکات را با شما نیز به اشتراک بگذارم.

رفتار درست بعد از کات

تجربه جدایی دردناک است زیرا به معنی از دست رفتن رؤیاها، رابطه و تعهداتی است که دو فرد نسبت به یکدیگر داشته‌اند. ما هنگام پایان رابطه ، غم، اضطراب و ناامیدی بسیار زیادی را تجربه می کنیم.

چه شما خواهان پایان رابطه بوده‌اید یا طرف مقابل تمایل به قطع رابطه عاشقانه داشته، بدون توجه به دلیل جدایی و طلاق، پایان یک رابطه بلندمدت و متعهدانه می‌تواند تمام احساسات شما را تحت تأثیر قرار دهد و زندگی شما را کاملاً دگرگون کند.

“هر رابطه‌ای روزی به پایان می‌رسد، خواه با طلاق و جدایی، خواه با مرگ یکی از دو نفر. روابط گذرا هستند. متولد می‌شوند، زندگی می‌کنند و می‌میرند. مانند تجربه‌های زندگی. آن تنها یک بخش از زندگی است.”   تام استین

متأسفانه، این واقعیت ناخوشایند زندگی است که هر یک از ما باید روزی آن را تجربه کنیم. اما کارهایی وجود دارند که شما می‌توانید بعد از جدایی انجام دهید و یاد بگیرید چگونه می‌توان به زندگی ادامه داد و جدایی را فراموش کرد. در میان اضطراب و ناراحتی ناشی از جدایی یا طلاق، شما فرصت این را دارید تا چیزهای زیادی را از تجربیات پیشین خود یاد بگیرید و به فرد عاقل‌تر و قوی‌تری تبدیل شوید.

ادامه زندگی بعد از کات کردن

شما باید یاد بگیرید که با پایان یک رابطه، چگونه به زندگی ادامه دهید و با مسئله‌ی جدایی کنار بیایید. به یاد داشته باشید که احساس کمبود کردن پس از جدایی امری طبیعی است. شما بدون فردی که واقعاً برایتان مهم بوده است، به زندگی ادامه می‌دهید.

“وقتی یکی از درهای خوشبختی بسته می‌شود، در دیگری بازمی‌گردد؛ اما ما اغلب آن‌قدر به در بسته نگاه می‌کنیم که دری که برایمان بازشده را نمی‌بینیم”. هلن کلر

كارهايي كه بعد از كات كردن و اتمام رابطه نبايد انجام داد

جدا از درگیر شدن در حلقه غم و اندوه جدایی ، بدترین چیزی که می‌توانید انجام دهید، این است که وقت کافی صرف سوگواری قطع رابطه خود نکنید. بسیاری از مردم به شما توصیه می‌کنند که «دوباره به زندگی بازگردید» اما این کار اغلب خلأ ایجاد می‌کند که به‌موجب آن، نمی‌توانید احساسات و عواطف مرتبط با جدایی و قطع رابطه را به‌طور کامل پردازش نمایید و این موضوع در آینده گریبان گیر شما خواهد شد.

همچنین، این موضوع ممکن است باعث شود تا شما به‌عنوان یک راه‌حل فوری وارد شروع رابطه جدیدی شوید و به این طریق، واکنش دوپامینی که موجب درد و رنج ناشی از جدایی و قطع رابطه می‌شود را تسکین دهید.

 به خود زمان دهید وقتی آماده بودید، به زندگی برگردید. ازنظر روانشناسی، روند بهبود و کسب آمادگی ذهنی برای شروع رابطه دوستی مجدد زمان‌بر است؛ به‌خصوص اگر رابطه شکست خورده بیش از چند سال بوده باشد.

چگونه بعد از اتمام رابطه فراموش کنیم

زمانی که تصمیم جدایی را گرفتید، دوباره در مورد این مسئله فکر کنید و تمام دلایل جدایی و قطع رابطه خود را در نظر بگیرید. برای خود و تصمیمتان دلیل بیاورید و در مورد دلایل پایان رابطه فکر کنید. این کار می‌تواند این مسئله را برای شما آسان‌تر و روشن‌تر سازد که اگر هر یک از طرفین در رابطه ناراحت باشند، دلیلی به ادامه زندگی با آن فرد وجود ندارد.

چگونه بعد کات فراموش کنیم

جدایی و قطع رابطه می‌تواند تأثیر بسیار زیادی بر روحیه و شرایط زندگی شما بگذارد، به‌خصوص اگر برای مدت زمان طولانی در کنار یکدیگر بوده‌اید یا این جدایی به‌صورت ناگهانی و غیرمنتظره رخ‌داده است. خواه جدایی به خاطر اختلاف نظر دختر و پسر یا اتفاقی ناخوشایند رخ دهد، باید بپذیرید که همه‌چیز تمام شده است! کلید فراموش کردن بعد از اتمام رابطه، گذر کردن از غم و اندوه و رسیدن به مرحله پذیرش است.

اگر بپذیرید که رابطه پایان یافته است و پس‌ازاین اتفاق، همه‌چیز تغییر خواهد کرد، می‌توانید بهتر در زندگی پیش بروید. بله اگر خودتان بخواهید، می‌توانید پس از یک جدایی بد دوباره عاشق شوید.

احساس پشیمانی بعد از کات

وقتی می‌خواهید با جدایی کنار بیایید، در مورد تصمیمی که گرفته‌اید، مجدداً فکر نکنید. برخی از مردم تحت تأثیر تمام اوقات خوشی که در کنار شریکشان داشته‌اند، قرار می‌گیرند که ممکن است این کار منجر شود تا فرد دلایل جدایی خود را فراموش کند.

گاهی اوقات شاید اتفاق بیافتد که شما فکر کنید لحظات بد زندگی‌تان آن‌قدر هم بد نبوده است یا اینکه می‌توانستید با آن‌ها زندگی کنید یا اگر احساس شریک خود را درک می‌کردید، شاید نیازی به جدایی نبود.

از ورود چنین افکاری به ذهنتان جلوگیری کرده و سعی کنید تا با کنار آمدن با مسئله‌ی جدایی و ادامه زندگی، موقعیت خود را بپذیرید. به‌جای اینکه تلاش کنید با امیدهای غلط یا نگرانی‌های بی‌فایده بر جدایی اجتناب‌ناپذیری خود سرپوش بگذارید، با واقعیت روبه‌رو شوید.

به فکر برگشت بعد از جدایی نباشید

برخی از زوج‌ها ترجیح می‌دهند تا پس از جدایی دوست بمانند اما لازم است تا برای کنار آمدن با مسئله‌ی جدایی، کاملاً از یکدیگر جدا شوید، به‌خصوص اگر هنوز دوست دارید مجرد بمانید. این ممکن است ناخوشایند و سخت‌گیرانه به نظر برسد اما به معنی هیچ‌گونه تماس تلفنی، هیچ‌گونه پیام، هیچ‌گونه  ایمیل، ندیدین یکدیگر، ملاقات نکردن اعضای خانواده طرف مقابل، هیچ‌گونه چت یا فیسبوک و در کل هیچ‌گونه ارتباطی است.

