خانه / بالا رفتن سن ازدواج | ازدواجم دیر شده اما تمایلی ندارم

بالا رفتن سن ازدواج | ازدواجم دیر شده اما تمایلی ندارم

0
0
من خانم و نزدیک ۴۰ سال سنم هست‌. تا الان ازدواج نکردم و هیچ حسی هم به ازدواج ندارم. نمیدونم سر منشأش چی بوده. حس الانم دپرسی هست. تصمیمم اینه که این مشکل رو حل کنم. من هیچ گونه شکست عشقی یا آسیب از جنس مخالف نخوردم. دلم میخواد ازدواج کنم و از خودم بچه داشته باشم تا دیر نشده. باید چیکار کرد؟؟
پاسخ مشاور به سوال ” سن ازدواجم بالا رفته اما تمایلی به ازدواج ندارم “
سلام دوست عزیز
این احساس نگرانی در مورد اینکه سن ازدواج شما دیر شده یا احساس می کنید که سن ازدواج شما گذشته و باید ازدواج کنید، کاملا درست و قابل توجه است.
برای دادن یک راهکار مناسب از طرف مشاور، او لازم است کمی بیشتر در مورد گذشته شما بداند. اینکه آیا قبلا رابطه دوستی و عاطفی را تجربه کرده اید؟ آیا این نداشتن علاقه به ازدواج از همان اوایل دوران نوجوانی با شما بوده است؟ آیا اتفاق خاصی در زندگی شما افتاده که نگاه شما به ازدواج یا ارتباط با جنس مخالف را تغییر داده است؟
در حالت کلی باید گفت، بسیاری از دختران و پسران در رده های سنی مختلف، این احساس نداشتن میل به ازدواج را تجربه می کنند؛ بنابراین شما تنها نیستید و افراد بسیاری درگیر این چالش در زندگی خود هستند.
از طرفی، بسیاری از خانوم های هم سن و سال شما که سالها پیش ازدواج کرده و احتمالا صاحب فرزند نیز هستند، رضایت از ازدواج خود ندارند، احساس پشیمانی از ازدواج خود دارند و گاهی تصمیم به طلاق یا مجبور به تحمل زندگی به خاطر فرزندان می گیرند.
گاهی مشکلات زندگی مشترک آنقدر بر این زنان شدید است که آرزو می کنند هرگز ازدواج نکرده بودند یا زندگی مجردی از زندگی متاهلی بهتره.
بنابراین نباید خود را به خاطر ازدواج دیر هنگام مجازات کنید یا به خاطر اینکه سن ازدواج شما گذشته، احساس ناامیدی کنید. چون طبق مطالعات فراوان، افرادی که بدون عشق و علاقه ازدواج می کنند، شکست  می خوردند. در حقیقت، ایجاد عشق و علاقه بعد از ازدواج زمانی ممکن است که زوجین نسبت به خود احساس ارزشمندی کنند. احساسی که وابسته به عوامل درونی است و ربطی به عوامل بیرونی ندارد.
بنابراین سعی کنید راه مقابله با احساسات منفی و رهایی از افکار منفی را یاد بگیرید. چون بسیاری از افرادی که اکنون یک ازدواج اشتباه را تجربه می کنند، افرادی بودند که به خاطر فشار خانواده، فشار جامعه و تحت استرس و در کل بنا بر دلایل اشتباه ازدواج کردند و هدف از ازدواج را درک نکردند.
در پایان باید اشاره نمود، این عدم علاقه به ازدواج احتمالا به دنیای درون شما بر می گردد. بنابراین سعی کنید علل و ریشه این عدم تمایل به ازدواج را قبل از ازدواج رفع کنید. این احساس پوچی ، احساس تنهایی، احساس ناامیدی که شما تجربه می کنید باید درمان شود. هیچ مردی و هیچ ازدواجی تا کنون نتوانسته یک مرد یا زن افسرده و غمگین را درمان یا خوشبخت کند.
ما باید تمرین کنیم تا مشکلات و گرفتاری های درونی خود را قبل ازدواج درمان کرده و با این مشکلات درونی، وارد زندگی مشترک نشویم.
