چگونه با شوهری که ازش متنفرم زندگی کنم؟
من همسرم به دلیل ورشکستگی تو زندانه الان حدودا ۱ساله من توی این مدت خیلی فکر کردم وقتی برمیگردم به عقب میبینم که خیلی بهم دروغ گفته حس بی اعتمادی دارم و اینکه خیانت هم ازش دیدم و موقعی که اومد خواستگاریم یه دروغ خیلی بزرگ بهم گفت. پنهون کاری ازم خیلی کرده و من الان واقعا بهش هیچ حسی ندارم از چشام افتاده من الان موندم باهاش ادامه بدم یا نه؟
پاسخ مشاور به سوال ” از شوهرم نفرت دارم طلاق میگیرم “
به نظر میآید شما در این رابطه بسیار آسیب دیدید. حتماً برایتان خیلی سخت بوده است؛ اما به نظر میآید به هر دلیلی شما انتخاب کردید در مورد آنها فکر نکنید و آنها را در نظر نگیرید. شما احساس میکنید به تنهایی در این رابطه حرکت کردید و همراهی نداشتید. حق دارید که آنقدر از این رابطه دلسرد شده باشید و احساس بی اعتمادی به همسر خود داشته باشید.
همسر شما برخلاف تعهدات خود عمل کرده است و باید تمام تلاش خود را برای ترمیم رابطه و دلجویی از شما میکرده است. شما زخمی شدید و احتیاج به مراقبت و گوش دادن داشتید. اما باید این موضوع را هم در نظر بگیرید که ورشکستگی برای یک مرد غم بسیار بزرگیه و عبور از آن اصلاً راحت نیست. تصمیم به طلاق یکباره شما میتواند به هر دوی شما آسیب بزند. اینکه به همسرتان حسی ندارید دلیلی خوبی برای طلاق نیست. همه ما در برهههایی از زمان ممکن است این احساس بی تفاوتی به همسر را تجربه کنیم.
اینکه ما در ازدواج بتوانیم حس صمیمیت با همسر را تجربه کنیم، احتیاج به وقتگذاری و مراقبت دوطرفه دارد؛ بنابراین اگر بتوانید برای رابطه تلاش کنید و با یکدیگر وقت بگذارید، این احساس مثبت ایجاد میشود.
مسلماً دوری یکساله شما از یکدیگر فاصله بینتان را بیشتر هم کرده است. در مورد تصمیم برای طلاق تصمیمگیرنده نهایی شما هستید؛ اما مطمئناً اگر عواقب آن را در نظر بگیرید و آگاهانه این تصمیم را بگیرید، هم تصمیم گرفتن برایتان راحتتر میشود و احساس پشیمانی بعد از طلاق نمیکنید و مطمئن هستید که بهترین تصمیم را گرفتید.
ازآنجاییکه طرف دیگر رابطه همسر شماست و باید در این زمینه تمام تلاش خود را کند، به ملاقات ایشان بروید و از تمام احساساتتان با او صحبت کنید بگویید که چقدر در این رابطه آزار دیدید و بگویید که به طلاق فکر میکنید. آنگاه میتوانید درباره اینکه چه کنید به تصمیم قطعیتری برسید. چیزی که واضح است این است که رابطه شما از رابطه زن و شوهری خارج شده است و ادامه رابطه با این شرایط امکانپذیر نیست؛ بنابراین درصورتیکه هردویتان تمایل به ادامه رابطه داشته باشید مسیر طولانی را در پیش دارید و باید مسئولانه در قبال رابطهتان عمل کنید ازدواج رابطهای نیست که یک نفر بتواند به تنهایی مسئولیت تمام رابطه را به دوش بکشد؛ بنابراین تا زمانی که همسرتان حاضر به تغییر و ترمیم رابطه نیست، این رابطه به رابطه زن و شوهر برنمیگردد.
سؤالاتی که باید قبل از طلاق از خودتان بپرسید:
1- چه باعث شده است که بعدازاین همه مدت به فکر طلاق بیفتم؟
2- آیا انتخابهای دیگر را بررسی کردم؟
3- آیا از پیامدهای طلاق آگاهی دارم؟
4- آیا نقش خود را در ایجاد مشکلات بررسی کردم؟ همانطور که مطرح کردم ازدواج یک رابطه دو نفر است و هر یک در ایجاد یک رابطه مطلوب یا معیوب نقش دارند.
5- اگر همسرم تغییر کند با او خواهم ماند؟ آیا حاضر به همراهی همسرتان در صورت تغییر هستید؟
6- آیا میخواهید یکدیگر را دوست داشته باشید؟ شاید این سؤال به نظر شما عجیب بیاید؛ اما واقعیت دارد شما اگر بخواهید میتوانید یکدیگر را دوست داشته باشید.
7- رابطه خود را به شکل یک داستان توصیف کنید که شخصیت اصلیاش شما و همسرتان است تمام مشکلات و خاطرات اصلی زندگی خود را مطرح کنید. حال به این داستان نگاه کنید. به نظر شما باید به چه شکلی ادامه پیدا کند.