اگر می‌خواهید با جدایی کنار بیایید و در مورد ادامه زندگی بعد از جدایی فکر می‌کنید، لازم است تا از برگشتن به‌سوی فردی که تصمیم گرفته‌اید از او جدا شوید، اجتناب کنید- حتی اگر او شما را متقاعد به دیدنشان کنند. درصورتی‌که در لحظه‌ای گیرکرده‌اید که مدام تلاش می‌کنید گذشته‌ی خود را با ملاقات مجدد شریکتان بازسازی کنید، باید بی‌خیال شوید و از این افکار خلاصی یابید. بنابراین، لازم است تا تماس خود با شریک سابق خود تا جایی که لازم است، محدود کنید و تماس‌ها و ملاقات با او را در مکان‌های عمومی و به‌صورت کوتاه انجام دهید.

قوانین پس از بهم خوردن رابطه

دانستن اینکه چگونه باید با مسئله‌ی جدایی کنار آمد و به زندگی ادامه داد در صورتی دشوار نیست که شما آمادگی لازم برای رها شدن از احساسات سرکوب‌شده و خشم را به‌واسطه‌ی پذیرش واقعیت، داشته باشید. ممکن است نسبت به شریک خود احساس خشم، رنجش، نفرت و درد داشته باشید.

حتی ممکن است به این نتیجه برسید که جدایی اجتناب‌ناپذیر بوده است. ممکن است از دست خود یا نحوه برخوردتان با مسائل عصبانی باشید. اما اگر می‌خواهید با جدایی کنار بیایید و نمی‌دانید چگونه باید به زندگی بعد از جدایی ادامه داد، لازم است تا به‌سرعت با چنین احساسات سرکوب‌شده‌ای کنار آمده و از دستشان خلاص شوید.

اگر فکر می‌کنید اشتباهی مرتکب شده‌اید و آماده پذیرش آن هستید، پس باید آن‌ها را به‌عنوان درس‌هایی از زندگی بپذیرید و سعی کنید هیچ‌گاه این اشتباهات را در زندگی تکرار نکنید. سعی کنید خود را مشغول نگه‌دارید و کارهای مثبتی با احساسات، عواطف و انرژی خود انجام دهید، زیرا گریه کردن برای چیزی که دیگر تحت کنترل شما نیست، چیزی جز هدر دادن وقت نیست.

احساس بعد از کات کردن

سعی کنید احساسات و عواطف خود را درصورتی‌که می‌خواهید با جدایی کنار بیایید، یادداشت کنید. این روش به شما آموزش خواهد داد چگونه می‌توان از طریق خودشناسی، به زندگی ادامه داد. زمانی که با خود صادق و روراست هستید و احساسات درونی خود را می‌نویسید، الگوها برای شما واضح‌تر می‌شوند، اندوه و غم کمتر می‌گردد و ممکن است با نوشتن تجربیاتتان، درس‌های ارزشمندی از زندگی یاد بگیرید.

شما همچنین می‌توانید تذکراتی از تمام درس‌های مربوط به اینکه چرا همسرتان مناسب شما نبود را از طریق روراست و شفاف بودن، بررسی کنید. احساس خود در مورد اتفاقی که افتاده، احساسی که به شما دست داده و چیزی که از این تجربه یاد گرفتید را بنویسید و در مورد احساساتی که دیگر نمی‌خواهید داشته باشید، روراست و شفاف باشید. شما در صورتی می‌توانید با جدایی کنار بیایید که یاد بگیرید هیچ رابطه‌ای شکست محسوب نمی-شود. اگر شما بتوانید نکته‌ی ارزشمندی را از آن یاد بگیرید. این تجربه شما را به انسان بهتری تبدیل می‌کند.

با خانواده، دوستان خود در مورد غم جدایی خود صحبت کنید

فراز و نشیب بسیار در داشتن احساس خشم، رنجش، کشمکش، ناراحتی، ترس، سردرگمی و پریشانی یا دلتنگی بعد از جدایی طبیعی است. شما نباید چنین احساساتی را نادیده بگیرید یا سرکوب کنید، زیرا چنین احساساتی موجب طولانی‌تر شدن غم و اندوه می‌شوند.

اگر نمی‌دانید چگونه می‌توان به زندگی بعد از جدایی کنار آمد، صحبت کردن با خانواده، دوستان و دیگر گروه‌های پشتیبان، بهترین روش برای رهایی از احساس غم بعد از جدایی است. دوستان جدیدی پیدا کنید، در صورت نیاز از مشاوره ازدواج کمک بگیرید و با افرادی که در مورد مسئله‌ی کنار آمدن با جدایی از شما حمایت می‌کنند، شما را تشویق می‌کنند و به شما انرژی می‌دهند، وقت بگذرانید.

چنین خانواده یا دوستانی با عشق، توجه و دلسوزی از شما حمایت می‌کنند. آن‌ها شما را به‌عنوان یک فرد با ارزش می‌بینند و به این طریق، کنار آمدن با مسئله‌ی جدایی و ادامه زندگی برای شما آسان‌تر خواهد شد.

خاطرات دردناک جدایی یا شکست عشقی را حذف کنید

اگر واقعاً نمی‌دانید چگونه با غم جدایی کنار بیایید و به زندگی عادی ادامه دهید، لازم است خاطراتی که یادآور شریک سابق شماست را حذف کنید، مانند آهنگ، بو، صدا و یا مکان موردعلاقه. به‌منظور کنار آمدن با احساس غم جدایی، لازم است به زندگی کردن با خاطرات و احساسات دردناک پایان دهید و سعی کنید چیزهایی که موجب اندوه و غم می‌شوند را از خانه جمع کنید. در ابتدا، حتی اگر خاطرات خوب و خوشی دارید، آن‌ها را از خود دور کنید تا زمان و فضای کافی را برای خود ایجاد کنید، چنانچه این راهکار به شما کمک خواهد کرد تا با جدایی کنار بیایید.

شادی خود را بعد از اتمام رابطه پیدا کنید

کنار آمدن با جدایی هرگز آسان نیست، اما این اتفاق نشانه شروعی دوباره است. بنابراین، خانه‌ی خود را تمیز و مرتب کنید طوری که شما برای اتفاقات جدید زندگی آماده هستید. اگر نمی‌دانید چگونه باید به زندگی ادامه داد، لازم است با فراموش کردن تجربیات تلخ گذشته، شادی خود را پیدا کنید.