ممنون از همراهی شما
مطالب مرتبط:
  • سلام وقت به خير من با پسری آشنا شدم که شرایط ازدواج داره وبه یک ماه هم نکشیده که با هم آشنا شدیم من عاشق نشدم ولی دوست دارم بیشتر بشناسمش که ارزش ازدواج داره یا نه ولی اون هنوز یک هفته از دوستی نشده میگه من میخوام باهات رابطه داشته باشم تا احساس نزدیکی کنیم منم کلا شخصی هستم که راستش بگم از رابطه جنسی بدم نمیاد ولی برای اینکه تو ایران زندگی میکنم سعی کردم رعایت کنم وکلا زیاد علاقه به ازدواج ندارم وبا پسری تا حالا دوست نشدم چون کسی که سمتم میومد همین در خواست داشت منم جواب رد میدادم واصلا وارد صحبت باهاشون نمی‌شدم ولی با توجه به اینکه شرایط سنی منم جوریه که تو ایران مورد توجه وزیاد در خانواده دچار مشکل شدم تصمیم گرفتم این آقا رو انتخاب کنم باهاش آشنا شم راستش خیلی با هاش کنار اومدم ولی قلبنا دوست ندارم رابطه جنسي کامل با مردی که با من ازدواج نکرده یا تعهد نداره داشته باشم چه جوری قانع کنمش که این مورد اگه منو میخواد بزاره کنار ازم نخواد چون با هر بار گفتنش از درون عصبانی میشم ولی اینم بگم خودم بدم نیومده ازش که بیشتر بشناسمش وحسي هم بهش دارم ویکم وارد رابطه شدم باهاش چون میخواستم امتحان کنم واز این کارم پشیمون نیستم ولی دوسم ندارم سکس داشته باشم باهاش چه جوری بهش بگم من رابطه جنسی میخوام ولی بعد از ازدواج باهاش اگه منو بخواد چون اصلا آشناییمون هم مدتش کمه باید بیشتر شناخت همو وهم اینکه حرفی نشده از ازدواج من تازه متولد سال 1363 هستم زمان ازدواجم تاخیر افتاده ایشونم شش سال کوچیکتره ولی خودش گفته من میخوام ازت خوشم اومده دوست دارم بیشتر باهات آشنا شم تا تو رو نزدیک تر کنم من به همه مردا راستش اعتماد نکردم هیچ وقت از ترس رابطه باهاشون دوست نشدم حتی اگه خوششم اومده بود ازشون ولی
  • سلام من سی و هشت سالمه،ادم بلند پروازی بودم و برای آرزو هام هم تلاش زیادی نکردم و ازدواج هم نکردم ،در کل تنهام،اعتقادی هم به دوستی با جنس مخالف ندارم یه جورایی کسر شأن برام میشه،خلاصه چشمم رو باز کردم دیدم نزدیک چهل سالمه،نمی دونم چیکار کنم،حالم خوب نیست،به نظر شما برای ادامه تحصیل دیر نیست؟
  • ديگه واقعا دير شده براي ازدواجم من ميخوام يه همدم داشته باشم واقعا نگران ايندم هستم همه دوستام ازدواج كردن اخساس تنهايي زيادي ميكنم چيكار كنم با اين موضوع مادرم خيلي نگران اينده من هست
  • سلام خوبید ؟ من ۲۰ سالمه و اصلا خاستگار ندارم نمیدونم‌چیکار کنم از تنهایی خیلی میترسم و خاستگارام سن بالان. هیچ پیشنهاد احساسی ندارم و میترسم ترشیده بمونم .پدر و مادرم نمیزارن با کسی دوست بشم و آدمی نیستم که بیرون برم خلاصه بگم کسی رو نداشتم و ندارم
0
0
سلام دوست عزیز
این احساس نگرانی در مورد اینکه سن ازدواج شما دیر شده یا احساس می کنید که سن ازدواج شما گذشته و باید ازدواج کنید، کاملا درست و قابل توجه است.
برای دادن یک راهکار مناسب از طرف مشاور، او لازم است کمی بیشتر در مورد گذشته شما بداند. اینکه آیا قبلا رابطه دوستی و عاطفی را تجربه کرده اید؟ آیا این نداشتن علاقه به ازدواج از همان اوایل دوران نوجوانی با شما بوده است؟ آیا اتفاق خاصی در زندگی شما افتاده که نگاه شما به ازدواج یا ارتباط با جنس مخالف را تغییر داده است؟
در حالت کلی باید گفت، بسیاری از دختران و پسران در رده های سنی مختلف، این احساس نداشتن میل به ازدواج را تجربه می کنند؛ بنابراین شما تنها نیستید و افراد بسیاری درگیر این چالش در زندگی خود هستند.
از طرفی، بسیاری از خانوم های هم سن و سال شما که سالها پیش ازدواج کرده و احتمالا صاحب فرزند نیز هستند، رضایت از ازدواج خود ندارند، احساس پشیمانی از ازدواج خود دارند و گاهی تصمیم به طلاق یا مجبور به تحمل زندگی به خاطر فرزندان می گیرند.
گاهی مشکلات زندگی مشترک آنقدر بر این زنان شدید است که آرزو می کنند هرگز ازدواج نکرده بودند یا زندگی مجردی از زندگی متاهلی بهتره.
بنابراین نباید خود را به خاطر ازدواج دیر هنگام مجازات کنید یا به خاطر اینکه سن ازدواج شما گذشته، احساس ناامیدی کنید. چون طبق مطالعات فراوان، افرادی که بدون عشق و علاقه ازدواج می کنند، شکست  می خوردند. در حقیقت، ایجاد عشق و علاقه بعد از ازدواج زمانی ممکن است که زوجین نسبت به خود احساس ارزشمندی کنند. احساسی که وابسته به عوامل درونی است و ربطی به عوامل بیرونی ندارد.
بنابراین سعی کنید راه مقابله با احساسات منفی و رهایی از افکار منفی را یاد بگیرید. چون بسیاری از افرادی که اکنون یک ازدواج اشتباه را تجربه می کنند، افرادی بودند که به خاطر فشار خانواده، فشار جامعه و تحت استرس و در کل بنا بر دلایل اشتباه ازدواج کردند و هدف از ازدواج را درک نکردند.
در پایان باید اشاره نمود، این عدم علاقه به ازدواج احتمالا به دنیای درون شما بر می گردد. بنابراین سعی کنید علل و ریشه این عدم تمایل به ازدواج را قبل از ازدواج رفع کنید. این احساس پوچی ، احساس تنهایی، احساس ناامیدی که شما تجربه می کنید باید درمان شود. هیچ مردی و هیچ ازدواجی تا کنون نتوانسته یک مرد یا زن افسرده و غمگین را درمان یا خوشبخت کند.
ما باید تمرین کنیم تا مشکلات و گرفتاری های درونی خود را قبل ازدواج درمان کرده و با این مشکلات درونی، وارد زندگی مشترک نشویم.
ممنون از همراهی شما
مطالب مرتبط:
نمایش 1 نتیجه
پاسخ شما
فیلد زیر را به عنوان مهمان پر کنید یا اگر عضویت دارید
نام*
آدرس ایمیل*
ایجاد URL