نداشتن روحیه انتقاد پذیری میتواند باعث شود که فرد از هر نوع انتقادی تأثیر منفی بگیرد، حتی وقتی انتقاد سازنده بوده و طرف مقابل قصد کمک دارد. انتقاد میتواند در هر شرایطی آسیبزننده باشد، چه فردی که از او انتقاد شده، به درست بودن نظر انتقاد کننده باور داشته باشد، چه بداند که نظرش اشتباه است.
بسیاری از مردم قادرند تا پذیرای انتقادهای سازنده دیگران بوده و تأثیر منفی طولانیمدتی از انتقاد دیگران نگیرند. اما تجربه اضطراب، افسردگی، خشم، خجالت یا حالت تدافعی شدید در مقابله با انتقاد میتواند نشانه انتقاد ناپذیری فرد باشد. وقتی کنار آمدن با انتقاد برای یک نفر سخت است یا دائم نظر انتقادی را در سرش دوره میکند، شاید بهتر است این حساسیت را با یک درمانگر یا متخصص حرفهای در میان بگذارد.
عدم پذیرش انتقاد چگونه در فرد تقویت میشود؟
وقتی کسی مورد انتقاد قرار میگیرد، آسیب دیدن احساسات میتواند امری اجتناب ناپذیر باشد. اغلب اوقات، فردی که مورد انتقاد قرارگرفته، میتواند آنچه طرف مقابل گفته را در نظر گرفته و حقیقت را از اظهارات شخصی او جدا کند. اما برخی افراد به دلایلی، حساسیت بیشتری نسبت به انتقاد دارند.
وقتیکه پدر یا مادر، انتظارات بیشازحدی از فرزند خود داشته یا او را از هرگونه انتقادی نسبت به فرزند خود اجتناب میکنند، ممکن است کودک نسبت به انتقاد حساسیت زیادی پیدا کند.
بعضی تجربههای خاص در دوران کودکی میتواند بر شدت این حساسیت بی افزاید. کودکی که مدام مورد انتقاد سرسختانه قرار میگیرد یا پیامهای متضادی از والدینش دریافت میکند، کودکی که در کنار آمدن باهم سن و سالانش مشکل دارد، کودکی که به خاطر دستاوردهایش مورد تشویق قرار نمیگیرد یا کودکی که حس ارزشمندی، صلاحیت یا اعتماد به نفس کودک تقویت نشده یا اجازه شکوفایی آنها به او داده نشده، بهاحتمالزیاد در دریافت و پردازش انتقاد به نحوی سالم مشکل پیدا میکند.
علاوه بر این، وقتی والدین انتظارات بالا و غیرواقعی از کودک خود دارند یا او را از هرگونه احساس ناامیدی یا انتقادی محافظت میکنند، باعث میشود که کودک نسبت به انتقاد حساس تر شود. برداشت اشتباه شناختی که باعث میشود افراد اطلاعات مبهم را به شیوهای منفی برای خودشان تفسیر کنند هم میتواند باعث عدم انتقاد پذیری در فرد شود.
مزایای داشتن روحیه انتقاد پذیری
حساسیت نسبت به انتقاد نه تنها واکنش فرد نسبت به انتقاد پذیری را توصیف میکند، بلکه تعریفی برای ناتوانی فرد در درک و تفسیر درست انتقاد نیز است. کسی که حساسیت بالایی نسبت به انتقاد پذیری دارد ممکن است سطح انگیزه و عملکرد پایینی را تجربه کرده و درنتیجه راه را برای دریافت انتقادات سازنده را بر خود ببندد.
توانایی فرد در انتقاد پذیری در بسیاری از موارد میتواند کمککننده باشد. یک هم سن و سال یا سرپرست کاری یا درسی میتواند برای کمک به بهبود عملکرد فرد در کاری که انجام میدهد پیشنهادهایی به فرد ارائه دهد. یک دوست، مربی یا دیگر افراد مورد اعتماد نیز ممکن است انتقاداتی را با نیت مثبت به فرد ارائه دهند.
انتقادی که به تفسیر فرد، خشن، خصمانه یا مغرضانه باشد، میتواند تأثیر منفی بر سلامت او بگذارد. یک مطالعه تحقیقاتی نشان میدهد، افراد مبتلا به بیماریهای روانی همچون علایم افسردگی، اختلال دوقطبی ، اسکیزوفرنی، فوبیای مکانهای باز که باور داشتند عزیزانشان بهشدت آنها را مورد انتقاد قرار میدهند، شکست در درمان، عود کردن بیماری و گرفتن نتایج ضعیفتر را بیشتر از دیگر افراد مبتلا به این بیماریها تجربه میکردند.