این شادی می‌تواند با بودن در کنار خانواده یا دوستان، خواندن کتاب، گوش دادن به موسیقی یا انجام کارهایی که همیشه آرزویش را داشتید، باشد. با لذت‌های شخصی خود مقابله نکنید و از مجرد بودن لذت ببرید! یاد بگیرید خود را دوست داشته باشید تا از این طریق به ثبات عاطفی و آرامش درونی دست‌یابید. به درس‌های ارزشمند زندگی توجه نمایید و زیبایی زمانی که با هم می‌گذرانید را درک کنید. بدانید که شما انسان بهتری هستید چراکه عشق را تجربه کرده‌اید و از آن درس گرفته‌اید.

چگونه شکست عشقی را تحمل کنیم؟

به فعالیت خود در زندگی بعد از کات ادامه دهید

ورزش روش عالی برای فعال بودن و کنار آمدن با غم جدایی است، چراکه ورزش علائم افسردگی را کم، خلق‌وخوی انسان را بهتر و ذهن را از افکار دردناک دور می‌سازد. اگر نمی‌دانید چگونه به زندگی عادی خود ادامه دهید، عضویت در یک باشگاه ورزشی، دویدن یا پیاده‌روی با اعضای خانواده یا دوستان را امتحان کنید و سعی کنید با هر قدمی که برمی‌دارید، از دست ناراحتی یا خشم رها شوید.

به‌منظور کنار آمدن با غم جدایی، کارهایی همچون مشت زدن به بالش، فریاد بلند کشیدن و مدیتیشن را امتحان کنید، تمام این کارها به آزادسازی انرژی و فشار شما کمک می‌کنند. شما حتی می‌توانید کارهایی همچون نقاشی، آوازخوانی، رقصیدن یا آشپزی را برای کنار آمدن با غم جدایی امتحان کنید. هر چیزی که شما را شاد کند و باعث شود غم جدایی را فراموش کنید، مفید است.

روش های رهایی از غم جدایی را تمرین کنید

مهم‌ترین روش برای کنار آمدن با غم جدایی و ادامه زندگی، بی‌خیال بودن و رها کردن موضوع است تا فرآیند التیام به‌سرعت شروع شود. لازم است متوجه شوید که داشتن عواطف منفی، اندوه، نفرت، پشیمانی و احساسات منفی در مورد یکدیگر هیچ سودی ندارد. ادامه دادن به زندگی و کنار آمدن با جدایی سخت و دشوار نیست؛ اگر یاد بگیرید فردی که موجب ناراحتی شما شده را ببخشید. وقتی فردی را ببخشید، درد و رنجی که آن فرد برای شما ایجاد کرده را فراموش خواهید کرد.

“برخی از ما گمان می‌کنیم تحمل و صبر کردن، ما را قوی‌تر می‌سازد؛ اما گاهی اوقات بی‌خیال بودن و رها کردن موضوع، ما را قوی‌تر می‌کند”. هرمان هسه

برای ریسک کردن شجاع باشید و به خود یادآوری کنید، اگرچه عشق این بار برای شما مؤثر واقع نشد اما همیشه فرصت دیگری نیز وجود دارد.

مدیریت زندگی بعد از طلاق یا کنار آمدن با جدایی آسان نیست، چنانچه کنار آمدن با جدایی زمان‌بر است و ممکن است روزهایی واقعاً تاریک و سختی پس از پایان رابطه دوستی وجود داشته باشند. اما افرادی وجود دارند که واقعاً به شما اهمیت می‌دهند، پس با آن‌ها در ارتباط باشید.

بنابراین، یاد بگیرید گذشته را رها کنید زیرا گذشته‌ها گذشته. در زندگی قدم بردارید، از نو شروع کنید و مطمئن باشید که روزهای بهتری در پیش است.

“زندگی آن‌گونه که انتظار می‌رود، نیست. زندگی به همین شکلی است که هست. روشی که شما با آن برخورد می‌کنید، تفاوت ایجاد می‌کند”. ویرجینیا ساتیر

آیا شما یا افرادی که می‌شناسید، جدایی را تجربه کرده‌اید؟ آیا شما یا آن‌ها میدانید که چگونه باید به زندگی ادامه داد و با جدایی کنار آمد؟ اگر شما یا فردی که می‌شناسید، جدایی را تجربه کرده است، تجربیات خود یا آن‌ها را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

نشانه‌هایی که نشان می‌دهید می‌توان یک رابطه را از یک رابطه سمی به سالم تغییر داد؟

1-مسئولیت‌پذیری: اگر هم شما و هم شریک زندگی‌تان می‌دانید که رابطه شما احتیاج به  جنگیدن برای آن دارید  و می‌خواهید آن را بهبود ببخشید، در مسیر درستی هستید.

شناخت رفتارهای گذشته که به رابطه آسیب رسانده است از هر دو طرف حیاتی است. این نشان‌دهنده علاقه به خودآگاهی و مسئولیت‌پذیری است.

به بیانی دیگر، هر دو طرف باید نقش خود را در مسمومیت رابطه بپذیرند و هرآنچه رابطه را به سمت مسمومیت برده است را شناسایی کرده و برای حل آن تلاش کنند.

2-سرمایه‌گذاری برای رابطه: آیا هم شما و هم شریک زندگی‌تان هر دو مایل به سرمایه‌گذاری برای بهبود رابطه هستند؟ این نشانه خوبی است این تمایل ممکن است با علاقه به عمیق‌تر کردن مکالمات آشکار شود، یا زمان‌های منظمی را برای گذراندن زمان باکیفیت با هم کنار بگذارید.

3-درک‌کردن به‌جای سرزنش: اگر هر دوی شما بتوانید مکالمه را از سرزنش دور کنید و بیشتر به سمت درک و یادگیری هدایت کنید، ممکن است مسیری روبه‌جلو وجود داشته باشد. برای مثال، به‌جای گفتن «تقصیر توست» یا «تو همیشه … را انجام می‌دهی»، ممکن است سعی کنید، «فکر می‌کنم ما همدیگر را اشتباه متوجه شدیم، پس بیایید دوباره تلاش کنیم» یا «می‌دانم که چرا احساس استرس و ناراحتی می‌کنید  چگونه می‌توانیم روی آن با هم کار کنیم؟»

4-کمک‌گرفتن از فرد متخصص: گاهی اوقات، ممکن است برای بازگرداندن اوضاع به مسیر خود، چه از طریق مشاوره فردی یا زوجی، به کمک نیاز داشته باشید. هیچ شرمی در دریافت کمک حرفه‌ای برای رسیدگی به مسائل رابطه منسجم وجود ندارد. گاهی اوقات، نمی‌توانید همه چیزهایی را که به سمی بودن رابطه کمک می‌کند، انتخاب کنید، و مشاوران رابطه آموزش‌دیده‌اند تا دیدگاهی خنثی و حمایت بی‌طرفانه ارائه دهند. آنها همچنین می‌توانند استراتژی‌های جدیدی را برای رسیدگی و حل تعارض به شما آموزش دهند و ایجاد الگوهای سالم‌تر را آسان‌تر می‌کنند.

