سلام و عرض ادب. ببخشید من و همسرم دو هفته پیش دعوای سختی داشتیم که شروعش با ایشان بود و ایشان بیجهت به پدر من توهین کرد و من هم بهشدت ناراحت و عصبانی شدم و مشاجره شد. الان دو هفته است که قهر هستیم و ایشان برای کار مأموریت هستند و دو روز دیگه بر میگردن و من شدیدا در مورد توهین ایشون ناراحتم و نمیدونم وقتی بر گشتن چطور برخورد کنم چون ایشون هنوز از پدر من عذر خواهی نکردن و این منو خیلی آزار میده شدیدا تحت فشار روحیم و میخوام ایشون غرور بیجای همیشگیشون رو کنار بزارن و عذرخواهی کنن .من چطور برخورد کنم و ازش بخوام عذرخواهی کنه که قبول کنه. فقط اینو بگم که خودشون عامل دعوا بودن و اهانتشون را هم نمیتونم ببخشم و فراموش کنم. اگر موضوع دعوا من بودم. مساله فرق میکرد ولی در مورد پدرم نمیتونم بگذرم. لطفا راهنماییم کنیم حال روحی بدی دارم. ممنون
پاسخ مشاور به سوال “رفتار با مردی که به خانواده همسر توهین میکنه”
سلام دوست عزیز
این کاملاً طبیعیه که شما از بی احترامی شوهر به پدرر تون ناراحت شوید. پدر و مادرتان برای شما بسیار ارزشمندند و کسی هم حق بی احترامی به خانواده شما را ندارد؛ بنابراین کاملاً حق دارید ناراحت و عصبی شوید. شما و همسرتان حتماً باید در این باره صحبت کنید؛ اما قهر کردن مقابله ایست که فرصت صحبت کردن را از شما میگیرد. همسر شما بههیچعنوان اجازه توهین نداشته است؛ اما باید به او حق جبران بدهید؛ اما قهر کردن برای او این پیام را دارد که همسرت حاضر نیست با تو صحبت کند.
از صحبتهای شما اینگونه دریافت کردم که همسر شما اهل بی احترامی نیستند و این موضوع بار اولی بوده است که تکرار شده است؛ بنابراین به نظر میآید موضوعی همسرتان را ناراحت و عصبی کرده است و این احتمال قوی وجود دارد که خودشان هم از این بابت پشیمان باشند.
- از پیامتان برداشت کردم پدر و مادرتان در جریان محتوای دعوایتان هستند. اگر این اتفاق نمیافتاد خیلی بهتر بود. در جریان گذاشتن خانوادهتان باعث میشود که خودتان به آنها اجازه دخالت در زندگیتان را بدهید و باعث میشود همسرتان احساس کند در یک دادگاه است که یک جبهه شما و خانوادهتان هستید و یک جبهه هم او و نهتنها از پدرتان عذرخواهی نمیکند؛ بلکه بیشتر فاصله میگیرد. من کاملاً به شما حق میدهم که آنقدر بابت این موضوع ناراحت باشید؛ اما از شما میخواهم به خودتان و همسرتان فرصت دهید بدون مشاجره در این باره صحبت کنید.
- حتماً زمانی را در بیرون با یکدیگر قرار بگذارید (خودتان را در قیدوبند اینکه حتماً همسرتان تماس بگذارد نگذارید. اینکه شما تماس بگیرید نشانه رفتار مسئولانهتان نه ضعف) از او بخواهید فقط به شما گوش دهد، بدون اینکه نظری دهد و تنها سعی کند درک کند. و از او بخواهید اگر درباره صحبتهایتان حرفی داشتند تماس بگیرد تا صحبت کنیم. اگر همسرتان تماس گرفتند اینک نوبت شماست تا سعی کنید به همسرتان گوش دهید و درکش کنید. همسر شما اجازه توهین ندارد؛ اما حق دارد به هر دلیلی خانواده شما را دوست نداشته باشد یا از رفتاری از جانب آنها ناراحت شده باشد در این صورت به دنبال دفاع از خانوادهتان نباشید. همسرتان میتواند در این زمینه نظری متفاوت با شما داشته باشد. باید تمام انرژیتان را بگذارید برای اینکه درکش کنید. مثلاً من هم پیش میاید از یکسری رفتارها ناراحت شوم و دلخور شوم؛ اما اجازه توهین کردن به همسر را نمیدهم.
