چیکار کنم ک شوهرم همیشه به حرفام گوش بده؟
پاسخ مشاور به سوال ” چطور شوهرم را حرف گوش کن کنم؟
میفهمم زندگی کردن با کسی که حس کنید به شما و نیازهای فرزندتان بیاهمیت است بسیار سخت و طاقتفرساست. به نظر میآید احساس میکنید همسرتان برایتان اهمیتی قائل نیست و حرف های شما اهمیتی برای ایشان ندارد. کاملاً قابلدرک است که چقدر این موضوع میتواند برای شما آزاردهنده باشد. اما تصور کنید شما مادری دارید که مدام به رفتوآمد شما با دوستانش معترض است. یا مدام میخواهد به هر نحوی به شما ثابت کند که کارهای تو درست نیست و بخواهد شمارا تغییر دهد. این رفتار برای شما چه مفهومی دارد؟
زمانی که تمرکزتان را روی تغییر همسرتان میگذارید این حس را در او ایجاد میکنید که او را قبول ندارید و همینی که هست کافی نیست. به نظر میآید بهجای اینکه برای او همسر باشید در جایگاه یک مادر هستید. یک مادر که تمام تمرکزش روی عیبهای همسرش است.
شما لازم نیست همسرتان را تغییر بدهید. همین که حس کند همانطور در میان دوستانش پذیرفته است در خانواده خودش هم پذیرفته است و سعی کنید رابطهتان را بهبود ببخشید رفتار همسرتان تغییر میکند.
همه ما زمانی که یک نفر مدام بخواهد بگوید چیکار بکنم یا چیکار نکنم احساس میکنیم میخواهد بگوید که خودت نمی دونی باید چیکار کنی و یک نفر باید بگوید که چیکار کنی؛ بنابراین زمانی که شما برای او نقش یک مادر را بازی میکنید این طبیعی است که همسرتان در نقش کودک برود و مقاومت و لجبازی کند.
بنابراین شاید به حق ترین و درستترین حرف شما را زیر سؤال ببرد یا طوری برخورد کند که حرف شما را انگار نشنیده است. او هم با این رفتار میخواهد ثابت کند خودم بهتنهایی میتوانم و به کمک کسی احتیاجی ندارم. سؤالی از شما دارم که پاسخش میتواند بسیار به شما کمک کند. آیا برای شما مهم است که حرف خودتان عملی شود یا حرفی که به بهبود رابطه با همسر تان کمک کند؟
اگر واقعاً رابطه و زندگیتان برایتان اهمیت دارد، بهتر است یک مقدار عقبنشینی کنید و اجازه بدهید که نشان دهد که میتواند همسر و پدر خوبی باشد.
چگونه با این چرخه باطل مبارزه کنید؟
- سرزنش و ایراد گرفتن از رفتارهای همسرتان را کنار بگذارید: ایراد گرفتن از رفتار همسر فقط باعث میشود که حس کند فرد با کفایتی نیست و از شما بیشتر فاصله میگیرد.
- از احساساتتان صحبت کنید: میفهمم که قصد شما این نیست که بخواهید به او این حس را دهید که او بهاندازه کافی خوب نیست؛ بنابراین اگر از این موضوع صحبت کنید که رفتار همسرتان باعث میشود چه احساسی را تجربه کنید به رابطهتان کمک میکند: برای مثال: عزیز دلم زمانی که باهام مشورت نمیکنی خیلی حس بدی بهم دست میده حس میکنم من برات اهمیت ندارم. یا عزیز دلم ما یک خانواده هستیم و برای اینکه از خانوادمون مراقبت کنیم باید نظرات همدیگر و در نظر بگیریم وقتی در مورد موضوعات مختلف نظر من رو نادیده میگیری حس میکنم یه بچه پنج سالم که قبولش نداری. عزیز دلم خیلی دوست دارم برای من و فرزندمون بیشتر وقت بگذاری بیا با هم فکر کنیم که آخر هفتمون رو چطور بگذرانیم که به هر سه ما خوش بگذره
- به او نشان دهید که به تصمیمات او اعتماد دارید. شما میتوانید احساس کفایت را در همسرتان ایجاد کنید. این موضوع نفع دوجانبه دارد و به رابطه شما هم کمک میکند. مثلاً: عزیزم خیلی تصمیم خوبی گرفتی؛ اما اگر من رو هم در جریان میذاشتی و با من مشورت میکردی خیلی بیشتر خوشحال میشدم. یا اگر تصمیم اشتباهی میگیرند بدون سرزنش و توبیخ همدلی کنید و منبع امن همسرتان باشید بگذارید بتواند احساسات خودش را با شما در میان بگذارد.