198 دیدگاه

  1. هرکس بعداز ۵سال رابطه میشه یک سال کمتر یک هفته تموم میشه من ۱۵سالع الان بهم خورده فقط فکر خودکشی ام

  2. سلام روز بخیر
    لطفا کمک کنید من دوستم باهام قهر کرده و از همه جا مسدودم کرده و بهش زنگ میزنم جواب نمیده. باید هر چه زودتر آشتی کنیم اما نمیدونم چکار کنم‌.

  3. من 20 سالمه دخترم یک ساله که وارد رابطه عاطفی با یک پسر 20 ساله شدم، این رابطه چندین بار از طرف من تا مرز کات کردن کشیده اما پارتنرم هر دفعه منو منصرف میکنه. الان هم در شرایطی هستم که رابطه ام برام هیچ احساس خوبی نداره اما نمیتونم کات کنم. هر دو سه روزی یکبار فقط یک ساعت برای من وقت میذاره، رابطمون تابستون مجازی هست چون دانشجو هستیم. باهاش هم چندین دفعه صحبت کردم هردفعه میگه دیگه درست میکنم خودمو بیشتر پیشت میام اما هی بدتر میشه. از نظر عاطفی کاملا حمایت نمیشم و اضطراب و احساس بد کل وجودمو گرفته، گاهی وقتا نسبت بهش حس نفرت پیدا میکنم، تا صبح از فکر و اضطراب بیدار هستم و حتی دوس دارم ازش انتقام بگیرم تا خشمم خالی بشه اما با وجود این همه احساس بدی که دارم نمیتونم رابطه ام رو کات کنم، مثلا در طول روز فیلم میبینه اما پیش من نمیاد، آخرشب میاد و یک ساعت بعدش هم میگه خسته ام و می‌خوابه و با من یک حالت طلبکارگونه رفتار میکنه. من به شدت احساس ناراحتی و اضطراب دارم و خیلی بهم آسیب میرسه هردفعه اما نمیتونم کات کنم.

  4. سلام من با یه نفر تو رابطه بودم یه سالی هست الان کات کردیم پارسال هم این موقع کات کرده بودیم اینسری بدتر کرده یکم من باهش بحثم شد گفتمش نمیخامت و اینا گفته بود قبلا ک حساسه سر این موضوع و قهر کرد باهام بعدش گفتمش عصبی بودم قصدی نداشتم نمیپذیره و بحثمون شد بعد حالا قهریم درومد گف کارتای بابامو اشتباه برداشتم پول میتونی برام بزنی هرچقد میتونی و اینا گفتمش ن کارتم توش نیس انقد و اینا بعد شبش درومدم گفتمش تو کسیو داری ک میخای بزنی زیر همه چی و اینا درومد گف بخاطر این حرفت ک گفتی نمیخامت بعد هی پیام دادمش گف پیام نده چن بار گف بعد درومد گف بلاکت میکنم گفتمش تو ک نمیخای منو برام مهم نیس بلاکم کن اونم بلاک کرد بعد توی واتس و تل هم پیام دادمش بلاک کرد گفتم اتیشش تند بود منم تند رفتم با یه شماره دیگ پیام دادمش گفتم شاید گفته خب حس میکنم برای اینکه اذیتم کنه اینجور نوشته بعد گفتمش قبول کردی گف نه مزاحمم نشو نامزد دارم ولی این الکی گفته خیلی لجبازه این اقا دیشب یه چیزی شد اعصابم خورد شد من خطمو هم عوض کردم دیگ اون خطمو نداشتم دیشب پیام دادمش توی واتس هنوز سین نزده میدونم از لجه و البته اون شب هم یچیزی شد توی اینستا من شک‌کردم بعد این اقا رو انفالو کردم و پاکش کردم دوباره رکوست دادم اونم دورم دادپنج ساعت گوشیش دستش بوده حالا اما برا اذیت کردن بعد پنج ساعت پذیرفتش ولی بک نداد حالا این پیاممو سین نزده هنوز بنظرتون هدفش چیه ازین کار میخاد تنبیهم کنه میخاد برگرده قیدمو زده چیه این کارش

  5. با اینکه اون راحت فراموشم کرد ولی من نمیتونم فراموشش کنم:)
    حالم خوب نیس:)

  6. من توی رابطه با فردی هستم که دیروز با من کات کرد چون گفت عشقی که لایقشی رو نمیتونم بهت بدم و بعد چند ساعت پیام داد گفت خیلی دلم تنگ شده و میشه حداقل دوست باشیم و میگه که یه جورایی تو رابطه ای باشه که سر و ته نداره اذیتش می‌کنه و اینکه جوری نیست بخوام به کل از زندگیش برم نمیتونه ترکم کنه و ایشون افسردگی و اظطراب هم داره و گفت انگار یه وقتایی دوستم میبینمت یه وقتایی کسیم که دوستت داره من فکر کردم این برای این باشه تقریبا یک سال تو رابطه ایم و یکم حس کنه عادی شده واقعا نمی‌دونم چه تصمیمی بگیرم

  7. اسم من محمد هست و ی پسر19ساله هستم. من یک سال پیش با دختری آشنا شدم ، تو اوایل رابطه آنقدر خوب و عالی بود من با خودم گفتم محمد این همونیه که تو میخوای. چند ماه باهم بودیم ،درست مثل مادر بود برام.خیلی وابسته شده بودم بهش ،ولی نمیدونم چش شد از وقتی بهش گفتم که میرم سرکار خیلی باهام سرد شد ،کلا حرف زدنش باهام عوض شد.ولی خب باید می‌رفتم سرکار بلاخره هرکسی الان باید کار کنه.سه ماه پیش ی دعوا بین ما شد و خیلی محکم و مسمم گفت که کات کنیم ولی خب خیلی‌ دوسش داشتم و با هزار جور اسرار نزاشتم بره ،ولی رفته ،رفته،ی بار میگفت که بابام فهمیده دو روز دیگه بهت پیام میدم ،منم گفتم عیبی نداره. درحالی که وقتی خودم نیم ساعت دیر بهش پیام میدادم روزگارم رو سیاه میکرد ،این آخرا که دیگه داشتیم کات میکردیم هی بهونه میاورد. آی تو به من توجه نمیکنی خدا میدونه سرکار چیکار می‌کنی ،واسم وقت نمیزاری،اگه دوسم داشته باشی وقتی گفتم امروز رو نرو سرکار نمیری و….،خیلی منو آزار میداد.ولی می‌ساختم ،تا اینکه روز موعود رسید و بهم گفت که گوشیم خراب شده میدم تعمیرش کنن سه روز دیگه میدن گفتم باشه ،من فرداش رفتم پیش دوستم بهش گفتم اونم گفت که محمد با شماره ناشناس زنگ بزن ،منم انجام دادم و خیلی‌ عجیب بود گوشی رو برداشت من واقعا قلبم شکست نمی‌دونستم چی بگم ،دو روز بعد بهم پیام داد که اومدم ولی من اون آدم سابق نبودم و این دفعه خودم بهش گفتم که بیا کات کنیم ،اونم گفت آره یکی دیگه رو میخوای و…ولی من دیگه اصلأ واسم مهم نبود با اینکه اصلا دوس نداشتم کات کنم ?.ولی دل رو زدم به دریا قبول کرد که کات کنیم البته معلوم بود که خواسته اصلیش همین بود.و درست یک ماه از کات کردن مون نگذشته بود که دیدم رل زده ،واقعا داغون شدم ،الان سه ماهه که نمیتونم از فکر کردن بهش دست بکشم ،نفرینش کردم چون خیلی باهام بد کرد و هرگز نمیگذرم ،الان سه ماهه که روزگارم به سختی میگذره خیلی وقتا گریه می‌کنم

