ممکن است همه ما با افرادی در ارتباط بودیم که بهاصطلاح عامه سیریش بودند؛ یعنی افرادی که قادر نبودند بهتنهایی تصمیم بگیرند، همیشه نظرمان را برای هر چیزی نیاز داشتند و شاید برای ما در زمان آغاز این رابطه به دلیل اینکه با فردی روبهرو هستیم که دارای صفاتی مانند مهربانی، آرامش، متشخص بودن است از او رضایت داشتیم اما با گذشت زمان و آگاهی ما به رفتار و ظاهرشدن وابستگی مرد، از این رابطه دلزده شدیم و بهمرور این رابطه بهجای اینکه یک رابطه لذتبخش باشد باعث فرسوده شدن روحیه ما شد.
رابطه با افراد وابسته یک رابطه چالشانگیز است زیرا شما متوجه میشوید که او فردی نیازمند و چسبنده است و از تنهایی میترسد.
مردان وابسته معمولاً افرادی هستند که برای خود فردیتی قائل نیستند و بهتنهایی و مستقل نمیتوانند کاری را انجام دهند یا بهتنهایی تصمیم بگیرند. برای یک فرد سالم دشوار است که طبق تأیید و نظر دیگران زندگی کند درصورتیکه فرد وابسته دقیقاً به همین صورت عمل میکند.
اگر همسر ما فردی وابسته باشد ما نمیتوانیم انتظار یک رابطه برابر را داشته باشیم. ما بیشتر از اینکه نقش یک همسر را داشته باشیم باید نقش یک والد را بازی کنیم. به این معنا که باید دائم از همسر خود مراقبت و محافظت کنیم.
وقتی از دخترها درباره ویژگی همسر آیندهشان سؤال میشود آنها بیان میکنند دوست دارند با فردی آشنا شوند که بتوانند به او تکیه کنند، اما باید بدانیم اگر طرف رابطه ما مردی وابسته باشد نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که به او تکیه کنیم. اتفاقاً عکس این حالت رخ میدهد.
زندگی با مرد وابسته شاید در ابتدای زندگی مشترک خوشایند به نظر برسد. مثلاً او همیشه تابع نظر شما در انتخاب شغل، معاشرت با دیگران، رستوران و انتخاب غذا، خرید لباس، اینکه سفر کجا بروید و حتی در کوچکترین مسائل مانند انتخاب رنگ روتختی است. حتی اگر نظر او را بپرسید میگوید من سلیقه تو را قبول دارم یا هر چه خودت دوست داری. در ابتدا شاید شما این رفتار او را بر حسب علاقهای که به شما دارد بگذارید، اما درصورتیکه این رفتار یک رفتار مستمر در طول سالیان زندگی شود آیا بازهم برای شما شیرین است؟ آیا فکر نمیکنید با فردی بیتفاوت روبهرو هستید؟ یا فردی که اصلاً قادر به تصمیم گیری نیست؟
دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد ولی در این مقاله ما میخواهیم آشنایی بیشتری با یک مرد وابسته داشته باشیم. درصورتیکه طرف ما فردی وابسته باشد به دلیل ترس از بههمریختن شرایط و طردشدن از سمت ما هیچوقت مخالفت نمیکند. در واقع از او نباید انتظار پیشقدم شدن را داشته باشید.
فرد وابسته نیاز به دیگران دارد و این کار موجب افزایش عزت نفس او میشود. هدف از ازدواج با هم بودن است نه اینکه نقش پدر و مادر را بازی کنیم. درصورتیکه تلاش کنیم همسر وابسته خود را وادار کنیم تا مستقل عمل کند این کار سبب اضطراب و احساس ناامنی در او میشود. این افراد به دلیل اینکه میترسند تنها بمانند از روی درماندگی دست به هرکاری میزنند تا فرد را کنار خود نگه دارند، حتی دیگران را درصورتیکه از او سوءاستفاده کنند میبخشد.
اگر بخواهیم به دنبال ریشه این مسئله بگردیم در کنار صفات شخصیت افراد وابسته بزرگشدن در محیطی که پدر و مادر سعی میکنند همه نیازهای کودکشان را برآورده و به او اجازه نمیدهند خودش بهتنهایی تصمیم بگیرد و دنیا را تجربه کند در شکلگیری چنین شخصیت وابسته ای تأثیر میگذارد.
مطالب مرتبط: اختلال شخصیت وابسته
ازدواج با مرد وابسته در ابتدا شیرین و جذاب به نظر میرسد اما بهتدریج عرصه را بر خود تنگ میبینید و این رابطه طاقتفرسا میشود. تصور کنید درصورتیکه شما بنا به دلایلی در دسترس این فرد نباشید ناگهان میبیند بیست تماس ازدسترفته از این شخص دارید!
زندگی با شخص وابسته این اجازه را به شما نمیدهد که حریم شخصی خود را داشته باشید، حتی درصورتیکه بخواهید حدومرزی مشخص کنید این کار شما سبب احساس ناامنی در همسر شما شده و به شما محتاجتر میشود. این قضیه در نهایت سبب عصبانیت و نفرت شما میشود.
معمولاً افرادی که جذب افراد وابسته میشوند ممکن است در خانوادهای بودند که نقش مراقبت از اطرافیان به عهده آنها بوده است و چون بابت این کار تقویت میشدند در بزرگسالی هم به نقش پدر و مادری کردن ادامه میدهند.
