نمیخوام زیاد وقتتون رو بگیرم من به مدت تقریبا 2 سال با یک فرد خودشیفته رابطه پارتنری دارم و از خودم و صداقت احساسیم و خود واقعیم رو براش گذاشتم ولی اون هیچ وقت منو درک نمیکنه و فقط و فقط خودش رو میبینه …..متاسفانه حس عشق شدید به اون پیدا کردم ولی خیلی تنهام و این عشق یک طرفه دارم منو اسیب میزنه …نه اون تحمل ترک و پای رفتن از کنار منو داره و نه من تحمل دل کندن از او… لطفا بگید چیکار کنم بمونم یا ترکش کنم … البته با این حجم از دوست داشتنم ترکش سخته ولی به قیمت اسیب دیدنم تمام میشه…ممنونم که همکاری میکنید
دوست عزیز سلام
میفهمم وقتی تماموکمال تلاش خودتون رو برای حفظ یک رابطه بکنید و صادقانه در آن حضور داشته باشید؛ اما احساس کنید نیازهاتون نادیده گرفته میشود و درک نمیشوید چقدر دردناک است. خیلی خوب است که به الگوی موجود در رابطهتان آگاه هستید و میدانید مشکل رابطه شما در کجاست.
اینطور که به نظر میآید پارتنر شما در دوران کودکی آسیب دیده است. پارتنر شما بسیار فرد آسیبپذیری است. معمولاً این افراد از احساس خودشیفتگی خود بهعنوان پوششی برای درمان احساس بی کفایتی که بهشدت آزارشان میدهد بهره میبرند.
خودشیفتههای آسیبپذیر بین احساس برتری و حقارت مدام بالا و پایین میشوند. وقتی با او طوری رفتار نمیشود که حس کند آدم خاصی است، اغلب یا احساس قربانی بودن را دارد یا بهشدت مضطرب میشود. این نوع خودشیفتگی معمولاً در اوایل کودکی بهعنوان مکانیزمی برای مقابله با بیتوجهی یا سوءاستفاده ایجاد میشود. افراد خودشیفته در روابط، مدام نگراناند که شریکشان آنها را چگونه درک میکند.
معمولاً افراد خودشیفته در روابط عاطفی شخصیتی حسود و مالک دارند. اگر پارتنر شما بیشتر درگیر امور شخصی خود بوده و در رابطه همیشه به توجه و تأیید شما نیاز دارد، ممکن است فردی خودشیفته باشد. اگر ایشان به انتقاد بیش از حد واکنش نشان دهد، ممکن است دچار خودشیفتگی در روابط عاطفی باشد.
اگر فکر میکند همیشه حق با آنهاست، بیشتر از همه میداند، یا باید بهترین باشد و غیره، تمام اینها هم نشانه خودشیفتگی است. ممکن است افراد خودشیفته تنها زمانی به شما اهمیت دهند که شما در حال برآوردهکردن نیازشان یا تلاش برای رساندن به هدفشان باشید. یک رابطه خودشیفته پریشانیهای عاطفی زیادی دارد.
شما برای اینکه بتوانید از این رابطه خودتان را نجات بدهید باید اول این موضوع را بررسی کنید چه چیزی باعث شده است شما جذب چنین شخصی شوید؟ چه چیزی در ایشان برای اولینبار برای شما جذاب بود؟ آیا کسی در خانواده شما هست که رفتارهایش شبیه پارتنر شما باشد؟ آیا برطرفکردن نیازهای فرد دیگر به شما احساس ارزشمندی میدهد؟ آیا از اینکه کنترلتان میکند لذت میبرید؟
پاسخ اینها میتواند به شما کمک کند تا نسبت به الگوی معیوب رابطهتان آگاهی پیدا کنید و راحتتر بتوانید از این رابطه خودتان را نجات دهید.
چیزی که واضح است این است که پارتنر شما فرد پاسخگویی نسبت به نیازهای شما نیست و ادامه این شرایط برای شما بسیار سخت است؛ بنابراین باید فعالانه و مسئولانه خودتان را دریابید و از خودتان مراقبت کنید. شما فرد بسیار ارزشمندی هستید و سزاوار این هستید که یک عشق دوطرفه را تجربه کنید و هر دو نسبت به نیازهای دیگر پاسخگو هستید.
شما برای این به دنیا نیامدید تا فقط نیازهای دیگران را برآورده کنید؛ وظیفه اصلی شما این است که اول خودتان را دوست داشته باشید و از خودتان مراقبت کنید. من حس میکنم شما احساس ارزشمندیتان را به داشتن یک رابطه عاطفی گره زدید تا نیازهای شما را برآورده کند و اگر این اتفاق نیفتد فاجعهآمیز خواهد بود.
درحالیکه شما خودتان را دارید و اولازهمه باید به خودتان عشق بورزید و درهرصورت شما فرد بسیار ارزشمندی هستید. به نظر میآید خودتان هم محبت و عشق را حق خودتان نمیبینید. اگر به پیام خودتان دقت کنید با این جمله شروع شده است) نمی خوان زیاد وقتتون رو بگیرم شما حتی سؤال پرسیدن در اینجا را حق خودتان نمیدانید درحالیکه من اینجا هستم که با تمام وجود صحبتهای شما را بشنوم و درکتان کنم.
اگر شما بخواهید با پارتنرتان رابطهتان ادامه دهید، باید این را در نظر بگیرید که عشقی را که انتظار دارید از معشوقتان بگیرید دریافت نمیکنید چرا که این فرد تمام تلاش و سعی و انرژیاش صرف این میشود که به خودش ثابت کند فرد دوست داشتنی است؛ بنابراین انرژی نمیماند که بخواهد صرف رابطه عاطفیاش کند. اگر قصد ادامهدادن با یکدیگر را دارید حتماً باید به مشاور مراجعه کنید.
نکات رابطه عاطفی با فرد خودشیفته
- رفتارهای اشتباه فرد خودشیفته را به او متذکر شوید: بسته به موقعیتتان، میتوانید رفتارهای خودپسندانهی آنها را به ایشان گوشزد کنید. اگر رفتارهای ثابتی شما را آزار میدهد قاطعانه این موضوع را مطرح کنید و بگویید حق نداری دوباره این رفتار را تکرار کنی وگرنه دیگه من رو نمیبینی.
- وارد بحث با فرد خودشیفته نشوید: معمولاً این افراد تنها میخواهند ثابت کنند که حرف خودشان درست است و تمام تلاش خود را برای این موضوع میکنند به همین خاطر بحثکردن با این افراد برای شما سودی ندارد.
- کاری را انجام دهید که از آن لذت میبرید: به خودتان و نیازهایتان و چیزهایی که از آن در زندگی لذت می برید بپردازید. شادی را وابسته به پارتنرتان ندانید.
- وقت گذراندن با دوستان: با افرادی که واقعاً به شما اهمیت میدهند و کمک شما میکنند ارتباط برقرار کنید و وقت خود را با آنها سپری کنید. اجازه دهید آنها به شما در بازسازی زندگی دلخواهتان کمک کنند.
- قطع رابطه: در نهایت شما آمادگی این را دارید که با این فرد رابطه خود را به پایان برسانید و قطع هر نوع تماس و هرآنچه شما را یاد آن فرد میاندازد.
چگونه یک رابطه دوستی را تمام کنیم؟
هرگز فراموش نکنید که شما سزاوار بهترینها هستید.
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
- ناشناس درخواست شده در 5 ماه پیش
- آخرین ویرایش 5 ماه پیش
- شما برای ارسال پیام ابتدا باید وارد شوید