- اجازه دهید همسرتان با فرزندش وقتهای آزاد و بدون حضور شما داشته باشد. بگذارید همسرتان برای فرزندش همانطور که دوست دارد پدری کند. فرزندتان به این زمان احتیاج دارد.
ممنون از توجهتان
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
من خیلی با شوهرم دعوا می کنم علتش هم این هست که به حرف گوش نمیکنم نمی دونم چرا ولی من می خوام یه زندگی پرو از آرامش داشته باشم ولی بعضی از رفتار های خانوادم شوهرم را اذیت میکند و من نمی تونم بگم و هر روز دعوا می کنیم من 14سالم و می خوام به حرف شوهرم گوش بدم و دیگه دعوا نکنیم
سلام شوهرم خیلی باهام لج میکنه به حرفام گوش نمیده چیکارکنم ممنون میشم راهنمایی کنید؟شوهرموخیلی دوستدارم اما شوهرم خیلی سرده منم دوستدارم بهش ابرازعلاقه کنم اماچون سرده بهم خیلی خیلی بی احترامی میکنه به حرفم گوش نمیده بچهام میزنه خودم چه توجمع چه تنهاباشیم کوچیک میکنه بااین که من خیلی بارفتارش کوتاه میام سربه سرش نمیزارم خیلی هم شوهر خونه میریم بیرون چشش همه جاکارمیکنه همه رونگاه میکنه
سلام من با همسرم مشکل دارم خیلی راه حل این همه مشکل از نظر خودم جدا شدنه چون همسر من دنبال یه عروسکه که هر کاری به من گفت انجام بدم. میگم مشکل عمده من با همسرم اینه که فکر میکنه من عروسکش هستم هرچی گفت من بی چون وچرا باید گوش بدم و واقعا کلافه شدم و حس میکنم امیدی به رابطمون ندارم همشم منو تهدید میکنه که اگه به حرفام گوش ندی من میشم یه ادم بد و اینا خستم خیلی
چکار کنم شوهرم به حرفم گوش کند. همسرم رو خیلی دوست دارم ولی روزا باهم نمیتونیم وقت بگذرونیم مثلا من مبخوام شوهرم روزا بهم محبت کنه یه جوری بهم بفهمونه که اولویتش منم جلوی بقیه بهم محبت کنه به حرفم گوش کنه
من چند روزی میشه که با همسرم سخت درحال دعوا و مشاجره شدیدی هستیم واقعا حالت روحیم خیلی داغون هست. من متولد ۱۳۶۸ و همسرم متولد ۱۳۶۵ ۷ساله که از دواج کردیم شغل همسرم دکوراسیون داخلی و مغازه کابینت فروشی دارن موضوع دعوامون اینکه من اصلا دوست ندارم همسرم باشګاه بدنسازی بره باور کنین من اصلا علت حساسیتم و نمیدونم و جالب اینجاست ک همسرم از این موضوع باخبر بودن بامن در این مورد داشتن چت میکردم که یهو عکسی برام فرستادن که رو تردمیل دارن با دامادشون ورزش میکنن. دقیقا از این موضوع سه روز میشه که ګذشته انقد من و اذیت کردن که مجبور شدم کوتاه بیام ولی جالب اینجاست که تا یکساعت پیش با من در این مورد دعوا میګنه و داد میزنه. اګه اجازه بدین من چند علتش و بګم اولا چند مورداینجوری توی جمع فامیل و اشناهامون اتفاق افتاده که همسراشون خیلی