ممکن است آدمی باشید که در نه گفتن مشکل دارید و زمانی که کسی از شما تقاضای کمک میکند درگیر این رابطه شوید.
گاهی اوقات ما تصور میکنیم که باید ناجی افراد دیگری باشیم در نتیجه عجله داریم تا در صورت مواجهه با یک فرد وابسته سریع برای نجات او اقدام کنیم و خود را مسئول ایجاد احساس آرامش درون او بدانیم.
گاهی اوقات با وجود رنج کشیدن، همچنان به این رابطه ادامه میدهیم زیرا میترسیم فرد وابسته را که فردی شکننده و نیازمند است را برنجانیم. زیرا در صورت تلاش برای قطع رابطه فرد وابسته از لحاظ هیجانی دچار ترس و وحشت میشود در نتیجه از این تصمیم عقبنشینی میکنیم.
اگر زمانی تصمیم گرفتید که همسر وابسته خود را ترک کنید باید شرایط را بهدقت بسنجید. ممکن است او به دلیل اینکه میفهمد دیگر مورد تأیید شما نیست سریع رابطه دیگری را شروع کند تا نیازهایش را در آن رفع کند. اما درعینحال باید بدانیم درصورتیکه شما با همسر خود برای درمان مراجعه کنید به دلیل اینکه فرد وابسته از محتاج بودن و احساس نیازمندی خسته شده میتواند پیش درآمدی برای تغییر باشد.
به دلیل اینکه همسر شما از کیفیت رابطهتان نگران است این عامل به او انگیزه میدهد تا خودش را تغییر دهد. درصورتیکه قصد دارید برای تغییر شرایطتان پیش متخصص بروید باید بدانید روند درمان افراد وابسته پیشآگاهی خوبی دارد هرچند باید بدانید تغییرات این افراد بهکندی صورت میگیرد.
باید بدانید مشکلی که ممکن است به وجود بیاید این است که فرد وابسته به درمانگر هم وابسته میشود که در این صورت درمانگر با مشخصکردن حدومرز مانع از این کار میشود تا او بتواند استقلال شخصی را تجربه کند. در درمان به شما یاد میدهند که شیوه تعامل را با فرد وابسته تغییر دهید. درصورتیکه فرد وابسته نتوانست جایگاه جدید شما را بپذیرد باید تصمیم خود را درباره آینده رابطهتان بگیرید.
درصورتیکه تصمیم نهایی شما مبنی بر ترک کردن مرد وابسته باشد باید بدانید ترک کردن این رابطه دشوار است. زیرا فرد وابسته از لحاظ هیجانی به هم میریزد و ممکن است تا مدتها درگیر التماسهای او باشید. ممکن است بارها سر راهتان سروکلهاش پیدا شود و مدتها به شما زنگ بزند. در این شرایط اینکه شما درگیر احساس گناه و شرم شوید، پدیدهای قابلپیشبینی است.
باید صبر به خرج دهید و به اطرافیانتان نشان دهید که شما فرد سنگدلی نیستید و هدف شما از پایان رابطه این است که به دنبال یک رابطه واقعی و برابر هستید نه رابطهای که محافظت کردن نقش دائمی شما باشد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه مردی را که وابسته است توصیف کنیم میتوانیم بگوییم:
- او نیازمند مراقبت و حمایت است.
- برای اینکه رها نشود مطیع است.
- به طور مستمر به دنبال راهنمایی و گرفتن تأیید از جانب شماست.
- زمان زیادی را صرف جلب رضایت شما و بقیه میکند، به دلیل ترس از مخالفت.
- از تنها شدن بهشدت میترسد.
- بهتنهایی نمیتواند فکر کند و تصمیم بگیرد و به قوه قضاوتش اعتماد ندارد.
- تندادن به یک رابطه آزاردهنده را به پایان رابطه ترجیح میدهد.
در نظر داشته باشید که شما ممکن است ناخودآگاه همسر خود را تشویق کنید تا برای رفع نیازهایش به شما وابسته شود. کمکگرفتن از متخصص سودمند است. زیرا او:
- _ کمک میکند تا همسر شما مهارت جرئتورزی را بیاموزد.
- به او یاد میدهد به قضاوتهایش اعتماد کند.
- کمک میکند تا بتواند زمانهایی را به تنهایی با خودش بگذراند.
- در درونش به دنبال تأیید بگردد
فرد وابسته درصورتیکه به طور همزمان دچار علایم افسردگی یا اختلال اضطراب باشد بنا به تشخیص روانپزشک میتواند دارو مصرف کند. شما میتوانید با کمک رواندرمانی به همسر یا حتی خودتان با تغییر شخصیت و طرز تفکر، رفتار، تعامل و … رابطه متعادلتر و لذتبخشتری را تجربه کنید.
سلام من و همسرم تقریبا یک سالی هست ازدواج کردیم و همان اوایل آشنایی خیلی زیاد و بی پروا ب من ابراز علاقه می کنه اوایل جالب و جذاب بود اما الان ک در زندگی مشترک بسر میبریم اینکه ثانیه ب ثانیه من رو صدا میزنه و فقط ابراز علاقه میکنه گاهی باعث اختلال و وقفه در کار میشه آزارم میده نمیدونم چیکار کنم وقتی هم بهش می گم تعادل برقرار کن بهش برمیخوره و میگه از علاقه زیاده ،من باید چیکار کنم ک این موضوع درست بشه؟
سلام شوهرم زود احساسیه وابسته میشه چرا اینجوریه