امیدوارم تصمیمی با آگاهی و منطقی برای خودتان بگیرید.
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
از شوهرم متنفرم نمیتونم زندگی کنم
پاسخ مشاور به پرسش ” از شوهرم متنفرم چیکار کنم “
شما فرمودید که قصد دارید از همسرتون طلاق عاطفی بگیرید. بنظر من اینکار موجب ایجاد یک بلاتکلیفی در زندگی شما خواهد شد که اثرات منفی زیادی رو در پی میتونه داشته باشه. بنابراین شما باید سعی کنید که به یک تصمیم نهایی برسید. یعنی یا احساسات مثبت خودتون رو نسبت به همسرتون احیا کنید و یا به طور کامل از همسرتون طلاق بگیرید.
شما گفتید همسرتون و خانوادش یه کارهایی کردن که موجب نفرت شما شده اما به طور دقیق توضیح ندادید که چه مسائلی وجود داشته به همین خاطر رابطه شما از این لحاظ نیاز به بررسی بیشتر داره. به هر جهت من به شما توصیه میکنم که حتما به یک مشاور مراجعه کنید تا بتونید تصمیم بهتری برای آیندتون بگیرید. گاهی اوقات روابط قابلیت اصلاح و ادامه دارند. مشاور میتونه ابعاد رابطه شما و احساسات واقعی و درونی شما در مورد همسرتون رو سنجش کنه و به شما کمک کنه که بهترین تصمیم رو در مورد رابطتون بگیرید. همچنین نفرت شما امکان داره ریشه در مسائل روانی حل نشده درونی ای داشته باشند که مشاور بتونه با گره گشایی اونها مثبت نگری رو در مورد زندگی به شما برگردونه.
در صورتی که بعد از جلسات مشاوره همچنان احساس نفرت در مورد همسرتون داشتید بهتره که به جدایی فکر کنید و سعی کنید که از این مرحله از زندگیتون عبور کنید. طلاق عاطفی مثل بیمار نیمه جانی هستش که در عمق ناتوانی به زندگی ادامه میده. بنابراین بهتره که طلاقتون رو به صورت رسمی بگیرید و برای آیندتون برنامه ریزی کنید.
در تمامی مراحل زندگی پیروز و موفق باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
- مشاوره باما درخواست شده در 3 ماه پیش
- آخرین ویرایش 3 ماه پیش
- من یه مدت باهمسرم خیلی مشکل دارم. سرهرچیزی دعوامون میشه هرچی از ناسزا بهم میگیم ایندفعه هرچی از گذشته تودلش مونده بود گفت حتی کتکم خوردم ناراحت که چرا دختری گرفته چیزی نداشته چرا به ثروت نرسیده .دیگه هیچ حرمتی بینمون نیس واقعا نمیدونم باید چکارکنم
- من ۱۵ ساله که ازدواج کردم بعضی وقت ها شک دارم بهش چون دوسال بعد از ازدواج با یک دوست شد ورابطه رو قطع کرد ولی بعضی وقت ها من از زنانی که حس میکنم میخواهن با او دوست شوند میفهمیم ورفتارم باهاش عوض میشه وخودش میفهمه وبا من دعوا میکنه وکتک میزنه من هم سه بچه دارم حالا دعوا کردیم ودیگه دوستش ندارم ازش متنف شدم چکار کنم ادامه بدم یا چکار کنم در ضمن خودش مرد چشم کثیف نداره ودنبال این کاره نیست
- سلام من 18 سالم هست که ازدواج کردم. دوست دارم از همسرم جدا شم به دلیل نداشتن مدیربت در زندگی وهمیشه سر ندونم کارهاش از زندگی عقبیم ولی چون از خودم درآمدی ندارم ونمیتونم جاای هم بمونم. نمیدونم چیکار کنم؟در ضمن دیکه ازش بدم میاد
- سلام،شوهرم مدت زیادی هست که نسبت به حرفهاوخواسته های من بی توجه هست و دایما رفتاری میکند که حسادت من را برانگیزد ؟به اسم کار دایم مرا تنها میگذارد و یمن اجازه نمیدهد که هنگامی که سر کار است با او تماس بگیرم ،اگر هم تماس بگیرم سربالا جواب من را میدهد و میخواهد زود قطع کند.ایا باید مشکوک به خیانت باشم ؟همسرم تنها زمانی مرا بغل میکند که نیاز جنسی داشته باشد و پس از رفع نیاز با فاصله از من میخوابد،الان احساس شکست میکنم چون. برای نجات زندگی هرجور که شد سازگار شدم،اما تلاش هام بی فایده بود ،ازش متنفرم،دلم میخواد زودتر بمیره،تصمیم دارم که من هم مثل خودش بی تفاوت باشم ,با مرد دیگه ای وارد رابطه بشم و ازش جدا بشم ،خسته
- من هیچ میلی به همسرم ندارم ومیخوام طلاقم بده امانمیه خوشم ازش نمیاد چون منو کتک میزنه از طرفی نمیتونم
- 7 دیدگاه بیشتر
- شما برای ارسال پیام ابتدا باید وارد شوید