  8. سلام‌.وقت بخیر.من به مدت ۴ سال با پسری تو رابطه بودم،خیلی دوسش دارم،خیلی بهش وابسته شدم،تواین سه سال نزدبک ترین کس و بهترین دوست زندگیم بود،از تک تک اتفاقات روزمره و مشکلات و ذغدغه و آینده و… با هم میگفتیم و ایشون دو بار،به دلیل دروغی که بهم گفت و کاری که برای من خیانت به حسای میاد دو روزه ازش جدا شدم و مدام پیگیرمه وقسم میخوره که اینجوری نبوده و اون نبوده اما من مید نم که دروغ میگه،دارم دیونه میشمممم تورو خدا بهم کمک کنید من درحال تحصیلم و به سدت حالم بده،مدام گریم میگیره،حوصله هیچکیو ندارم،مدام یاد او سختی هایی میفتم که براش کشیدم آتیش میگیرم حالم به شدت بده لطفاااا راهنماییم کنیم.قکر اینکه واسه همیشه جدا شیم دیونم میکنه اصلا قانع نمیشمممم

  9. من با یک آقایی آشنا شدم مدت ۲ماه این آقا اصلا منو دوست نداشت و خیلی هوسبازو بود فقطم در مورد مسائل جنسی صحبت می‌کرد و ازم عکس نود میخواست یا چیزای دیگه ولی انجام نمیدادم یک هفته میزاشت میرفت تا من مجبور بشم به چیزایی که میگه عمل کنم چون میدونست دوسش دارم ولی خودش هیچ علاقه ای بهم نداشت گاهی میگفت دوسم داره ولی اصن نه برام وقت میزاشت نه باهام بیرون میومد میگفت اگه بیام بیرون باید رابطه داشته باشیم وگرنه چه فایده ای دارم بیام بیرون باهات خب با دوستام میام?الان که باهاش کات کردم خیلی حالم بده هر کاری میکنم حواسم پرت نمیشه یکبارم قبلا کات کردم ولی طاقت نیاوردم خودم برگشتم ازش قول گرفتم بهم بیشتر توجه کنه اونم قول داد ولی بدتر از قبل شد

  10. با دختر خانومی آشنا شدم جفتمون موقعیت اجتماعی درست حسابی نداشتیم . ۳سال پاش موندم تا رشته پرستاری قبول شد رشته ای که دوست داشت منم برا فرار از سربازی رفتم دانشگاه حسابداری خوندم . باهم بودیم و من عاشقش شدم و اونم خیلی منو دوست داشت ولی من برون گرا بودم همیشه ابراز میکردم و شدت دوست داشتنم بیشتر بود خودش هم میگفت و ۷سال کنار هم بودین تو این ۷سال قهر آشتی خب داشتیم ولی همیشه من باید پا پیش میزاشتم . و من فقط ب ازدواج ب اون فکر میکردم و اون هم منو امیدوار میکرد تا اینکه تو ۱سال گذشته همش میگفت من قصد ازدواج ندارم ن با تو ن با هیچکس دیگه تو خودم نمیبینم ازدواج کنم و خیلی این منو اذیت میکرد من همیشه تو صحبتام از آینده اونو کنار خودم تصور م یکردم و راجبش حرف میزدم ولی اون یجورای فرار میکرد . وقتی هم بهش گیر بیشتر میدادم میگفت انگار الان آمدی خاستگاری که بهت جواب رد دادم نیومدی که . منم همش تلاش میکردم شرایط نرمال کنم برم جلو . رفتم سربازی سربازیم آخراش بود باهم بودیم مثل همیشه و اون خبر داشت از اینکه قرار بعد سربازی یا حسابداری تو همونجا که خدمت میکردم بمونم یا برم بانک مشغول بشم . و یک روز بازم سر همین که تلفنی صحبت میکردیم و من از آینده باهم بودن حرف زدم و اون ن ناراحت شدم بعدش پیام دادم و ناراحتبمو گفتم و اونم اولش معذرت خواهی کرد ولی من ول نکردم و دعوا بالا گرفت و دبگه بهش پیام ندادم تا ۱۰ روز که ببینم ایا بهم پیام میده ؟ که دیدم نداد وقتی باز پا پیش گذشتم و با توپ پر هم پیام دادم دبگه گعت نمیخواد این رابطه رو ادامه بده و دعوا دعوا دعوا تا ۱ماه بعدشم چون من عاشقش بودم پا پیش گذاشتم ، تلاش کردم برگردونم از هر راهی فکر کنید رفتم نشد . از برج ۸ رابطمون تموم شد . و از همجا بلاک شد

  11. من درمورد رابطه ی عاطفی که دارم به مشکل برخوردم و این مشکل به این صورت هستش که ما الان حدودن سه سال بیشتره باهم هستیم و رابطه ی عمیق و طولانی داریم حدودن چهار پنج ماه پیش من احساس سردرگمی بسیار زیادی کردم و خیلی از نظر درونی دچار اشفتگی و حس های عجیب شدم و کلن اون مدت خیلی سخت برای من گذشت و من اونموقع تصمیم گرفتم تو رابطه که آزاد باشم و فکر میکردم میتونه دلیلش این نزدیکی و وابستگی شدید ما تو رابطه باشه بخاطر همین باهم حرف زدیم و من یه مدت دور شدم و به طرف انسانهای دیگه و ارتباطات جدید رفتم ولی اونم هنوز میخواست رابطمون درست بشه و من منصرف بشم ولی من مطمئن نبودم که بتونم برگردم و صد در صد خودمو بزارم بعد از مدتی اونم تصمیم گرفت تنها باشه و ارتباط نداشته باشیم ، منم وقتی حس کردم اونم کم کم داره دور میشه از من برگشتم و باهاش حرف زدم اولش قبول نمیکرد ولی من قول دادم و گفتم که همه چی عوض شده و واقعا تا الان دیگه اون حس های دیگه تو من نیست و علاقه ای به برگشتن تو اون فضا رو ندارم و ما الان دوباره باهم در ارتباطیم ولی مشکلاتی که بخاطر اون مدت پیش اومده حل نمیشه و هر چند روز یبار بخاطر همونا دعوا میشه و من تو اون مدت با هیچکس رابطه ی عاطفی یا هر چیز جدی برقرار نکردم فقط یک گره زنی بود که باید یکم رها تر میشدم بنظرتون الان ما باید چجوری این مشکل حل کنیم و این چیزی که پیش اومده تو درون اون درست بشه؟