گاهی اوقات، انتقاد ممکن است منفی و دردناک باشد. انتقادی که قصدش ضربه زدن به شخص است میتواند برای سلامت او مضر باشد. وقتیکه انتقاد تند است میتوان آن را نوعی بی احترامی یا توهین در نظر گرفت.
کنار آمدن با انتقاد توجیه نشده و از روی عصبانیت دشوار است و تداوم شنیدن انتقادات تند میتواند باعث شود که فرد نسبت به انتقاد حساسیت بیشتری نشان دهد. توجه داشتن به اینگونه انتقادات با دقت بالا میتواند به فرد کمک کند تا حقیقتی که ممکن است در پشت انتقاد نهفته را دریافت کند.
وقتی کودکان از سوی والدینشان مورد انتقاد شدید قرار میگیرند، ممکن است فکر کنند که حتماً مشکلی دارند. والدینی که مدام پیامهای منفی به کودکان القا میکنند، مثل: ” توچته؟” ، “با خودت چه فکری میکردی؟” یا ” چطور تونستی فلان کار رو بکنی؟” ممکن است باعث شوند که کودک دیدی منفی نسبت به تواناییهای خود پیداکرده و درنتیجه از انجام هر کاری که فکر میکند ممکن است در آن شکست بخورد، اجتناب کنند. چنین دیدی میتواند بعدها تأثیر منفی در زندگی کودک بگذارد و فرد فکر کند که هوش خوبی ندارد، بی مهارت و بیصلاحیت است یا لیاقت عشق و محبت را ندارد.
شاید مطالعه این مطلب هم برای شما مفید باشد: تقویت مهارت های زندگی در کودکان
مشکلات مربوط به انتقاد ناپذیری و نقد گریزی
دکتر جردن اطلس، استاد و محقق روانشناسی، مقیاسی را برای سنجش حساسیت افراد نسبت به انتقاد پذیری در تحقیقات خود توسعه داد. آزمایشهایی که با این مقیاس انجام شد نشان میدهد، این مقیاس میتواند برای سنجش منشأ حساسیت فرد نسبت به انتقاد و پیامدهای بالقوه سطوح بالای حساسیت نسبت به انتقاد ابزاری کارآمد باشد.
طبق این تحقیقات، گرفتن نمره بالا در مقیاس حساسیت نسبت به انتقاد، اغلب با سطوح بالایی از افسردگی، بدبینی و روان رنجوری مرتبط بوده است. کسانی که نسبت به انتقاد حساس هستند ممکن است بیشتر از بقیه از ارزیابیهای منفی هراسیده و عزت نفس کمتری داشته باشند. فردی که نسبت به انتقاد حساس است لزوماً از بیماریهای مرتبط به سلامت روان رنج نمیبرد. همچنین، حساسیت نسبت به انتقاد هم نوعی مشکل در سلامت روان تلقی نمیشود.
ویژگیهای خود شیفتگی پنهان یا شخصیت خجالتی با سطوح بالای حساسیت نسبت به انتقاد مرتبط بوده و افرادی که از افسردگی رنج میبرند ممکن است نسبت به انتقادات حساس تر باشند. این حساسیت همچنین ممکن است با کمال گرایی ، وسواس فکری عملی و اضطراب ارتباط داشته باشد.
حساسیت بالا نسبت به انتقاد میتواند به شکل تمایل به انتقاد کردن دیگران نشان داده شود و فردی که مورد انتقاد قرار میگیرد، ممکن است نسبت به انتقاد واکنش نشان دهد و در جستجوی تلافی باشد. وقتی کنارآمدن با انتقاد دشوار است، یک درمانگر میتواند کمک کند تا فرد راه های سالم و مثبتی را برای واکنش نسبت به انتقاد پیدا کند. دکتر روانشناس در درمان فرد ممکن است روی او کار کند تا:
- ارزش انتقاد دیگران را در نظر بگیرد.
- توانایی گوش دادن و درک انتقاد را در خود توسعه دهد.
- در برابر انتقاد مقاومت نکند.
- نقطهنظر فردی که از او انتقاد کرده را درک کند.
- پذیرای انتقادات سازنده باشد.
- تکنیکهایی برای ابراز احساساتش نسبت به نظرات منتقدانه یاد بگیرد.