- هرگز مقابلهبهمثل نکنید و رفتاری مانند رفتار همسرتان را تکرار نکنید. سعی کنید بالغانه در این زمینه تصمیم بگیرید و رفتار کنید.
- قاطعانه به او بگویید حق نداری به خانواده من توهین کنی و این موضوع بههیچعنوان برای من قابلپذیرش نیست؛ اما میتونی درباره ناراحتی هات با من صحبت کنی
میدونم خیلی دلشکسته هستید؛ اما اگر با یکدیگر به گفتوگو بپردازید مطمئن باشید هر دویتان در شرایط بهتری قرار میگیرید.
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
سلام خوب هستید ببخشید شوهر من زورگو و بددهن هستند خیلی بهم توهین میکنن من چیکار کنم
بیاحترامی که از طرف خانواده نسبت به من میشه را اصلاً نادیده می گیره ولی اگر من. جواب بی احترامی مادر و خواهراشو بدم از دست من ناراحت میشه و تو خانه دعوا میندازه که چرا من جولوشون و ایستادم خانواده شوهرم منو نادیده میگیرن بی احترامی میکنن ولی پیش شوهرم خوشونو مظلوم جلوه میدن وقتی میخوان مارا دعوت به خانشان کنن اصلاً به من زنگ نمیزنن به شوهرم میگن تو بیا یا میگن بچه هاتو بیار ببینیم خب منم ناراحت میشم از این که منو نادیدهه میگیرن و شوهرم تا حالا هیچ اعتراضی نکذده که چرا زن من را حیب نمیکنین واین موضو منو رنج میده که چرا همسرم منو حمایت نمیکنه من دوتا پسر 13ساله و 5ساله دارم لطفا راهنکایم کنین ممنون میشم
بیشتر از دست شوهرم ناراحت میشم چرا باید به حرف خانوادش گوش کنه چطور بحش بفهمونم که داره اشتباه میکنه؟ میشه یک راهی نشونم بدین که چیکار کنم که منو درک کن حالمو بفهمه
ما ۱۶ سال هست که ازدواج کردیم تا حالا هیچ تولدی برام نرفته من سورپرایز شدن را دوست دارم هروقت بهش میگم میگه دست بردار از این بچهبازیها هروقت تصمیم به هر کاری میگیرم میگه تو نمیتونی تا حالا تشویق به هیچ کاری نکرده منو یکم که بحث میکنیم جاشو از من جدا میکنه باهام قهر میکنه من خیلی احساس پوچی میکنم باید ظاهرم راهم حفظ کنم که بچه هام ناراحت نباش دارم تباه میشم
- نغمه درخواست شده در 4 هفته پیش
- آخرین ویرایش 4 هفته پیش
- من نزدیکه دو ساله ازدواج کردم سال اول یه مراسم یلدایی گرفتیم که تو مراسم دعوا شد و شوهرم به خانوادم بی احترامی کرد و از اون به بعد همیشه دعوا داریم .تو مجلس یلدایی شوهرم با شوهر خواهرم بد حرف زدم شوهر خواهرم ناراحت شده و به یه حساب قهر کرده تازگی ها خواهرم دعوتمون کرد و ما رفتیم ولی شوهر خواهرم نیومد گفت جایی که شوهر من باشه نمیاد از اون به بعد شوهرم حتی اجازه نمیده برم خونه خواهرم میگه نه تو برو نه اونا. بعداً که رفتیم سر خونه زندگیمون بیان خونمون الان کلا داره کاری میکنه با خواهرام قطع رابطه کنم. کلا شوهرم زیاد نمیاد پیشم حتی بعضی وقتها یه هفته هم میشه نمیاد ببینه منو. الان تو زندگیم احساس خلأ میکنم احساس میکنم خیلی تنهام الان اصلا ذوقی برای زندگی زناشویی ندارم دیگه الان من مشاوره برم یا روانشناس چون واقعا دارم دیونه میشم از فکر کردن کمکم کنید توروخدا ها اینو یادم رفت شوهرم اهل مشروبم هست و یکم بد دهنم هستش
- شما برای ارسال پیام ابتدا باید وارد شوید