  12. سلام خسته نباشید ، من19 سالمه و خیلی وقته که وضعیت روحی خوبی ندارم،حوصله و اعصاب درس خوندن هم ندارم و وقتی هم که میخونم زیاد تمرکز ندارم، همش دلم گرفته و گاهی زود گریم میگیره ، یک سری بدهی هایی هم هست توی خانواده که باعث شده کلا جو خوبی نداشته باشیم ، و البته من حدودا یک ماهه با پسری دوستم ولی خب علاقه زیادی بهش ندارم انگار دوست داشتن نیست و فقط یه وابستگیه که بخاطر حرف زدن به وجود اومده ، میخوام باهاش کات کنم ولی خب خیلی دوستم داره و میخوام جوری کات کنم که زیاد بهش اسیب وارد نشه ، از طرفی خودم هم انگار حس میکنم دلم براش تنگ میشه و از طرف دیگه هم میدونم که هیچ آینده ای باهم نداریم و بهتره هرچه زودتر این رابطه تموم بشه . میخواستم اگه میشه راهنماییم کنید که چکار کنم

  13. سلام و عرض خسته نباشید.

    خانمی هستم که نزدیک به ۱ سال با آقایی در یک رابطه‌ی عاطفی بودم.
    حدود دو سال پیش رابطه از سمت من به دلیل شرایط شخصی و از بین رفتن علاقه‌م به ایشون _به دلیل یک‌سری رفتارهای توهین‌آمیز و…_ به پایان رسید.

    چندین ماه بعد از قطع رابطه ایشون شروع به تقاضای مجدد برای برقراری رابطه کردن. این موضوع چندین بار از سمت ایشون مطرح شد ولی پاسخ مثبتی از سمت من دریافت نکردن. تا حدود ۶ ماه پیش که مجدداً برای کمتر از ۱ ماه با ایشون وارد رابطه شدم ولی به دلایل قبلی دوباره رابطه رو تموم کردم.

    الان که حدوداً ۵ ماه از قطع مجدد رابطه‌مون می‌گذره من از این مسئله عبور کرده‌م و به زندگی عادی خودم برگشته‌م ولی ایشون همچنان نتونستن عبور کنن و توی شبکه‌های اجتماعی دائماً از این صحبت می‌کنن که حس خوبی به خودشون ندارن، حس ناکافی بودن می‌کنن و حس می‌کنن که شخصیت‌شون رو برای افرادی مثل من کوچیک کردن. البته ایشون سابقه‌ی افسردگی طولانی و مصرف دارو هم داشته‌ن. و همین‌طور در رابطه، عزت نفس متزلزلی داشتن.

    من کاملاً آگاهم که شروع مجدد رابطه با ایشون اشتباه بود. و با توجه به اینکه خودم تونستم بدون مشکلی با نبود ایشون در زندگیم کنار بیام، عمیقاً از اینکه ایشون در چنین شرایطی گیر کردن ناراحتم. و در همین راستا بارها باهاشون صحبت کردم و ازشون بابت شروع و پایان مجدد رابطه عذرخواهی کردم و سعی کردم راجع به پایان رابطه و لزوم قطع هر گونه ارتباطی توجیه‌شون کنم ولی همچنان ایشون نسبت به خودشون حس خشم دارن که اصطلاحاً برای کسی که مناسب نبوده، زیادی از خود گذشتن. و همین‌طور نسبت به من خشمگینن. و این روی زندگی شخصی و عزت نفس‌شون تاثیرات منفی گذاشته.
    سوالم این هست که من درست‌تره چه کاری انجام بدم تا ایشون انقدر در رنج نباشن؟ آیا همین که ارتباطم رو کاملاً باهاشون قطع کردم، درست‌ترین راهه؟ چون واقعاً دلم نی‌خواد ایشون هم به زندگی عادی برگردن.
    پیشاپیش متشکرم.

  14. من خانواده سختگیری دارم که هم نمیزارن تنها بیرون برم هم برای تیپم نظرمیدن

  15. خودکشی بعد از رابطه خوبه؟! کات کردم دختری ۱۳ ساله هستم و هیچ امیدی و خوشحالی ندارم آن دختر شاد و پر انرژی تبدیل شدم به به دختر افسرده. اره زود وارد رابطه شدم ک دارم نابود میشم. من فراموشش کرده بودم اون دوباره اومد. من گوشیم با مامانم مشترک هست برای همین میگه ی وقت رل میزنی نابود میشی. میگه ۱۷ سالت شد گوشی دلم میخاست خودکشی کنم. معلوم بود مامانم با رل زدنم مخالفت میکرد چجوری مشورت کنم. واقعا همین هست دیگه بدم میاد از عشق و دوست داشتن کسی دیگه هیچ کس جز مامانم را دوست ندارم بابام آجیم هم دوست ندارم هیچکی دوست داشتن چی هست. کاش بتونم فراموشش کنم تا همون دختر پر انرژی بشم. مامانمم میگه ط خیلی لجباز هستی همین لجبازی ت بدبخت میکنه

  16. سلام من با یک آقایی آشنا شدم از خودم ۱۱سال بزرگتره به یک دلایلی ازش جدا شدم همین دو ساعت پیش ولی خ دوسش دارم غم سختی رو دلمه نزدیک یک سال باهم دوست بودیم خ بهم محبت میکرد حسی ک کنارش تجربه کردم تاحالا با هیچ کس دیگ تجربه نکردم حتا ما باهم رابطه هم داشتیم همین یه ماه پیش بهم گف من با تو ازدواج نمیکنم چون تو دختر خوبی نیسی قبل من با خیلیا بودی..ولی من چون دوسش داشتم نتونستم کات کنم تا امروز. نمیدونم چیکار کنم ب نظر شما باهاش ادامه بدم ؟؟چون خودش پیگیرمه ولی وقتی دلیل جدایمان بهش میگم هیچی نمیگه.ما باهم لحظات خوش زیاد داشتیم مگ میشه ی آدم با این همه خاطره ای ک با طرف مقابلش داره وابسته نشه فقط چون قبلا با خیلیا بودم؟؟چراالانو نگاه نمیکنه الان که دوسش دارمو انقد بهش اهمیت میدم چرا خوبیامو نگاه نکرد