بد خیانت کردن یک مورد دختر خالم که واقعا بد بخت شده دوم اینکه من کلا از مردای بدنساز و باشګاهی بدم میاد بخدا چندشم میشه من دوست ندارم چی میشه یکبارم شدن من برا دوست نداشتنم علت محکمی بیارم. حالا موضوع من کلا درمورد اهمیت ندادن شوهرم به من و خواستم هستش که چرا نباید به خواسته من ارزش بده حداقل میتونستن یک روز بامن مشورتی داشته باشن و من و که قانع کردن روز بعدش میرفتن باشګاه. بنظر من همسرم من و خیلی نابود کرد. الانم با کمال پرورویی میګه چون اذیتم کردی و دلت نمیخواست من برم ورزش از حرص تو هرروز میرم و توی این سه روزم رفت چون وقتی بهم التماس میکرد که برم اجازه بده برم بهم ګفت فقط هفته ایی سه روز میرم.
امشب بدون دعوا و بدون دلخوری آرایش میکنی و و وقتی اومدن منزل روبه روش میشینی و دستاشو میگیری بهش نگاه میکنی و دلیل ناراحتی تو میگی. میگی من ناراحت شدم از اینکه باهام صحبت نکردی. و امشب منم میخوام بهت بگم من مشکلی با باشگاه رفتن تو ندارم و خودتم شروع میکنی میری باشگاه. عزیزمن ورزش یه چیزی هست که تو برنامه ی همه انسانها باید باشه. زندگی با لجبازی به فنا و نابودی میره. مشکل شما باشگاه رفتن ایشون نیست. شما از خیانت میترسی خب جلوشو بگیر. خودتم برو باشگاه پابه پای همسرت. نمیگم برو بدنسازی برو زومبا یاهرچی که دوست داری
سلام شوهرمن کلا حرکاتش رفتارش خوشم نمیاد چیکار کنم؟ سلام من 30سالمه حدود 3ساله ازدواج کردیم یه پسر دو ساله داریم شوهرم تا چند ماه پیش تهران کار میکرد ماهی 4روز میدمش اون موقع همه چی خوب بود تااینکه الان 7ماه اومذیم پیش هم هستیم میبینم ک خیلی از اخلاقاش رفتاراش خوب نیس اصلا بلد نیس تشکر کنه بهش هم میگم درمقابل دیگران کاری برات انجام دادن باید تشکر کنی بدتر لج میکنه میگع همین ک هست در بحثهامون همش مسائل گذشته رو ب رخ میکشه من همه کارام درست انجام میدم الکی باز گیر میده
سلام خسته نباشید ببخشید من ی مشکلی تو رابطم با همسرم دارم حرف همو نمیفهمیم من ازش ی درخواستی دارم ازش انتظار دارم انجام بده اما ایشون نادیده میگیرن مثلا روز عاشورا ازشون خواستم ی ساعت بیان مسجد ما اما توجهی نداشتن اما من از اول تا اخر محرم پیش خونوادشون بودم به درخواست خودشون من سعی میکنم ازم چیزی میخواد انجام بدم اما ایشون ن یه مساعل این چنینی دیگه میگه از اسرار زیاد خوشم نمیاد یا میگه من خیلی زود رنجم اما من چیز غیر معقولی ازشون نخواستم میخوام بدونم با اینجور رفتاراشون باید چجوری برخورد کنم من فک میکنم میخواد بگه من مردم هر چی من میگم باید همون باشه اگر این چنین باشه من باید چیکار کنم؟