ازآنجاکه انتقاد، وقتی با نیت خوب و سازنده همراه باشد، میتواند به فرد کمک کند تا درزمینهٔ های بسیاری در زندگی رشد کند، انتقاد پذیری میتواند بخش مهمی در زندگی کاری و شخصی افراد باشد. یک درمانگر میتواند به فرد کمک کند تا بتواند بدون احساس خجالتی یا عصبانیت، انتقاد پذیر باشد.
راهکار های مقابله با انتقاد ناپذیری
پذیرفتن انتقاد اغلب اوقات سخت است. شاید وقتی مورد انتقاد قرار بگیریم یا نمیخواهیم یا انتظارش را نداریم و از همین رو منجر به واکنش دفاعی غیرضروری در ما میشود. حتی وقتی از کسی نظرخواهی میکند، انتقادی که دریافت میکند ممکن است چیزی نباشد که انتظارش را داشته و از سوی دیگر برای بعضی افراد سخت است که حس کنند طرف مقابل از انتقاد کردن قصد حمله بیجا به آنها را نداشته. وقتی مورد انتقاد قرار میگیرید شاید انجام راهکارهای زیر به شما کمک کند:
- آرام بمانید یا گفتوگو را تا زمانی که آرام شوید به تعویق بیندازید.
- وقتی انتقاد مبهم و غیردقیق است، درخواست شفافسازی کنید.
- بهجای سریع واکنش نشان دادن، انتقاد و مقصود آن را ارزیابی کرده و در نظر بگیرید.
- پذیرای بازخورد باشید، حتی وقتی سازنده و کمککننده نیست و مراتب قدردانی خود را ابراز کنید.
- از تلافی انتقاد با انتقاد خودداری کنید، مخصوصاً اگر عصبانی هستید.
مثال موردی: درمانی برای رفع انتقاد ناپذیری
روآندای 29ساله به جلسه درمانی رفته و میگوید که احساس بی ارزشی و ناامیدی دارد. او به درمانگر میگوید، فکر میکند هیچکس از او خوشش نمیآید، از او قدردانی نمیکند و حس میکند که مدام دیگران را ناامید میکند. خانواده و دوستانش اغلب به خاطر انتخابهایش از او انتقاد میکنند و به او این حس را میدهند که نمیتواند هیچ کاری را درست انجام دهد و حالا او بهجایی رسیده که حس میکند مهم نیست چقدر سخت تلاش میکند، زیرا درهرصورت “بهاندازه کافی خوب” نیست.
درمانگر به او کمک میکند تا دلایل احتمالی احساساتش را کاوش کند و در این میان متوجه میشود که روآندا ترس عمیقی از شکست و طرد شدگی دارد. روآندا میترسد اگر اشتباه کند یا در چیزی شکست بخورد، باعث میشود دیگران از او خوششان نیامده یا ترکش کنند. بااینحال در تلاش برای رسیدن به بینقصی و نشان ندادن نقطهضعف، دچار استرس شده.
این مسئله باعث میشود که اشتباه کند، اشتباهاتی که ” همه متوجه میشوند و از آنها انتقاد میکنند” و او با کوچکترین انتقادی آشفته میشود. روآندا به درمانگر میگوید، متوجه عدم امکان رسیدن به بینقصی هست. او انتظار ندارد که دیگران بینقص باشند، اما نمیتواند جلوی خودش را برای رسیدن به بینقصی بگیرد.
درمانگر با روآندا کار میکند و کمکش میکند تا متوجه مزایای انتقادات سازنده شده و پذیرای آنها باشد. با همدیگر، آنها این حقیقت را از قلم نمیاندازند که بعضی انتقادات ممکن است برحق باشند و یک سری دیگر با خوشنیتی باشند، اما ارزش کمی داشته یا بیارزش باشند.
درمانگر به روآندا کمک میکند تا این انتقادات را کندوکاو کرده و راههایی برای شناسایی آنها پیدا کند. خارج از جلسات مشاوره روانشناسی ، روآندا تشویق میشود تا نقاط قوت یا وظایف و فعالیتهای روزانهای که در آنها موفق است را شناخته و متوجه تواناییهای شخصی خود شود.
بعد از چند جلسه، روآندا میگوید که بهتر میتواند پذیرای بازخورد دیگران در مورد عملکرد یا رفتارش، وقتیکه بازخورد بهجا و باارزش است، باشد. او همچنین میگوید که بهتر میتواند بازخوردهای منفی یا نا بهجا، مثلاً انتقاد از ظاهرش را، نادیده بگیرد.
منبع : www.goodtherapy.org