  17. :(من تازه با رلم کات کردم و خیلی دوستش دارم و میخام فراموشش کنم دیروز باهم توافق کردیم که کات کنیم و منم قبول کردم ولی الان خیلی خیلی پشیمونم احساس بدی دارم خیلی ناراحتم بغز تموم وجودم رو گرفته همش احسا تنهایی میکنم و انلتیینرودنشو تماشا میکنم حتی بعضی وقتها حس میکنم باز پیام میده ه گریه میکنم خسته از زندگی 🙂

  18. سلام بنده 25ساله و اقا 30ساله مدت 6ماه در ارتباط با یه اقا پسر بودم که خواستگارسنتی بودن و این مدت قرار بود اشنا بشیم اولش خیلی شور و هیجان داشتن برای ازدواج جدی بودن و منو خانم خودشون میدیدن منم که چون گاموفوبیا دارم از اول ارتباط اضطراب شدیدی رو تجربه میکردم تا همین دیروز که مدتی بود بحث داشتیم سر اینکه خانواده منو نپذیرفته بودن بد بین بودن به من میگفتن خیلی هیجان وشوق نداری و خواهان یک همسر بودن که بینهایت دوسشون داشته باشه مدام توقع داشتن که پیگیرشون باشم سریع ناراحت میشدن تا در نهایت دیروز کامل باهم ارتباطمونو قطع کردیم و خداحافظی کردیم میگفتن ما دو تا مثل اینکه برای هم ساخته نشدیم و ….تو باید ذوق و شوق میداشتی نسبت به من و اخرش خداحافظی کردیم ایشونو تو اینستا انفالو کردم و امروزم ایشون شمارمو از تو گوشیش پاک کرده خیلی حالم بده وامکان داره برگرده به ارتباط ؟چکار کنم حالم بهتر بشه و با این ترس از ازدواج باید چکار کنم ؟

  19. سلام من یه آدم سمی بودم تو رابطه ولی دارم کم کم درست میشم 1 سال تو رابطه بودم و ۱ماهه که کات کردیم اما کفت یه مقدار دوسم داره ولی فکر‌ میکنه نمیشه جبران کنم براش و گذشته هنوز تو یادشه بنظرتون درست میسه ؟ الان دوستیم و حالم برای مهمه از این لحاظ هنوز ??

  20. سلام خسته نباشید من با یه پسری اشنا شدم و اون پسر با من رل زد و بعدش باهاش کات کردم ولی رفت به رفیق من پیام داد و به دوست من گفت بیا باهم رل بزنیم و چون دوست من جواب رد داد دوباره برگشت به سمت خودم

  21. سلام وقتتون بخیرببخشیدمن چندوقتیه که کلا روحیموازدست دادم مسل اون ادم قبلی نیستم وحتی تودرسام افت تحصیلی شدید داشتم چندان میلی به درس خوندن ندارم وازیه طرفی چن وقت بود که تورابطع بودم وازطرفی دیگه ازاون لحاظ خیلی ظربه روحی بدی خوردم وکلا زود ناراحت میشم پرخاشگرم و زیادنگا گوسی میکنم خیلی بیش ازحد اندازه ومتاسفانه میلی به رسیدن به هدفم کم شده وازیه طرف مشکلات خانوادگی هم اظافه میشن وخیلی حالم بدتر وبدتر از روزهای قبل میشه ویسره ماراحتم وگریه میکنم اما بخدا حالم بدترمیشه وکلا بایه نفرتورابطه هستم که اونم میل چندامی به من نداره ومن دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما سر ماین مسعله ظربه زیادخوردم وخیلی ناراحتم و اگه میتونید دراین باره راهنماییم کنیدممنون میشم?

  22. خودم کات کردم ولی نمیتونم فراموشش کنم. مریم هستم ۳۳ سالمه و شاغل. یک بار تو سن ۲۵ سالگی نامزد کردم به روش تقریبا سنتی. ۴ماه موندیم اابته به زور ایشون و پروسه طلاقم ۴سال طول کشید. خب خیلی اسیب دیدم. ایشون عصبی بود و منم زیاد دوستش نداشتم ولی خب قبلش تجربه دوست پسدی نداشتم و از طرفی بیشتر بخاطر نیاز جنسی ازداج کردم واقعا دوست داشتم تجربه کنم حس جنس مخالف رو.. تو کل ۴سال من خونه پدرم بودم تو یه شهری اونم خونه خودش.درواقع بعد ۴سال که گذشت ما جداشدیم ایشونو ندیدم. بعد یه سال از طلاقمون یعنی ۵سال بعد با یه پسری چهارسال بزرگتر از خودم آشنا شدم که همسایمون بود پدر نداشت.خواهرشم ازدواج کرده بود و این با اونا خوب نبود.یعنی مستقل بود. مادرش هم وضعیت خوبی نداشت و ازش خوب نمیگفتن همسایه ها.من دوستش داشتم اون منو بیشتر دوست داشت معیارهایی که میخاستم رو داشت تا اینکه فهمیدم دروغ میگه و اب سردی بود برام .مث اینکه سیگار میکشید ولی گفته بود بخاطرم ترک کرده . یا مغازه داره که فهمیدم بیکاره. خلاصه بعدا کلی معذرت خواهی کرد که از ترس اینکه ترکش کنم اینارو دروغ گفته. خلاصه خیلی دعوا و بحث کردیم تا اینکه عصبانیتش رو لو داد. منو میبرد جاهای خلوت و داد و فریاد میکرد. بعد دست بزنشو دیدم یعنی منظورم اینکه تو دعواهامون مثلا دستمو میگرفت به دستم ضربه میزد. یا مثلا میزد به در و دیوار. همش تهدیدم میکرد که حق ندارم کات کنم باهاش. خلاصه با سختی کات کردم باهاش. یعنی خونوادم باهاش دعوا کردن و خیلی بد شد. خودم از خونواده خاستم بیان و کمکم کنم تمومش کنم ولی الان خیلی ازین حرکتم پشیمونم که نباید خواندمو درگیر دعوا میکردم. برای هرجفتتون بد شد.)
    خلاصه الن یه سال از کات بودنم میگذره ولی من دیوانه نمیدومم چرا نمیتونم فراموشش کنم. همش میبینمش البته دیگه رفته ازینجا ولی گاهی میاد و جلوی من یکارای میکنه که یعنی با یکی تو رابطس. لجمو داره در میاره. نمیدونم خیلی مسخرس خودم خاسم نباشه ولی وابسته بودن من به ادما خیلی اذیتم میکنه اونم ادمای اشتباهی. تو این مدتم کلی درخواست اشنایی و خواستگاری رد کردم چون هنوز تو فکرمه نمیتونم به فرد جدید فکر کنم و اونم تاوان منو بده. دلیل جداییم ازش دروغ و عصبانیتش بود ولی همش نکات مثبتش میاد تو ذهنم و این حس حسادت که الان تو رابطتس.

  23. سلام یه عشق پایدار داشتم ولی یهویی کات کرده بدون هیچ دلیل و بهونه ایی واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم

  24. ما ۴ سالع با همیم اول اون اومد سمتم بعد ۶ ماه منو ب دست آورد خیلی باهم خوب بودیم ولی چند بار کات کردیم من رفتم منت کشی حالا بی محلی میکرد مغرور بود و من گفتم کات اونم گفت باشه حالا بیوگرافی میذاری ک تو برام مهم نیسی از این حرفا یا ی کلیپ توی اینستا فرستاده ک من عاشقت بودم تو رفتی الان ۵ روزه کاتیم من ن جواب دادم ن چیزی منتظرم خودش بیاد چون زیاد رفتم مغرور شده چیکار کنم برگردع؟

    • سلام از من که چند بار به هر دلایلی جدا شدیم و دوباره برگشتیم به شما نصیحت دیگه برنگردید عین قبل میشه و دوباره ام جدا میشین ولی بازم به فکر تعمیر باشید نه تعویض بهتره .

  25. سلام من دخترم 17 سالمه پارسال با ی پسری حدود 11 ماه رابطه داشتم و بعد کات کردیم حدود9 ونیم دیگه بهم پیام دام گفت که دلم تنگه برات بيا باهم بریم بیرون و منم از روی دوست داشتن زیاد بازم بهش برگشتم در حدود یک ماه و الان دوروزه کات کردیم من این یک ماه خیلی بهش وابسته شدم خیلی زیاد و الان واقعا حال و روحی اوکی ندارم و الان نمیدونم چیکار کنم حالم بهتر بشه و فراموشش کنم لطفا کمکم کنید. اون 11 ماهی که باهاش بودم هم خیلی دوسش داشتم و بعد که برگشت علاقه من بهم بیشتر شد طوری که باهام رفتار کرد که و وقت می‌گذاشت برام که باور کردم واقعا دوسم داره و کسی مثل اونو پیدا نمیکنم دو روز پیش پیام دادم من مثل قبل بهت حس ندارم یعنی مثل قبلا دوست دارم و الان من دوروزه که اصلا حال و حوصله ندارم و احساس میکنم که دیگه امیدی برا زندکی ندارم چون خیلی وابستش بودم و خیلی دوسش داشتم اصلا باور نمیشه اینکارو باهام کرد واقعا خیلی عالی باهام رفتار کرد توی این یکماه بعدم گفت دیگه نمیخوام باهات باشم فراموشم کن و راحت گذاشت رفت

  26. سلام من با پسری دوست شدم و یه مدت رابطه خیلی عالی داشتیم پس از مدتی یکی از دوستان من با صحبت های دروغی ک راجب بنده پیش ایشون کردن رابطه رو بهم ریختن ولی بعد از یه مدت ما بهم برگشتیم ولی به عنوان دوست اما ایشون در این رابطم بیشتر با من راحت هستن تا من من میخوام خود واقعیم باشم و انقدر سنگین برخورد نکنم اما حس میکنم ایشون ناراحت میشن با اینک خودشون اینطوری رفتار نمیکنن و ابراز ناراحتی نمیکنن

  27. سلام .٤ ماهه با پسري رابطه ي صميمي و به قصد ازدواج و نيت مثبتي داشتم.همه چيز عالي و رويايي داشت پيش ميرفت و ايشون افراطي محبت ميكردند و گل ى كادو و …يهو يك هفته اي سرد شد و ديشب پيام داد امادگي رابطه و ازدواج نداره بخاطر شرايط مالي و خانوادگي و گذاشت رفت .بدون هيچ بحث و مشكلي.الان سوال من اينه كه چيشد. ؟احتمال بازگشتش وجود داره؟

  28. حالم بده فقد

  29. سلام وقت بخیر، بنده با شریک عاطفیم به دلیل خیانت ایشون کات کردم و الان چهار روز میگذره که ایشون هیچ پیام یا زنگی به من نزدن و طبق گفته های نزدیکان خجالت میکشن. با توجه به حال روحی بد من ایا ملاقات با ایشون و گفتن حرف های دلم میتونه در روند بهبودیم کمک کننده باشه؟ چون من از روزی که متوجه شدم هیچ صحبتی با ایشون نداشتم حتی جرو بحث

    • اصلا صحبت نکنید برنگردید با هم شاید فکر کنی قول بده عوض میشه اما کسی که تو دوستی این کارو میکنه تو ازدواج صد در صد این کارو میکنه

  30. سلام,خواستم بگم من چند ماهه بعد از رفتن یکی از کسایی که دوستش داشتم،توی زندگیم مشکل پیدا کردم و حالم هرروز بد و بدتر میشه.خواستم بپرسم اگر یکی هنوز دوستمون داشته باشه و بمون بگه که نمی‌خوام بت ضربه وارد کنم بخاطر همین میرم،احتمال برگشت داره؟.می‌دونم سوال درستی نبود که پرسیدم ولی از درون واقعا نابود شدم و دیگه مثل قبل نیستم.دیگه اونقدر پر انرژی و شاد و خوشحال نیستم.همش تو اتاقمم و سرم توی گوشیمه و هیچ‌جا نمیرم.سعی داشتم با باشگاه رفتن فکرشو از سرم بندازم بیرون ولی بازم نشد.فقط میخوام به آرامشی که قبل رفتنش داشتم برسم و نمی‌خوام اینقد حالم بد باشه و استرس و فکر زیاد بام همراه باشه.

  31. ۳۷ سال مونت من رابطه ای ۵ ساله ی داشتم تو این روز تموم شده حس عذاب وجدان داره خفم میکنه بابت کاری که کردم .

  32. سلام خسته نباشید.هفته گذشته دربازی آنلاین با یه آقایی چت کردم .اون مجرد بود من متعهلم .باهم صمیمی شدیم و قرارشد اینستا همو ببینیم .من یه پیج فیک بهش دادم اونجا باهم چت کردیم توهمون مدت کم که کلا یک هفتع بود خیلی بهم وابسته شد ومدام میگفت تنهاش نزارم ولی من میدونستم کارم اشتباهه .دیشب کلا اون پیج وبیخبر پاک کردم و یکطرفه از رابطه خارج شدم میدونستم بهش بگم اصرار میکنه و میمونم رودربایستی .حالا عذاب وجدان دارم وناراحتم .حس میکنم خیلی نانردی کردم .نمیدونم چیکارکنم تاازاین حس وعداب وجدان بیام بیرون

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.